ٖ تنظیمات قالب
امروز : شنبه 03 آذر 1403
  • 1401/07/04 - 14:10

حماسه‌ای از جنس «۹ دی» در سوم مهر/ باز هم «مردم میدان» در میدان انقلاب اسلامی

«مردم میدان» دوباره به میدان دفاع از اعتقادات خود و آرمان‌های نظام مقدس جمهوری اسلامی آمدند و با رقم زدن حماسه‌ای دیگر از جنس حماسه ۹ دی، سیلی مجددی بر صورت عوامل فتنه‌گر نواختند.

140107032012160026154034.jpg

گرچه «سوم مهر» بود؛ اما انگار «۹دی» بود. هرچند خیابان انقلاب در حماسه ۹دی جمعیتی باورنکردنی را به خود دید؛ اما سوم مهر هم افراد زیادی آمده و جمعیت انقلابیون بی‌نظیر بود و دوباره غوغایی در شهر به پا شد؛ انگار ۹ دی تجربه‌ای گران‌بها برای مقابله با فتنه‌ها شده است؛ اگر آن‌روز مردم انقلابی پس از هشت ماه بساط فتنه را در خیابان انقلاب برچیدند؛ پس از آن دیگر هر فتنه‌ای که اتفاق افتاد؛ کار به یک هفته هم نرسید که مردم با الگوگیری از حماسه ۹ دی، به خیابان آمدند و بساط فتنه و فتنه‌گران را برچیدند.

فتنه‌ای که این‌بار اتفاق افتاد، به بهانه انتخابات نبود؛ بلکه دشمن موضوع دیگری را دستاویز کرده بود تا اصل نظام را دوباره نشانه رود؛ این را فتنه‌گران خودشان در شعارهایی که سر می‌دهند می‌گویند؛ یک‌روز می‌گویند «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» و یک‌روز دیگر هم می‌گویند «مهسا امینی بهانه است، اصل نظام نشانه است»؛ بنابراین دور از انتظار نیست که در اغتشاشات عده‌ای با آلات قتاله به میدان بیایند و به مراکز نظامی و امنیتی حمله کرده و به اموال عمومی آسیب وارد کنند و همچنین با آتش زدن مسجد، پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران و اهانت به پرچم‌ها و نمادهای مذهبی و تصاویر شهدا، نه تنها خیابان‌ها را به میدان جنگ با نظام جمهوری اسلامی؛ بلکه در حقیقت به میدان جنگ با خدا تبدیل کنند. حال این‌که ممکن است سران آن‌ها، این افراد را «مردم خداجوی» هم بنامند!

فتنه‌ای که این‌بار اتفاق افتاد، با رمز «مهسا امینی» بود؛ این را هم خود فتنه‌گران اعتراف کرده‌اند و به بهانه فوت این دختر جوان، اصل نظام را نشانه گرفتند؛ بنابراین دوباره «مردم میدان» به میدان دفاع از اعتقادات خود و آرمان‌های نظام مقدس جمهوری اسلامی آمدند و با رقم زدن حماسه‌ای دیگر از جنس حماسه ۹ دی، سیلی مجددی بر صورت فتنه‌گران و حامیان بیگانه آن‌ها نواختند.

«مردم میدان» این‌روزها در اقصی‌نقاط میهن اسلامی علیه فتنه و فتنه‌گران به پا خاسته‌اند؛ بنابراین مردم تهران هم همراه با دیگر مردم، همزمان با سالروز رحلت پیامبر اسلام (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع)، به صف‌آرایی با فتنه و فتنه‌گران پرداخته و به میدان انقلاب اسلامی و مسیرهای منتهی به آن، رنگ و بویی حماسی بخشیدند.

قرار بود تجمع «امت رسول‌الله (ص)» از ساعت ۱۶ آغاز شود؛ اما غیرت «امت رسول‌الله (ص)» اجازه نداد که ساعت به ۱۶ برسد و سیل جمعیت زودتر از ساعت موعد، همراه با شعار‌های «مرگ‌بر آمریکا»، «مرگ‌بر انگلیس»، «مرگ‌بر فتنه‌گر» و... در خیابان انقلاب اسلامی و دیگر خیابان‌هایی که به میدان انقلاب اسلامی منتهی می‌شوند، به راه افتاد.

مردمی که برای دفاع از ارزش‌های دینی و آرمان‌های انقلاب اسلامی، به سمت میدان انقلاب اسلامی حرکت می‌کردند، هرکدام نشانه‌ای ارزشمند را حمل می‌کردند؛ از پرچم سه‌رنگ جمهوری اسلامی ایران که در اغتشاشات اخیر توسط فتنه‌گران مورد تعرض قرار گرفت، تا پرچم‌های مزین به نام مبارک ائمه (ع) و تصاویر شهدا و دست‌نوشته‌هایی که هرکدام بیان‌گر پیامی به فتنه‌گران و اربابان بیگانه آن‌ها بود.

جمعیت مردم به سمت میدان انقلاب اسلامی در حرکت بود که من نیز از حوالی چهارراه ولی‌عصر (عج) به میان سیل پرخروش آن‌ها پیوستم و ساعاتی را همراه با «امت رسول‌الله (ص)» همراه شدم. از همان ابتدا که وارد جمعیت شدم، «مرگ‌بر فتنه‌گر» شعار قالب مردم بود؛ اما در این میان، شعار دیگری خودنمایی می‌کرد و نشان از حمایت ملت از حافظان نظم و امنیت کشور داشت؛ چراکه در این فتنه، مأموران انتظامی بیشتر مورد هجمه قرار گرفتند و مظلوم واقع شدند؛ البته در این چندروزه شهید و مجروح هم کم ندادند؛ البته که این موضوع دیگر برای آن‌ها تکراری شده است.

همان‌طور که با مردم همراه شده بودم، شعار «نیروی انتظامی تشکر، تشکر» از سوی جمعیت سر داده می‌شد؛ البته تقدیر از مجاهدت‌های مأموران انتظامی خصوصاً به‌دلیل «برخورد قاطع» آن‌ها در چند روز گذشته با فتنه‌گران، به شعار ختم نمی‌شد؛ بلکه مردم با اهدای گل به مأموران، از آن‌ها تجلیل می‌کردند.

مرد و زن، پیر و جوان، همه‌جور افراد در میان جمعیت به چشم می‌خورد و مردم به‌همراه خانواده یا در قالب دسته‌های هیئت‌های مذهبی پا به میدان انزجار از فتنه‌گران گذاشته بودند. در این میان از بلندگو اعلام کردند که قرار است یکی از شهدای مدافع امنیت که به‌دست اغتشاشگران به شهادت رسیده است را تا دقایقی دیگر در میان مردم تشییع کنند؛ بنابراین دقایقی را در همان چهارراه ولی‌عصر (عج) منتظر ماندم تا شهید را بیاورند.

 

آمبولانس حامل پیکر مطهر شهید که رسید، در آن را باز کردند و برخی افراد اشک از چشمان‌شان جاری شد؛ به‌نظر می‌رسید که از خانواده یا بستگان این شهید والامقام باشند. وقتی تابوت او را به‌روی دست گرفتند، روی تابوت نامش را نوشته بود؛ «حسین تقی‌پور». می‌گفتند در محله «تهرانپارس» به شهادت رسیده است. چند قدمی را با تابوت شهید طی کردم و سپس تصمیم گرفتم تا کمی از جلوه‌های حماسه‌آفرینی مردم، با تلفن همراه خود عکاسی کنم.

دست‌نوشته‌هایی که مردم با خود حمل می‌کردند، سخنان در سینه مانده آن‌ها را حکایت می‌کرد و همچنین پرچم سه‌رنگ جمهوری اسلامی ایران نیز در دستان تعداد زیادی از مردم وجود داشت. در این میان مرد جوانی پرچم ایران را روی دوش خود انداخته بود و عکس رهبر معظم انقلاب اسلامی را نیز در دست گرفته بود. با او همکلام شدم و سر صحبت را باز کردم و از ماجرای اهانت به پرچم ایران در اغتشاشات گفتم و وی نیز در پاسخ گفت: «فتنه‌گران هرچه آشوب کنند و پیرو آمریکا، اسرائیل، آل‌سعود و خائنان باشند، نمی‌توانند به جمهوری اسلامی ضربه بزنند؛ چراکه صاحب اصلی این نظام، آقا امام زمان (عج) است و خود ایشان و رهبر معظم انقلاب اسلامی به‌عنوان نایب بر حق او، حافظ نظام جمهوری اسلامی هستند».

مسیر را همراه با مردم ادامه دادم که خودروی حامل تابلوی بزرگی، نظرم را به خود جلب کرد، تابلویی که روی آن به نقل از رهبر معظم انقلاب اسلامی نوشته شده بود: «امروز دنیا محتاج قرآن است؛ چه قبول کند و اعتراف کند و چه اعتراف نکند»، پیش خودم می‌گویم که این جمله آب پاکی را ریخته روی دست فتنه‌گرانی که حرمت قرآن کریم را شکستند.

باز هم همراه با مردم حرکت کردم؛ موضوع دیگری که در میان دست‌نوشته‌های مردم نظر من را به خود جلب کرد، گله‌مندی آن‌ها از سلبریتی‌ها بود؛ البته این گله‌مندی به دست‌نوشته منتهی نمی‌شد؛ بلکه در میان شعارهای مردم نیز نمود پیدا کرده بود و خیلی‌ها شعار «مرگ‌بر سلبریتی خائن» سر می‌دادند.

جوانی در میان جمعیت دست‌نوشته‌ای در دست داشت؛ حرف دل او، حرف دل خیلی از کسانی بود که به خیابان آمده بودند؛ «سلبریتی حیا کن، فتنه‌گری را رها کن!». از او خواستم تا دست‌نوشته خود را بالا بگیرد تا از آن عکاسی کنم و وی نیز قبول کرد. سپس درباره دست‌نوشته‌اش از وی سوال کردم و او پاسخ داد: «می‌خواهم به سلبریتی‌هایی که فرار کردند و به خارج از کشور رفتند و مملکت را به آشوب کشیدند، بگویم که دست از فتنه‌گری خود بردارید! شما پشت این مردم نیستید. ما با اعتراض مخالف نیستیم؛ اما اگر شما بخواهید به بهانه اعتراض کشور را به آشوب بکشید و بخواهید باعث شوید تا کسانی که دست آن‌ها به خون جوانان این مرز و بوم آلوده است، به این کشور مسلط شوند، قطعاً ما نمی‌گذاریم تا این اتفاق بیفتند».

صحبت‌های این جوان که به پایان رسید، از او خداحافظ کرده و مسیر خود را به سمت میدان انقلاب اسلامی پیش گرفتم، تقریباً در نزدیکی‌های دانشگاه تهران بودم که دست‌نوشته‌ای دیگر علیه سلبریتی فوتبالیست معروف را دیدم؛ «وطن خودت را به چی فروختی؟ به ویزای کانادا؟!!!». می‌خواستم از فردی که دست‌نوشته را در دست داشت، درباره این جمله سوال کنم که دختر کوچک او پاسخ من را داد و از این سلبریتی به‌عنوان «خائن» نام برد.

«قانون‌مداری» موضوع دیگری بود که مردم در میان همه حرف‌هایی که داشتند، بر روی آن تأکید می‌کردند. ضرورتی که همواره باید فصل‌الخطاب همه جامعه اعم از مسئولان و مردم باشد. در این‌باره نیز با مرد جوانی گفت‌وگو کردم؛ او دست‌نوشته‌ای در دست داشت که روی آن نوشته شده بود: «قانون فصل‌الخطابه، این حرف انقلابه». او درباره ضرورت قانون‌مداری در جامعه گفت: «اگر قرار باشد جامعه به سعادت برسد، به قانون احتیاج دارد و اگر این قانون وجود داشته باشد و به آن عمل نشود، باز هم هیچ فرقی با بی‌قانونی نمی‌کند. طبیعتاً هر انسان عاقلی می‌داند که این روش اعتراض یعنی اغتشاش کردن و آسیب رساندن به مردم، عقلانی نیست و بعد از چند روز، با حضور مردم در میدان متوقف می‌شود».

صحبت‌های این مرد جوان که تمام شد، تقریباً به سر در اصلی دانشگاه تهران رسیده بودم، همان‌جایی که خاطرات زیادی از حوادث گوناگون انقلاب اسلامی را به خاطر دارد. خورشید داشت کم‌کم غروب می‌کرد و صدای سرود معروف «سلام فرمانده» به گوش می‌رسید و اکثر مردم که از آن‌جا عبور می‌کردند، خصوصاً دهه نودی‌ها، نیز زیر لب و برخی هم با صدای بلند «سلام فرمانده» را می‌خواندند. در این میان برخی مردم به دور پرچمی بزرگ و سبز با عبارت «یا امام حسن مجتبی (ع)» جمع شده و مرد جوانی نیز با قدرت این پرچم را می‌چرخاند و حال و هوای امام حسنی را در سالروز شهادت این امام مظلوم در راهپیمایی امت رسول الله حاکم کرده بود؛ کمی جلو‌تر هم دقیقاً مقابل سر در اصلی دانشگاه تهران نیز حال و هوای امام حسینی (ع) حاکم شده بود؛ از آن‌جایی که عده‌ای پرچم سرخ «یاحسین (ع)» را در دست گرفته بوده و مردم بر آن بوسه می‌زدند. نزدیک که شدم، از صاحبان پرچم شنیدم که می‌گویند این پرچم متبرک حرم حضرت اباعبدالله‌الحسین (ع) است؛ بنابراین من نیز صورت خود را متبرک کرده و مسیر خود را در پیش گرفتم.

تصاویر شهدا همیشه در تجمعات و راهپیمایی‌ها، همراه مردم است؛ خصوصاً تصاویر سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی؛ اما این‌بار در این زمینه سبک جدیدی را دیدم؛ در حوالی خیابان ۱۶ آذر تصاویر شهدا را روی درخت آویخته بودند، از شهدای دفاع مقدس گرفته تا شهدای مدافع حرم و مدافع امنیت. آن‌قدر تصاویر شهدا را با سلیقه چیده بودند که مردم ترجیح می‌دادند تا با آن‌ها عکس یادگاری بگیرند.

«جمهوری اسلامی حرم است»؛ جمله‌ای از وصیت‌نامه و مکتب سردار دل‌هاست که اهمیت دفاع جمهوری اسلامی ایران و آرمان‌های آن را بیان می‌کند. این جمله را در دست یکی از راهپیمایی‌کنندگان دیدم، مردی سن‌وسال دار بود که دل او از اقدامات بی‌شرمانه فتنه‌گران خون بود؛ چراکه وقتی با او همکلام شدم، گفت: ما در مملکت اسلامی زندگی می‌کنیم و اجازه نخواهیم داد چادر از روی سر زن‌ها بکشند و کسانی که چنین کارهایی را می‌کنند، یک‌مشت اوباش هستند.

خورشید دیگر غروب کرده بود و کم‌کم می‌خواستند اذان مغرب را بگویند که به میعادگاه تجمع‌کنندگان یعنی میدان انقلاب اسلامی رسیدم. در میدان انقلاب اسلامی، جمعیت زیادی از «مردم میدان» ایستاده بودند و مدیحه‌سرایی کربلایی «حسین طاهری»، خصوصاً آن مداحی معروف «ای لشکر صاحب زمان...» شور و خروش خاصی را در میان مردم حاکم کرده بود؛ این را می‌شد از مشت‌های گره کرده، پرچم‌های برافراشته و همراهی مردم با مداح فهمید.

میان این شور و اشتیاق، خانمی را دیدم که دست‌نوشته‌ای مهم در دست داشت که روی آن نوشته بود: «امروز در فضای مجازی هزاران توپخانه در حال شلیک به ملت ایران است، حواستان باشد...» این جمله، یکی از فرامین مهم رهبر معظم انقلاب اسلامی است که اگر بیشتر به آن توجه می‌شد، امروز کمتر شاهد تحریک افکار عمومی توسط دشمن بودیم و آتش فتنه کمتر شعله‌ور می‌شد و بدون‌شک اعتراض و تجمعی شکل نمی‌گرفت که دشمن بخواهد از آن سوءاستفاده کند.

هنگام اذان مغرب که رسید، حاج سعید حدادیان دعا کرد و مراسم رسمی در میدان انقلاب اسلامی پس از خواندن بیانیه، سخنرانی حجت‌الاسلام «حاج‌علی‌اکبری» و مداحی به پایان رسید و تجمع «سوم مهر» سال ۱۴۰۱ هم در تاریخ حماسه‌های مردم انقلابی ایران ثبت و ضبط شد؛ اما همان‌گونه که این اولین‌بار نبود که «مردم میدان» به میدان نابودی فتنه و فتنه‌گران آمدند، آخرین‌بار هم نخواهد بود که دشمنان در این مملکت فتنه می‌کنند و باز هم قطعاً آخرین‌بار نخواهد بود که مردم برای نابودی فتنه و فتنه‌گران شمشیر به کمر بسته و به میدان رویارویی حق و باطل می‌آیند؛ بنابراین موضوعی که در این میان اهمیت دارد، بصیرت است؛ یعنی این‌که برای فتنه‌های بعدی خود را آماده کنیم و سپس با «جهاد تبیین» بر بصیرت جامعه نیز بیفزاییم.

انتهای پیام/ منبع: دفاع مقدس

تصاویر

عبارت خود را درج و جهت جستجو "Enter" را بفشارید

تغییر اندازه فونت:

تغییر فاصله بین کلمات:

تغییر فاصله بین خطوط:

تغییر نوع موس:

تغییر نوع موس:

تغییر رنگ ها:

رنگ اصلی:

رنگ دوم:

رنگ سوم: