ٖ تنظیمات قالب
امروز : شنبه 03 آذر 1403
  • 1401/10/08 - 12:10

فتنه و فتنه گری در بیان رهبر معظم انقلاب اسلامی

شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی به مناسبت یوم الله 9 دی بخشی از بیانات مقام معظم رهبری را با موضوع فتنه و فتنه‌گری به ترتیب ایراد سخنرانی منتشر کرد.

اسلاید-1.jpg

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی متن این بیانات بدین شرح است:

1- 'حقیقتى را که درک می کنید، آن را تبیین کنید. کسى انتظار ندارد برخلاف آنچه که می فهمید حرف بزنید. نه، آنچه را که می­ فهمید، بگویید. البته براى اینکه آنچه می ­فهمید درست و صواب باشد، باید تلاش و مجاهدت کنید؛ چون در حوادث فتنه‏ گون، شناخت عرصه دشوار است، شناخت اطراف قصه دشوار است، شناخت مهاجم و مدافع دشوار است، شناخت ظالم و مظلوم دشوار است، شناخت دشمن و دوست دشوار است. اگر بنا باشد یک شاعر هم مثل دیگران گول بخورد، فریب بخورد و بی‏ بصیرتى به سراغش بیاید، این خیلى دون شأن یک انسان هنرى و یک انسان فرهنگى است. پس باید حقیقت را فهمید؛ بعد هم باید همان حقیقت را تبلیغ کرد. نمی­شود با شیوه هاى سیاسى - شیوه‏ هاى سیاستگران و سیاستمداران - در عالم فرهنگ حرکت کرد، این خلاف شأن فرهنگ است. در عالم فرهنگ بایستى گره‏گشایى کرد؛ بایستى حقیقت را باز کرد'.

(بیانات در دیدار با جمعی از شعرا 14/ 6/ 88)

2- 'درباره ‏ى اهل جمل، در قضیه ‏ى جنگ جمل - که یکى از آزمایش هاى بسیار دشوار امیرالمؤمنین بود - فرمود: «انّ هؤلاء قد تمالئوا على سخطة امارتى»؛ اینها جمع شدند، دست به یکى کردند براى اینکه نسبت به این حکومتى که به امیرالمؤمنین رسیده است، خشم خود را آشکار کنند. «و سأصبر»؛ فرمود: من صبر خواهم کرد.اما تا کى؟ «ما لم‏اخف على جماعتکم»؛ آن وقتى که ببینم حرکت اینها دارد بین شما مسلمانها شکاف ایجاد می کند، اختلاف ایجاد می­­ کند، برادران را در مقابل هم قرار می ­دهد، آن وقت وارد عمل خواهم شد و فتنه را علاج خواهم کرد؛ تا آن وقتى که ممکن است، صبر می کنم و با نصیحت رفتار می­ کنم.

یکى از خصوصیات امیرالمؤمنین در ممشاى سیاسى‏ اش این بود که با دشمنان خود و مخالفان خود با استدلال حرف می زد و استدلال می ­کرد. در نامه ‏هائى که حتّى به معاویه نوشته است - با اینکه دشمنى بین معاویه و امیرالمؤمنین شدید بود، در عین حال او نامه می نوشت، اهانت می­ کرد، حرف هاى خلاف می­ گفت - استدلال می کرد بر اینکه روش تو غلط است. با طلحه و زبیر که آمدند با امیرالمؤمنین بیعت کردند - اینها به عنوانى که می خواهیم عمره برویم، از مدینه خارج شدند، رفتند به طرف مکه. امیرالمؤمنین مراقب بود، از اول هم گفت که اینها قصدشان عمره نیست. رفتند و کارهائى کردند؛ حالا تفاصیلش زیاد است - حضرت اینجور می­ فرماید: «لقد نقمتما یسیرا و ارجأتما کثیرا»؛ شما یک چیز کوچک را وسیله و مایه‏ ى اختلاف قرار دادید، این همه نقاط مثبت را ندیده گرفتید؛ دم از دشمنى می­ زنید، دم از مخالفت می ­زنید. با اینها متواضعانه امیرالمؤمنین حرف می­زند، توضیح می­دهد؛ می­ گوید: من دنبال دشمن نمی­ گردم. این مدارا را دارد. اما آن وقتى که این مدارا اثر نکند، آن وقت جاى قاطعیت علوى است؛ آن جائى است که امیرالمؤمنین نشان می ­دهد که با کسانى مثل خوارج، آنجور رفتار می ­کند که خودش فرمود: «انا فقأت عین الفتنة»؛ چشم فتنه را من در آوردم. و کسى دیگر غیر از على نمی توانست - به گفته‏ ى خود آن بزرگوار در نهج ‏البلاغه - این کار را بکند'. (خطبه نماز جمعه تهران 20/ 6/ 88)

3- 'به نظر من یکی از چیزهائی که فتوحات گوناگون امام را ارزانی آن بزرگوار داشت، همین شجاعت او بود، که فتوحات علمی، فتوحات معنوی، فتوحات سیاسی، فتوحات اجتماعی، این مجذوب شدن دلها به آن بزرگوار را ـ که واقعاً چیز عجیبی بود ـ به وجود آورد. و شجاعت آن بزرگوار این بود که ملاحظه‌ی هیچ چیزی را نمی­کرد. بالاخره اهل فتنه مایلند که خشیت خودشان را، خوف از خودشان را در دل نخبگان و خواص، به جای خشیت از خدا بنشانند؛ یعنی مایلند که از آنها ترسیده بشود؛ «الّذین قال لهم النّاس إن النّاس قد جمعوا لکم فاخشوهم فزادهم ایمانا و قالوا حسبنا الله و نعم الوکیل». یعنی اینکه دائماً دارند به ما می­ گویند: آقا! «إن النّاس قد جمعوا لکم فاخشوهم»، جوابش همین است: «فقالوا حسبنا الله و نعم الوکیل». نتیجه‌اش هم این است: «فانقلبوا بنعمة من الله و فضل لم یمسسهم سوء». نتیجه‌ی این احساس، این درک، این حقیقت روحی و معنوی همین است که: «فانقلبوا بنعمة من الله و فضل لم یمسسهم سوء». بنابراین، بایستی این شجاعت را داشت و لازم شد.'

( بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری 2/ 7/ 88)

4- 'بعضی‌ها در فضای فتنه، این جمله‌ی «کن فی الفتنه کبن اللبون لا ظهر فیرکب و لا ذرع فیحلب» را بد می ­فهمند و خیال می ­کنند معنایش این است که وقتی فتنه شد و اوضاع مشتبه شد، بکش کنار! اصلاً در این جمله این نیست که: «بکش کنار». این معنایش این است که به هیچوجه فتنه‌گر نتواند از تو استفاده کند؛ از هیچ راه. «لا ظهر فیرکب و لا ذرع فیحلب»؛ نه بتواند سوار بشود، نه بتواند تو را بدوشد؛ مراقب باید بود.

در جنگ صفین ما از آن طرف عمار را داریم که جناب عمار یاسر دائم ـ آثار صفین را نگاه کنید ـ مشغول سخنرانی است؛ این طرف لشکر، آن طرف لشکر، با گروه‌های مختلف؛ چون آنجا واقعاً فتنه بود دیگر؛ دو گروه مسلمان در مقابل هم قرار گرفتند؛ فتنه‌ی عظیمی بود که عده‌ای مشتبه بودند. عمار دائم مشغول روشنگری بود؛ این طرف می­رفت، آن طرف می­ رفت، برای گروه‌های مختلف سخنرانی می­کرد ـ که اینها ضبط شده و همه در تاریخ هست ـ از آن طرف هم آن عده‌ای که «نفر من اصحاب عبد الله بن مسعود ...» هستند، در روایت دارد که آمدند خدمت حضرت و گفتند: «یا امیرالمؤمنین ـ یعنی قبول هم داشتند که امیرالمؤمنین است ـ انّا قد شککنا فی هذا القتال»؛ ما شک کردیم. ما را به مرزها بفرست که در این قتال داخل نباشیم! خوب، این کنار کشیدن، خودش همان ذرعی است که یحلب؛ همان ظهری است که یرکب! گاهی سکوت کردن، کنار کشیدن، حرف نزدن، خودش کمک به فتنه است. در فتنه همه بایستی روشنگری کنند؛ همه بایستی بصیرت داشته باشند. امیدواریم ان‌شاءالله خدای متعال ما را و شما را به آنچه می­ گوئیم، به آنچه نیت داریم، عامل کند؛ موفق کند.'  (بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری 2/ 7/ 88)

5-  یک ملتى که بصیرت دارد، مجموعه‌ى جوانان یک کشور وقتى بصیرت دارند، آگاهانه حرکت می­ کنند و قدم برمی­دارند، همه‌ى تیغ هاى دشمن در مقابل آنها کند می­شود. بصیرت این استبصیرت وقتى بود، غبارآلودگى فتنه نمی­ تواند آنها را گمراه کند، آنها را به اشتباه بیندازد. اگر بصیرت نبود، انسان ولو با نیت خوب، گاهى در راه بد قدم می­ گذارد. (بیانات در دیدار عمومی مردم چالوس و نوشهر 15/ 7/ 88)

6-'دیدید شما در اوائل همین حوادث بعد از انتخابات -این فتنه‌ى بعد از انتخابات- اولین کارى که شد، تردیدافکنى در کار مسئولین رسمى کشور بود؛ در کار شوراى نگهبان، در کار وزارت کشور.

این تردیدافکنى‌ها خیلى مضر است؛ دشمن این را می­خواهد. جوانان بسیجى باید ایمان را، بصیرت را، انگیزه را، رعایت موازین و معیارها را، اینها همه را با هم ملاحظه کنند'.(بیانات در دیدار جمع کثیری از بسیجیان کشور 4/ 9/ 88)

7- 'در دنیائى که اساس کار دشمنان حقیقت بر فتنه‌سازى است، اساس کار طرفداران حقیقت بایست بر این باشد که بصیرت را، راهنمائى را، هرچه می توانند، برجسته‌تر کنند و این شاخص ها را، این مایزها را، این معالم‌الطریق را بیشتر، واضح‌تر، روشن‌تر در مقابل چشم مردم قرار بدهند، که مردم بفهمند، تشخیص بدهند و گمراه نشوند.'( بیانات در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون 22/ 9/ 88)

8- 'مهمترین برهه‌اى و زمان و مکانى که تبلیغ، آنجا معنا می­دهد، جائى است که فتنه وجود داشته باشد. بیشترین زحمت در صدر اسلام و در زمان پیغمبر، زحمات مربوط به منافقین بود. بعد از پیغمبر، در زمان امیرالمؤمنین زحماتى بود که از درگیرى و چالش حکومت اسلامى با افرادى که مدعى اسلام بودند، به وجود مى‌آمد. بعد هم همین جور؛ در دوران ائمه (علیهم‌السّلام) هم همین جور؛ دوران غبارآلودگى فضا. والّا آن وقتى که جنگ بدر هست، کار، دشوار نیست؛ آن وقتى که در میدانهاى نبرد حاضر می­شوند، با دشمنانى که مشخص است این دشمن چه می­گوید، کار دشوار نیست. آن وقتى مسئله مشکل است که امیرالمؤمنین در مقابل کسانى واقع می شود که اینها مدعى اسلامند و معتقد به اسلام هم هستند؛ اینجور نبود که معتقد به اسلام هم نباشند، از اسلام برگشته باشند؛ نه، معتقدند به اسلام، راه را غلط می روند، هواهاى نفسانى کار دستشان می­دهد. این، مشکل­ترین وضع است که افراد را به شبهه مى‌اندازد؛'(بیانات در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون 22/ 9/ 88)

9- 'در سطح بین‌المللى، امروز دشمنان از همه‌ى ابزارها دارند استفاده می­کنند براى مشوب کردن اذهان عمومى آحاد بشر - ملتها - خواصشان و عوامشان؛ تا هر جا دستشان برسد. دارند براى این تلاش می­کنند. ادعاى قانون‌گرائى می­ کنند، ادعاى حقوق بشر می­ کنند، ادعاى طرفدارى از مظلوم می­کنند. خب، اینها حرف هاى قشنگى است، اینها حرف هاى جاذبه‌دارى است؛ اما حقیقت چیز دیگرى است. این رئیس جمهور آمریکا - همین چند روز قبل از این – می گوید: ما دنبال این هستیم که دولت هاى قانون‌شکن پاسخگو باشند. خب، کدام دولت قانون‌شکن است؟ کدام دولت قانون‌شکن‌تر از دولت آمریکاست؟ ...قانون‌شکن‌ترین دولت ها، امروز دولت آمریکاست. حقیقت قضیه این است؛ اما زبانى که به کار می­برند، آن چیزى است که گفتم: ما با قانون‌شکنى مخالفیم! دولتهاى قانون‌شکن باید پاسخگو باشند! ببینید، فتنه یعنى این. چه چیزى می­ تواند این توطئه‌ها را، این جریان گنداب فاسد را از مجموعه‌ى افکار عمومى عالم جمع بکند جز روشنگرى؛ و این ظلمات را بشکند. چه می ­تواند بشکند، جز چراغ و مشعل بیان حقیقت؟ ببینید چقدر وظیفه، سنگین است.'( دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون 22/ 9/ 88)

10- 'در زمینه‌هاى مسائل دینى هم همین جور است. یکى از کارهائى که امروز دسته اى فتنه‌انگیز در دنیا بجد دنبالش هستند، اختلافات مذهبى در بین مسلمانهاست. چون منطقه‌اى که مسلمانها در آن زندگى می ­کنند، منطقه‌ى حساسى است، منطقه‌ى پر فایده‌اى است، منطقه‌ى راهبردى است، منطقه‌ى نفت است و آنها به اینجا احتیاج دارند؛ اسلام هم مزاحم است. پس بایستى یک جورى مشکل اسلام را براى خودشان حل کنند. یکى از راه‌هاى خوبى که پیدا کرده‌اند، ایجاد اختلاف بین مسلمانهاست؛ وسیله‌ى اختلاف هم تعصبات مذهبى. چه چیزى می ­تواند در مقابل این، ایستادگى بکند؟ بصیرت، روشنگرى، تبلیغ صحیح، در دام دشمن نیفتادن. این، عرصه‌ى بین‌المللى است.'(بیانات در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون 22/ 9/ 88)

11-'از ابتلائات بزرگ انسانها این است؛ همه‌مان در معرض خطریم، باید مراقب باشیم. کار خطا را می ­کنیم، بعد براى اینکه در مقابل وجدانمان، در مقابل سؤال مردم، در مقابل چشم پرسشگران بتوانیم از کار خودمان دفاع کنیم، یک فلسفه‌اى برایش درست می­کنیم؛ یک استدلالى برایش می ­تراشیم!

خب، اینها ایجاد فتنه می ­کند؛ یعنى فضا را فضاى غبارآلود می­ کند. شعار طرفدارى از قانون می ­دهند، عمل صریحاً برخلاف قانون انجام می ­دهند. شعار طرفدارى از امام می­ دهند، بعد کارى می­ کنند که در عرصه‌ى طرفداران آنها، یک چنین گناه بزرگى انجام بگیرد؛ به امام اهانت بشود، به عکس امام اهانت بشود. این، کار کمى نیست؛ کار کوچکى نیست. دشمنان از این کار خیلى خوشحال شدند. فقط خوشحالى نیست، تحلیل هم می­کنند. بر اساس آن تحلیل، تصمیم می­ گیرند؛ بر اساس آن تصمیم، عمل می ­کنند؛ تشویق می­ شوند علیه مصالح ملى، علیه ملت ایران. اینجا آن چیزى که مشکل را ایجاد می ­کند، همان فریب، همان غبارآلودگى فضا و همان چیزى است که در بیان امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) هست: «و لکن یؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فیمزجان فهنالک یستولى الشّیطان على اولیائه»؛یک کلمه‌ى حق را با یک کلمه‌ى باطل مخلوط می­ کنند، حق بر اولیاء حق مشتبه می­شود. اینجاست که روشنگرى، شاخص معیّن کردن، مایز معیّن کردن، معنا پیدا می ­کند.' (بیانات در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون 22/ 9/ 88)

12- 'در شرائط فتنه، کار دشوارتر است؛ تشخیص دشوارتر است. البته خداى متعال حجت را همیشه تمام می ­کند؛ هیچ وقت نمی­ گذارد مردم از خداى متعال طلبکار باشند و بگویند تو حجت را براى ما تمام نکردى، راهنما نفرستادى، ما از این جهت گمراه شدیم. در قرآن مکرر این معنا ذکر شده است. دست اشاره ى الهى همه جا قابل دیدن است؛ منتها چشم باز می­ خواهد. اگر چشم را باز نکردیم، هلال شب اول ماه را هم نخواهیم دید؛ اما هلال هست. باید چشم باز کنیم، باید نگاه کنیم، دقت کنیم، از همه امکاناتمان استفاده کنیم تا این حقیقت را که خدا در مقابل ما قرار داده است، ببینیم' (بیانات در دیدار مردم قم 19/ 10/ 88)

13-'در شرائطى که دشمن با همه‌‌‌ى وجود، با همه‌‌‌‌ى امکانات خود درصدد طراحى یک فتنه است و می­ خواهد یک بازى خطرناکى را شروع کند، باید مراقبت کرد او را در آن بازى کمک نکرد. خیلى باید با احتیاط و تدبیر و در وقت خودش با قاطعیت وارد شد. دستگاه‌‌‌‌هاى مسئولى وجود دارند، قانون وجود دارد؛ بر طبق قانون، بدون هیچگونه تخطى از قانون، بایستى مرّ قانون به صورت قاطع انجام بگیرد؛ اما ورود افرادى که شأن قانونى و سمت قانونى و وظیفه ­ى قانونى و مسئولیت قانونى ندارند، قضایا را خراب می­ کند. خداى متعال به ما دستور داده است: «و لایجرمنّکم شنئان قوم على ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوى». بله، یک عده‌‌‌‌اى دشمنى می­ کنند، یک عده‌‌‌‌اى خباثت به خرج می­ دهند، یک عده­اى از خباثت‌‌‌کنندگان پشتیبانى می کنند - اینها هست - اما باید مراقب بود. اگر بدون دقت، بدون حزم، انسان وارد برخى از قضایا بشود، بى‌‌‌‌گناهانى که از آنها بیزار هم هستند، لگدمال می­ شوند؛ این نباید اتفاق بیفتد. من برحذر میدارم جوان هاى عزیز را، فرزندان عزیز انقلابى خودم را از اینکه یک حرکتى را خودسرانه انجام بدهند؛ نه، همه چیز بر روال قانون.' (بیانات در دیدار مردم قم 19/ 10/ 88)

14-'نکته‌ى دوم - که من مکرر در ماه‌هاى گذشته عرض کرده‌ام - این است که دشمنان ملت از شفاف بودن فضا ناراحتند؛ فضاى شفاف را برنمی ­تابند؛ فضاى غبارآلود را می­ خواهند. در فضاى غبارآلود است که می ­توانند به مقاصد خودشان نزدیک شوند و به حرکت ملت ایران ضربه بزنند. فضاى غبارآلود، همان فتنه است. فتنه معنایش این است که یک عده‌اى بیایند با ظاهر دوست و باطن دشمن وارد میدان شوند، فضا را غبارآلود کنند؛ در این فضاى غبارآلود، دشمن صریح بتواند چهره‌ى خودش را پنهان کند، وارد میدان شود و ضربه بزند. اینى که امیرالمؤمنین فرمود: «انّما بدء وقوع الفتن اهواء تتّبع و احکام تبتدع»، تا آنجائى که می فرماید: «فلو انّ الباطل خلص من مزاج الحقّ لم‌یخف على المرتادین»؛ اگر باطل، عریان و خالص بیاید، کسانى که دنبال شناختن حق هستند، امر برایشان مشتبه نمی شود؛ می­ فهمند این باطل است. «و لو انّ الحقّ خلص من مزج الباطل انقطع عنه السن المعاندین»؛ حق هم اگر چنانچه بدون پیرایه بیاید توى میدان، معاند دیگر نمی­ تواند حق را متهم کند به حق نبودن. بعد می ­فرماید: «و لیکن یؤخذ من هذا ضغث و من ذاک ضغث فیمزجان»؛ فتنه‌گر یک تکه حق، یک تکه باطل را می­ گیرد، اینها را با هم مخلوط می ­کند، در کنار هم می­ گذارد؛ «فحینئذ یشتبه الحقّ على اولیائه»؛ آن وقت کسانى که دنبال حقند، آنها هم برایشان امر مشتبه می­ شود. فتنه این است دیگر.' (بیانات در دیدار اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی 29/ 10/ 88)

15- 'وقتى در داخل محیط فتنه، کسانى با زبانشان صریحاً اسلام و شعارهاى نظام جمهورى اسلامى را نفى می­ کنند، با عملشان هم جمهوریت و یک انتخابات را زیر سؤال می­ برند، وقتى این پدیده در جامعه ظاهر شد، انتظار از خواص این است که مرزشان را مشخص کنند، موضعشان را مشخص کنند. دوپهلو حرف زدن، کمک کردن به غبارآلودگى فضاست؛ این کمک به رفع فتنه نیست، این کمک به شفاف‌سازى نیست. شفاف‌سازى، دشمن دشمن است؛ مانع دشمن است. غبارآلودگى، کمک دشمن است. این، خودش شد یک شاخص. این یک شاخص است: کى به شفاف‌سازى کمک می­ کند و کى به غبارآلودگى کمک می­ کند. همه این را در نظر بگیرند، این را معیار قرار بدهند.' (بیانات در دیدار اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی 29/ 10/ 88)

16- 'فتنه‌گر و دشمن همیشه هست؛ امروز یک دشمن است، فردا یک دشمن دیگر است، پس‌فردا یک کس دیگر است، یک جور دیگر است. یک ملت وقتى بیدار بود، آگاه بود، عازم بود، ایمان خودش را حفظ کرد، زنده بود، رویش داشت، با همه‌ى این معارضه‌ها با آسانى - که روزبه‌روز آسانتر هم خواهد شد - ایستادگى می­ کند، دست و پنجه نرم می­ کند، بر همه‌ى این معارضه‌ها هم فائق مى‌آید.' (بیانات در دیدار اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی 29/ 10/ 88) 

عبارت خود را درج و جهت جستجو "Enter" را بفشارید

تغییر اندازه فونت:

تغییر فاصله بین کلمات:

تغییر فاصله بین خطوط:

تغییر نوع موس:

تغییر نوع موس:

تغییر رنگ ها:

رنگ اصلی:

رنگ دوم:

رنگ سوم: