آسیبشناسی انقلاب اسلامی بر مبنای وصیتنامه امام خمینی(ره)
وصیتنامه میراث امام
بخشهایی از وصیتنامه سیاسی ـ الهی امام خمینی،حضرت امام راحل آنچه که باید، فرموده و الحق وصیتنامه سیاسی ـ الهیاش که در سال ۱۳۶۱ و در فضای پس از سالهای بحرانی تدوین شده و اکنون بیش از سی سال از آن میگذرد و سالهاست که در اختیار عموم قرار گرفته و نامهای «منشور انقلاب»، «صحیفه استقلال»، «زبور حکومت اسلامی» و «صحیفه انقلاب» یا «سند محکم انقلاب اسلامی» به آن لقب داده شده، در واقع هم منشور جامعی است که حاوی نکات بسیار مهم و راهگشا در هدایت و عبور جریان انقلاب از بحرانها است.
بخشهایی از وصیتنامه سیاسی ـ الهی امام خمینی،حضرت امام راحل آنچه که باید، فرموده و الحق وصیتنامه سیاسی ـ الهیاش که در سال ۱۳۶۱ و در فضای پس از سالهای بحرانی تدوین شده و اکنون بیش از سی سال از آن میگذرد و سالهاست که در اختیار عموم قرار گرفته و نامهای «منشور انقلاب»، «صحیفه استقلال»، «زبور حکومت اسلامی» و «صحیفه انقلاب» یا «سند محکم انقلاب اسلامی» به آن لقب داده شده، در واقع هم منشور جامعی است که حاوی نکات بسیار مهم و راهگشا در هدایت و عبور جریان انقلاب از بحرانها است و موضوع مورد نیازی نبوده که در آن بیان نشده باشد و به تعبیر اهل علم و کلام و فلسفه از آنجا که «حکمت عملی» همیشه بر اساس «حکمت نظری» شکل میگیرد و اساس احکام عملی و فرعی اسلامی بر پایه احکام عقیدتی آن استوار است، حضرت امام پیشگفتاری را بهعنوان زیربنای فکری دستورهای عملی و ارشادهای تاریخساز خویش نوشتهاند که راز نوشتن این پیشگفتار را میتوان در همین نکته جستوجو کرد. پیامبر عظیمالشأن اسلام بنیانگذار این سیره گرانمایه در تاریخ مسلمانان است و احادیث معروف «ثقلین»، «سفینه» و «غدیر» و... گواه این مدعا است که حضرت امام خمینی همان خط را دنبال کرد و در کنار ابلاغ دستورالعملها وصیتنامه خود را به یادگار گذاشت تا انقلاب از آسیبها مصون بماند و دستاوردها حفظ شود.
وصیتنامه سند محکم انقلاب
گرچه وصیتنامه سیاسی ـ الهی امام راحل بهعنوان یک واحد درسی در نظر گرفته شده اما جای بسی تأسف است که هنوز در عرصه فرهنگ و آموزش جایگاه واقعی خود را نیافته است و در سطح ابتدایی با آن برخورد شده و میشود. در حالی که این سند محکم انقلاب است و ناشی از تفکر و اندیشه شخصیتی است که تمام عمر ۹۰ سالهاش را برای عزت اسلام و مسلمین به کار گرفت.امام فقیهی برجسته، متفکری بینظیر، اسلامشناسی راستین، عارفی ربانی و مربی بیبدیل بود که موفق شد انسانها را تا اوج قلههای رفیع سعادت و کمال رهنمون کند و این وصیتنامه عصارهای از رهنمودها و دیدگاهها و نقطهنظرات ایشان است.
وصیتنامه امام راحل دارای ابعاد مختلف و جامعیت ویژهای است، بدون تردید در تربیت نسلها برای همه عصرها کاربرد راهبردی دارد و ایشان در آغاز به این نکته اشاره دارند که به دلیل «امید به انقلاب و بقای دستاوردهای آن» اقدام به نوشتن کردهاند.
نگارنده این وصیتنامه شخصیتی است از تبار عظمای عام امام زمان(عج) که عمری را در ترویج حقایق اسلام سپری کرد و سرانجام انقلاب بزرگی را به نام دین اسلام در تاریخ معاصر جهان به پیروزی رساند و بر اساس رهنمودها و رهبری الهی خود حکومت و نظام جمهوری اسلامی را برخلاف میل باطنی دول شرق و غرب تأسیس کرد. محتوای این وصیتنامه آیندهساز است و برای نسل حاضر و آیندگان الزاماً باید تعلیم داده شود تا همه انسانها از زلال هدایت آن بهرهمند شوند. باید همت کرد و راه و هدفش را شناخت و در آن مسیر به پیش رفت.
وصیتنامه نشان دادن افق آینده انقلاب
حضرت امام راحل در وصیتنامه سیاسی ـ الهیشان، راه کج گذشته را یادآور شدند و گرههای کور را باز کردند و همه نقاط آسیبپذیری انقلاب را به همه مسئولان و دستاندرکاران یادآور شدند، از آثار اساسی متون دینی بهعنوان افتخارات یاد کردند، پیشگیری از انحرافات را یادآور شدند و علاوه بر آنها افق روشنی از آینده انقلاب را هم ارائه دادند و مرقوم فرمودند: اینجانب با آنچه در ملت عزیز از بیداری و هوشیاری و تعهد و فداکاری و روح مقاومت و صلابت در راه حق میبینم، امیدوارم که به فضل خداوند متعال این معانی انسان به اعقاب ملت منتقل شود و نسلاً بعد نسل بر آن افزوده گردد.» با یادآوری این نکات و اتمام حجتها است که مرقوم داشتند: «با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص[میشوم] و به سوی جایگاه ابدی سفر میکنم و به دعای خیر شما احتیاج مبرم دارم و از خدای رحمان و رحیم میخواهم که عذرم را در کوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد.» امام راحل با عمری خدمت صادقانه به مردم که همه عاشق و شیفته او بودند خطاب به آنها مرقوم داشتند: «و از ملت امیدوارم که عذرم را در کوتاهیها و قصور و تقصیرها بپذیرند و با قدرت و تصمیم اراده به پیش روند و بدانند که با رفتن یک خدمتگزار در سد آهنین ملت خللی حاصل نخواهد شد که خدمتگزاران، بالا و والاتر در خدمتند. والله نگهدار این ملت و مظلومان جهان است.»
بزرگترین خطر برای انقلاب
پس از رحلت امام، رهبر معظم انقلاب، حضرت آیتالله العظمی آیت الله خامنهای در رابطه با تداوم راه امام و حفظ دستاوردها نکات بسیار مهمی را یادآور شدند و در همان ایام چهلم رحلت، بزرگترین خطر را یادآور شدند و فرمودند: «اما امروز در فقدان امام و چشم بینای انقلاب، باید اینگونه عمل کنیم. اگر این نعمت را با خود نداریم، بیایید سامعه و شامه و ذائقه و لامسه و همه احساسهای مکمون و مکنون خود را بیش از گذشته به کار اندازیم. امروز باید بیشتر کار کنیم. بیشتر فکر کنیم و همبستگی بهتری داشته باشیم تا بتوانیم وظایفمان را انجام دهیم. انقلاب به سرچشمههای بیاض و جوشان استعدادهای بشری نیاز دارد، باید برای تأمین این نیاز بکوشیم و این عمل به وصیت بزرگمردی است که جای خالی او را همه با وجودمان لمس میکنیم. اگر بخواهیم انقلاب، با همان سرعت و شتاب و با همان اتقان و استقامت و درست در همان خط صحیح اسلام و بدون گرایش به چپ و راست، حرکت کند، باید هدفهایی که بر قله بلند آرزوهای ملت ما ـ بلکه ملتهای اسلامی ـ میدرخشند، همواره مقابل دیدگان ما باشد. باید تلاش خود را برای تحقق این هدفها مضاعف کنیم و از مشکلات نهراسیم. بزرگترین خطر این نیست که ما از رفتن باز بمانیم یا خسته شویم، بزرگترین خطر این است که چشمانداز ترسیم شده و هدفهای تعریف شده را گم کنیم و نبینیم. نگذارید غبارها و ابرها، جلوی این هدفها و آرمانها را بگیرد.» در واقع اساسیترین و کلیدیترین هدفها و آرمانهای امام راحل در وصیتنامه سیاسی ـ الهی است که از آن به منشور انقلاب یاد کردیم. یا به عبارتی نادیده گرفتن توصیهها، سفارشهای حضرت امام و مقام معظم رهبری یکی از آسیبهای بزرگی است که متوجه انقلاب اسلامی بوده و است و ایستادگی رؤسا، مقامات و مسئولیت دستگاهها روی مواضع امام(ره) را میطلبد تا دستاوردها و اهداف و آرمانهای امام حفظ شود و هر کس وظیفه امروز خودش را درست بداند و بفهمد و عمل کند.
وظیفه امروز
حضرت آیتالله العظمی آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب همواره ادامه راه امام و استفاده از وصیتنامه ایشان، را گوشزد کردهاند و در یکی از رهنمودهایشان در ایام رحلت امام در خردادماه ۱۳۶۸ وظیفه کلی همه مجموعهها را یادآور شدند و در بخشی از بیاناتشان فرمودند: «وظیفه اول، این است که صلابت و ابهت و عزت انقلاب را حفظ کنیم و راه امام را با قاطعیت ادامه دهیم و تسلیم باجخواهیهای دشمنان اسلام و انقلاب نشویم. شرق و غرب عالم، این انقلاب را شناختهاند و زورگوهای دنیا هم توقعشان را از جمهوری اسلامی کم کردهاند. ملتها و دولتهای ضعیف با ضعف خود، بزرگترین ضربه را به خودشان میزنند. چنین ملتها و دولتهایی، از طرف قدرتهای بزرگ مورد ترحم قرار نمیگیرند. قدرتهای استکباری، باید بدانند که انقلاب ما مانند صخره است و نمیتوان به او ضربه زد و چیزی از او کاست. ما باید اقتدار و ابهت را حفظ کنیم. امید ملتهای مسلمان به انقلاب و جمهوری اسلامی به دلیل همین صلابت است. اینکه در رحلت امام شما، ملتهای تحقیر شده اقصی نقاط جهان ـ با تمام فشاری که روی آنها وجود داردـ این گونه عزاداری میکنند و بر سر و سینه خود میکوبند، به دلیل این است که عزت و عظمت خودشان را درچهره آن مرد الهی میدیدند، از این رو او را دوست داشتند و به او علاقهمند شده بودند و به او عشق میورزیدند و آن عزیز را مظهر موجودیت و هویت و عزت خودشان به حساب میآوردند. این افتخار برای جمهوری اسلامی باید محفوظ بماند. وظیفه دوم توجه به سازندگی و آبادانی کشور است. اگر ما نتوانیم کشور خود را بسازیم، ملتهای مسلمان از ما مأیوس میشوند و دشمنان نسبت به ما جری خواهند شد. بدگوها خواهند گفت اینها نتوانستند کشورشان را بسازند و آباد کنند. ما وظیفه داریم برای آبادانی کشور تلاش کنیم...»
بنابر فرمایش رهبر معظم انقلاب باید میراث امام را حفظ کنیم که شاخصترین آنها «حفظ نظام جمهوری اسلامی است.» آنچه از امام (رحمهالله علیه) به ارث مانده، ارزشهای معنوی است که عمل به آنها صلابت و عزت برای اسلام و مسلمین به ارمغان میآورد و هرگونه فاصله از آن آسیب خواهد زد و برای این کار هم راهکار دادند و فرمودند: «همه با هم باشید.»
همه با هم باشید
امام راحل مکرر در دیدار با اقشار مختلف این جمله کوتاه را به کار میبردند، البته با همین راهبرد تمام امور انقلاب را به پیش بردند و تا آخرین لحظهعمرشان بر آن اصرار ورزیدند. در مبحث پایانی آسیبشناسی انقلاب اسلامی بر مبنای وصیتنامه امام راحل برای حسن ختام از رهنمود آیت الله خامنهای استفاده میکنیم.ایشان ضمن بیان خاطرهای فرمودند: «در آن لحظهای که امام(ره) ناراحتی قلبی پیدا کرده بودند، ما به شدت نگران بودیم. وقتی که من رسیدم، ایشان انتظار و آمادگی برای بروز احتمالی حادثه را داشتند. بنابراین، مهمترین حرفی که در ذهن ایشان بود قاعدتاً میباید در آن لحظه حساس به ما میگفتند. ایشان گفتند قوی باشید، احساس ضعف نکنید، به خدا متکی باشید، «اشداء علی الکفار رحماء بینهم» باشد و اگر با هم بودید، هیچ کس نمیتواند به شما آسیبی برسانند. به نظر من، وصیت سیصفحهای امام(ره) میتواند در همین چند جمله خلاصه شود. او واقعاً حکیم بود و مصداق کامل (صیروه الانسان عالماً عقلیا مضاهیا للعالم العینی) محسوب میشد. انسان احساس میکرد که تمام حقایق عالم در او منعکس بود. او چیزهایی را به وضوح و روشنی و با همان نورانیت نفسانی و نگاه رحمانی و حکمت خودش ـ نه با استعداد و تمهید مقدماتی معمولی ـ میدید و میفهمید که دیگران، عصا زنان خودشان را به آن نقطه میرساندند. این مرد حکیم الهی مجرب دلسوزی که چندین سال این جامعه را اداره کرده بود، مهمترین مسئله را همین چند کلمه میدانست که یکی از آنها (رحماءبینهم) است. من وصیت حقیقی امام (ره) را تحقق همین نکات میدانم.»
منبع:بصیرت