مروری بر جنایات ضدحقوق بشری آمریکا در ایران از ششم تا دوازدهم تیرماه
حقوق بشر مسأله ای است که همیشه دستاویزی برای قدرت های بزرگ بوده است تا به وسیله آن کشورهای مستقل را تحت فشار قرار دهند و به اهداف سلطه گرانه خود برسند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، حقوق بشر مسأله ای است که همیشه دستاویزی برای قدرت های بزرگ بوده است تا به وسیله آن کشورهای مستقل را تحت فشار قرار دهند و به اهداف سلطه گرانه خود برسند، در واقع آمریکا، پس از فروپاشی شوروی و فرو ریختن دیوار برلین که به معنای پایان جنگ سنتی سرد محسوب می شد، این رویکرد را به عنوان یک ابزار در جعبه سیاست های داخلی و خارجی خود قرار داد.
ابزاری که پس از واقعه یازده سپتامبر به شدت مورد استفاده قرار گرفت؛ نمونه بارز این عملکرد متهم کردن کشور ایران به نقض حقوق بشر می باشد که مقامات غربي با مورد تمسک قرار دادن آن تلاش کردهاند ضمن اعمال تحريمهاي اقتصادي و سياسي عليه کشورمان، چهره نظام جمهوري اسلامي ايران را مخدوش کرده و زمينه رويگرداني بينالمللي از کشورمان را فراهم سازند. درواقع آمریکا 37 سال به صورت مداوم تلاش کرده است تا علاوه بر انجام انواع اقدام های خصمانه برای مهار انقلاب اسلامی، تعدیل مواضع، تغییر سیرت و محتوای جمهوری اسلامی و دست برداشتن از احکام و شریعت اسلامی، با بهره گیری از دستگاههای تبلیغاتی جریان ساز صهیونیستی موضوع حقوق بشر را به حربه ای جهت اعمال فشار بر کشورایران تبدیل کند این درحالی است که کشورهای غربی از خشونت و رفتار ضد انساني خود چشم پوشیده و با دادن شعار دفاع از حقوق بشر اين شعار را ابزاري براي استعمارگريهاي خودساختهاند؛ باتوجه به اهمیت این موضوع بنا به فرمایش مقام معظم رهبری 6 تا 12 تیرماه بعنوان هفته حقوق بشر آمریکایی نامگذاری شده است تا علاوه بر نشان دادن کارنامه سیاه و ننگین جنایات آمریکا در طول تاریخ و انعکاس نفاق، دورویی و دروغگویی قدرتهای استکباری مدعی حقوق بشر، فرصتی برای افشاگری و نمایاندن چهره واقعی آمریکای جنایتکار باشد.
در ادامه وقایع ششم تا دوازدهم تیرماه که تحت عنوان هفته بازخوانی و افشای حقوق بشر آمریکایی نامگذاری شده است مرور می شود. این وقایع تنها گوشه ای از حنایات ضد حقوق بشری در ایران است که با طراحی و حمایت سرویس های امنیتی آمریکا و غرب به عنوان عامل کمک کننده و یا حداقل تشویق کننده صورت گرفته و یا دولت آمریکا به طور مستقیم ایفاگر نقش اصلی در وقوع آن ها می باشند.
- ششم تیرماه سال 1360 سوء قصد نافرجام به حضرت آیت الله العظمی خامنه ای «مدظله العالی»
- هفتم تیرماه سال 1360 بمب گذاری و انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و به شهادت رساندن آیت الله دکتر بهشتی و هفتاد و دو مهاجر عاشق و یار صدیق انقلاب اسلامی
- هفتم تیر 1366 حمله شیمیایی دردمنشانه صدام با حمایت و پشتیبانی نظام سلطه و استکبار به سردشت و شهادت خیل عظیمی از رزمندگان و مردم بی دفاع این شهر
- هشتم تیر 1360 ترور شهید محمد کچویی رئیس زندان اوین
- یازدهم تیر 1361 ترور آیتالله صدوقی چهارمین شهید محراب به دست منافقین و حمایت آشکار دولت آمریکا از این گروهک تروریستی از آغاز فعالیت تاکنون
- دوازدهم تیر 1367 حمله موشکی ناو هواپیمابر آمریکایی به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی و شهادت حدود 290 نفر زن، مرد و کودک بیگناه
- ترور و شهادت حدود 17 هزار نفر از هموطنان و نخبگان کشور توسط منافقین و ضدانقلاب در 40 سال گذشته و سکوت و حمایت آمریکا
سرتاسر تاریخ انقلاب اسلامی پر از اقدامات ناقض حقوق بشر آمریکا برابر ملت ایران است، به طوری که کشتار و ترور مردم و مسئولان در تیر ماه سالهای ۶۰ تا ۶۷، چهره پلید و استکباری آمریکا را به طور کامل به مردم ما شناساند و اینها همه نمایشگاهی از جنایات و خیانت هایی است که تحت فرمان آمریکا و مزدورانش رقم خورده است. البته این موارد تنها نمونه هایی از جنایات آمریکا علیه مردم ایران می باشد؛ شایان ذکر است ایالات متحده با تکیه بر قدرت نظامی خود، استقلال و حاکمیت دیگر کشورهای جهان را زیر پا گذاشته و به نقض حقوق بشر در سطح بین الملل می پردازد به عنوان نمونه می توان به جنایت های آمریکا در جنگ جهانی دوم، استفاده از بمب اتم در هیروشیما، مداخله در جنگ کره، جنگ ویتنام، اشغال پاناما، اشغال افغانستان، حمله به عراق ، حمایت از رژیم صهیونیستی در به كارگیری بمب های خوشه ای در لبنان، حمایت از گروه های تروریستی و ... اشاره کرد، لازم به ذکر است آمریکا علاوه نقض حقوق بشر در سطح بین الملل ناقض حقوق شهروندان خود در داخل کشورش نیز می باشد، از جمله موارد نقض حقوق بشردرآمریکا وضعیت اسفناک امنیت اجتماعی متأثر از تبهکاری ها و خشونت های فراوان، جاسوسی و نقض حریم خصوصی، وضعیت زندان ها، شکنجه ، نژاد پرستی و تبعیض نژادی، نقض حقوق مهاجرین و بومیان، نقض حقوق مسلمانان و اقلیت ها، نفي آزادي بيان، نقض حقوق زنان و كودكان، نقض آزادی مطبوعات در آمریكا ، نقض سیستماتیك حقوق بشر در آمریكا ، نقض حقوق بشردوستانه و... می باشد.
با وجود این موارد درواقع می توان گفت حقوق بشر در آمریکا و در سیاست های ایالات متحده در واقع به مثابه نردبانی برای رسیدن به مقاصد آن کشور است که هر پله آن را حقوقی از ملتها و دولتها تشکیل می دهد که توسط آمریکا در راه رسیدن به اهداف استعماری خود زیر پا گذاشته می شود، چون آمریکا از یک سو ژست حمایت از حقوق بشر میگیرد و از سوی دیگر خود بزرگترین ناقض حقوق بشر است .در این میان مسأله ای که حائز اهمیت است این نکته می باشد که دولت آمریکا به جهت پوشش رسوایی های خود و رسیدن به اهداف سیاسی اش اقدام به سانسور، دست بردن در اخبار و اعمال نفوذ در رسانه ها می کند و با تهیه و انتشار اخبار دروغ، چهره ای موجه از خود را به مخاطبان داخلی و خارجی به نمایش می گذارد.
از این رو به نظر می رسد توجه مقام معظم رهبری نسبت به نامگذاری یک هفته در طول سال تحت عنوان هفته «حقوق بشر آمریکایی» تاثیر قابل توجهی در یادآوری حجم انبوهی از سوابق ضد بشری دولت آمریکا در ایران و جهان خواهد داشت، هر چند چهره تاریک و انواع قتل عام های رخ داده توسط آمریکا نه هفته ها بلکه سال ها و قرن ها زمان نیاز دارد تا مورد پرداخت قرار گیرد! اما این هفته بهانه ای است برای توجه و تامل به انواع جنایات آمریکایی ها و سوء استفاده ای که از عنوان حقوق بشر دارند.
هفته حقوق بشر آمریکایی
همان طور که اشاره شد هفته دوم تیر در تاریخ جمهوری اسلامی ایران، هفتهای پرحادثه است و با ورق زدن تقویم به رویدادهایی برمیخوریم که هر یک از آنها کافی است به دلیل جنایاتی که با حمایت مدعیان جهانی در حق مردم ایران شده است، آسودگی را از وجدان بشریت بگیرد.
این جنایات که از جمله آنها میتوان به بمباران شیمیایی سردشت، فاجعه هفتم تیر و حمله به هواپیمای مسافربری ایران اشاره کرد برخی مستقیم از سوی آمریکا انجام شده است و برخی دیگر نیز از سوی گروهها و رژیمهایی که مورد حمایت آمریکا و کشورهای اروپایی هستند.
البته اینها تنها گوشهای از هزینههایی است که مردم ایران برای انقلابشان پرداختهاند و اگر بخواهیم در مورد 17 هزار شهیدی که در اقدامات تروریستی دشمنان انقلاب به شهادت رسیدهاند، صحبت کنیم چند کتاب میتوان منتشر کرد. نکته تاسفبار این که آن کسانی که این ترورها را انجام دادند، امروز آزادانه در کشورهای غربی در حال رفت و آمدند و هر روز نیز با بهانههایی، ایران را به نقض حقوق بشر متهم میکنند.
اگرچه تاریخ جمهوری اسلامی ایران سرشار از چنین رویدادهایی است ـ که همگی از بیصداقتی آمریکا و مدعیان حقوق بشر حکایت دارد ـ اما هفته دوم تیر را با توجه به رویدادهای شاخص آن میتوان، هفتهای منحصربهفرد در تاریخ کشورمان به حساب آورد. رهبر معظم انقلاب در سخنان خود در دیدار خانوادههای شهدای هفتم تیر تاکید کردند: «امروز کشور به شناخت دشمن [نیاز دارد]. دشمن را بشناسیم؛ دشمنان جهانی که خودشان را به وسیله انواع و اقسام اقلام آرایشی رسانهای و تبلیغاتی بزک میکنند و در مقابل چشم قرار میدهند، بشناسیم. آمریکا را بشناسیم. در همین چند روز مشاهده کنید. فردا هفتم تیر است، حادثه حزب اتفاق افتاده است. در سال ۶۶ در همین روز هفتم تیر، حادثه بمباران شیمیایی سردشت اتفاق افتاده است؛ بله، صدام آن کار را کرد، اما پشت سر صدام چه کسی بود؟ آمریکاییها بودند، غربیها بودند، همان کسانی بودند که بمبهای شیمیایی را به او دادند، چراغ سبز هم به او دادند و در مقابل این جنایت بزرگ و این قتلعام عجیب سکوت هم کردند؛ در روز یازدهم تیر، ترور شهید صدوقی است که این هم کار همین جنایتکاران است؛ در روز دوازدهم تیر، حادثه اسقاط هواپیمای ایرباس روی خلیج فارس است. از هفتم تا دوازدهم تیر شما ببینید چقدر ترور، قتلعام و کشتار [انجام شد]؟ [چقدر] زن، کودک، عالم، سیاستمدار، به وسیله عوامل آمریکا آماج این جنایتها قرار گرفتند؟ اگر طراح این حوادث هم سرویسهای امنیتی آمریکا و غرب نبودند، حداقل کمککننده بودند. حداقل تشویقکننده بودند. این دشمنها را بشناسیم. به تعبیر بعضی دوستان، خوب است این هفتم تا دوازدهم تیر را هفته «حقوق بشر آمریکایی» اعلام بکنیم. واقعا حقوق بشر آمریکایی در این چند روز در کشور ما یک چیز واضح و بارزی است و از این قبیل الی ماشاءالله. پس احتیاج داریم دشمن را بشناسیم. آن کسانی که امروز سعی میکنند از این هیولا ـ که سیاستهای آمریکایی و سیاستهای بعضی دنبالهروهای آمریکاست ـ یک چهره موجهی معرفی کنند، اینها دارند خیانت میکنند؛ اینها دارند جنایت میکنند. این کسانی که این حقیقت روشن را کتمان میکنند، این دشمنی خباثتآلود را در زیر پردههای توجیه میپوشانند، اینها دارند خیانت میکنند به این ملت. کشور ما و ملت ما احتیاج دارد دشمن را بشناسد. عمق دشمنی را بفهمد».
ترور نافرجام
ترور آیتالله خامنهای در 6 تیر سال 60، اولین مورد از سلسله اقدامات تروریستی منافقین علیه مقامات جمهوری اسلامی بود. البته درباره انتساب این ترور به منافقین، میان پژوهشگران اختلافنظر است. در گزارشهای مطبوعاتی آن روزها اعلام شد روی ضبط صوت نوشته شده بود هدیه گروه فرقان.
برخی دیگر میگویند: این ترور توسط افراد باقیمانده از گروه فرقان و تحت لوای گروه دیگری به نام رهروان فرقان انجام شده است؛ اما در سایت مرکز حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای آمده که منابع غیررسمی همچنان این ترور را به مجاهدین خلق منسوب کردند، بخصوص این که این گروه از شش روز قبل علیه نظام جمهوری اسلامی اعلان جنگ داده بود.
اما شرح ماوقع چه بود. پس از شروع سخنرانی حضرت آیتالله خامنهای در مسجد ابوذر تهران، ضبط صوتی میان مردم دست به دست میشود و سمت راست سخنران، حضرت آیتالله خامنهای قرار میگیرد تا قلب ایشان را نشانه رود؛ اما در میانه سخنرانی به دلیل مشکل صدا، ایشان کمی جابه جا میشوند و ضبط از جلوی قلب فاصله میگیرد. همین مساله باعث میشود آسیب جدی در نهایت به دست ایشان وارد شود و دست راست، صدمه زیادی میبیند. هر چند وضعیت قلب هم بحرانی بوده به نوعی که بعد از انتقال ایشان به یک درمانگاه در خیابان قزوین و سپس بیمارستان بهارلو در پل جوادیه، آیتالله خامنهای در نهایت به بیمارستان قلب شهید رجایی منتقل میشوند تا ادامه درمان آنجا صورت گیرد.
بمباران شیمیایی سردشت
بمباران شیمیایی سردشت یکی از نقاط تاریک تاریخ است که حمایت مدعیان حقوق بشر از اقدامات تروریستی و انفعال نهادهای بینالمللی را در این زمینه نشان میدهد. با گذشت بیش از 28 سال از بمباران شیمیایی دشمن بعثی، هنوز فجایع ناشی از آن التیام نیافته و آثار مصیبتبار آن و قصور و اغماض عامدانه حامیان صدام را ـ که با کمک و مساعدت به این رژیم و تجهیز آن به سلاحهای ممنوعه شیمیایی، او را در ارتکاب این جنایات یاری کردند ـ نمیتوان فراموش کرد.
این فاجعه که یکی از نمونههای استفاده از سلاحهای کشتار جمعی بود به شهادت 109 نفر که تعداد زیادی از آنها را زنان و کودکان خردسال تشکیل میدادند منجر شد و هزاران شهروند سردشتی نیز هنوز مصدومیتهای ناشی از آن اقدامات تروریستی را با خود به همراه دارند.
بر اساس گزارشها، 400 شرکت خارجی در تهیه مواد مورد نیاز بمبهای شیمیایی با رژیم بعث عراق همکاری داشتند، ولی هیچگونه اقدامی برای احقاق حقوق مردم این شهرستان در مجامع بینالمللی انجام ندادهاند.
وزارت امور خارجه بیش از 12 هزار صفحه مدرک و سند در محکومیت شرکتهای اروپایی در اختیار دادگاه بینالمللی لاهه قرار داد؛ ولی این دادگاه تاکنون فقط به محکوم کردن یک نفر هلندی در این زمینه اکتفا کرده است.
تاکنون یک دلار نیز در راستای کمک به مردم بیدفاع سردشت و جبران خسارتهای وارد شده از سوی مجامع بینالمللی پرداخت نشده است.
فاجعه سردشت نشان داد کنوانسیونها و معاهدات حقوقی درباره منع استفاده از سلاحهای کشتار جمعی چگونه تحت تاثیر ملاحظات سیاسی و منفعتنگری قدرتهای به اصطلاح حامی حقوق بشر قرار میگیرد که امروز نیز همین کشورها مانع اجرایی شدن کنوانسیون منع استفاده از سلاحهای شیمیایی هستند. امروز شاهدیم رژیمهای سلطهگر با شگردهای مختلف در کشورهای منطقه از سلاحهای شیمیایی استفاده میکنند و مسلمانان را به خاک و خون میکشند.
فاجعه هفتم تیر 1360
در هفتم تیر 60، دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، در حالی که جمعی از بلندپایهترین مسئولان نظام همچون آیتاللّه بهشتی رئیس دیوان عالی کشور، چهار وزیر، 12 معاون وزیر و حدود 30 نماینده مجلس در آن جلسه حضور داشتند، با بمبگذاری منافقان منفجر شد و ۷۲ یار وفادار انقلاب و امام به شهادت رسیدند.
این فاجعه آن قدر بزرگ بود که به تعبیر رهبر معظم انقلاب «بهطور طبیعی باید منجر به شکست انقلاب اسلامی میشد اما به برکت خون این شهدا، درست عکس آنچه تصور میرفت اتفاق افتاد و بعد از این حادثه، ملت متحد شد و انقلاب در مسیر واقعی و صحیح خود قرار گرفت».
در شبی که این اقدام تروریستی انجام شد حزب جمهوری اسلامی، علاوه بر حضور اعضای شورای مرکزی خود، میزبان تعدادی از نمایندگان مجلس، وزرا و معاونان وزرا بود. طبق ساعت مقرر یعنی 8 و 30 دقیقه شب با تلاوت کلامالله مجید، جلسه به طور رسمی آغاز شد و بعد نوبت رئیس حزب بود تا به عنوان سخنران اصلی آغاز سخن کند؛ جلسهای که با دو موضوع مهم تورم و انتخابات آینده ریاست جمهوری، آن هم چند روز پس از عزل بنیصدر تشکیل شده بود.
انفجار آنقدر عظیم بود که صدای آن تا یکی دو کیلومتر اطراف سرچشمه تهران شنیده شد. مردم محل، سراسیمه به سمت ساختمان حزب آمدند؛ اما فقط توانستند تعداد اندکی را از زیر آوار نجات دهند و بقیه افراد به فیض عظیم شهادت نائل آمدند. فاجعه هفتم تیر، دقیقا شش روز پس از عزل بنیصدر از ریاست جمهوری و حدود 24 ساعت بعد از حادثه تروریستی مسجد جامع ابوذر ـ که در آن آیتالله خامنهای، امام جمعه وقت تهران بشدت زخمی شده بود ـ رخ داد.
شهادت آیتالله صدوقی
آیتالله صدوقی که از یاران دیرین نهضت اسلامی بود، پس از پیروزی انقلاب توسط امام خمینی(ره) به امامت جمعه یزد منصوب شد. وی به دلیل تاثیرگذاری فراوان در جریان انقلاب، بشدت مورد خشم دشمنان انقلاب قرار داشت و چند بار نیز مورد سوءقصد قرار گرفت. سرانجام در ماه مبارک رمضان مصادف با یازدهم تیر 60 (ه.ش) بعد از نماز پرشکوه جمعه مورد حمله انتحاری مزدور منافقین محمدرضا ابراهیمزاده ـ اهل نائین ـ قرار گرفت و در 75 سالگی به شهادت رسید که به شیخ الشهدای محراب لقب گرفت.
در این عملیات تروریستی، در حالی که شهید صدوقی پس از ادای نماز جمعه جایگاه نماز را ترک میکرد، عامل تروریست منافقین که ملبس به لباس ارتشی و حامل دو قبضه نارنجک جنگی بود، خود را به ایشان نزدیک کرد و او را در آغوش کشید و انفجار رخ داد. در این حادثه علاوه بر شهید آیتالله صدوقی، تعدادی از پاسداران محافظ ایشان مجروح شدند و سه نفر از نمازگزاران نیز به شهادت رسیدند.
به گزارش پایگاه هابیلیان، گروهک تروریستی منافقین با بازسازی صحنه ترور و بررسی نحوه عملیات انتحاری توسط یکی از اعضای این سازمان در تلویزیون خود، از این عملیات تروریستی به عنوان عملیاتی فدایی یاد میکند! و عملا مشی تروریستی خود را به تصویر میکشد.
منافقین در شماره 45 نشریه اتحادیه دانشجویان مسلمان خارج از کشور (صفحه 2) با انتشار اطلاعیهای به ترور آیتالله صدوقی اعتراف و به این عمل ننگین و تروریستی خود افتخار میکنند. در این اطلاعیه به ترور آیتالله مدنی، دستغیب و هاشمینژاد نیز اشاره شده است.
پرواز بیبازگشت ایرباس ایرانی
حمله موشکی ناو جنگی آمریکا به هواپیمای مسافربری ایرباس ایرانی، لکه ننگی است که در کنار دیگر جنایات این کشور بخوبی بیصداقتی مقامات آمریکایی را در زمینه حقوق بشر نشان میدهد.
در اقدام تروریستی 12 تیر 67، پرواز مسافربری شماره ۶۵۵ شرکت هواپیمایی ایران ایر با شناسه پروازی R655 از مبدأ بندرعباس به مقصد دبی، با شلیک دو موشک کروز از ناو هواپیمابر یو.اس.اس.جک وینسنس متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا بر فراز آبهای نیلگون خلیج فارس مورد هدف قرار گرفت و سقوط کرد.
در پی این حمله تروریستی، همه 290 سرنشین ایرباس ایرانی شامل ۱۵۶ مرد، ۵۳ زن، ۵۷ کودک ۲ تا ۱۲ ساله و ۸ کودک زیر دو سال و ۴۲ نفر با ملیتهای یوگسلاو، پاکستانی، هندی، عربی و ۱۶ خدمه پروازی در دم جان باختند.
بر اساس گزارشها، اولین موشک، بال سمت چپ هواپیما را جدا میکند و موشک دیگر نیز مستقیم به قسمت دم هواپیما شلیک میشود که پس از برخورد، آن را از جا میکند. هواپیما مستقیم به سمت دریا شیرجه میرود و تنها 84 ثانیه پس از شلیک موشکها، هواپیما به سطح دریا برخورد میکند و منفجر میشود.
بلافاصله پس از این حادثه، مقامات آمریکایی تلاش کردند با بازی رسانهای، خود را در این اقدام تروریستی بیگناه نشان دهند و ابتدا مدعی شدند به اشتباه تصور کردهاند یک فروند هواپیمای اف14 جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرار دادهاند؛ ادعایی که البته طبق شواهد و اسناد به دست آمده باز هم رد شد.
آمریکا ادعا میکرد هواپیمای ایرباس 300 A خارج از دالان هوایی پرواز میکرده و رزمناو آمریکایی نیز هفت بار اخطار رادیویی برای هواپیما مخابره کرده، ولی در پی آن جوابی دریافت نکرده است؛ در حالی که مطابق اسناد و مدارک موجود ایرباس شماره 6555 در مسیر پروازی خود در دالان تجاری آمبر 59 و در ارتفاع 14 هزار پایی در حال پرواز بوده است.
علاوه بر این، هواپیما تمام اطلاعات پروازی خود را در اختیار کشتیها و هواپیماهای مستقر در منطقه قرار داده بود. این هواپیما همچنین در پاسخ به پرسش ناو آمریکایی، خود را هواپیمای مسافربری معرفی کرده بود، اما ناو آمریکایی هشدارهای خود را روی موج نظامی که برای هواپیماهای مسافربری غیرقابل دریافت بوده، ارسال کرده بود.
این موارد تنها پارهای از مستندات حقوقی بینالمللی است که اقدام نابهنجار آمریکا را قابل سرزنش و پیگیری جدی میداند؛ اقدامی که در لابهلای هزاران جنایت این کشور علیه مردم ایران همچنان خودنمایی میکند.
موارد فوق تنها چند نمونه از جنایات بشری علیه ملت ایران است. این جنایات با واسطه و بیواسطه توسط دولت آمریکا صورت گرفت و مستندات بسیاری در رابطه با نقش آمریکا در این خصوص منتشر شده است.
پنج مورد مذکور همگی در هفتهای خاص رخ داده است.
البته مقام معظم رهبری در بیان مصادیق جنایات آمریکا در تیرماه، بزرگوارانه از موضوع ترور خویش عبور کرده و از ذکر آن پرهیز کردند.
حال بازخوانی ماجراهای پر فراز و نشیب این هفته چه پیامدهایی دارد؟ با توجه به رویارویی جمهوری اسلامی ایران با آمریکا بر سر میز مذاکرات هستهای نباید فراموش کنیم که با چه کسانی سر میز مذاکرهایم. آمریکا همچنان رفتارهای ضدبشری را با ابزارهای متفاوت ادامه میدهد. تحریم و تهدید دو نمونه از ابزارهای فعلی آمریکا در مواجهه با ملت ایران است.
در حال حاضر رژيم غاصب صهيونيستى به پشتوانه آمریکا به جنایات گستردهای دست زده است. علاوه بر این، زندان گوانتانامو و ابوغریب، حمله به مردم بیگناه توسط هواپيماهاى بىسرنشين در افغانستان و پاكستان و تجهیز گروهکهای تروریستی در غرب آسیا و حمایت همهجانبه از جنایات این گروهکها نیز از جمله اقدامات ضدبشری آمریکا میباشد.
این امر برکسی پوشیده نیست و حقیقت بسیار روشن و آشکاری است که ایالات متحده به دلیل دخالتهای خود در امور مناطق دیگر و عدم رعایت حریم ملی و تجاوز به حقوق آنها به عنوان بزرگترین کشور ناقض حقوق بشر در جهان شناخته شده است.
این کشور استعمارگر که همواره خود را به عنوان پایهگذار حقوق بشر و ناجی کشورهای جهان معرفی میکند، حتی در خاک خود نیز به اقدامات ضدبشری دست میزند. نژادپرستی در ایالتهای مختلف آمریکا اکنون به مصداقی روشن از نقض حقوق بشر تبدیل شده است و سیاهپوستان تنها به دلیل رنگ پوستشان توسط پلیس این کشور مورد حمله قرار گرفته و به قتل میرسند و حتی دادگاه نیز قاتلان را تبرئه میکند!
واقعیت آن است که اکنون حقوق بشر به ابزاری در دست آمریکا برای فشار بر کشورهای مستقل بدل شده و گزارش جدید حقوق بشر آمریکا علیه کشورمان، جدیدترین مصداق این روش میباشد، این در حالی است که این کشور با رفتار ضد بشری خود در روزهای اخیر با کودکان پناهجویان و اسارت آنها در شرایط نامناسب و خروج از شورای حقوق بشر سازمان ملل و همچنین عهدشکنی در قبال قرارداد بین المللی برجام و اعمال تحریم های ناعالاله و فشارهای اقتصادی بر علیه سایر ملتها به ویژه ایران پرونده سنگینی از موارد نقض حقوق بشر زا درکارنامه دارد.