مروری بر رویدادهای 13 آبان و پیامهای آن
سیزده آبان یکی از روزهای افتخارآمیز انقلاب و ملت بزرگ ایران اسلامی و سمبل مبارزه با استکبار به سرکردگی آمریکای جنایتکار است. در چنین روزی سه رخداد بزرگ اتفاق افتاد تبعید امام(ره) به ترکیه، کشتار دانش آموزان و نامگذاری روز دانش آموز و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران.
با مطالعه اتفاقات رخداده در روز ۱۳ آبان میتوان به بخش مهمی از دلایل تحقق و وقوع انقلاب اسلامی پی برد. روز ۱۳ آبان یادآور سه واقعه مهم در تاریخ معاصر ایران است که در سه دوره مختلف رخ داده و به همین دلیل این روز را در تاریخ کشور به عنوان روزی بهیادماندنی به ثبت رسانده است.
تبعید امام خمینی(ره) به ترکیه در ۱۳ آبان ۱۳۴۳، واقعه کشتار جمعی دانشآموزان تهرانی در ۱۳ آبان ۱۳۵۷ که بعدها روز دانشآموز نام گرفت و در نهایت تسخیر لانه جاسوسی در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ که امام خمینی(ره) از این اتفاقات بهعنوان انقلاب دوم نام بردند؛ بهعنوان سه حادثه مهم تاریخی مطرح در تقویم کشورمان ثبت شده است.
هیچیک از این سه واقعه تاریخی را نمیتوان از نظر اهمیت نسبت به دیگری اولیتر دانست؛ چراکه هر کدام در دورهای وقوع تأثیرگذاری خاص خود را داشته و شرایط را بهنحوی تغییر دادهاند. در ادامه بهطور مختصر درباره چرایی وقوع این سه اتفاقات مهم تاریخی توضیح داده شده است که از نظر میگذرد.
در سال ۱۳۴۳ شرایط اجتماعی و فشارهای مردمی و یاران امام(ره) و روحانیت و طلاب و مدرسین حوزه علمیه قم سبب شد تا عناصر رژیم پهلوی حضرت امام خمینی(ره) را پس از ۱۰ ماه زندان و حصر در تهران آزاد کنند و چنان تصور میکردند که امام راحل پس از آزادی از زندان و حصر، نهضت و حرکت اسلامخواهانه را ادامه نخواهند داد.
هر روز که میگذشت بر شدت مبارزات حضرت امام خمینی(ره) با رژیم فاسد طاغوت افزوده میشد تا در مهرماه ۱۳۴۳ که مصونیت مستشاران نظامی آمریکا از تصویب مجلس گذشت و حضرت امام آن سخنرانی معروف را بر ضد آن قانون در روز تولد حضرت زهرا(س) که برابر با چهارم آبان ۱۳۴۳ بود، فرمودند و تنظیمکننده لایحه و تصویبکنندگان و توشیحکننده و اجراکنندگان را خائن به اسلام و کشور دانستند و شدیدترین حملات را به رژیم شاه و آمریکا بهویژه به رئیسجمهور آمریکا داشتند.
فرازهایی از سخنرانی ایشان چنین بود: «دولت با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد، ملت ایران را از سگهای آمریکایی پستتر کردند. اگر چنانچه کسی یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست از او میکنند؛ اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست میکنند و اگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام ایران را زیر بگیرد، هیچکس حق تعرض ندارد».
امام خمینی(ره) دستور دادند این سخنرانی بهصورت اعلامیه توسط مؤتلفه اسلامی و بهصورت گسترده پخش شود.
شرایط سیاسی و اجتماعی در سال ۱۳۴۳ بهگونهای بود که شاه هیچ راه گریزی جز تبعید امام خمینی(ره) با هدف حفظ رژیم و استمرار سلطه آمریکا در کشور نمییافت؛ لذا در ۱۳ آبان همان سال دستور تبعید امام(ره) به ترکیه با یک هواپیمای نظامی را صادر کرد.
شاه خیال میکرد با تبعید امام(ره) به ترکیه صدای مخالفان تصویب کاپیتولاسیون و مخالفان حکومتش در نطفه کور خواهد شد، اما این سرآغاز هجرتی بود که ۱۴ سال بعد پیروزی انقلاب اسلامی را رقم زد.
حادثه دوم؛ کشتار دانشآموزان
درحالیکه انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی(ره) به روزهای سرنوشتسازی نزدیک میشد، تمام اقشار مردم سعی در ایفای نقش تاریخی خود و عمل به تکلیف الهی داشتند.
در این میان دانشآموزان شور و حال دیگری داشتند. صبح روز ۱۳ آبان ۱۳۵۷، دانشآموزان درحالیکه مدارس را تعطیل کرده بودند، به سمت دانشگاه تهران حرکت کردند تا صدای اعتراض خود را به گوش شاه و حامیانش برسانند. این جوانان گروه گروه، داخل دانشگاه شدند و بههمراه دانشجویان و گروههای دیگری از مردم در دانشگاه اجتماع کردند.
ساعت ۱۱ صبح همان روز، مأموران چند گلوله گاز اشکآور در میان جمعیت معترض شلیک کردند، اما اجتماعکنندگان درحالیکه بهسختی نفس میکشیدند، صدای خود را رساتر کرده و با سر دادن شعارهای «مرگ بر شاه» لرزه بر اندام مأموران مسلح شاه انداختند. در این هنگام تیراندازی آغاز شد و ۵۶ جوان و نوجوان بیگناه به شهادت رسیدند و صدها نفر دیگر مجروح شدند، اما دانشآموزان دست از شعار بر نمیداشتند.
امام خمینی(ره) وقتی از جنایت مزدوران شاه باخبر شدند در پیامی فرمودند: «عزیزان من صبور باشید، که پیروزی نهایی نزدیک است و خدا با صابران است. ایران امروز جایگاه آزادگان است. من از این راه دور، چشم امید به شما دوختهام. صدای آزادیخواهی و استقلالطلبی شما را به گوش جهانیان میرسانم».
شهید محمدعلی رجایی که بهتازگی از زندان آزاد شده بود، با تأسیس انجمن اسلامی معلمان نقش مهمی در ساماندهی اعراض معلمان، دانشآموزان و دانشجویان ایفا کرد؛ بنابراین به خاطر گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان دانشآموز، این روز در تاریخ انقلاب اسلامی به نام روز دانشآموز نامگذاری شده است.
در ابتدای انقلاب و زمان حکومت دولت موقت با هدف وادار کردن آمریکا به استرداد شاه و اموال ملت ایران، دانشجویان تصمیم به اشغال سفارت آمریکا گرفتند.
دانشجویان از دانشگاههای تهران، پلیتکنیک، صنعتی شریف، شهید بهشتی و ... گرد هم آمدند و طی یک راهپیمایی تا سفارت آمریکا از دیوارهای سفارت بالا رفته و علیرغم مقاومت محافظان و آمریکاییها، سفارت را بهتصرف کامل درآوردند.
در هنگام تسخیر سفارت، آمریکاییها به سرعت مشغول نابود کردن بسیاری از اسناد دخالتها و تجاوزات و غارتهای خود شدند، ولی پس از تسخیر سفارت بهسرعت از نابودی باقیمانده اسناد جلوگیری شد و بعدها اسنادی که از لانه جاسوسی آمریکا به دست آمده بود چاپ شده و در اختیار همگان قرار گرفت.
به محض انتشار این خبر، مردم بسیاری با خشم و انزجار مقابل لانه جاسوسی تجمع کرده و از حرکت دانشجویان حمایت کردند. امام خمینی(ره) نیز در پیامی این حرکت را انقلاب دوم و بزرگتر از انقلاب اول نامیدند.
این حرکت دانشجویان معترض، خشم آمریکاییها را برانگیخت و آنها که ناتوان از درک ملتی استقلالطلب و آزادیخواه بودند، دست به اقداماتی بر ضد جمهوری اسلامی ایران زدند؛ از آن جمله فشار آوردن به مجامع بینالمللی مانند سازمان ملل، سازمان کنفرانس اسلامی، شورای امنیت و ...، ایجاد جو منفی تبلیغاتی علیه دانشجویان مسلمان و برخی اقدامات دیگر از جمله آنهاست.
اما پس از بیثمر ماندن، آنها به اقدامات جدیتری روی آوردند؛ از جمله قطع کامل روابط سیاسی در ۲۰ مهر ۱۳۵۹، حمله نظامی به ایران و تجاوز به خاک کشورمان که به شکست مفتضحانه آنها در صحرای طبس انجامید و نیز محاصره اقتصادی و بلوکه کردن دارایها و اموال ایران و... که هیچکدام تاکنون در عزم ملت ایران برای مقابله با ظلم و بیعدالتی جهانی و منشأ اصلی آن در جهان یعنی استکبار جهانی و آمریکا خللی وارد نکرده است.
اگربخواهیم به طورخلاصه به پیامدهای حادثه بزرگ تسخیر لانه جاسوسی بپردازیم میتوان به مواردزیراشاره کرد:
۱.پایان یافتن رابطه استعماری ایران وآمریکا
۲.روشن شدن ماهیت ننگین ایالات متحده آمریکا که بااقدامات جاسوسانه خود،افکارشیطانی وخرابکارانه درسرداشت.
۳.جلوگیری ازایجاد بحران وآشوب باتسخیرمرکزبحران آفرینی آمریکا
۴.ازبین رفتن گروهای مارکسیستی،گروههایی که تاپیش ازآن خودراتنهاسردمدارمبارزه باامپریالیسم آمریکا میدانستند.
۵.بازگشت مردم به صحنه که با توطئه های دولت موقت خانه نشین شده بودند.
۶.شکست هیمنه واسطوره جهانی آمریکا
۷.شکست کارتر درانتخابات ریاست جمهوری آمریکادرسال ۱۹۸۰
رخداد ۱۳ آبان شرایطی پیش آورد که ملتی با مشتهای گرده کرده هر روز کوبندهتر از دیروز فریاد «مرگ برآمریکا» سر دهند و درسهای آموزندهای برای ما دارد.
۱۳ آبان به ما آموخت که چپاولگران را به زباله دان تاریخ بیاندازیم و غیر از خدا در مقابل احدی کرنش و تعظیم نکنیم.
۱۳ آبان به ما آموخت که دیوار ستم شکستنی است، در معبد انسانیت، آزادانه و آگاهانه در برابر والاییهای ارجمند مکتب توحید به نماز بایستید.
از ۱۳ آبان درس گرفتیم که بایستی ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را با صبر و پایداری شکست، در برابر ظالم و زورگو شجاع وجسور بود، باید غروری مقدس و حماسهای جاوید را در دل مومنان مبارز ایجاد کرد.
۱۳ آبان به ما درس همراهی مظلوم و دشمنی با ظالم آموخت باید تقوای الهی داشت و به قدرت خدا متکی بود؛ و ۱۳ آبان درس مطیع خدا و پیامبر (ص) و امام معصوم (علیه السلام) و، ولی فقیه زمان بودن را به ما آموخت و اینکه همیشه باید در صحنه بود و به طاغوت نه گفت، تسلیم زور نباید شد و حزن و اندوهی هم به دل راه نداد.
آمریکا برای جبران شکست و جهت تنگنا قرار دادن ایران دست به یک سری اقداماتی زد الف: تمهیدات سیاسی اقتصادی
ایجاد محدودیت های سیاسی و اقتصادی علیه ایران
سایروس ونس در اوایل ماه دسامبر 79(حدود10 آذر 58) به اروپا (لندن، پاریس، رم و بن) سفر کرد تا همکاری آنها را برای ایجاد فشارهای اقتصادی علیه ایران جلب کند.این کشورها در مورد تحقیر امریکا از طرف ایران با آنها همدردی کردند و خود نیز در وضع ناراحت کننده ای قرار داشتند، زیرا در عین نیاز به نفت خاور نزدیک و ایران نمیخواستند سیاست خود را جدا از امریکا یا در مقابل آن یا بی تفاوت نشان دهند.
در12 نوامبر 79(21 آبان 58) کارتر دستور قطع خرید نفت ایران را صادر کرد. اگر چه این اقدام در داخل خود امریکا باعث کمبود نفت و بنزین و گرانی و نارضایتی مردم شد. همچنین کارتر از کشورهای غربی نیز خواست که از خرید نفت اضافی ایران خودداری کنند و آلمان، فرانسه، ایتالیا و انگلیس پاسخ مثبت دادند.
البته برای امریکا چشم پوشی از نفت ایران که تنها 3% مصرف آن را تشکیل می داد آسان بود زیرا صادرات سالانه 25 میلیون تن نفت ایران به آمریکا نسبت به 402 میلیون تن کل واردات نفتی امریکا ناچیز بود در صورتی که همین مقدار نفت برای اروپاییها مهم بود.
بلوکه کردن اموال ایران
به دنبال قطع خرید نفت از ایران، ایران تصمیم گرفت سپردههای خود را از بانکهای امریکایی بیرون بکشد که در روز 14 نوامبر (23 آبان 1358) کارتر دستور مسدود شدن دارایی های ایران در کلیه بانکهای امریکایی و شعب خارجی آن را صادر کرد و اروپایی ها هم از آن حمایت نمودند، در این خصوص دیوان عالی لندن نیز دارایی های ایران در انگلستان را توقیف کرد.در فرانسه نیز امانتهای پولی ایران دچار اشکال شد. دولت ایران متقابلا در 23 نوامبر (2 آذر) اعلام کرد که از بازپرداخت وامهای خارجی خود سر باز میزند و شکایتی برای باز گرداندن 56.5 میلیارد دلار اموالی را که شاه از ایران خارج کرده بود به دادگاه عالی نیویورک تسلیم کرد.
خروج شاه از امریکا
خروج شاه و گرفتن بهانه از دست ایرانی ها جزء دیگری از مرحله سیاسی سناریوی امریکاییها برای رهایی گروگانها بود.ونس (وزیر خارجه) و ماندیل (معاون رئیس جمهوری ) و تا حدودی براون معتقد بودند که خروج شاه به حل مسئله کمک خواهد کرد و بهانه را از دست دانشجویان خواهد گرفت زیرا بهانه اصلی آنها برای حمله به سفارت ، حضور شاه در امریکا بود. از طرفی این نگرانی وجود داشت که ایرانی ها بگویند امریکا شاه را فراری داده و دست به تلافی علیه گروگانها بزنند.
کارتر در ابتدا میگفت تا وقتی گروگانها در اسارت هستند، شاه را وادار به خروج از امریکا نخواهد کرد اما ونس سرانجام او را قانع کرد که بازگشت شاه ممکن است به تسریع در آزادی گروگانها کمک کند و کارتر که مانند سایر مقامات امریکا نمی خواست کمترین شانس را از دست بدهد متقاعد شد.
اگر چه شاه مایل بود به مصر برود اما مقامات امریکا شدیدا با آن مخالفت میکردند زیرا بیم آن داشتند که حضور شاه موقعیت سادات را به خطر افکند و در روند اجرای کمپ دیوید خللی بوجود آید و در نتیجه به زیان منافع منطقه ای و جهانی امریکا تمام شود.
مقامات امریکا به مدت دو هفته با رهبران بسیاری از کشورهای اروپایی و غیر اروپایی برای قبول شاه در آن کشورها مذاکره کردند اما هیچ کشوری حاضر به پذیرش شاه نشد تا اینکه هامیلتون جردن با استفاده از سابقه آشنایی که در جریان امضای قرارداد کانال پاناما با ژنرال عمر توریخوس مرد قدرتمند این کشور بسیار کوچک حوزه امریکای لاتین پیدا کرده بود توانست با سفر به پاناما او را راضی به پذیرش شاه نماید.
شرح تفصیلی بی خوابی ها و آوارگی های هامیلتون جردن و دوره گردی او به منظور یافتن پناهگاهی برای شاه و جزئیات مربوط به جلب موافقت پاناما در کتاب او بنام بحران خواندنی است.
شاه با این شرط که در صورت نیاز به عمل جراحی مجدد و تشخیص پزشکان دوباره به امریکا مراجعه کند ، روز 15 دسامبر 79 (14 آذر 58 ) با یک هواپیمای نظامی به پاناما پرواز کرد.
دانشجویان پانامایی در اعتراض به حضور شاه دست به اعتراض زدند و دوباره پس از ده سال برای اولین بار پاناما شاهد اغتشاش و درگیری خیابانی بود.
احساس ناامنی شاه پس از دو ماه و نیم اقامت در پاناما و ترس او از تحویل دادنش به مقامات ایران موجب شد با اکراه تمام، سفر شاه به مصر را بپذیرد که انور سادات از او درست مانند یک شاه استقبال کرد و به گرمی او را پناه داد.
پیدا کردن کانالهای مذاکرات محرمانه با ایرانیان
امریکاییها از طریق وکیل فرانسوی بنام کریستیان بورگ و بازرگان آرژانتینی بنام هکتور ویلالون که با بنی صدر و قطب زاده که از اعضای شورای انقلاب بودند ارتباط داشتند، در اوج ناامیدی راه تازهای را یافتند، در 18 ژانویه 1980 (28 دی 1358) هامیلتون جردن و هال ساندرس معاون وزارت خارجه امریکا در امور خاورمیانه و آفریقا (برای دیدار محرمانهای با این دو تن به لندن رفتند. از هنگامی که با بورگه و ویلالون آشنا شدند به مدت دو ماه هر لحظه چشم به راه خبر تازهای از مذاکرات محرمانه آنها با قطب زاده بودند. اشتباه امریکاییها این بود که قطب زاده را نماینده انقلاب اسلامی می دانستند و منتظر شنیدن اخباری از مذاکرات با او بودند. بهر حال پس از دو ماه، با عزیمت شاه از پاناما این مذاکرات هم شکست خورد زیرا رهبران ایران معتقد بودند که امریکا شاه را از پاناما فراری داده و این تصور، مواضع آنها را شدیدتر کرد و همه راه ها برای قطب زاده و بورگه و ویلالون بسته شد.
جنگ روانی ایران و تهییج افکار عمومی آمریکاییها
با توجه به وجود تبعیض نژادی در امریکا و رفتار سفید پوستان با سیاه پوستان و نیز نقش زنان بعنوان کالای تبلیغاتی در غرب، ایران در مقابل تدابیر سیاسی و بسیج امکانات فشار علیه ایران، پیامهای انسانی انقلاب را به دنیا اعلام کرد و به منظور نشان دادن منزلت زن و نفی تبعیض نژادی در دیدگاه اسلامی حکومت ایران به دستور امام خمینی(ره) در روز 18 و 20 نوامبر از 66 گروگان امریکایی، 13 تن از سیاهپوستان و زنان را آزاد کرد و 53 تن در سفارت امریکا ماندند.بدینوسیله در افکار عمومی امریکا شکافی ایجاد شد و اهداف ایران را از این مبارزه مشخص تر و انسانیتر کرد.
مهم تر از آن این بود که در ایران صحبت از محاکمه برخی از گروگانهای عضو سازمان سیا بعنوان جاسوس به میان آمد و این اقدام مورد تائید امام خمینی (ره) قرار گرفت.
این تصمیم چنانکه دولتمردان امریکا در کتابهای خود نوشته اند وحشت عجیبی در آنها بوجود آورد. آنها در برابر ایران یک گام به پیش و دو گام به پس می رفتند و هدف های ایران به آرامی پیش میرفت.