کودتای ۲۸ مرداد؛ درسی که ۷۰ ساله شد
۷ دهه پیش در چنین روزی کودتاگران جشن پیروزی علیه استقلال طلبی ملتی را گرفتند که برای آینده خود رویاها ساخته بود و امروز فرمول پیروزی دیروز کودتاچیان سرمشق طراحان جنگ نرم شده است.
۲۸ مرداد سالروز خاطره تلخی برای ملت ایران است. این روز مصادف با هفتادمین سالگرد کودتای انگلیسی- آمریکایی سال ۱۳۳۲ است.
درست ۷ دهه پیش در چنین روزی کودتاگران جشن پیروزی علیه استقلال طلبی ملتی را گرفتند که برای آینده خود رویاها ساخته بود. دشمنان پس از حدود یکسال تلاش و زمینهسازی، میوه شوم خود را از پرورش درخت دوقطبیسازی در جامعه چیدند.
کودتاگران با انجام عملیاتی نظامی و شبه نظامی در ایران و خیابانهای تهران دولت قانونی محمد مصدق را سرنگون کردند و دفتر نخست وزیری را به ویرانه مبدل ساختند.
بخشهایی از ارتش و نیز اوباش در سطح شهر با هرگونه مقاومت برخورد خشنی داشتند تا آنچه را که بعد از ۳۰ تیر ۱۳۳۱ و قیام یکپارچه ملت به رهبری رهبران نهضت ملی شدن صنعت نفت شکل گرفته بود به خاکستر تبدیل کنند.
این کودتا مسیر تاریخ را در کشورمان تغییر داد و ملتی را به سوی تباهی کشاند. مسببان آن سالها اسناد آن را از دید عموم مخفی کردند اما بالاخره با انتشار بخشهایی از آن به وقوع و دست داشتن جدی و اجرای دقیق آن اعتراف کردند.
افشای اسناد سازمان سیا
ده سال پیش و پس از گذشت ۶۰ سال از کودتا سازمان جاسوسی آمریکا تن به انتشار سندی داد که ایفای نقش سازمان سیا را در این کودتا اثبات میکند که میتواند اذعان رسمی سیا مبنی بر آن باشد. این سازمان به برنامهریزی و اجرای کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در ایران کمک جدی کرده است. اشاره صریح به نقش سیا در یک کپی از سوابق داخلی این سازمان با عنوان «مبارزه برای ایران» آمده است!
در اسناد منتشر شده سیا به صراحت بیان شده است: «کودتای نظامی که مصدق و کابینه او را سرنگون کرد، با هدایت سیا و به عنوان اقدام سیاست خارجی آمریکا صورت گرفت».
همچنین از دیگر مواردی که سیا منتشر کرده است؛ شامل فایلهایی از «کرمیت روزولت»، افسر ارشد میدانی سیا در ایران و در حین کودتاست. این اسناد جزئیات جدید و همچنین عمیقی را در خصوص اقدامات این آژانس اطلاعاتی پیش و پس از عملیات فراهم میکند.
بر اساس اسناد منتشر شده، عملیات کودتا شامل گامهای متعددی بود که از جمله آنها میتوان به توسل به تبلیغات سیاسی برای تضعیف مصدق از نظر سیاسی، فروریختن ترس پهلوی برای همکاری، رشوه دهی به اعضای مجلس، سازماندهی نیروهای امنیتی و ترتیب دادن تظاهرات خیابانی اشاره کرد.
در واقع کمونیسمهراسی، سیل دلارهای سازمانیافته و تزریق آن به عوامل وابسته در داخل کشور و نیز کمک گرفتن از نیروهای مسلح در کنار اختلاف افکنی و دو قطبی سازی بخشهایی از تلاشها و زمینهسازی ها برای موفقیت در کودتا و میوهچینی از آن بود.
متأسفانه بعدها موفقیت این کودتای آمریکایی و انگلیسی، الگویی برای انجام طرحهای مشابه در کشورهای دیگر جهان شد تا دول زورگو استقلال طلبی ملتها را به چالش بکشند. حتی شاید علت افشای دیرهنگام اسناد این کودتا به این دلیل بوده باشد. در واقع سازمان سیا در کودتاهای بسیاری مانند آنچه در فیلیپین، کره، یونان، آفریقا و آمریکای جنوبی روی داد، دست داشته است و در بیشتر موارد مانند کودتای ۲۸ مرداد در ایران ترس از برپایی نظامهای کمونیستی را بهانهای موجه برای مشروعیت بخشیدن به مداخله خود در کشورها مطرح کرده است.
اعمال مجرمانه عده قلیلی اوباش و نظامیهای خود فروخته قیام ملی نیست
عملیات آژاکس کودتای ۲۸ مرداد تجربه تلخی است که به ما یادآوری میکند عدم اتحاد رهبران و نیز عدم همراهی مردم با جریانی استقلالخواه منجر به ایجاد شکاف و ضعف و سو استفاده دشمن و عناصر آن برای نابودی کشوری میشود.
هرچند متأسفانه تعدادی از افراد که بعضاً روابط و نسبتهای نزدیکی با رهبران نهضت در آن دوره داشتند، معتقدند کودتایی صورت نگرفته است با وجود این همه اعتراف و سند چگونه میتوان چنین تحلیلهای سطحی را مطرح کرده و اعمال مجرمانه و تروریستی عده قلیلی اوباش و نظامیهای خود فروخته را قیام ملی خواند؟
در حال حاضر و با وجود تداوم دشمنیها با ملت ایران حفظ اتحاد و یکپارچگی در عین پذیرش تنوعهای قانونی فکری و سیاسی میان مردم و عدم توجه به مسائلی که موجب ایجاد دو و یا چند قطبی میان آنها میشود، لازم است. در این میان اهمیت تبعیت مردم از رهبری انقلاب اسلامی و نیاز به از خود گذشتگی و فداکاری میان بزرگان سیاسی کشور میتواند هرگونه زمینه برای طمع استعمار برای سایه شوم بازگشت به کشور را از بین ببرد.
میتوان گفت کودتای ۲۸ مرداد گرداب و مهلکه درس آموزی است برای سالهای آینده کشورمان است. همانطور که در قیام ۳۰ تیر سال ۳۱ و یا ۲۵ مرداد سال ۳۲ و نیز در پاییز ۱۴۰۱ استعمارگران شکست خوردند این راه میتواند ادامه یابد.
از سویی این کودتای ۷۰ ساله پیر به تاریخ پیوسته است اما تاریخ آینده جوان به ما میگوید همچنان جنگهای نرم و سخت و ترکیبی دشمنان با ایران و با کشورهایی شبیه ما که منافع نامشروع دول بزرگ تحت شعاع خود قرار میدهند، ادامه دارد. رازهای شکست دولت قانونی مصدق با کودتای ۲۸ مرداد باید سرلوحه همه رفتار و اعمال و اقدامات سیاسی و امنیتی کشورمان باشد زیرا فرمولهای موفقیت دشمنان و شکست ملتهای آزاده همچنان سرلوحه و سرمشق فرزندان طراحان کودتاهای استعماری دیروز، در اتاقهای فکر ترکیبی آنان است.
ملت ایران بازنده اصلی کودتای ۲۸ مرداد
مسعود رضایی پژوهشگر و کارشناس تاریخی در خصوص کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ گفت: متأسفانه بعد نخست وزیری مجدد دکتر مصدق بعد از وقایع ۳۰ تیر ۱۳۳۱ نوعی احساس بینیازی نسبت به آیت الله کاشانی در او شکل گرفت. شاید به خاطر همین تصور بود که بازگشت خود به نخست وزیری را صرفاً به خاطر محبوبیت شخصی خودش در میان مردم میدانست در حالیکه مصدق دولت دوم خود را مدیون آیت الله کاشانی است.
وی افزود: مسائل مختلفی بعد از ۳۰ تیر ۱۳۳۱ تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ رخ داد و تعداد اختلافات به وجود آمده افزایش یافت که زمینه ساز وقوع کودتا شد.
رضایی با اشاره به برخی از افراد که موجب جدایی میان مصدق و کاشانی شدند، تصریح کرد: باید به این نکته اشاره شود که متأسفانه در اطراف هر دو شخصیت یعنی اطراف آیت الله کاشانی و مصدق افرادی بودند که به این اختلافات دامن میزدند و متأسفانه از طرف آنها نیز طرد نمیشدند و بعداً مشخص شد که این افراد دچار سو نیت هم بودند. این افراد با اقدامات تفرقه انگیز خود بر دامن آتش اختلافات افروختند. انگلیس و آمریکا نیز با تمام قدرت بر کوره این اختلافات با تمام ابزارها و روشها میدمیدند.
اعمال تفرقهافکن حزب توده
این کارشناس تاریخ اظهار داشت: باید از عملکردهای نادرست و تفرقهافکن حزب توده هم یاد کنیم که با تظاهراتها و اقدامات مختلف چاپ مقالات متعدد در روزنامهها با تصور اینکه کمونیسم را در ایران رواج بدهند و قدرت را به دست بگیرند، یک عامل منفی در ماجرای کودتای ۲۸ مرداد به حساب میآیند.
رضایی به فقدان رهبری واحد میان مبارزه کنندگان اشاره کرد و گفت: کشور به دلیل فقدان یک رهبری واحد و مقتدر و هوشیار در یک گرداب و ورطه اختلافات و تنشها آشوبها قرار گرفته بود. حرکتی که شروع شده بود که همان نهضت ملی شدن صنعت نفت بود و میتوانست کشور را هم به لحاظ سیاسی و هم به لحاظ اقتصادی در مسیر استقلال و منطبق با منافع ملی ایران قرار بدهد؛ متأسفانه این حرکت با چنین گرداب وحشتناکی مواجه شد و در نهایت با مداخلات آمریکا و انگلیس از آن به عنوان یک کودتا یاد میکنیم. حرکت ملی و مردمی ملی شدن نفت سرکوب شد و پیروز این کودتا در واقع آمریکا و انگلیس بودند که بعد از آن منافع نفتی را با تشکیل کنسرسیومی به خود اختصاص دادند.
وی تاکید کرد: بازنده این ماجرا ملت ایران شد که هم به لحاظ سیاسی با یک رژیم کاملاً وابسته به آمریکا و هم به لحاظ اقتصادی ملی شدن صنعت نفت بر روی کاغذ باقی ماند و در عمل تا پیروزی انقلاب اسلامی عملی نشد تا اینگونه کشور استقلال سیاسی و اقتصادی خود را به مدت ۲۵ سال از دست دهد.
کودتاگران خود معترف به انجام کودتا هستند
وی در پاسخ به سوالی در خصوص تفسیرهای غلطی که از طرف اطرافیان آقای کاشانی بعد از ۷۰ سال همچنان وجود دارد که معتقد هستند که واقعه ۲۸ مرداد کودتا نبوده است اظهار داشت: این حرف حرف بیمبنایی است خود کودتاگران اعتراف کردند به اینکه ما در امور داخلی ایران دخالت کردیم در برنامه ریزی برای سر نگونی دولت مصدق و اسناد و مدارک این مسئله آشکار شده و منتشر شده است.
رضایی تأکید کرد: باید گفت خود کودتاگران اعتراف کردند که ما در ۲۸ مرداد در ایران دخالت کردیم و چه کسی است که بتواند دخالتهای آشکار انگلیس و آمریکا را در برنامهریزی برای سرنگونی دولت دکتر مصدق انکار کند؟ اسناد و مدارک در این مسئله آشکار و منتشر شده است. در واقع کودتا چیست جز آنکه اقدام نظامی و غیرقانونی برای سرنگونی یک دولت قانونی صورت بگیرد.
این پژوهشگر و کارشناس تاریخی با تشریح ادله متقن از وقوع کودتا توسط بیگانگان ادامه داد: با توجه به اسنادی که وجود دارد، انگلیس و آمریکا با تمام قوا پشت سر این ماجرا بوده نیروهای خود را به ایران فرستادند. آنان ژنرال «شوارتسکوف» و «کیم روزولت» آمریکایی را به ایران فرستادند و سفارت آمریکا نیز در این ماجرا مرکز فرماندهی داخلی کودتا بود. همچنین آنها در قبرس یک مرکز فرماندهی مشترکی را آمریکا و انگلستان داشتند. نیروهای وابسته به انگلستان در داخل کشور فعال بودند و بخشی از نیروهای نظامی ایران در هماهنگی با طرح آمریکا و انگلیس وارد قضیه شدند و به سمت منزل دکتر مصدق و بهسمت محل نخست وزیری و دولت حرکت کردند؛ لذا اگر کسانی حرفهای دیگری میزنند چشمان خود را بر یک سری واقعیتها کاملاً بستهاند و میخواهند تاریخ ایران را تحریف کنند.
ساختهای نظام سلطه راز موفقیت کودتا شد
یعقوب توکلی محقق و کارشناسی تاریخی در خصوص کودتای ۲۸ مرداد گفت: انگلیسیها در منطقه و از جمله ایران برای خود زیرساختهای استعماری درست کرده بودند. آنها در ابتدا با حضور تجاری و سپس نفوذ سیاسی و فرهنگی و اجتماعی اقدام به ساختن زیرساختهای تسهیل کننده روند استعمار و استثمار در منطقه و ایران کرده بودند.
وی افزود: شرکت نفت بر اساس قرارداد «دارسی» شکل گرفته بود. انگلیسیها ابتدا پلیس جنوب و قوای چریکهای غربی را برای حفظ منافع خود ایجاد کردند و بعدها همین نیروها را به همراه قزاقها در ساختار ارتش رضاخانی ایران گسیل داشتند. همچنین زیرساختهای اقتصادی و فرهنگی که انگلیسیها در ایران به وجود آوردند.
این کارشناس سیاسی اظهار داشت: متأسفانه انگلیسیها به تسلط سیاسی در ایران رسیده بودند به گونهای که یک سال و نیم بعد از شروع نهضت ملی شدن نفت تعداد آن ۱۱ نمایندهای ملیگرا و اسلامگرا که بیانیه جبهه ملی را امضا کرده بودند، به ۱۲ نفر نرسید. این به معنای آن است که زیرساخت سلطه در کشور کاملاً حاکم است. این به این معناست که در قبل از کودتای ۲۸ مرداد از جهت نفوذ به وضعیت سلطه تغییر وضعیت پیدا کرده بودیم و سلطه انگلستان بر کشور احاطه پیدا کرده بود.
توکلی با بیان آنکه رضاخان و محمدرضا تحت سلطه بودند، بیان داشت: در ماجرای ملی شدن صنعت نفت بزرگان نهضت تلاش کردند تا یکی از زیرساختهای ایجاد شده توسط نظام سلطه را در خدمت مردم قرار دهند که آن صنعت نفت بود. تصور میشد که اگر اقتصاد ایران به واسطه نفت تقویت شود ملت ایران میتواند کمی آسایش داشته باشد.
وی ادامه داد: آن اشکالی که امام خمینی به آقای کاشانی و دکتر مصدق میگرفتند این بود که شما نمیتوانید در دل ساختار سلطه، بخشی از آن را جدا کنید. حقیقت معنا این گونه بود لذا با این ساختار و این سلطنت و این ساختار حکومت نمیتوان از آن خارج شد.
این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد: شاهد هستیم همان زیرساختهای سلطه از جمله ارتش، روزنامهنگاران، روشنفکران، دانشگاهیان و نمایندگان مجلس و امثال شعبان جعفریها و همه آنهایی که در ساختار نظام سلطه تربیت یافته بودند برای خدمت در شکلگیری کودتا علیه ملت و نهضت ملی شدن به صحنه آمدند.
توکلی تاکید کرد: استاد دانشگاه و جوان امروز ایرانی باید بداند که کشور ما زیر سلطه بود و نمیتوان گفت آمریکا و انگلیس صرفاً در کودتای ۲۸ مرداد دست داشتند، زیرا آنها خودشان بودند که این کودتا را شکل دادند.
وی گفت: مگر آیزنهاور رئیس جمهور آمریکا و چرچیل نخست وزیر انگلستان در جزیرهای در خصوص سقوط حکومت مصدق و کودتا در ایران به توافق نرسیده بودند؟ این کودتا یک دخالت و دست داشتن ساده نبود بلکه یک هجوم بود که توسط عناصر پرورش یافته نظام سلطه در ایران شکل گرفت.
توکلی با بیان آنکه انگلستان و آمریکا به کمک عناصر وابسته داخلی کودتا را اجرا کردند تا نظام سلطه مجدداً به کشورمان بازگردد، متذکر شد: البته به دلیل وجود نیروهای وابسته داخلی نیازی به آوردن ارتش انگلستان یا آمریکا یا ارسال آدمکشهای تروریست انگلیسی و آمریکایی نبود، بلکه آدمکشهای داخلی را از قبل شناسایی کرده بودند را به میدان آوردند تا آنهایی را که میخواستند از بین ببرند و به دست این لاتها بکشند و در آخر هم بگویند که لاتها آنها را کشتند.
انتقاد همزمان امام خمینی به دکتر مصدق و آیت الله کاشانی
این کارشناس تاریخ با اشاره به نقطه نظرات ناب حضرت امام خمینی (ره) در خصوص نهضت ملی شدن نفت گفت: انتقاد امام خمینی همزمان هم از دکتر مصدق هست و هم از آیت الله کاشانی است. امام معتقد بود باید در فرصت به وجود آمده در جریان ملی شدن نهضت نفت رهبران نهضت شاه را بیرون کنند، نه آنکه در درون آن نظام فعالیت کنند. امام میفرمایند که من به آقای کاشانی گفتم و به ایشان نامه نوشتم که شما باید برای اسلام کار کنید نه آنکه در درون این سیستم فعالیت کنید؛ شما بایستی برای تغییر نظام تلاش کنید تا کشور از سلطه نجات دهید و اینکه در درون این ساختار فعالیت کنید و آن را حفظ کنید و فکر کنید حالا که نفت را ملی کردید، صحیح نیست زیرا دشمنان و نظام سلطه شما را رها نمیکنند.
زمینه سازی یکساله برای کودتا
موسی حقانی رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر در خصوص ماجراهای کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، گفت: زمینهسازی انگلیس و آمریکا از حدود یک سال قبل از کودتا انجام شد. عملیاتی که انگلیسیها و آمریکاییها بعد از ۳۰ تیر انجام دادند به مراتب بزرگتر از خود اجرای کودتا در ۲۸ مرداد است.
وی افزود: در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در ایران کودتا صورت گرفت. از ۲۵ مرداد آن سال این عملیات شروع شد که ابتدا با شکست مواجه شد اما دشمنان عملیات بعدی را با شکست طرح اول، اجرا کردند و با کمک نیروهای انتظامی و نظامی که تحت نفوذ داشتند آمدند و دولت را ساقط کردند.
آمریکاییها به انجام کودتا اعتراف کردند
این کارشناس مسائل تاریخی تاکید کرد: هر چند امریکاییها و انگلیسیها آنقدر وقیح هستند که عذرخواهی را بر نمیتابند اما خود آمریکاییها خود یکی دو بار توسط وزرای خارجشان به کودتای ۲۸ مرداد اعتراف کردند. میتوان گفت ما با یک پدیده بزرگتر از صرفاً یک کودتای نظامی مواجه هستیم. آنها چیزی را در بعد از ۳۰ تیر کاشتند که در ۲۸ مرداد با یک حرکت نظامی نه چندان قوی و پیچیده برداشت کردند و توانستند عمر دولت مصدق و نهضت ملی شدن نفت را خاتمه دهند. آمریکاییها و انگلیسیها خود اعتراف دارند که با میدان دادن به اراذل و اوباش و نظامیانی مانند تیمور بختیار که از کرمانشاه لشگر زرهی را به سمت تهران حرکت داد، کودتا کردند لذا اگر این کودتا نیست چه نام دیگری را بر روی این اتفاق میتوان گذاشت؟