جانشینی امیرالمؤمنین دستور الهی است
حضرت آقا میفرمایند: مسأله «غدیر» یک مسأله تاریخی صرف نیست؛ نشانهای از جامعیت اسلام است. اگر نبیمکرم، برای بعد از این ۱۰سال(حکومت اسلامی)، فکری نکرده بود و نقشهای در اختیار امت نگذاشته بود، این کار ناتمام بود.
واقعه غدیر، یک برگ مهم در تاریخ اسلام است که خداوند آن را اکمال دین و اتمام نعت خود بر بندگان میداند. اما به راستی کامل شدن دین در غدیر به چه معناست؟ آنچه در ادامه میخوانید پاسخ فقیه مکتب آلالله آقا سیدعلی خامنهای؛ به این سؤال است.
علی محل اجتماع تمام خصایص کمال انسانی است
برادران و خواهران عزیز! مسأله غدیر از چند جهت قابل توجه و اهتمام است. نباید تصور کرد که عید غدیر یک عیدی مثل بقیه اعیاد است. اگرچه جنبه نمادین و معنا و مضمون در همه اعیاد اسلامی هست، ولی نه به اندازهای که در عید غدیر این معنا وجود دارد. یک بعد دیگر قضیه، توجه به ارزش معنوی آن شخصیتی است که در این حادثه، پیغمبر او را معین کرد و منصوب کرد؛ یعنی امیرالمؤمنین (علیهالصّلاة و السّلام). برای گزینش نسبت به یک چنین منصبی، اگر همه عوامل را که در کمال یک انسان دخالت دارند، بشر معمولی بخواهد محاسبه کند، یقیناً نمیتواند به همه آنها دست پیدا کند. این یک محاسبه الهی و فوق بشری لازم دارد. با یک چنین محاسبهای، نبیّ مکرم اسلام امیرالمؤمنین را متناسب با این موقعیت و این مقام دانسته است.
سرچشمه حکومت اسلامی به دست علی باید باشد
خوب، اسلام تا ابدالدهر حکومت خواهد داشت؛ انواع و اقسام آدمهایی که صلاحیتهایی در سطوح مختلف دارند، به حکومت خواهند رسید. این، قابل پیشبینی بوده از اول اسلام. آن کسی که سرچشمه را باید به او سپرد تا طول تاریخ اسلام از این سرچشمه سیراب شود، او باید کسی باشد در تراز امیرالمؤمنین علیبنابیطالب (علیهالسّلام)؛ او نمیتواند یک انسانی معمولی باشد. سرچشمه در اختیار اوست؛ لذاست همه ائمه ما (علیهمالسّلام) که خودشان هم صاحب همین منصب بودند - اگر چه فرصت حکومت به آنها داده نشد - همه به امیرالمؤمنین با چشم عظمت نگاه میکردند.
ائمه (علیهمالسّلام) همه، علیبنابیطالب را مثل یک خورشیدی در آسمان امامت میدیدند که بقیه ائمه مثل ستارگان آن آسمانند. امیرالمؤمنین افضل از آنها بود، کما اینکه درباره امام حسن و امام حسین (علیهماالسّلام) با آن مقاماتی که آن دو بزرگوار دارند، پیغمبر میفرماید: «و ابوهما افضل منهما؛ پدرشان از امام حسن و امام حسین بالاتر است، بافضیلتتر است.» این است مقام امیرالمؤمنین. بنابراین همه صفات کمالی که ما برای برگزیدگان خدا قائلیم، این در امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) باید وجود میداشت تا پیغمبر به امر پروردگار او را منصوب کند به این مقام. این هم بعد دوم است که نگاه به فضیلت امیرالمؤمنین (علیهالصّلاة و السّلام) است. (۱۳۸۶/۱۰/۰۸)
واقعه غدیر جامعیت اسلام را نشان داد
مسأله «غدیر» یک مسأله تاریخی صرف نیست؛ نشانهای از جامعیت اسلام است. اگر نبیمکرم - که در طول ۱۰ سال، یک جامعه بدوی آلوده به تعصبات و خرافات را با آن مجاهدتهای عظیمی که آن بزرگوار انجام داد و به کمک اصحاب باوفایش به یک جامعه مترقی اسلامی تبدیل کرد- برای بعد از این ۱۰سال، فکری نکرده بود و نقشهای در اختیار امت نگذاشته بود، این کار ناتمام بود.
رسوبات تعصبات جاهلی به قدری عمیق بود که شاید برای زدودن آنها سالهای بسیار طولانی نیاز بود. ظواهر، خوب بود؛ ایمان مردم، ایمان خوبی بود؛ البته همه در یک سطح نبودند؛ بعضی در زمان وفات پیغمبر اکرم یک سال بود، شش ماه بود، دو سال بود که اسلام آورده بودند؛ آن هم هیمنه قدرت نظامی پیغمبر همراه با جاذبههای اسلام، اینها را به اسلام کشانده بود. همه که جزو آن مسلمانان عمیق دوران اول نبودند. برای پاک کردن رسوبات جاهلی از اعماق این جامعه و مستقیم نگه داشتن خط هدایت اسلامی بعد از ۱۰ سال زمان پیغمبر، یک تدبیری لازم بود.
اگر این تدبیر انجام نمیشد، کار ناتمام بود. این که در آیه مبارکه سوره مائده میفرماید: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی»، تصریح به همین معناست که این نعمت - نعمت اسلام، نعمت هدایت، نعمت نشان دادن صراط مستقیم به جامعه بشریت - آن وقتی تمام و کامل میشد که نقشه راه برای بعد از پیغمبر هم معین باشد؛ این یک امر طبیعی است.
جانشینی امیرالمؤمنین دستور الهی است
این کار را پیغمبر در غدیر انجام دادند؛ امیرالمؤمنین را که از لحاظ شخصیت - چه شخصیت ایمانی، چه شخصیت اخلاقی، چه شخصیت انقلابی و نظامی، چه شخصیت رفتاری با قشرهای مختلف افراد - یک فرد ممتاز و منحصر بهفردی بود، منصوب کردند و مردم را به تبعیت از او موظف کردند. این هم فکر پیغمبر نبود، این هدایت الهی بود، دستور الهی بود، نصب الهی بود؛ مثل بقیه سخنان و هدایتهای نبی مکرم که همه، الهام الهی بود.
این دستور صریح پروردگار به پیغمبر اکرم بود. پیغمبر اکرم هم این دستور را عمل کردند. مسأله غدیر این است؛ یعنی نشاندهنده جامعیت اسلام و نگاه به آینده و آن چیزی که در هدایت و زعامت امت اسلامی شرط است. آن چیست؟ همان چیزهایی که شخصیت امیرالمؤمنین، مظهر آنهاست: یعنی «تقوا»، «تدین»، «پایبندی مطلق به دین»، «ملاحظه غیر خدا و غیر راه حق را نکردن»، «بیپروا در راه خدا حرکت کردن»، «برخورداری از علم»، «برخورداری از عقل و تدبیر»، «برخورداری از قدرت عزم و اراده»؛ این یک عمل واقعی و در عین حال نمادین است. امیرالمؤمنین را با همین خصوصیات نصب کردند، در عین حال این نماد زعامت امت اسلامی در طول عمر اسلام - هر چه که بشود - همین عمل است؛ یعنی نماد زعامت و رهبری اسلامی در طول زمان همین است، همان چیزی که در انتخاب الهی امیرالمؤمنین تحقق پیدا کرد. غدیر، یک چنین حقیقتی است.(۱۳۸۵/۱۰/۱۸)
انتهای پیام/