نگاهی به مصاف ارادههای مردم ایران با نقشههای دشمنان علیه انقلاب اسلامی
ملت پیروز
انقلاب اسلامی ایران، مدتی است که گام در چله دوم خود گذاشته و با اتکا به تجربه گرانسنگی که از گام نخست خود به دست آورده است، تلاش میکند تا با رفع نقاط ضعف و کاستیها و نیز تقویت نقاط قوت و دستاوردها، هندسه جدیدی از قدرت را بر مبنای آرمانهای الهی انقلاب اسلامی شکل دهد و به سوی آیندهای روشن حرکت کند.
وقتی فریادهای فروخفته و خون دل خوردنهای چندصدساله ملت ایران، در سحرگاه ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به ثمر نشست و انقلاب به پیروزی رسید، خفاشصفتانی که تا آن روز، همه توان خود را به کار گرفته بودند تا نگذارند این رویای چندقرنه به تحقق برسد، بعد از سپیدهدم فجر ۵۷ هم بیکار ننشستند و دور تازهای از شرارت را برای خاموشکردن این شعله امید، آغاز کردند.
دشمن و آتش جنگ افروزی علیه تمامیت ارضی ایران اسلامی
هنوز انقلاب اسلامی ملت، نوپا بود و مردم در گیر و دار شرکت در همهپرسی تعیین نوع حکومت خود بودند که شرارههای شرارت و ناامنی در میان اقوام و در مناطق مرزی افروخته شد و از ترکمنصحرا تا کردستان و خوزستان و آذربایجان، صحنه فتنهافکنی آنهایی شد که به نام خلق، به روی خلق اسلحه میکشیدند. این شعلههای فتنهافکنی و جنگافروزی تجزیهطلبانه هنوز بصورت کامل خاموش نشده بود که دیکتاتور بیمغز حاکم بر عراق، با تحریک و پشتیبانی همهجانبه قدرتهای فاسد غرب و شرق و ارتجاع منطقه و در میان سکوت مجامع بینالمللی و حقوق بشری، به مرزهای جنوبی و غربی کشورمان حمله کرد تا به خیال خام خود، یکهفتهای به تهران برسد و کار این انقلاب و صاحبان آن را تمام کند.
حربه تحریم و تحریف علیه انقلاب اسلامی
در تمام سالهای حماسه و خون که فرزندان این مردم به دفاع از کیان کشور مشغول بودند، مدعیان حقوق بشر سختترین تحریمهای ضدبشری را علیه ملت ایران وضع کرده بودند تا نفس آنها را در این مسیر استقامت، ببرند. بعد از پایان جنگ و تنبیه دشمن متجاوز نیز، دور تازهای از جنگ اقتصادی و تحریمی را علیه این مرز و بوم آغاز کردند تا با این ابزار، ملت را به زانو درآورند؛ اما باز هم نتوانستند تا جایی که در سالهای اخیر به شکست پروژه «فروپاشی اقتصادی» خود اعتراف کردند.
اما دشمن در تمام این سالها و بهخصوص در سالیان اخیر، یک جنگ نفسگیر دیگر را هم علیه ملت مظلوم و مقتدر، دنبال کرده و آن «جنگ تبلیغاتی» برای تزلزل اعتماد و اطمینان مردم و ایجاد انفعال بوده است.
«تمام سعی امروز دنیای مادّى مستکبر - یعنی همین دولتهای استکباری که زمام مسائل اقتصاد و تسلیحات عالم و حتّی در موارد بسیاری، فرهنگ خیلی از کشورها را هم در دست دارند - این است که هرجا مقاومتی هست، آن را از طریق منفعل کردن خرد کنند. انفعال در مقابل دشمن، غلطترین کار و بزرگترین اشتباه است. دشمن را از لحاظ دشمنی، باید به حساب آورد؛ یعنی در مقابل او، او را حقیر نشمرد و در برابرش آماده بود و دفاع کرد؛ اما از دشمن نباید حساب برد، نباید تحت تأثیر قرار گرفت و نباید در مقابلش منفعل شد. دشمن میخواهد جوامع را منفعل کند.» ۱۳۷۶/۲/۱۷
از دروغپراکنی تا یأسآفرینی
توطئه خطرناک و نقشه پیچیده دشمن در سالهای اخیر، برای تغییر در دستگاه محاسباتی و شناختی جامعه و مسئولان، بهویژه مردم بهعنوان بدنه انقلاب و نظام، با شدت و حجم عجیبی دنبال میشود. هدف نهایی این عملیات تحریف و دروغ و بنبستنمایی هم، چیزی نیست جز وادارکردن ملت به قبول شکست و انفعال و تسلیم در برابر آنهایی که برای تلافی مرگبار این مقاومت چهلوچندساله، لحظهشماری میکنند.
یکی از برجستهترین ترفندهای دشمن در این مسیر، القای آیندهای مبهم و حتی تاریک، با دستاویز قرار دادن مشکلات کشور است: «القاء بیآیندهگی، بنبست و اینکه مسئولان اداره کشور را بلد نیستند، از جمله کارهای بدخواهان ایران است و امروز هر کس مردم را از آینده ناامید، یا ایمانهای مردم را تضعیف، یا مردم را به تلاشها و برنامهریزیهای مسئولان بیاعتقاد یا بدبین کند، چه بداند و چه نداند به سود دشمن کار میکند.» ۱۴۰۱/۳/۳۱
دفاع مقدس؛ تجربه ماندگار مقاومت ایرانیان
این بنبستنمایی و القای ناامیدی برای حل مشکلات، در حالی با قدرت تبلیغی و رسانهای پمپاژ میشود که مردم ایران اسلامی، تجربههای ماندگاری از بنبستشکنی را پشت سر گذاشتهاند. جنگ تحمیلی هشتساله، نمونه بارز و ماندگار این تجربه است: «رزمندگان ما در شرایطی وارد میدان رزم شدند که بر اساس محاسبات عادی، امیدی به پیروزی وجود نداشت، اما در اثر آن مجاهدتهای امیدوارانه، جنگ با عزت جمهوری اسلامی و منکوب شدن متجاوزان خاتمه یافت و این یعنی در سختترین شرایط نیز باید به کمک الهی و همت خود امیدوار بود» ۱۴۰۱/۳/۳۱
طراحان این عملیات بنبستنمایی و امیدسوزی، دائماً از یک ابزار برنده و خطرناک بهره میبرند که از جنس دروغگویی و دروغپراکنی است و آن هم عبارت است از: «تحریف» واقعیتهای موجود در کشور و بیرون از کشور. این ترفند، شامل تحریف حقایق تاریخی، تحریف واقعیتهای موجود در نظم جهانی، تحریف ماهیت بازیگران غدّار در مناسبات جهانی، تحریف ریشههای واقعی مشکلات کشور بهویژه معضلات اقتصادی و نیز تحریف آن چیزی است که در بخشهای مختلف کشور جریان دارد و گاهی آنقدر این دروغها و تحریفها پرحجم و وسیع منتشر و القا میشود که برای خواص و نخبگان کشور هم، امر مشتبه میشود!
«به موازات تحریم دشمن، یک جریان تحریف هم وجود دارد: تحریف حقایق، واژگونه نشان دادن واقعیات؛ چه واقعیات کشور ما، چه واقعیات مرتبط با کشور ما... اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم قطعاً شکست خواهد خورد، زیرا که عرصه، عرصه جنگ ارادههاست» ۱۳۹۹/۵/۱۰
این عملیات پیچیده بنبستنمایی، دروغ، تحریف و بالاخره ناامیدی، در شرایطی دنبال میشود که دشمن، تولید ناامنی و اختلاف در میان اقشار مختلف جامعه و ایجاد تفرقه و تشتت را لحظهای از دستور کار خود خارج نمیکند و برای این کار هم، هر واقعه بزرگ و کوچکی را دستاویزی برای ناامنی جامعه قرار میدهد.
تجربه حدود چهلوچهارساله ملت ایران در مسیر صیانت از آنچه با تقدیم خون فرزندانشان به دست آوردهاند، نشان داده است که هرگاه مسائل داخلی این کشور، میدانی برای جولاندادن امپراطوری اقتصادی و سیاسی و رسانهای دشمن شده است، دود این فتنه بیش و پیش از هر جناح و گروهی، به چشم مردم بهعنوان صاحبان اصلی این کشور رفته و البته خود این مردم بودهاند که با درک واقعیتها، نجیبانه و با بصیرت به میدان آمده و نقشه دشمن را نقش برآب کردهاند؛ الگویی از کنشگری سیاسی و انقلابی که همچنان نجاتبخش این سرزمین، از دل بحرانهاست.
فصل «تبیین» حقایق، در جنگ ارادهها
انقلاب اسلامی ایران، مدتی است که گام در چله دوم خود گذاشته و با اتکا به تجربه گرانسنگی که از گام نخست خود به دست آورده است، تلاش میکند تا با رفع نقاط ضعف و کاستیها و نیز تقویت نقاط قوت و دستاوردها، هندسه جدیدی از قدرت را بر مبنای آرمانهای الهی انقلاب اسلامی شکل دهد و به سوی آیندهای روشن حرکت کند.
در این مسیر و در شرایطی که مواجهه قدرتهای زورگو و فاسد جهانی با مردم ایران و انقلابشان، پیچیدهتر و چندلایهتر از قبل شده و این مواجهه بر پایه جنگ ارادهها و شناختها طراحی شده است، درک دقیق از اجزا و ترفندهای عملیات دشمن، در جنگ شناختی و طراحی مدلهای دقیق و ظریف و کاربردی برای مقابله با آن، ضرورتی انکارناپذیر و حیاتی است.
در این میان، علاوه بر مسئولان بخشهای مختلف بهعنوان کارگزاران نظام اسلامی، مسئولیت سنگینی بر دوش جوانان نخبه انقلابی است تا با درک سریع و دقیق صحنه جنگ ارادهها و اجزای آن و «تبیین» حقایق برای جامعه، به تقویت امید در میان مردم و حرکت بهسوی آیندهای روشن کمک کنند تا روزبهروز عرصه برای جولان طراحان توطئه شوم امیدزدایی تنگتر شود: «هیچ بنبست و مشکل غیر قابل حلی در کشور وجود ندارد و ما به فضل الهی و با عزم و اراده مردم و مسئولان، و با استفاده از ظرفیت بیبدیل جوانان و نخبگان توانمند ایران عزیز و با فعال کردن ظرفیتها و منابع ممتاز کشور، یقیناً بر مشکلات درونی و تحمیلی فائق خواهیم آمد» ۱۳۹۷/۷/۱۹