۸ شهریور؛ تابلوی رسوایی تروریستها
هشتم شهریور که به نام روز مقابله با تروریسم نامگذاری شده است، همواره تابلوی رسوایی تروریستهای بیآبروی دنیا و حامیان کراواتی آنان را در مقابل چشم جهانیان قرار داده است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی ، انقلاب اسلامی و مردمی ملت رنجکشیده و ستمدیدهی ایران از همان ابتدا با کینهی شتری دشمنان انسانیت همراه شد و آسیبهای سخت و سنگینی هم دریافت کرد. دلیل این موضوع این بود که با انقلاب سال ۵۷، دست چپاولگران از این مملکت کوتاه گشت و جمهوری اسلامی حاضر به معامله با فرصتطلبان و طالبان قدرت بر سر منافع ملت نشد. ترور و حذف فیزیکی یاران انقلاب از برنامههای جدی مخالفان مردم بود که خیال میکردند با کشتن مقامات رده بالای مملکت، میتوانند چرخ انقلاب را از چرخش بازدارند و چراغ انقلاب را خاموش کنند. از این رو، گروهکهای تروریستی جنایتکار با روشهای کثیف و ناجوانمردانه، دست به ترورهای گسترده زدند و خون بیگناهان زیادی را بر زمین ریختند.
ساعت سه بعد از ظهر هشتم شهریور سال ۱۳۶۰ در حالی که جلسهای در دفتر ساختمان نخستوزیری در تهران و در مجاورت خیابان پاستور در حال برگزاری بود و جمعی از مقامات بالای کشور از جمله رئیسجمهور، نخستوزیر، سرپرست شهربانی، وزیر دفاع و نمایندهی امام (ره) در شورای عالی دفاع، جانشین فرماندهی نیروی زمینی، رییس ستاد ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران و نمایندهی ستاد مشترک ارتش در آن حضور داشتند، انفجار یک بمب قوی، منجر به شهادت شخص اول و دوم قوهی مجریه یعنی محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر و جمعی دیگر شد. شدت بالای انفجار به حدی بود که سوختگی شدید شهدا را در پی داشت و سبب شد شناسایی پیکر شهیدان رجایی و باهنر، با زحمت و از روی نشانههایی که در دندانها داشتند، انجام بگیرد. شدت انفجار به حدی بود که برخی از مردم که در حال عبور از مقابل ساختمان نخستوزیری بودند نیز آسیب دیدند و برخی از آنها جان خود را از دست دادند.
در این میان، این سوال برای همیشه بدون پاسخ، باقی مانده است که این افراد به چه جرمی و بهخاطر ارتکاب چه کار خلافی، مستوجب این انفجار و این ترور شدند و در شعلههای آتش سوختند؟ این پرسش تا کنون با جوابی همراه نشده است و هرگز هم نخواهد شد، چون جز این نیست که غیض و غضب ضدانقلاب و حامیان مستکبر آنها از انقلاب شکوهمند اسلامی و پافشاری و پایبندی شدید بر شعارها و آرمانهای اصیل انقلاب، علت و ریشهی تمام این جنایتها به شمار میرود. اتفاق وحشتناک روز هشت شهریور سال ۱۳۶۰، قرار بود چند روز قبل در جماران و زمانی که مسئولان مملکت در محضر امام امت بودند رخ بدهد که به دلیل عدم موافقت با ورود چمدان مشکوک به جلسه، ناکام ماند و آن شخص نفوذی و خیانتکار به نام کشمیری، آن را در ساختمان نخستوزیری منفجر کرد و خودش از محل حادثه و در ادامه از مملکت گریخت! کمتر از دو ماه از این حادثه یعنی در روز هفتم تیر نیز انفجار تروریستی دیگری منجر به شهادت آیتالله دکتر بهشتی و جمع زیادی از همراهان او شده بود که حکایت از برنامهریزی تروریستها برای زدن مقامات کشور داشت که البته هیچگاه تا به امروز با محکومیت دولتهای مدعی حقوق بشر در دنیا مثل آمریکا همراه نشد تا اثبات شود حقوق بشر فقط یک ابزار و یک معیار دوگانه برای تأمین منافع نامشروع است و کاربرد واقعی و انسانی ندارد.
در تداوم مسیر وحشیانهی قتل و ترور، متأسفانه هفده هزارنفر از مردم کشورمان، قربانی تروریسم شدند تا بلکه راه تسلط مجدد استکبار بر این سرزمین، فراهم و چپاول ثروت ملت از سر گرفته شود که البته چنین خوابی هرگز تعبیر نشد و ملت ایران، با وجود هزینههای هنگفتی که پرداخت کرد، حاضر نشد دست از خط اصیل انقلابی بردارد و به دشمنان این مرز و بوم، روی خوش نشان دهد.
دشمن کینهتوز و بیرحم، جاهلانه تصور میکرد که با ایجاد فضای وحشت و ارعاب و ترور افراد زبده و مقبول انقلاب، میتواند جمهوری اسلامی را تضعیف و در نهایت، سرنگون کند، در حالی که این تفکر، از اساس، باطل و ناشی از عدم درک و شناخت صحیح از انقلاب اسلامی بود؛ چه این که یک انقلاب مردمی در قلب تکتک افراد جامعه جای دارد و متکی به یک یا چند فرد نیست که با حذف آنها بتوان انقلاب را به شکست کشاند.
هشتم شهریور که به نام روز مقابله با تروریسم نامگذاری شده است، همواره تابلوی رسوایی تروریستهای بیآبروی دنیا و حامیان کراواتی، اتوکشیده و ادکلنزدهی آنان را در مقابل چشم جهانیان قرار داده است تا چراغ راهی باشد برای مردم آزاده در سراسر دنیا که فریب ظاهرسازی دولتهای مستکبری مثل آمریکا را نخورند و شعار حقوق بشر آنها را باور نکنند.
ساعت سه بعد از ظهر هشتم شهریور سال ۱۳۶۰ در حالی که جلسهای در دفتر ساختمان نخستوزیری در تهران و در مجاورت خیابان پاستور در حال برگزاری بود و جمعی از مقامات بالای کشور از جمله رئیسجمهور، نخستوزیر، سرپرست شهربانی، وزیر دفاع و نمایندهی امام (ره) در شورای عالی دفاع، جانشین فرماندهی نیروی زمینی، رییس ستاد ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران و نمایندهی ستاد مشترک ارتش در آن حضور داشتند، انفجار یک بمب قوی، منجر به شهادت شخص اول و دوم قوهی مجریه یعنی محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر و جمعی دیگر شد. شدت بالای انفجار به حدی بود که سوختگی شدید شهدا را در پی داشت و سبب شد شناسایی پیکر شهیدان رجایی و باهنر، با زحمت و از روی نشانههایی که در دندانها داشتند، انجام بگیرد. شدت انفجار به حدی بود که برخی از مردم که در حال عبور از مقابل ساختمان نخستوزیری بودند نیز آسیب دیدند و برخی از آنها جان خود را از دست دادند.
در این میان، این سوال برای همیشه بدون پاسخ، باقی مانده است که این افراد به چه جرمی و بهخاطر ارتکاب چه کار خلافی، مستوجب این انفجار و این ترور شدند و در شعلههای آتش سوختند؟ این پرسش تا کنون با جوابی همراه نشده است و هرگز هم نخواهد شد، چون جز این نیست که غیض و غضب ضدانقلاب و حامیان مستکبر آنها از انقلاب شکوهمند اسلامی و پافشاری و پایبندی شدید بر شعارها و آرمانهای اصیل انقلاب، علت و ریشهی تمام این جنایتها به شمار میرود. اتفاق وحشتناک روز هشت شهریور سال ۱۳۶۰، قرار بود چند روز قبل در جماران و زمانی که مسئولان مملکت در محضر امام امت بودند رخ بدهد که به دلیل عدم موافقت با ورود چمدان مشکوک به جلسه، ناکام ماند و آن شخص نفوذی و خیانتکار به نام کشمیری، آن را در ساختمان نخستوزیری منفجر کرد و خودش از محل حادثه و در ادامه از مملکت گریخت! کمتر از دو ماه از این حادثه یعنی در روز هفتم تیر نیز انفجار تروریستی دیگری منجر به شهادت آیتالله دکتر بهشتی و جمع زیادی از همراهان او شده بود که حکایت از برنامهریزی تروریستها برای زدن مقامات کشور داشت که البته هیچگاه تا به امروز با محکومیت دولتهای مدعی حقوق بشر در دنیا مثل آمریکا همراه نشد تا اثبات شود حقوق بشر فقط یک ابزار و یک معیار دوگانه برای تأمین منافع نامشروع است و کاربرد واقعی و انسانی ندارد.
در تداوم مسیر وحشیانهی قتل و ترور، متأسفانه هفده هزارنفر از مردم کشورمان، قربانی تروریسم شدند تا بلکه راه تسلط مجدد استکبار بر این سرزمین، فراهم و چپاول ثروت ملت از سر گرفته شود که البته چنین خوابی هرگز تعبیر نشد و ملت ایران، با وجود هزینههای هنگفتی که پرداخت کرد، حاضر نشد دست از خط اصیل انقلابی بردارد و به دشمنان این مرز و بوم، روی خوش نشان دهد.
دشمن کینهتوز و بیرحم، جاهلانه تصور میکرد که با ایجاد فضای وحشت و ارعاب و ترور افراد زبده و مقبول انقلاب، میتواند جمهوری اسلامی را تضعیف و در نهایت، سرنگون کند، در حالی که این تفکر، از اساس، باطل و ناشی از عدم درک و شناخت صحیح از انقلاب اسلامی بود؛ چه این که یک انقلاب مردمی در قلب تکتک افراد جامعه جای دارد و متکی به یک یا چند فرد نیست که با حذف آنها بتوان انقلاب را به شکست کشاند.
هشتم شهریور که به نام روز مقابله با تروریسم نامگذاری شده است، همواره تابلوی رسوایی تروریستهای بیآبروی دنیا و حامیان کراواتی، اتوکشیده و ادکلنزدهی آنان را در مقابل چشم جهانیان قرار داده است تا چراغ راهی باشد برای مردم آزاده در سراسر دنیا که فریب ظاهرسازی دولتهای مستکبری مثل آمریکا را نخورند و شعار حقوق بشر آنها را باور نکنند.