ٖ تنظیمات قالب
امروز : جمعه 16 خرداد 1404
  • 1392/12/21 - 09:03

حضرت امام خمینی (ره)از دیدگاه مقام معظم رهبری

وحدت کلمه و وحدت صفوف ملت ما که رمز پیروزى انقلاب بود، رمز بقا و سلامت و تداوم آن نیز هست. آن عاملى که انقلاب را به پیروزى رساند، همان عامل، انقلاب را تداوم خواهد داد. رمز همه‏ى پیروزیها، وحدت کلمه و حضور در صحنه است.



آزادی و استقلال توأم با معنویت و اخلاق



هنر بزرگِ امام بزرگوار ما این بود که چارچوب محکمى را براى این انقلاب به وجود آورد و نگذاشت این انقلاب در هاضمه قدرتها و جریانهاى سیاسىِ مسلّط هضم شود. شعار «نه شرقى، نه غربى، جمهورى اسلامى»، یا شعار «استقلال، آزادى، جمهورى اسلامى» که تعالیم امام و خطّ اشاره انگشت ایشان در دهان مردم انداخت، معنایش این بود که این انقلاب متّکى به اصول ثابت و مستحکمى است که نه به اصول سوسیالیزمِ اردوگاه آن روز شرق ارتباطى دارد، نه به اصول سرمایه‏دارىِ لیبرال اردوگاه غرب. علّت این‏که شرق و غرب با این انقلاب دشمنى کرده‏اند و سرسختى نشان داده‏اند، همین بود.

این انقلاب بر پایه اصول مستحکمى بنا شد؛ هم اجراى عدالت را مورد نظر قرار داد، هم آزادى و استقلال را - که براى ملتها از مهمترین ارزشهاست - مورد توجّه قرار داد، هم معنویت و اخلاق را. این انقلاب، ترکیبى از عدالتخواهى و آزادیخواهى و مردم‏سالارى و معنویت و اخلاق است؛





فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع بزرگ زائران حرم امام خمینی (ره)14/3/1381



--------------------------------------------------------------------------------



امام(ره) و احیای حقایق فراموش شده اسلام



مهمترین کارى که امام بزرگوار ما در سطح دنیاى اسلام انجام داد، این بود که ابعاد سیاسى و اجتماعى اسلام را احیاء کرد. از روزى که استعمار وارد کشورهاى اسلامى شد، همه تلاش استعمارگران و سلطه‏گران این بود که ابعاد سیاسى و اجتماعى اسلام، عدالتخواهى، آزادیخواهى و استقلال‏طلبى اسلام را از اسلام حذف کنند. سلطه‏گران براى این‏که استیلاى خود را بر ملتها و منابع کشورهاى اسلامى هرچه بیشتر گسترش دهند، خود را ناچار مى‏دیدند که ابعاد سیاسى اسلام را از اسلام جدا کنند و اسلام را به معناى تسلیم در مقابل حوادث، تسلیم در مقابل اشغالگر و تسلیم در مقابل دشمن ظالم و قوى پنجه تفسیر کنند. امام حقایق فراموش‏شده اسلام را احیاء کرد؛ عدالتخواهى اسلام را سرِ دست بلند کرد؛ ضدّیت اسلام را با تبعیض و اختلاف طبقاتى و اشرافیتها علنى کرد. از روز اوّل تا روزهاى آخر عمر، امام بزرگوار روى قشرهاى مستضعف، پابرهنه‏ها و محرومان تکیه کرد. بارها و بارها در آغاز تشکیل نظام اسلامى و در طول ده سال عمر با برکتش در مقام رهبرى نظام اسلامى، به مسؤولان و به همه ما تأکید کرد که باید رعایت حال ضعفا را بکنید؛ شما مرهون طبقه پابرهنه این کشورید. عزیزان من؛ ملت بزرگ ایران! هر جا و در هر موردى ما به این توصیه امام توجّه نمودیم و در برنامه‏ریزیها، قانونگذاریها، اجرا و عزل و نصبها، به این نصیحت عمل کردیم، پیروزى نصیب ما شد....

در مورد مردم، مهمترین کارى که امام کرد، این بود که مفهوم مردم‏سالارى را از چیزى‏که طرّاحان دمکراسى غربى و عوامل آنها در صحنه‏هاى عملى مى‏خواستند نشان دهند، به‏کلّى دور کرد. سعى آنها این بود که این‏طور القاء کنند که مردم‏سالارى با دین سالارى و دیندارى سازگار نیست. امام این مفهوم باطل را زایل کرد و مردم‏سالارى دینى - یعنى همان جمهورى اسلامى - را در دنیا مطرح نمود. او به زبان هم اکتفا نکرد؛ صرفاً استدلال فکرى هم نکرد؛ عملاً این را نشان داد





فرازی از بیانات رهبر معظم انقلاب در چهاردهمین سالگرد رحلت امام خمینی 14/3/1382



--------------------------------------------------------------------------------



وظیفه ما در قبال راه و خط حضرت امام خمینی(ره)



دشمنان زخم‏خورده و کمین‏کرده‏ى انقلاب، سالها انتظار چنین روزهایى را کشیده‏اند و اکنون همچون خفاشانى که غروب خورشید را انتظار مى‏برند، در صدد تحرکات خبیث و پلید خود مى‏باشند. اگرچه طوفان احساسات مقدس ملت، که این روزها همچون آتشفشانى فضاى کشور را گداخته، به بدخواهان و فتنه‏انگیزان داخلى و نیز به دشمنان کینه‏ورز خارجى، مجال هیچ‏گونه شرارت نخواهد داد و هر حرکتى بر علیه نظام مقدس جمهورى اسلامى را، که ارزنده‏ترین میراث رهبرکبیر و فقید ماست، به آتش خواهد کشید، ولى حفظ آمادگى و هشیارى و حضور در صحنه و حساس بودن در برابر تحرکات مشکوک، امروز از جمله‏ى فرایض عمومى است.

استکبار جهانى از لحظه‏ى پیروزى انقلاب اسلامى تاکنون، هرگز سوداى تضعیف، بلکه محو جمهورى اسلامى را از سر بیرون نکرده؛ همچنان که از هیچ اقدام ممکن و مقرون‏به‏صرفه نیز در این راه خوددارى نورزیده است، و تا آنگاه که ملت و مسؤولان جمهورى اسلامى، پایبند به استقلال و عزت ملى و اصول اسلامى خود مى‏باشند، این انگیزه را در خود نگاه خواهد داشت؛ منتها به فضل و مدد الهى و بنابر قوانین خلقت و تاریخ، در برابر عزم و اراده و آمادگى ملت، کارى از او ساخته نبوده و کید و مکر او به جایى نرسیده است و به خواست خداوند، همواره نیز همین‏گونه خواهد بود؛ ان‏شاءاللَّه.

لذا این‏جانب، از همه‏ى آحاد ملت و اقشار گوناگون مى‏خواهم که حفظ آمادگى و هشیارى و توجه به توطئه‏هاى دشمنان را فریضه‏ى انقلابى خود بدانند و نیات پلید دشمنان را از موضعگیریهاى سیاسى و تبلیغاتى جهانى آنان و نیز از شایعه‏پردازیها و ایجاد مضیقه‏هاى اقتصادى کشف کنند و بدانند که در صورت آمادگى و هشیارى، همه‏ى توطئه‏هاى دشمن خنثى مى‏گردد و پیروزى از آنِ ملت ایران خواهد بود.

همان‏طور که رهبر کبیر و عزیز ما بارها تکرار مى‏کردند و در وصیت‏نامه‏ى سیاسى، الهى خود نیز بر آن تأکید ورزیده‏اند، وحدت کلمه و وحدت صفوف ملت ما که رمز پیروزى انقلاب بود، رمز بقا و سلامت و تداوم آن نیز هست. تقسیم شدن ملت به گروهها و دسته‏هاى متعارض و عمده کردن اختلافات کم‏اهمیت و احساسات غیرمنطقى و به فراموشى سپردن اصول مهمى که میان همه‏ى ملت ما و لااقل میان اکثریت عظیمى از آنان مشترک است، و به فراموشى سپردن حضور دشمن و خطرات جبران‏ناپذیر ناشى از آن، بزرگترین فاجعه براى ملتى است که مى‏خواهد حق تضییع‏شده‏ى خود را احیا کند و خود را از وابستگى به بیگانگان برهاند....





فرازی از پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به ملت شریف ایران در تجلیل از امام خمینی(ره) 18/3/1368



--------------------------------------------------------------------------------



وفاداری به امام (ره) و حرکت در خط امام (ره)



اگر ما امام را دوست داریم - که واقعاً همین‏گونه است و هیچ‏کس نمى‏تواند تردید کند که ملت ایران در عشق و محبت به امام صادق نیست - باید راه و درس او را زنده نگهداریم و هدفهایش را، هدفهاى حقیقى و اصلى انقلاب به حساب آوریم و به سمت آنها حرکت کنیم و هدف دیگرى از خودمان درست نکنیم. هدفهاى امام(ره) مشخص و روشن است و احتیاج به کار زیاد ندارد.

حال که خداى متعال این‏طور مقدر کرد که بنده‏ى صالحش در نیمه‏ى این راه بار را به دیگران بسپارد و به ملکوت اعلى‏ بپیوندد و در جوار او آرام بگیرد، ما نخواهیم گذاشت این بار روى زمین بماند. باید همه‏ى آحاد ملت - کوچک و بزرگ - مسؤولان در سطوح مختلف و هرکس که کارى در دستش است، این نکته را حدیث نفس خود کند و پیمان ببندد که راه امام را ادامه دهد و به سمت هدفهاى او حرکت کند. در این صورت، عشق و محبت و ارادت و شاگردى ما نسبت به او صادق خواهد بود؛ والّا اگر در فراق او گریه کنیم و بر سر و سینه‏ى خود بزنیم، ولى راه او را از سمت دیگر ادامه دهیم، محبت و احترام و وفادارى ما صادقانه نخواهد بود. وفادارى این است که عیناً در همان خط و هدف او حرکت کنیم و به بیراهه نرویم.





از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت با فرماندهان و اعضای کمیته‌های انقلاب اسلامی 18/3/1368



--------------------------------------------------------------------------------



اخلاص امام(ره) عامل موفقیت



برادران عزیز! عامل اخلاص امام(ره) و رابطه‏ى او با خدا و نیز اخلاص مردم، تاکنون ما را به این‏جا رسانده است؛ بعد از این هم باید همین‏گونه باشد. اگر هدفها و راه ما، هدفها و راه امام است، وسایل ما هم باید وسایل امام باشد. وسیله‏ى امام(ره)، کمک گرفتن از خدا بود. بیایید از خدا کمک بگیریم. این کار، با زبانِ تنها میسر نیست؛ بلکه با خلوص و اخلاص عمل و ترک گناه و ...



فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت با فرماندهان و اعضای کمیته‌های انقلاب اسلامی 18/3/1368



--------------------------------------------------------------------------------



پیمان ما با راه امام خمینی (ره)



ما با خدا پیمان بسته‏ایم راه امام خمینى(اعلى‏اللَّه‏قدره) را که راه اسلام و قرآن و راه عزت مسلمین است، دنبال کنیم. سیاست «نه شرقى و نه غربى»، حمایت از مستضعفان و مظلومان، دفاع از وحدت و حرکت امت بزرگ اسلامى و فایق آمدن بر عوامل اختلاف و دوگانگى مسلمین در سطح جهان، و مجاهدت براى ایجاد مدینه‏ى فاضله‏ى اسلامى، و تکیه بر جانبدارى از قشرهاى محروم و کوخ‏نشین، و به کار گرفتن همه‏ى عوامل و امکانات براى بازسازى کشور در سطح داخلى کشور، خطوط اصلى برنامه‏هاى ماست. هدف اصلى از این‏همه، زنده کردن دوباره‏ى اسلام و بازگشت به ارزشهاى قرآن است و ما یک سر مو از این هدف عقب نخواهیم نشست.





فرازی از پیام مقام معظم رهبری به حجاج بیت‌الله الحرام 14/4/1368



--------------------------------------------------------------------------------



درس امام به امت: اتصال به خدا و ایمان مردم به اسلام و وحدت کلمه



جمله‏اى در وصیت‏نامه‏ى امام عزیزمان هست که هرگز نباید آن را فراموش کنیم. ایشان فرمودند: آن عاملى که انقلاب را به پیروزى رساند، همان عامل، انقلاب را تداوم خواهد داد. یعنى اتکال به خدا و ایمان مردم به اسلام و تصمیم قاطع بر انجام وظیفه‏ى الهى و اسلامى و وحدت کلمه، رمز پیروزى و تداوم انقلاب است. این، یک درس همیشگى براى همه‏ى ماست.

امروز شاهدیم که بر کشور ما، وحدت و صمیمیت و صفاى همگانى حاکم است. این، حادثه‏اى بسیار عظیم و از برکات روح مطهر امام بزرگوار ماست. اخلاص آن مرد بزرگ الهى، بعد از رحلت او هم در فضاى این جامعه اثر گذاشت و دلها را به هم انس داد و پیوندها را محکم کرد. اتحاد کلمه و همراهى شما مردم با هم و پیوند محکمى که بین شما و مسؤولان ابراز شد، همه‏ى دنیا آن را دیدند و باعث یأس دشمنان گردید.



با ورود امام به صحنه‏ى داخلى کشور در سال 57، انقلاب طراوت دیگرى یافت و برگ و بارى پیدا کرد و ثمربخش شد. لطف خدا بر امام بود که در وجودش این برکات را قرار داد. روح مطهر او در هنگام وفات و عروج ملکوتیش نیز مشمول برکات و لطف الهى شد و موجب گردید تا انقلاب در ایام رحلت آن بزرگوار هم مثل روزهاى اول پیروزى، برگ و بار تازه‏تر پیدا کند و از هیمنه و هیبت برخوردار بشود و دشمنان را مأیوس کند.

ما امروز به برکت امام(ره) مى‏توانیم از موضع قدرت و قوّت با دنیا حرف بزنیم. هیچ‏کس در دنیا نباید تصور کند که جمهورى اسلامى اندکى در خود احساس ضعف مى‏کند. به فضل پروردگار، ما امور داخلى خودمان را با قوّت و اعتمادبه‏نفسِ کامل پیش خواهیم برد و ارتباطات خارجى را تا آن‏جا که با اصول ما منطبق باشد و براى اسلام و مسلمین و ملت ایران و انقلاب و جمهورى اسلامى مقرون به صلاح و صرفه باشد، با قوّت و قدرت و از موضع بالا گسترش خواهیم داد.

این جمله را که امام بزرگوارمان بارها و بارها روى آن تاکید مى‏کردند، به یاد داشته باشید که: رمز همه‏ى پیروزیها، وحدت کلمه و حضور در صحنه است. اگر وحدت کلمه و حضور مردم در صحنه نباشد، ملت ایران نخواهد توانست گامى به جلو بگذارد؛ ولى اگر همه‏ى مردم این رمز را شناختند و حفظ کردند، البته خداوند به آنها کمک خواهد کرد. این وعده‏ى الهى است که: «والّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا»، «من‏کان للَّه‏کان‏اللَّه له». اینها وعده‏ى حق و صدق و قطعى الهى است.

بحمداللَّه خدا با ملت ایران است و وجود بزرگوار آن رهبر عالى‏قدر و انسان والا و بى‏نظیر، واقعاً بزرگترین نعمتها براى ما بوده است. امروز هم کلمات و نصایح او که براى ما باقى مانده، بزرگترین نعمت براى ماست؛ چون کلمات خدا و انبیاست و باید قدرشان را بدانیم و ان‏شاءاللَّه به آنها عمل کنیم.



فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت روحانیون، مسئولان و مردم استان خوزستان 21/4/1368



--------------------------------------------------------------------------------



لزوم مرور و تدبر در درسهای امام(ره)



امروز بزرگترین وظیفه‏ى ما ملت ایران که مریدان قدیم و اولین یاران امام‏خمینى(ره) بودیم، این است که درسهاى آن امام بزرگوار را مرور کنیم. شخصیت عظیم رهبر کبیر انقلاب و جوهر درخشانى که همه‏ى دنیا را تحت تأثیر قرار داد، در درسها و بیانات و رهنمودهاى او آشکار شده است. البته همه‏ى ما با شناخت کامل آن شخصیت عظیم خیلى فاصله داریم و بدون مبالغه و اغراق باید گفت که هنوز ابعاد بسیارى ازشخصیت آن روح ملکوتى و انسان بزرگ و والا براى ما شناخته‏شده نیست.

ما از نزدیک قضایا را مى‏دیدیم و همه‏ى کسانى که از چنین فاصله‏یى در کنار وقایع قرار مى‏گیرند، به آسانى قدرت جمع‏بندى ندارند. جمع‏بندى آن شخصیت و تحلیل ابعاد گوناگون آن انسان بزرگ و والا، قدرى تدبر و تأمل لازم دارد، که به این زودیها براى ما که در عصر امام و نزدیک به او بودیم، میسر نخواهد شد؛ ولى بیانات آن بزرگوار براى ما درس است، و درس چیزى است که در دسترس و اختیار ماست.

تدبر در درسهاى آن بزرگوار، خواهد توانست ما را با ابعاد شخصیت آن راحل عظیم‏الشأن آشنا کند و راه را بر ما بنمایاند. این درسها را نمى‏شود در چند جمله خلاصه کرد. در هر بخشى از زمان و در هر حادثه‏یى از حوادث، یکى از آن درسها مى‏تواند به عنوان رهنمود راهگشاى ما باشد.

با توجه به شرایطى که امروز در جهان براى کشور ما و موقعیت عظیم ملت ایران در اذهان عالم به وجود آمده است، درس بزرگ امام عزیزمان عبارت است از قدردانى از وحدت و انسجامى که به اراده‏ى الهى براى ما پیش آمد. امروز دلهاى ملت ایران از غالب اوقاتِ دوران دهساله‏ى انقلاب به هم نزدیکتر است؛ این هم از برکات روح ملکوتى امام بزرگوارمان بود.





از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت با روحانیون، مسئولان و مردم استان زنجان و نهاوند و کاشمر و ... 15/4/1368

--------------------------------------------------------------------------------



اکنون در کنار خاطره‏ى تلخ چهاردهم خرداد، این واقعیت شیرین در برابر چشم ماست که امام راحل، اگر نه به جسم، اما با فکر و راه و وصیت همیشه‏زنده‏ى خود در کنار ماست و زنده است و به فضل و قدرت خدا، هیچ قدرتى نخواهد توانست این حضور و این حیات را سلب کند و جمهورى اسلامى را از پدر و بنیانگذار و معلم بزرگ خود جدا سازد.





فرازی از پیام مقام معظم رهبری به مناسبت دومین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی 13/3/1370





خاطراتی از دوران حیات امام(ره)



خدا مى‏داند که در طول این ده سال، فکر چنین روزى، همیشه دل ما را لرزانده بود. نمى‏دانستیم دنیاى بدون «خمینى» چگونه قابل تحمل است. به همین خاطر، چندین بار به ایشان عرض کردم: دعاى بزرگ من در پیشگاه خدا این است که من قبل از شما بمیرم.

در همان روز تلخ که حال امام مساعد نبود، من جمعى از اعضاى شوراى بازنگرى قانون اساسى را دعوت کردم و به آنها گفتم که حال امام خوب نیست؛ کار بازنگرى را قدرى تسریع کنیم و مژده‏ى اتمام آن را به ایشان در بیمارستان بدهیم، تا دل امام شاد شود. واقعاً از تصور آن چیزى که ممکن بود پیش آید، قلب من مى‏لرزید؛ صدایم شکست و نتوانستم حرفم را تمام کنم. شاید چند ساعت بعد از آن بود که اطلاع پیدا کردیم این ودیعه‏ى الهى و این گوهر ارزنده را از دست داده‏ایم.





فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت گروه کثیری از فرماندهان و اعضای سپاه 17/3/1368



--------------------------------------------------------------------------------



سخت‏ترین کار این است که درباره‏ى فقدان امام عزیز و جان ملت سخن بگوییم. حقیقتاً همه‏ى ما یتیم شدیم. ده سال پیش که ایشان دچار عارضه‏ى قلبى شدند، با جمعى از دوستان - که امروز بسیارى از آنها جزو شهدا هستند و در جوار رحمت الهى آرمیده‏اند - خود را در آن هواى سرد و برفى به قم رساندیم و آن وجود عزیز را که حیات انقلاب مرهون او بود، به تهران آوردیم و در بیمارستان قلب بسترى کردیم. چه روزهاى سختى گذشت و چه دلهره‏ها و نگرانیهاى غیرقابل توصیفى را پشت سر گذاشتیم.

از آن روزها تا پایان حیات ایشان، دایماً نگران این حادثه‏ى تلخ بودیم و بارها به پروردگار متعال عرض مى‏کردیم که دعاى شوق‏انگیز امت مؤمن و مخلص ما به درگاه تو، سلامت و بقاى این قلب تپنده است؛ با بزرگوارى خود، دعاى امت ما را مستجاب کن. هروقت تصور فقدان این موجود عظیم و عزیز را مى‏کردیم، واقعاً دنیا براى همه‏ى ما بى‏معنى و تاریک جلوه مى‏کرد. امروز ما در مقابل چنین مصیبت بزرگ و سختى قرار داریم، که حقیقتاً حادثه‏یى جانکاه و باورنکردنى است و با هیچ مصیبت دیگرى قابل مقایسه نیست.





فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت فرماندهان و اعضای کمیته‌های انقلاب اسلامی 18/3/1368



--------------------------------------------------------------------------------



همه‏ى شما دیدید که در پایان وصیت‏نامه‏ى ایشان، به مواردى اشاره شده بود که امام قبلاً نسبت به طرح آنها سکوت کرده بودند. در زمان بنى‏صدر که من خدمت امام(ره) رسیده بودم، ایشان مى‏گفتند: حرفهایى که او از قول من مى‏گوید، همه‏اش خلاف واقع است و حقیقت ندارد. بنابراین، هر حرفى که زده مى‏شد، فوراً او را نمى‏آشفت و تحریک نمى‏کرد و در صدد پاسخ سریع برنمى‏آمد. این متانت، بردبارى، حلم، تسلط بر نفس و سعه‏ى صدر، در هرکس که باشد، از او یک انسان بزرگ خواهد ساخت. درعین‏حال اگر امام(ره) آن عوامل اصلى معنویت، ارتباط با خدا، کار براى رضاى او، تقوا و انجام تکلیف را نمى‏داشت، نه انقلاب به پیروزى مى‏رسید، نه شما مردم این‏گونه عاشقش مى‏شدید، نه مى‏توانست این طوفان را در دنیا به وجود آورد، و نه قادر بود در مقابل تهدید و ارعاب دشمن، مثل کوه بایستد.

در همین خصوص خاطره‌اى در ذهنم مانده است که نقل مى‏کنم: چند روز قبل از پایان سال 65 که خدمت امام بودیم، چون یکى از روزهاى فروردین 66 با ولادت یکى از ائمه(ع) مصادف مى‏شد، من و ... و حاج احمد آقا اصرار کردیم که ایشان در حسینیه‏ى جماران با مردم دیدارى داشته باشند. امام استنکاف کردند و قاطع گفتند: حالش را ندارم. من در ایام نوروز به مشهد رفته بودم ... در همان روزها، ناگهان قلب امام مشکلى پیدا مى‏کند و چون حاج احمدآقا - که حق بزرگى بر گردن همه‏ى ملت دارد و امام را در این چند سال حفظ کرد - همه‏ى وسایل را براى بهبود امام(ره) مهیا کرده بود، فوراً به وضعیت جسمى ایشان رسیدگى شد و خطر برطرف گردید.

وقتى در بیمارستان بر بالین ایشان حاضر شدم، عرض کردم: چه‏قدر خوب شد که آن شب اصرار ما را براى ملاقات با مردم نپذیرفتید؛ والّا اگر خبر این ملاقات اعلام مى‏شد، مردم به زیارت شما مى‏آمدند و آن‏وقت شما با این حال نمى‏توانستید مردم را ملاقات کنید و انعکاس آن در دنیا خوب نبود. این کار شما، خواست خداوند و کمک الهى بود و در آن زمان تصمیم بجایى گرفتید. ایشان در پاسخ من گفتند: آن‏طور که من فهمیدم، مثل این‏که از اول انقلاب تا حالا، یک دست غیبى در همه‏ى کارها دارد ما را هدایت و پشتیبانى مى‏کند.

معنویت مردم و خانواده‏ى شهدا و اخلاص رزمندگان در جبهه‏ها، امام را به هیجان مى‏آورد. من چند بار گریه‏ى امام را - نه فقط به هنگام روضه و ذکر مصیبت - دیده بودم. هر دفعه که راجع به فداکاریهاى مردم با امام صحبت مى‏کردیم، ایشان به هیجان مى‏آمدند و متأثر مى‏شدند. مثلاً موقعى که در محل نماز جمعه‏ى تهران، قلکهاى اهدایى بچه‏ها به جبهه را شکسته بودند و کوهى از پول درست شده بود، امام(ره) در بیمارستان با مشاهده‏ى این صحنه از تلویزیون متأثر شدند و به من که در خدمتشان بودم، گفتند: دیدى این بچه‏ها چه کردند؟ در آن لحظه مشاهده کردم که چشمهایشان پُر از اشک شده است و گریه مى‏کنند.





فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت با فرماندهان و اعضای کمیته‌های انقلاب اسلامی 18/3/1368



--------------------------------------------------------------------------------



ایشان تا آخرین لحظات حیاتشان، ذکر و نماز و دعا را از دست ندادند. حاج احمدآقا فرزند عزیز حضرت امام مى‏گفتند: پیش از ظهر روز آخر حیات امام(ره)، ایشان روى تخت دایماً نماز مى‏خواندند. مدتى گذشت، بعد پرسیدند: ظهر شده است؟ گفتم: بلى. آن وقت خواندنِ نماز ظهر و عصر با نوافلش را شروع کردند. بعد از اتمام نماز، مشغول ذکر گفتن شدند و تا لحظاتى که در حالت اغما بسر مى‏بردند، مرتب پشت سر هم مى‏گفتند: «سبحان‏اللَّه والحمدللَّه ولااله‏الّااللَّه واللَّه‏اکبر، سبحان‏اللَّه والحمدللَّه ولااله‏الّااللَّه واللَّه‏اکبر». این کار براى ما درس است. ما که رهبرمان را دوست داریم، باید به کارها و روحیات او توجه کنیم و از آن درس بگیریم.





فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت با فرماندهان و اعضای کمیته‌های انقلاب اسلامی 18/3/1368



--------------------------------------------------------------------------------



او همیشه بر مردم و ملتها تکیه مى‏کرد. در سفرى که مى‏خواستم به خارج از کشور بروم، خدمت امام بزرگوارمان رفتم. در آن زمان جریانى وجود داشت، که به ایشان گفتم در دنیا نسبت به این جریان علیه ما خیلى حرف است. (البته مى‏خواستم به ایشان گزارش بدهم؛ والّا من هم هیچ رعب و خوفى از آن جنجالهاى جهانى نداشتم و بعداً هم وارد آن ماجرا شدم). ایشان تمام خبرهاى دنیا را همیشه به صورت نزدیک و نقد در اختیار داشتند و غالباً خبرهاى جهانى را زودتر از دیگران به دست مى‏آوردند. امام(ره) در پاسخِ من با لبخند رضایتى گفتند: بلى، اطلاع دارم؛ اما همه‏ى ملتها با ما هستند. واقعاً همین‏طور بود که ایشان مى‏فرمودند. در همان سفر، آن‏چنان حضور ملتها در کنار ما آشکار شد که همه را مبهوت کرد. بنابراین، او هم دوستانش را مى‏شناخت، و هم دشمنانش را. از دوستانش منتفع مى‏شد و به آنها اعتماد و تکیه مى‏کرد. بزرگترین دوستانش شما ملت وفادار بودید، و امام چه خوب شما را شناخته بود.



فرازی از خطبه‌های نماز جمعه 24/4/1368



--------------------------------------------------------------------------------



در دوران مسؤولیت ممتدى که از روزهاى اول انقلاب داشتم، بارها به یاد این جمله‏ى امیرالمؤمنین(علیه‏الصّلاةوالسّلام) مى‏افتادم که مى‏فرماید: «اذا اشتدّ بنا الحراق التجینا برسول‏اللَّه». امیرالمؤمنین مى‏فرمایند: وقتى در جنگها کار بر ما سخت مى‏شد و احساس مى‏کردیم که در مقابل حادثه ضعیفیم، به رسول خدا پناه مى‏بردیم. وقتى این جمله‏ى امیرالمؤمنین(صلوات‏اللَّه‏علیه) به یادم مى‏آمد، مى‏دیدم بر وضع ما نیز صادق است.

مکرّر اتفاق افتاد که سر قضایاى مختلف، با برادران مسؤول مى‏نشستیم و فکرهایمان را تبادل مى‏کردیم و مشکل را در مجموعه‏یى مى‏گذاشتیم و خدمت امام(ره) مى‏بردیم و او بود که با نظر صایب و اراده‏ى قوى و ایمان و توکل بى‏نظیر خود، مشکل را حل مى‏کرد. خدا شاهد است که در مدت عمر خود، کسى را در این حد از توکل و حسن‏ظن به خدا ندیده و نشنیده‏ام. او، مشکل را حل و گره را باز مى‏کرد. امروز، این پدر خانواده و آن متّکاى محکم و کسى که خاطرمان آسوده بود که در مشکلات، به او مراجعه خواهیم کرد، در میان ما نیست.



فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری 12/5/1368



--------------------------------------------------------------------------------



مادر اسیرى - نمى‏دانم در تبریز بود، یا در جاى دیگر - به من گفت که بچه‏ام اسیر بود، امروز خبر آمد که شهید شده است. شما برو به امام بگو که فداى سرتان، من ناراحت نیستم. این زن، وضع خیلى عجیبى داشت. دیدم جمعیت را مى‏شکافد و مى‏آید. نمى‏گذاشتند بیاید؛ من گفتم بگذارید بیاید، ببینم چه مى‏گوید. آمد این حرف را زد. از این حرف، من خیلى تحت تأثیر قرار گرفتم. وقتى که خدمت امام آمدم، یادم هم رفت اول بگویم؛ بعد که بیرون آمدم، یادم آمد. به یکى از آقایانى که در آن‏جا بود، گفتم به امام عرض بکنید، یک جمله ماند. ایشان، پشت درِ حیاط اندرونى آمدند، من هم به آن‏جا رفتم. وقتى حرف آن‏ زن را گفتم، امام آن‏چنان چهره‏یى نشان دادند و آن‏چنان رقتى پیدا کردند و گریه‏شان گرفت که من از گفتنش پشیمان شدم.



فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای ستاد برگزاری مراسم اولین سالگرد ارتحال امام خمینی 1/3/1369





--------------------------------------------------------------------------------



او براى خودش هیچ چیز نمى‏خواست. براى تنها پسرش - که عزیزترین انسانها براى امام، مرحوم حاج احمد آقا بود و ما بارها این را از امام شنیده بودیم که مى‏فرمود اعزّ اشخاص در نظر من ایشان است - در ده سال آن حکومت و آن زمامدارى و رهبرى بزرگ، یک خانه نخرید. ما مکرّر رفته بودیم و دیده بودیم که عزیزترین کس امام، در آن باغچه‏اى که پشت حسینیه منزل امام بود، داخل دو، سه اتاق زندگى مى‏کرد. آن بزرگوار براى خود، زخارف دنیوى و ذخیره و افزون‏طلبى نداشت و نخواست؛ بلکه بعکس، هدایاى فراوانى برایش مى‏آوردند که آن هدایا را در راه خدا مى‏داد. آنچه را هم که داشت و متعلّق به خود او بود و مربوط به بیت‏المال نبود، براى بیت‏المال مصرف مى‏کرد. همان آدمى که حاضر نبود آن روز با ده پانزده میلیون تومان خانه قابل قبولى براى پسرش بخرد - ولو از مال شخصى خودش - صدها میلیون تومان مال شخصى خود را براى نقاط مختلف - براى آبادانى، براى کمک به فقرا، براى رسیدگى به سیل‏زدگان و جاهاى مختلف دیگر - صرف مى‏کرد. ما اطلاع داشتیم که در مواردى پولهاى شخصى خود امام بود که به اشخاصى داده مى‏شد، تا بروند آنها را مصرف کنند؛ اینها هدایایى بود که مریدان و علاقه‏مندان و دوستان براى امام آورده بودند.

آن مردى که چهره باصلابتش دشمنانِ ملت ایران را مى‏ترساند و به خود مى‏لرزاند - آن سدّ مستحکم و کوه استوار - وقتى که مسائل عاطفى و انسانى پیش مى‏آمد، یک انسان لطیف، یک انسان کامل و یک انسان مهربان بود. من این قضیه را نقل کرده‏ام که یک وقت در یکى از سفرهاى من، خانمى خودش را به من رساند و گفت از قول من به امام بگویید که پسرم در جنگ اسیر شده بود و اخیراً خبر کشته شدن او را برایم آورده‏اند. من پسرم کشته شده، اما برایم اهمیت ندارد؛ براى من سلامت شما اهمیت دارد. آن خانم این جمله را در اوج هیجان و احساس به من گفت. من خدمت امام آمدم و داخل رفتم. ایشان سرِ پا ایستاده بود و من همین مطلب را برایش نقل کردم؛ دیدم این کوه استوار و وقار و استقامت، مثل درخت تناورى که ناگهان بر اثر توفانى خم شود، در خود فرورفت. مثل کسى که دلش بشکند؛ روح و جان و جسم او تحت تأثیر این حرف مادر شهید قرار گرفت و چشمانش پُر از اشک شد!





فرازی از خطبه‌های نماز جمعه 14/3/1378

--------------------------------------------------------------------------------



شبى در یک جلسه خصوصى، با دو سه نفر از دوستان، منزل مرحوم حاج احمدآقا نشسته بودیم؛ ایشان هم نشسته بود. یکى از ما گفتیم: آقا شما مقامات معنوى دارید، مقامات عرفانى دارید؛ چند جمله‏اى ما را نصیحت و هدایت کنید. آن مردِ با عظمتى که آن گونه اهل معنا و اهل سلوک بود، در مقابل این جمله ستایش‏گونه کوتاه یک شاگردش - که البته همه ما مثل شاگردان و مثل فرزندان امام بودیم؛ رفتار ما مثل فرزند در مقابل پدر بود - آن چنان در حال حیا و شرمندگى و تواضع فرو رفت که اثر آن در رفتار و جسم و کیفیّت نشستن او محسوس شد! در حقیقت ما شرمنده شدیم که این حرف را زدیم که موجب حیاى امام شد. آن مرد شجاع و آن نیروى عظیم، در قضایاى عاطفى و معنوى، این‏گونه متواضع و با حیا بود.



فرازی از خطبه‌های نماز جمعه 14/3/1378



عبارت خود را درج و جهت جستجو "Enter" را بفشارید

تغییر اندازه فونت:

تغییر فاصله بین کلمات:

تغییر فاصله بین خطوط:

تغییر نوع موس:

تغییر نوع موس:

تغییر رنگ ها:

رنگ اصلی:

رنگ دوم:

رنگ سوم: