حضرت امام خمینی (ره)از دیدگاه مقام معظم رهبری
وحدت کلمه و وحدت صفوف ملت ما که رمز پیروزى انقلاب بود، رمز بقا و سلامت و تداوم آن نیز هست. آن عاملى که انقلاب را به پیروزى رساند، همان عامل، انقلاب را تداوم خواهد داد. رمز همهى پیروزیها، وحدت کلمه و حضور در صحنه است.

آزادی و استقلال توأم با معنویت و اخلاق
هنر بزرگِ امام بزرگوار ما این بود که چارچوب محکمى را براى این انقلاب به وجود آورد و نگذاشت این انقلاب در هاضمه قدرتها و جریانهاى سیاسىِ مسلّط هضم شود. شعار «نه شرقى، نه غربى، جمهورى اسلامى»، یا شعار «استقلال، آزادى، جمهورى اسلامى» که تعالیم امام و خطّ اشاره انگشت ایشان در دهان مردم انداخت، معنایش این بود که این انقلاب متّکى به اصول ثابت و مستحکمى است که نه به اصول سوسیالیزمِ اردوگاه آن روز شرق ارتباطى دارد، نه به اصول سرمایهدارىِ لیبرال اردوگاه غرب. علّت اینکه شرق و غرب با این انقلاب دشمنى کردهاند و سرسختى نشان دادهاند، همین بود.
این انقلاب بر پایه اصول مستحکمى بنا شد؛ هم اجراى عدالت را مورد نظر قرار داد، هم آزادى و استقلال را - که براى ملتها از مهمترین ارزشهاست - مورد توجّه قرار داد، هم معنویت و اخلاق را. این انقلاب، ترکیبى از عدالتخواهى و آزادیخواهى و مردمسالارى و معنویت و اخلاق است؛
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع بزرگ زائران حرم امام خمینی (ره)14/3/1381
--------------------------------------------------------------------------------
امام(ره) و احیای حقایق فراموش شده اسلام
مهمترین کارى که امام بزرگوار ما در سطح دنیاى اسلام انجام داد، این بود که ابعاد سیاسى و اجتماعى اسلام را احیاء کرد. از روزى که استعمار وارد کشورهاى اسلامى شد، همه تلاش استعمارگران و سلطهگران این بود که ابعاد سیاسى و اجتماعى اسلام، عدالتخواهى، آزادیخواهى و استقلالطلبى اسلام را از اسلام حذف کنند. سلطهگران براى اینکه استیلاى خود را بر ملتها و منابع کشورهاى اسلامى هرچه بیشتر گسترش دهند، خود را ناچار مىدیدند که ابعاد سیاسى اسلام را از اسلام جدا کنند و اسلام را به معناى تسلیم در مقابل حوادث، تسلیم در مقابل اشغالگر و تسلیم در مقابل دشمن ظالم و قوى پنجه تفسیر کنند. امام حقایق فراموششده اسلام را احیاء کرد؛ عدالتخواهى اسلام را سرِ دست بلند کرد؛ ضدّیت اسلام را با تبعیض و اختلاف طبقاتى و اشرافیتها علنى کرد. از روز اوّل تا روزهاى آخر عمر، امام بزرگوار روى قشرهاى مستضعف، پابرهنهها و محرومان تکیه کرد. بارها و بارها در آغاز تشکیل نظام اسلامى و در طول ده سال عمر با برکتش در مقام رهبرى نظام اسلامى، به مسؤولان و به همه ما تأکید کرد که باید رعایت حال ضعفا را بکنید؛ شما مرهون طبقه پابرهنه این کشورید. عزیزان من؛ ملت بزرگ ایران! هر جا و در هر موردى ما به این توصیه امام توجّه نمودیم و در برنامهریزیها، قانونگذاریها، اجرا و عزل و نصبها، به این نصیحت عمل کردیم، پیروزى نصیب ما شد....
در مورد مردم، مهمترین کارى که امام کرد، این بود که مفهوم مردمسالارى را از چیزىکه طرّاحان دمکراسى غربى و عوامل آنها در صحنههاى عملى مىخواستند نشان دهند، بهکلّى دور کرد. سعى آنها این بود که اینطور القاء کنند که مردمسالارى با دین سالارى و دیندارى سازگار نیست. امام این مفهوم باطل را زایل کرد و مردمسالارى دینى - یعنى همان جمهورى اسلامى - را در دنیا مطرح نمود. او به زبان هم اکتفا نکرد؛ صرفاً استدلال فکرى هم نکرد؛ عملاً این را نشان داد
فرازی از بیانات رهبر معظم انقلاب در چهاردهمین سالگرد رحلت امام خمینی 14/3/1382
--------------------------------------------------------------------------------
وظیفه ما در قبال راه و خط حضرت امام خمینی(ره)
دشمنان زخمخورده و کمینکردهى انقلاب، سالها انتظار چنین روزهایى را کشیدهاند و اکنون همچون خفاشانى که غروب خورشید را انتظار مىبرند، در صدد تحرکات خبیث و پلید خود مىباشند. اگرچه طوفان احساسات مقدس ملت، که این روزها همچون آتشفشانى فضاى کشور را گداخته، به بدخواهان و فتنهانگیزان داخلى و نیز به دشمنان کینهورز خارجى، مجال هیچگونه شرارت نخواهد داد و هر حرکتى بر علیه نظام مقدس جمهورى اسلامى را، که ارزندهترین میراث رهبرکبیر و فقید ماست، به آتش خواهد کشید، ولى حفظ آمادگى و هشیارى و حضور در صحنه و حساس بودن در برابر تحرکات مشکوک، امروز از جملهى فرایض عمومى است.
استکبار جهانى از لحظهى پیروزى انقلاب اسلامى تاکنون، هرگز سوداى تضعیف، بلکه محو جمهورى اسلامى را از سر بیرون نکرده؛ همچنان که از هیچ اقدام ممکن و مقرونبهصرفه نیز در این راه خوددارى نورزیده است، و تا آنگاه که ملت و مسؤولان جمهورى اسلامى، پایبند به استقلال و عزت ملى و اصول اسلامى خود مىباشند، این انگیزه را در خود نگاه خواهد داشت؛ منتها به فضل و مدد الهى و بنابر قوانین خلقت و تاریخ، در برابر عزم و اراده و آمادگى ملت، کارى از او ساخته نبوده و کید و مکر او به جایى نرسیده است و به خواست خداوند، همواره نیز همینگونه خواهد بود؛ انشاءاللَّه.
لذا اینجانب، از همهى آحاد ملت و اقشار گوناگون مىخواهم که حفظ آمادگى و هشیارى و توجه به توطئههاى دشمنان را فریضهى انقلابى خود بدانند و نیات پلید دشمنان را از موضعگیریهاى سیاسى و تبلیغاتى جهانى آنان و نیز از شایعهپردازیها و ایجاد مضیقههاى اقتصادى کشف کنند و بدانند که در صورت آمادگى و هشیارى، همهى توطئههاى دشمن خنثى مىگردد و پیروزى از آنِ ملت ایران خواهد بود.
همانطور که رهبر کبیر و عزیز ما بارها تکرار مىکردند و در وصیتنامهى سیاسى، الهى خود نیز بر آن تأکید ورزیدهاند، وحدت کلمه و وحدت صفوف ملت ما که رمز پیروزى انقلاب بود، رمز بقا و سلامت و تداوم آن نیز هست. تقسیم شدن ملت به گروهها و دستههاى متعارض و عمده کردن اختلافات کماهمیت و احساسات غیرمنطقى و به فراموشى سپردن اصول مهمى که میان همهى ملت ما و لااقل میان اکثریت عظیمى از آنان مشترک است، و به فراموشى سپردن حضور دشمن و خطرات جبرانناپذیر ناشى از آن، بزرگترین فاجعه براى ملتى است که مىخواهد حق تضییعشدهى خود را احیا کند و خود را از وابستگى به بیگانگان برهاند....
فرازی از پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به ملت شریف ایران در تجلیل از امام خمینی(ره) 18/3/1368
--------------------------------------------------------------------------------
وفاداری به امام (ره) و حرکت در خط امام (ره)
اگر ما امام را دوست داریم - که واقعاً همینگونه است و هیچکس نمىتواند تردید کند که ملت ایران در عشق و محبت به امام صادق نیست - باید راه و درس او را زنده نگهداریم و هدفهایش را، هدفهاى حقیقى و اصلى انقلاب به حساب آوریم و به سمت آنها حرکت کنیم و هدف دیگرى از خودمان درست نکنیم. هدفهاى امام(ره) مشخص و روشن است و احتیاج به کار زیاد ندارد.
حال که خداى متعال اینطور مقدر کرد که بندهى صالحش در نیمهى این راه بار را به دیگران بسپارد و به ملکوت اعلى بپیوندد و در جوار او آرام بگیرد، ما نخواهیم گذاشت این بار روى زمین بماند. باید همهى آحاد ملت - کوچک و بزرگ - مسؤولان در سطوح مختلف و هرکس که کارى در دستش است، این نکته را حدیث نفس خود کند و پیمان ببندد که راه امام را ادامه دهد و به سمت هدفهاى او حرکت کند. در این صورت، عشق و محبت و ارادت و شاگردى ما نسبت به او صادق خواهد بود؛ والّا اگر در فراق او گریه کنیم و بر سر و سینهى خود بزنیم، ولى راه او را از سمت دیگر ادامه دهیم، محبت و احترام و وفادارى ما صادقانه نخواهد بود. وفادارى این است که عیناً در همان خط و هدف او حرکت کنیم و به بیراهه نرویم.
از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت با فرماندهان و اعضای کمیتههای انقلاب اسلامی 18/3/1368
--------------------------------------------------------------------------------
اخلاص امام(ره) عامل موفقیت
برادران عزیز! عامل اخلاص امام(ره) و رابطهى او با خدا و نیز اخلاص مردم، تاکنون ما را به اینجا رسانده است؛ بعد از این هم باید همینگونه باشد. اگر هدفها و راه ما، هدفها و راه امام است، وسایل ما هم باید وسایل امام باشد. وسیلهى امام(ره)، کمک گرفتن از خدا بود. بیایید از خدا کمک بگیریم. این کار، با زبانِ تنها میسر نیست؛ بلکه با خلوص و اخلاص عمل و ترک گناه و ...
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت با فرماندهان و اعضای کمیتههای انقلاب اسلامی 18/3/1368
--------------------------------------------------------------------------------
پیمان ما با راه امام خمینی (ره)
ما با خدا پیمان بستهایم راه امام خمینى(اعلىاللَّهقدره) را که راه اسلام و قرآن و راه عزت مسلمین است، دنبال کنیم. سیاست «نه شرقى و نه غربى»، حمایت از مستضعفان و مظلومان، دفاع از وحدت و حرکت امت بزرگ اسلامى و فایق آمدن بر عوامل اختلاف و دوگانگى مسلمین در سطح جهان، و مجاهدت براى ایجاد مدینهى فاضلهى اسلامى، و تکیه بر جانبدارى از قشرهاى محروم و کوخنشین، و به کار گرفتن همهى عوامل و امکانات براى بازسازى کشور در سطح داخلى کشور، خطوط اصلى برنامههاى ماست. هدف اصلى از اینهمه، زنده کردن دوبارهى اسلام و بازگشت به ارزشهاى قرآن است و ما یک سر مو از این هدف عقب نخواهیم نشست.
فرازی از پیام مقام معظم رهبری به حجاج بیتالله الحرام 14/4/1368
--------------------------------------------------------------------------------
درس امام به امت: اتصال به خدا و ایمان مردم به اسلام و وحدت کلمه
جملهاى در وصیتنامهى امام عزیزمان هست که هرگز نباید آن را فراموش کنیم. ایشان فرمودند: آن عاملى که انقلاب را به پیروزى رساند، همان عامل، انقلاب را تداوم خواهد داد. یعنى اتکال به خدا و ایمان مردم به اسلام و تصمیم قاطع بر انجام وظیفهى الهى و اسلامى و وحدت کلمه، رمز پیروزى و تداوم انقلاب است. این، یک درس همیشگى براى همهى ماست.
امروز شاهدیم که بر کشور ما، وحدت و صمیمیت و صفاى همگانى حاکم است. این، حادثهاى بسیار عظیم و از برکات روح مطهر امام بزرگوار ماست. اخلاص آن مرد بزرگ الهى، بعد از رحلت او هم در فضاى این جامعه اثر گذاشت و دلها را به هم انس داد و پیوندها را محکم کرد. اتحاد کلمه و همراهى شما مردم با هم و پیوند محکمى که بین شما و مسؤولان ابراز شد، همهى دنیا آن را دیدند و باعث یأس دشمنان گردید.
با ورود امام به صحنهى داخلى کشور در سال 57، انقلاب طراوت دیگرى یافت و برگ و بارى پیدا کرد و ثمربخش شد. لطف خدا بر امام بود که در وجودش این برکات را قرار داد. روح مطهر او در هنگام وفات و عروج ملکوتیش نیز مشمول برکات و لطف الهى شد و موجب گردید تا انقلاب در ایام رحلت آن بزرگوار هم مثل روزهاى اول پیروزى، برگ و بار تازهتر پیدا کند و از هیمنه و هیبت برخوردار بشود و دشمنان را مأیوس کند.
ما امروز به برکت امام(ره) مىتوانیم از موضع قدرت و قوّت با دنیا حرف بزنیم. هیچکس در دنیا نباید تصور کند که جمهورى اسلامى اندکى در خود احساس ضعف مىکند. به فضل پروردگار، ما امور داخلى خودمان را با قوّت و اعتمادبهنفسِ کامل پیش خواهیم برد و ارتباطات خارجى را تا آنجا که با اصول ما منطبق باشد و براى اسلام و مسلمین و ملت ایران و انقلاب و جمهورى اسلامى مقرون به صلاح و صرفه باشد، با قوّت و قدرت و از موضع بالا گسترش خواهیم داد.
این جمله را که امام بزرگوارمان بارها و بارها روى آن تاکید مىکردند، به یاد داشته باشید که: رمز همهى پیروزیها، وحدت کلمه و حضور در صحنه است. اگر وحدت کلمه و حضور مردم در صحنه نباشد، ملت ایران نخواهد توانست گامى به جلو بگذارد؛ ولى اگر همهى مردم این رمز را شناختند و حفظ کردند، البته خداوند به آنها کمک خواهد کرد. این وعدهى الهى است که: «والّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا»، «منکان للَّهکاناللَّه له». اینها وعدهى حق و صدق و قطعى الهى است.
بحمداللَّه خدا با ملت ایران است و وجود بزرگوار آن رهبر عالىقدر و انسان والا و بىنظیر، واقعاً بزرگترین نعمتها براى ما بوده است. امروز هم کلمات و نصایح او که براى ما باقى مانده، بزرگترین نعمت براى ماست؛ چون کلمات خدا و انبیاست و باید قدرشان را بدانیم و انشاءاللَّه به آنها عمل کنیم.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت روحانیون، مسئولان و مردم استان خوزستان 21/4/1368
--------------------------------------------------------------------------------
لزوم مرور و تدبر در درسهای امام(ره)
امروز بزرگترین وظیفهى ما ملت ایران که مریدان قدیم و اولین یاران امامخمینى(ره) بودیم، این است که درسهاى آن امام بزرگوار را مرور کنیم. شخصیت عظیم رهبر کبیر انقلاب و جوهر درخشانى که همهى دنیا را تحت تأثیر قرار داد، در درسها و بیانات و رهنمودهاى او آشکار شده است. البته همهى ما با شناخت کامل آن شخصیت عظیم خیلى فاصله داریم و بدون مبالغه و اغراق باید گفت که هنوز ابعاد بسیارى ازشخصیت آن روح ملکوتى و انسان بزرگ و والا براى ما شناختهشده نیست.
ما از نزدیک قضایا را مىدیدیم و همهى کسانى که از چنین فاصلهیى در کنار وقایع قرار مىگیرند، به آسانى قدرت جمعبندى ندارند. جمعبندى آن شخصیت و تحلیل ابعاد گوناگون آن انسان بزرگ و والا، قدرى تدبر و تأمل لازم دارد، که به این زودیها براى ما که در عصر امام و نزدیک به او بودیم، میسر نخواهد شد؛ ولى بیانات آن بزرگوار براى ما درس است، و درس چیزى است که در دسترس و اختیار ماست.
تدبر در درسهاى آن بزرگوار، خواهد توانست ما را با ابعاد شخصیت آن راحل عظیمالشأن آشنا کند و راه را بر ما بنمایاند. این درسها را نمىشود در چند جمله خلاصه کرد. در هر بخشى از زمان و در هر حادثهیى از حوادث، یکى از آن درسها مىتواند به عنوان رهنمود راهگشاى ما باشد.
با توجه به شرایطى که امروز در جهان براى کشور ما و موقعیت عظیم ملت ایران در اذهان عالم به وجود آمده است، درس بزرگ امام عزیزمان عبارت است از قدردانى از وحدت و انسجامى که به ارادهى الهى براى ما پیش آمد. امروز دلهاى ملت ایران از غالب اوقاتِ دوران دهسالهى انقلاب به هم نزدیکتر است؛ این هم از برکات روح ملکوتى امام بزرگوارمان بود.
از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت با روحانیون، مسئولان و مردم استان زنجان و نهاوند و کاشمر و ... 15/4/1368
--------------------------------------------------------------------------------
اکنون در کنار خاطرهى تلخ چهاردهم خرداد، این واقعیت شیرین در برابر چشم ماست که امام راحل، اگر نه به جسم، اما با فکر و راه و وصیت همیشهزندهى خود در کنار ماست و زنده است و به فضل و قدرت خدا، هیچ قدرتى نخواهد توانست این حضور و این حیات را سلب کند و جمهورى اسلامى را از پدر و بنیانگذار و معلم بزرگ خود جدا سازد.
فرازی از پیام مقام معظم رهبری به مناسبت دومین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی 13/3/1370
خاطراتی از دوران حیات امام(ره)
خدا مىداند که در طول این ده سال، فکر چنین روزى، همیشه دل ما را لرزانده بود. نمىدانستیم دنیاى بدون «خمینى» چگونه قابل تحمل است. به همین خاطر، چندین بار به ایشان عرض کردم: دعاى بزرگ من در پیشگاه خدا این است که من قبل از شما بمیرم.
در همان روز تلخ که حال امام مساعد نبود، من جمعى از اعضاى شوراى بازنگرى قانون اساسى را دعوت کردم و به آنها گفتم که حال امام خوب نیست؛ کار بازنگرى را قدرى تسریع کنیم و مژدهى اتمام آن را به ایشان در بیمارستان بدهیم، تا دل امام شاد شود. واقعاً از تصور آن چیزى که ممکن بود پیش آید، قلب من مىلرزید؛ صدایم شکست و نتوانستم حرفم را تمام کنم. شاید چند ساعت بعد از آن بود که اطلاع پیدا کردیم این ودیعهى الهى و این گوهر ارزنده را از دست دادهایم.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت گروه کثیری از فرماندهان و اعضای سپاه 17/3/1368
--------------------------------------------------------------------------------
سختترین کار این است که دربارهى فقدان امام عزیز و جان ملت سخن بگوییم. حقیقتاً همهى ما یتیم شدیم. ده سال پیش که ایشان دچار عارضهى قلبى شدند، با جمعى از دوستان - که امروز بسیارى از آنها جزو شهدا هستند و در جوار رحمت الهى آرمیدهاند - خود را در آن هواى سرد و برفى به قم رساندیم و آن وجود عزیز را که حیات انقلاب مرهون او بود، به تهران آوردیم و در بیمارستان قلب بسترى کردیم. چه روزهاى سختى گذشت و چه دلهرهها و نگرانیهاى غیرقابل توصیفى را پشت سر گذاشتیم.
از آن روزها تا پایان حیات ایشان، دایماً نگران این حادثهى تلخ بودیم و بارها به پروردگار متعال عرض مىکردیم که دعاى شوقانگیز امت مؤمن و مخلص ما به درگاه تو، سلامت و بقاى این قلب تپنده است؛ با بزرگوارى خود، دعاى امت ما را مستجاب کن. هروقت تصور فقدان این موجود عظیم و عزیز را مىکردیم، واقعاً دنیا براى همهى ما بىمعنى و تاریک جلوه مىکرد. امروز ما در مقابل چنین مصیبت بزرگ و سختى قرار داریم، که حقیقتاً حادثهیى جانکاه و باورنکردنى است و با هیچ مصیبت دیگرى قابل مقایسه نیست.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت فرماندهان و اعضای کمیتههای انقلاب اسلامی 18/3/1368
--------------------------------------------------------------------------------
همهى شما دیدید که در پایان وصیتنامهى ایشان، به مواردى اشاره شده بود که امام قبلاً نسبت به طرح آنها سکوت کرده بودند. در زمان بنىصدر که من خدمت امام(ره) رسیده بودم، ایشان مىگفتند: حرفهایى که او از قول من مىگوید، همهاش خلاف واقع است و حقیقت ندارد. بنابراین، هر حرفى که زده مىشد، فوراً او را نمىآشفت و تحریک نمىکرد و در صدد پاسخ سریع برنمىآمد. این متانت، بردبارى، حلم، تسلط بر نفس و سعهى صدر، در هرکس که باشد، از او یک انسان بزرگ خواهد ساخت. درعینحال اگر امام(ره) آن عوامل اصلى معنویت، ارتباط با خدا، کار براى رضاى او، تقوا و انجام تکلیف را نمىداشت، نه انقلاب به پیروزى مىرسید، نه شما مردم اینگونه عاشقش مىشدید، نه مىتوانست این طوفان را در دنیا به وجود آورد، و نه قادر بود در مقابل تهدید و ارعاب دشمن، مثل کوه بایستد.
در همین خصوص خاطرهاى در ذهنم مانده است که نقل مىکنم: چند روز قبل از پایان سال 65 که خدمت امام بودیم، چون یکى از روزهاى فروردین 66 با ولادت یکى از ائمه(ع) مصادف مىشد، من و ... و حاج احمد آقا اصرار کردیم که ایشان در حسینیهى جماران با مردم دیدارى داشته باشند. امام استنکاف کردند و قاطع گفتند: حالش را ندارم. من در ایام نوروز به مشهد رفته بودم ... در همان روزها، ناگهان قلب امام مشکلى پیدا مىکند و چون حاج احمدآقا - که حق بزرگى بر گردن همهى ملت دارد و امام را در این چند سال حفظ کرد - همهى وسایل را براى بهبود امام(ره) مهیا کرده بود، فوراً به وضعیت جسمى ایشان رسیدگى شد و خطر برطرف گردید.
وقتى در بیمارستان بر بالین ایشان حاضر شدم، عرض کردم: چهقدر خوب شد که آن شب اصرار ما را براى ملاقات با مردم نپذیرفتید؛ والّا اگر خبر این ملاقات اعلام مىشد، مردم به زیارت شما مىآمدند و آنوقت شما با این حال نمىتوانستید مردم را ملاقات کنید و انعکاس آن در دنیا خوب نبود. این کار شما، خواست خداوند و کمک الهى بود و در آن زمان تصمیم بجایى گرفتید. ایشان در پاسخ من گفتند: آنطور که من فهمیدم، مثل اینکه از اول انقلاب تا حالا، یک دست غیبى در همهى کارها دارد ما را هدایت و پشتیبانى مىکند.
معنویت مردم و خانوادهى شهدا و اخلاص رزمندگان در جبههها، امام را به هیجان مىآورد. من چند بار گریهى امام را - نه فقط به هنگام روضه و ذکر مصیبت - دیده بودم. هر دفعه که راجع به فداکاریهاى مردم با امام صحبت مىکردیم، ایشان به هیجان مىآمدند و متأثر مىشدند. مثلاً موقعى که در محل نماز جمعهى تهران، قلکهاى اهدایى بچهها به جبهه را شکسته بودند و کوهى از پول درست شده بود، امام(ره) در بیمارستان با مشاهدهى این صحنه از تلویزیون متأثر شدند و به من که در خدمتشان بودم، گفتند: دیدى این بچهها چه کردند؟ در آن لحظه مشاهده کردم که چشمهایشان پُر از اشک شده است و گریه مىکنند.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت با فرماندهان و اعضای کمیتههای انقلاب اسلامی 18/3/1368
--------------------------------------------------------------------------------
ایشان تا آخرین لحظات حیاتشان، ذکر و نماز و دعا را از دست ندادند. حاج احمدآقا فرزند عزیز حضرت امام مىگفتند: پیش از ظهر روز آخر حیات امام(ره)، ایشان روى تخت دایماً نماز مىخواندند. مدتى گذشت، بعد پرسیدند: ظهر شده است؟ گفتم: بلى. آن وقت خواندنِ نماز ظهر و عصر با نوافلش را شروع کردند. بعد از اتمام نماز، مشغول ذکر گفتن شدند و تا لحظاتى که در حالت اغما بسر مىبردند، مرتب پشت سر هم مىگفتند: «سبحاناللَّه والحمدللَّه ولاالهالّااللَّه واللَّهاکبر، سبحاناللَّه والحمدللَّه ولاالهالّااللَّه واللَّهاکبر». این کار براى ما درس است. ما که رهبرمان را دوست داریم، باید به کارها و روحیات او توجه کنیم و از آن درس بگیریم.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیعت با فرماندهان و اعضای کمیتههای انقلاب اسلامی 18/3/1368
--------------------------------------------------------------------------------
او همیشه بر مردم و ملتها تکیه مىکرد. در سفرى که مىخواستم به خارج از کشور بروم، خدمت امام بزرگوارمان رفتم. در آن زمان جریانى وجود داشت، که به ایشان گفتم در دنیا نسبت به این جریان علیه ما خیلى حرف است. (البته مىخواستم به ایشان گزارش بدهم؛ والّا من هم هیچ رعب و خوفى از آن جنجالهاى جهانى نداشتم و بعداً هم وارد آن ماجرا شدم). ایشان تمام خبرهاى دنیا را همیشه به صورت نزدیک و نقد در اختیار داشتند و غالباً خبرهاى جهانى را زودتر از دیگران به دست مىآوردند. امام(ره) در پاسخِ من با لبخند رضایتى گفتند: بلى، اطلاع دارم؛ اما همهى ملتها با ما هستند. واقعاً همینطور بود که ایشان مىفرمودند. در همان سفر، آنچنان حضور ملتها در کنار ما آشکار شد که همه را مبهوت کرد. بنابراین، او هم دوستانش را مىشناخت، و هم دشمنانش را. از دوستانش منتفع مىشد و به آنها اعتماد و تکیه مىکرد. بزرگترین دوستانش شما ملت وفادار بودید، و امام چه خوب شما را شناخته بود.
فرازی از خطبههای نماز جمعه 24/4/1368
--------------------------------------------------------------------------------
در دوران مسؤولیت ممتدى که از روزهاى اول انقلاب داشتم، بارها به یاد این جملهى امیرالمؤمنین(علیهالصّلاةوالسّلام) مىافتادم که مىفرماید: «اذا اشتدّ بنا الحراق التجینا برسولاللَّه». امیرالمؤمنین مىفرمایند: وقتى در جنگها کار بر ما سخت مىشد و احساس مىکردیم که در مقابل حادثه ضعیفیم، به رسول خدا پناه مىبردیم. وقتى این جملهى امیرالمؤمنین(صلواتاللَّهعلیه) به یادم مىآمد، مىدیدم بر وضع ما نیز صادق است.
مکرّر اتفاق افتاد که سر قضایاى مختلف، با برادران مسؤول مىنشستیم و فکرهایمان را تبادل مىکردیم و مشکل را در مجموعهیى مىگذاشتیم و خدمت امام(ره) مىبردیم و او بود که با نظر صایب و ارادهى قوى و ایمان و توکل بىنظیر خود، مشکل را حل مىکرد. خدا شاهد است که در مدت عمر خود، کسى را در این حد از توکل و حسنظن به خدا ندیده و نشنیدهام. او، مشکل را حل و گره را باز مىکرد. امروز، این پدر خانواده و آن متّکاى محکم و کسى که خاطرمان آسوده بود که در مشکلات، به او مراجعه خواهیم کرد، در میان ما نیست.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری 12/5/1368
--------------------------------------------------------------------------------
مادر اسیرى - نمىدانم در تبریز بود، یا در جاى دیگر - به من گفت که بچهام اسیر بود، امروز خبر آمد که شهید شده است. شما برو به امام بگو که فداى سرتان، من ناراحت نیستم. این زن، وضع خیلى عجیبى داشت. دیدم جمعیت را مىشکافد و مىآید. نمىگذاشتند بیاید؛ من گفتم بگذارید بیاید، ببینم چه مىگوید. آمد این حرف را زد. از این حرف، من خیلى تحت تأثیر قرار گرفتم. وقتى که خدمت امام آمدم، یادم هم رفت اول بگویم؛ بعد که بیرون آمدم، یادم آمد. به یکى از آقایانى که در آنجا بود، گفتم به امام عرض بکنید، یک جمله ماند. ایشان، پشت درِ حیاط اندرونى آمدند، من هم به آنجا رفتم. وقتى حرف آن زن را گفتم، امام آنچنان چهرهیى نشان دادند و آنچنان رقتى پیدا کردند و گریهشان گرفت که من از گفتنش پشیمان شدم.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای ستاد برگزاری مراسم اولین سالگرد ارتحال امام خمینی 1/3/1369
--------------------------------------------------------------------------------
او براى خودش هیچ چیز نمىخواست. براى تنها پسرش - که عزیزترین انسانها براى امام، مرحوم حاج احمد آقا بود و ما بارها این را از امام شنیده بودیم که مىفرمود اعزّ اشخاص در نظر من ایشان است - در ده سال آن حکومت و آن زمامدارى و رهبرى بزرگ، یک خانه نخرید. ما مکرّر رفته بودیم و دیده بودیم که عزیزترین کس امام، در آن باغچهاى که پشت حسینیه منزل امام بود، داخل دو، سه اتاق زندگى مىکرد. آن بزرگوار براى خود، زخارف دنیوى و ذخیره و افزونطلبى نداشت و نخواست؛ بلکه بعکس، هدایاى فراوانى برایش مىآوردند که آن هدایا را در راه خدا مىداد. آنچه را هم که داشت و متعلّق به خود او بود و مربوط به بیتالمال نبود، براى بیتالمال مصرف مىکرد. همان آدمى که حاضر نبود آن روز با ده پانزده میلیون تومان خانه قابل قبولى براى پسرش بخرد - ولو از مال شخصى خودش - صدها میلیون تومان مال شخصى خود را براى نقاط مختلف - براى آبادانى، براى کمک به فقرا، براى رسیدگى به سیلزدگان و جاهاى مختلف دیگر - صرف مىکرد. ما اطلاع داشتیم که در مواردى پولهاى شخصى خود امام بود که به اشخاصى داده مىشد، تا بروند آنها را مصرف کنند؛ اینها هدایایى بود که مریدان و علاقهمندان و دوستان براى امام آورده بودند.
آن مردى که چهره باصلابتش دشمنانِ ملت ایران را مىترساند و به خود مىلرزاند - آن سدّ مستحکم و کوه استوار - وقتى که مسائل عاطفى و انسانى پیش مىآمد، یک انسان لطیف، یک انسان کامل و یک انسان مهربان بود. من این قضیه را نقل کردهام که یک وقت در یکى از سفرهاى من، خانمى خودش را به من رساند و گفت از قول من به امام بگویید که پسرم در جنگ اسیر شده بود و اخیراً خبر کشته شدن او را برایم آوردهاند. من پسرم کشته شده، اما برایم اهمیت ندارد؛ براى من سلامت شما اهمیت دارد. آن خانم این جمله را در اوج هیجان و احساس به من گفت. من خدمت امام آمدم و داخل رفتم. ایشان سرِ پا ایستاده بود و من همین مطلب را برایش نقل کردم؛ دیدم این کوه استوار و وقار و استقامت، مثل درخت تناورى که ناگهان بر اثر توفانى خم شود، در خود فرورفت. مثل کسى که دلش بشکند؛ روح و جان و جسم او تحت تأثیر این حرف مادر شهید قرار گرفت و چشمانش پُر از اشک شد!
فرازی از خطبههای نماز جمعه 14/3/1378
--------------------------------------------------------------------------------
شبى در یک جلسه خصوصى، با دو سه نفر از دوستان، منزل مرحوم حاج احمدآقا نشسته بودیم؛ ایشان هم نشسته بود. یکى از ما گفتیم: آقا شما مقامات معنوى دارید، مقامات عرفانى دارید؛ چند جملهاى ما را نصیحت و هدایت کنید. آن مردِ با عظمتى که آن گونه اهل معنا و اهل سلوک بود، در مقابل این جمله ستایشگونه کوتاه یک شاگردش - که البته همه ما مثل شاگردان و مثل فرزندان امام بودیم؛ رفتار ما مثل فرزند در مقابل پدر بود - آن چنان در حال حیا و شرمندگى و تواضع فرو رفت که اثر آن در رفتار و جسم و کیفیّت نشستن او محسوس شد! در حقیقت ما شرمنده شدیم که این حرف را زدیم که موجب حیاى امام شد. آن مرد شجاع و آن نیروى عظیم، در قضایاى عاطفى و معنوى، اینگونه متواضع و با حیا بود.
فرازی از خطبههای نماز جمعه 14/3/1378