پوستر فجر امید 11
برای دریافت اندازه اصلی بر روی تصویر کلیک کنید
برای دریافت اینفوگرافی فجر امید کلیک کنید
آموزش
شاخص نرخ باسوادی
از جمله مهمترین شاخص های ارزیابی میزان پیشرفت و توسعه در حوزه آموزش هر کشور تغییرات نرخ باسوادی درآن کشور است. نرخ باسوادی از سرشماری های عمومی نفوس و مسکن به دست می آید و از نسبت افراد باسواد به کل جمعیت 6 ساله و بیشتر محسبه می شود.
سال |
كل کشور |
نقاط شهري |
نقاط روستايي |
||||||
مرد و زن |
مرد |
زن |
مرد و زن |
مرد |
زن |
مرد و زن |
مرد |
زن |
|
1345 |
29.4 |
40.1 |
17.9 |
50.4 |
61.5 |
38.3 |
15.1 |
25.4 |
4.3 |
1355 |
47.5 |
58.9 |
35.5 |
65.5 |
74.4 |
55.6 |
30.5 |
43.6 |
17.3 |
1365 |
61.8 |
71.0 |
52.1 |
73.1 |
80.4 |
65.4 |
48.0 |
59.9 |
36.0 |
1370 |
74.1 |
80.6 |
67.1 |
81.9 |
86.7 |
76.8 |
63.7 |
72.6 |
54.2 |
1375 |
79.5 |
84.7 |
74.2 |
85.7 |
89.6 |
81.7 |
69.3 |
76.5 |
62.1 |
1385 |
84.6 |
88.7 |
80.3 |
88.9 |
92.2 |
85.5 |
75.2 |
81.2 |
69.0 |
1390 |
84.8 |
88.4 |
81.1 |
88.6 |
91.5 |
85.6 |
75.1 |
80.6 |
69.2 |
1395 |
87.6 |
91.0 |
84.2 |
90.2 |
93.5 |
88.0 |
78.5 |
83.9 |
72.9 |
ماخذ: نشریه سری زمانی 55 ساله کشور، مرکز آمار ایران
بررسی سری زمانی این نرخ نشان می دهد که نرخ باسوادی همواره روندی صعودی داشته ولی از بعد از سرشماری سال 1355 و وقوع انقلاب اسلامی، سرعت افزایش آن بیشتر هم شده است. این در شرایطی است که کشور با 8 سال جنگ تحمیلی نابرابر و در پی آن انقلاب فرهنگی، تعطیلی مدارس و عواملی از این دست مواجه بوده است. لویت اصلی آموزش بعد از انقلاب برای همهی اقشار جامعه است. برای نظام اولویت اول آموزش بوده و در حوزه بزرگسالان که این اقدامات صورت گرفته است و گامهایی که در راستای آموزش برداشته شده است.
یکی از مسائل بسیار فاجعهبار و سیاه در دوره رژیم پهلوی، وضعیت حوزه سوادآموزی در ایران بود چراکه در این دوره، بخش زیادی از ملت ایران بیسواد بودند. سطح بیسوادی مردم ایران در دوره قبل از انقلاب اسلامی بهحدی بود که امام خمینی(ره) در 7 دی 1358 طی پیامی جهت «مبارزه عمومی با بیسوادی» فرمودند: «از جمله حوایج اولیه برای هر ملت که در ردیف بهداشت و مسکن بلکه مهمتر از آنهاست، آموزش برای همگان است؛ معالأسف کشور ما وارث ملتی است که از این نعمت بزرگ در رژیم سابق محروم و اکثر افراد کشور ما از نوشتن و خواندن برخوردار نیستند، چه رسد به آموزش عالی. مایه بسی خجلت است که در کشوری که مهد علم و ادب بوده و در سایه اسلام زندگی میکند که طلب علم را فریضه دانسته است، از نوشتن و خواندن محروم باشد.»
آمار بیسوادان در سال 1355 به این صورت بوده است که نزدیک به 41.1 درصد از آقایان و 64.5 درصد از بانوان ایرانی در این سال بیسواد بودهاند که این آمار بعد از انقلاب و در سال 1395 به این صورت بوده است که 9 درصد از آقایان و 15.8 درصد از بانوان ایرانی بیسواد هستند که نشاندهنده کاهش بسیار زیاد آمار بیسوادان بعد از انقلاب بوده است. در سال 1395 استانهای سیستان و بلوچستان، کردستان و آذربایجان غربی بیشترین آمار بیسوادی و استانهای تهران، البرز و سمنان کمترین آمار بیسوادی را داشتهاند.
شاخص تعداد کل دانشآموزان
آموزش و پرورش در ایران از سابقه طولانی برخورد بوده و تاریخچه ورود سازمان مدارس به زمان تاسیس مدرسه دارالفنون در سال 1228 هجری شمسی برمی گردد در واقع از این زمان تحولی جدی در نظام آموزشی کشور به چشم می خورد و سیر تحولات از این زمان به تدریج به سمت آموزش و پرورش امروزی حرکت کرد. هر چند نظام آموزشی از زمان آغاز به کار تاکنون دستخوش تغییراتی بسیاری شده است اما نقطه عطف آن را می توان سال 1357 همزمان با آغاز انقلاب اسلامی و به دنبال آن ایجاد جمهوری اسلامی ایران دانست به طوری که تمامی ابعاد نظام آموزشی متاثر از این تغییر عظیم سیاسی کشور است.
ماخذ: نشریه سری زمانی 55 ساله کشور، مرکز آمار ایران
سری زمانی تغییرات تعداد دانش آموزان نشان میدهد که از زمان انقلاب اسلامی به بعد تحول عظیمی در تحصیل پسران و دختران اتفاق افتاده است. حتی در زمان جنگ تحمیلی و فشارهای سیاسی اقتصادی و اجتماعی به کشور، روند افزایش همچنان ادامه داشته است. روند افزایش در بین سال های 78-1372 به بیشترین حد خود می رسد که از جمله مهترین دلایل آن را می توان موراد ذیل عنوان کرد:
1-توجه به توسعه زیرساختهای آموزشی و امکانات تحصیلی
2-افزایش منابع مالی و تشویق افراد جامانده از تحصیل برای سوادآموزی
3-توسعه فعالیتهای نهضت سواد آموزی و تشویق به باسوادی
4- توجه کافی به تقویت آموزشی و اثرات اجتماعی و فرهنگی آن و توسعه کشور
اگرچه با کاهش نرخ رشد جمعیت و کاهش جمعیت دانش آموزان در کشور روند افزایشی آن کن شده است اما تفاوت بین تعداد دانش آموزان بین قبل و بعد از انقلاب به شدت محسوس است.
تعداد دانشجویان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی
با پیروزی انقلاب اسلامی نظام تبعیض و اشرافیت برچیده و زمینه تحصیل همگانی با شرایط برابر فراهم شد به گونهای که تا سیونهمین سالگرد پیروزی این انقلاب شاهد رشد ۲ هزار و ۵۰۰ درصدی تعداد دانشجویان و واحدهای دانشگاهی کشور هستیم.
ماخذ: نشریه سری زمانی 55 ساله کشور، مرکز آمار ایران
در دوران پیش از انقلاب اسلامی، تعداد 154 هزار دانشجو در تعداد محدودی دانشگاه یا مراکز آموزش عالی و آن هم در چند کلانشهر کشور تحصیل میکردند در حالیکه وضعیت دانشجویان در سال تحصیلی 95-96 برحسب گزارش مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی در دوره کاردانی تعداد 748 هزار و 677 نفر، دوره کارشناسی دو میلیون و 335 هزار و 729 نفر، در دوره کارشناسی ارشد 764 هزار و 233 نفر، در دوره دکتری حرفهای 93 هزار و 926 و دکتری تخصصی 140 هزار و 447 نفر مشغول به تحصیل هستند. بررسیها نشان میدهد کل دانشجویان در همه دورههای تحصیلی برابر با 4 میلیون و 83 هزار و 12 نفر است که دوره کارشناسی بیشترین دانشجو را دارد.
*داده های سال 1400 شامل دانشگاه آزاد اسلامی نمی باشد
ماخذ: نشریه سری زمانی 55 ساله کشور، مرکز آمار ایران
روند افزایشی تعداد دانشجویان پس از دوران جنگ تحمیلی تا سالتحصیلی 94-1393 در تمامی زیرشاخه ها و رشته های تحصیلی روند افزایشی داشته است اما در زیر شاخه های فنی و مهندسی و علوم انسانی این افزایش چشم گیر است و دلیل آن را می توان رویکرد دولت مردان و دانشگاه ها به توسعه زیربنایی، آبادانی و توسعه کشور و توسعه علوم مهندسی و همچنین توسعه علوم انسانی که منجر به بهبود کیفیت روابط اجتماعی، روابط خانواده و همه ارتباطات بین افراد در جامعه و توسعه انسانی بوده است.
علامت اختصاری شاخص توسعه انسانی[1] است. این شاخص از برجستهترین و بهترین شاخصهای ارزیابی توسعه انسانی در یک قرن اخیر بوده است. این شاخص هم اکنون یک معیار بسیار پرکاربرد برای مشاهده یک چشمانداز کلی از وضعیت توسعه انسانی و همچنین سایر انواع شاخصهای اقتصادی، به صورتی گسترده در جهان به کار میرود. این شاخص بر 3 بخش درآمد، بهداشت و آموزش متمرکز است.
شاخص HDI برای این منظور ایجاد شد تا تاکید شود که افراد و تواناییهای آنها باید معیار نهایی برای ارزیابی توسعه یک کشور باشد. این شاخص به جای تاکید بر یک متغیر مانند رشد اقتصادی بر مجموعی از متغیرها تمرکز میکند. شاخص HDI یک مقیاس خلاصه از میانگین موفقیت در ابعاد کلیدی توسعه انسانی است. ابعاد شاخص HDI شامل زندگی طولانی و سالم، دانش و استاندارد مناسب زندگی است. شاخص HDI میانگین هندسی شاخصهای نرمال شده برای هر یک از سه بعد است. سه بعد شاخص HDI به صورت زیر ارزیابی میشوند.
1-بعد سلامت: این بعد با امید به زندگی در بدو تولد ارزیابی میشود.
2-بعد آموزش: این بعد با میانگین سالهای تحصیل برای بزرگسالان (25 سال و بیشتر) و سالهای مورد انتظار تحصیل برای کودکان در سن ورود به مدرسه اندازه گیری میشود.
3-بعد استاندارد مناسب زندگی: این بعد با درآمد ناخالص ملی سرانه[2] سنجیده میشود.
مقادیر پایین HDI اغلب منعکسکننده درآمد سرانه پایین و سطوح بالای فقر انسانی هستند. کشورهای دارای پائینترین درآمد سرانه در جهان تا حد زیادی در این بخش قرار میگیرند. هرچه از شاخص توسعه انسانی بالاتر میرود، به دنبال آن شاخصهای بهداشت، آموزش و معیارهای استاندارد بهتر زندگی نیز بالاتر میروند. دادههای مربوط به شاخص HDI در ایران از سال 1990 تا 2020 توسط سازمان ملل متحد محاسبه و منتشر شده است. شاخص HDI بین صفر و 1 قرار دارد. هرچه این شاخص به 1 نزدیکتر باشد، نشاندهنده سطح توسعه انسانی بالاتری است. در سال 2019، شاخص HDI برای ایران 0.75بوده است. این شاخص در سال 2000، برای ایران حدود0.66بوده است. در فاصله 20 سال، شاخص HDI در ایران0.09 رشد کرده است. بخش بزرگی از این رشد توسعه انسانی را میتوان به بهبود وضعیت بهداشتی و آموزشی نسبت داد که در برنامه های توسعه ایی کشور که بعد از انقلاب اسلامی تدوین شده است، مورد توجه قرار گرفته است.