انتخابات در آموزههای دینی و قرآنی
انسان با هر انتخابی در حقیقت خود را میسازد و تکلیف و مسئولیت خود را در قبال خود و خدا انجام میدهد؛ خداوند انسان را با اراده و اختیار آفریده است تا بتواند بهعنوان خلیفه خدا در هستی به کمال برسد.

حجتالاسلام «عیسی رضایی»؛ یکی از بزرگترین و نمایانترین آثار انتخاب را میبایستی در تغییر سرنوشت فردی و جمعی پیدا کرد. به این معنا که هرکسی دست به انتخابی میزند، سرنوشت خویش را تغییر میدهد. ما در زندگی فردی و اجتماعی خود انتخابهای زیادی داریم؛ هر یک از این انتخابها اگر براساس معیار و ملاک منطقی و عقلی باشد و بهرهمندی لازم را زندگی خواهیم داشت.
از آنجایی که انتخابی چون انتخابات سرنوشتساز اجتماعی و گزینش رهبران اجتماعی و مدیران سیاسی از جایگاه مهمتر و حساستری برخوردار است، میتوان گفت که تغییرات در سرنوشت فردی و اجتماعی و یا شخصی و جمعی بهشدت سنگینتر و آشکارتر خواهند بود؛ چراکه هر انتخابی از این دست، میتواند نهتنها فرد را، بلکه جامعه را بهسوی کمال و یا سقوط رهنمون سازد و تبعات و آثار آن بر نسلها باقی و برقرار خواهد ماند؛ بنابراین از آن به انتخابات سرنوشتساز برای خود و امت، بلکه نسلهایی از امت یاد میکنند.
انتخابات از دیدگاه قرآن
۱. توان و قدرت انسان در تغییر سرنوشت
خداوند در آیه ۱۱ سوره «رعد»، به توانایی انسان برای تغییر سرنوشت و دگرگونسازی آن به سوی بد و خوب اشاره میکند. «انّاللّه لا یغیّر ما بقوم حتّی یغیّروا ما بانفسهم...» «خداوند سرنوشت هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد، تا زمانی که آن قوم آنچه را در خودشان است، تغییر دهند.»
در روایتی از امام صادق (ع) آمده است: «خداوند پیامبری از پیامبرانش را بهسوی قومی برانگیخت به او وحی کرد که به قومت بگو: این مطلب بدون استثناست که اهل هر آبادی و هر مردمی که بهخاطر اطاعت من در خوشی و خرمی هستند، اگر از آنچه من میپسندم، برگردند، من نیز آنها را از حالی که دوست دارند، به حالی که دوست ندارند، برمیگردانم و اهل هر آبادی و هر خانوادهای که بهخاطر سرکشی از فرامین من گرفتار هستند، اگر از آنچه من نمیپسندم، به آنچه میپسندم برگردند، من نیز آنها را از حالی که نمیپسندند، به حالی که دوست دارند، بر میگردانم.» (المیزان، ج۹، ص۱۱۲)
همچنین از این روایت استفاده میشود: «بین تحولات نفسانی انسان و حوادث روز ارتباط مستقیم برقرار است؛ بهطوری که انسانها با تغییر اوضاع و احوال درونی خود، سبب تحول حوادث بیرونی میشوند». (تفسیر موضوعی، ج ۱۲، ص ۱۹۳)
۲. تأثیر سوء اختیار و انتخاب بر بدفرجامی در دنیا و آخرت
آیات ۱۱۷، ۱۶۵ و ۱۸۲ سوره «آل عمران» و ۱۰۶و ۱۰۷ سوره «انعام»، بدفرجامی انسانها در دنیا و آخرت را ناشی از سوءاختیار و انتخاب آنها میشمارند، و کسانی را که خداوند را مسئول مشکلات و گرفتاریها میشمارند، سرزنش میکنند که خود را سرزنش کنند که با سوءاختیار خود، اینگونه سرنوشت بدفرجام برای خود و نسلهای آینده رقم زدهاند.
در حقیقت گمراهی و انحراف خود و جامعه و بلکه نسلهای آینده و خوشبختی و بدبختی همگانی در اینگونه انتخابها رقم میخورند و آیات بسیاری این معنا را به شکل گزارشهایی از اقوام گذشته و نیز نمونههای عینی تبیین کردهاند.
در آیات ۱۰۸ سوره «آل عمران»، ۲۱ و ۲۲ سوره «ابراهیم» و مانند آن، به گزارش عینی اقوام منحرف و گمراه گذشته پرداخته شده که گمراهی و انحراف انسان برخاسته از سوء اختیار و انتخاب او است.
۳. ولایت عام
آیات ۱۱۴ سوره «بقره»، ۲۸ سوره «توبه»، ۵۵ سوره «مائده» و ۶ سوره «احزاب»، بیانگر این مطلب هستند که خداوند ولایت کلیه و مطلقه خود را به پیامبر (ص) و معصومان (ع) واگذار کرده و همچنین بخشی از ولایت را به شکل عام در اختیار همه انسانها قرار داده است تا به این وسیله در تغییر سرنوشت خود و دیگران دخالت کند.
۴. ریشه سیاسی و اجتماعی انتخابات
ریشه سیاسی و اجتماعی انتخابات را میبایست در آیات ۲۸ سوره «آل عمران»، ۸۹ و ۱۳۹و ۱۴۴ سوره «نساء» و مانند آن جست؛ زیرا مومنان دارای حق ولایت بر یکدیگرند و این ولایت است که زمینه را برای انتخابات سیاسی اولیای امور بهویژه در حوزههای سیاسی و اجتماعی فراهم آورده است.
۵. بیعت، حق و تکلیف الهی
از آنجایی که جامعه اسلامی به هدف ایجاد امتی خدایی تشکیل میشود، لازم است تا نقشهای هر شهروند از شهروندان امت اسلامی براساس اهداف متعالی آن تعیین شوند. خدایی و ربانی شدن امت، نیازمند دانشهای خاص و تواناییهای ویژهای است.
از نظر آموزههای وحیانی، جامعه اسلامی، جامعهای با خصوصیات و ویژگیهای خاصی است؛ زیرا اهداف آن با اهداف جوامع معمولی انسانی متفاوت است؛ اگر در جوامع مادی و دنیوی، سعادت دارای معیارهای خاص است و مسئولان آن نیز با معیارهای آن انتخاب شوند، در جامعه اسلامی و ایمانی معیارهای دیگری برای انتخاب مسئولان مطرح است؛ از این رو خداوند در آیه ۲۴۷ سوره «بقره»، به نقد دیدگاه یهودیان در انتخاب رهبران میپردازد و قدرت و ثروت را از ملاکهای انتخاب نمیداند.
در انتخاب رهبری امت اسلام، شایستهسالاری بر اساس معیارهای تعیین میشود که با معیارهای جوامع دیگر متفاوت است. اینجاست که عناصری مانند عصمت، تقوا و علم خاص بهعنوان معیارهای شایستهسالاری برای نقشهای اجتماعی از جمله رهبری و کارگزاری مطرح میشود. در آیات و روایات بسیاری، رأس معیارهای شایستهسالاری «عصمت» بیان شده است. از آنجایی که آگاهی از عصمت انسانها سخت و دشوار است، انتخاب رهبری کلان بهشکل انتصاب خواهد بود؛ از این رو امامت بهعنوان یکی از مناسب الهی مطرح میشود و انتخاب و انتصاب اولوالأمر به عهده خدا گذاشته میشود که از طریق وحی، اعلام و ابلاغ و نصب میشود. آیات ۵۹ سوره «نساء» و همچنین ۳ و ۶۷ سوره «مائده» به این معنا اشاره دارند.
در انتخاب سایر کارگزاران اصلی جامعه نیز معیارها و ملاکها غیر از معیارهایی وجود دارند که در جوامع دیگر انسانی مطرح میشوند؛ از این رو انتخاب جانشینان امامان (ع) بهعنوان ولایت فقیهان شرایط سختی مطرح، که در هر انسانی کمتر یافت میشود.
در روایت معتبر آمده است: «من کان من العلما، صائناً لنفسه، حافظ لدینه، مخالفا لهواه، مطیعا لامر مولاه فللعوام انیقلده»
آندسته از عالمانی که خویشتن دارند، دین خود را سخت نگه دارند؛ با هواها و تمایلات خود در ستیزند و به فرمان مولای خود سر مینهند و از او پیروی میکنند، باید از آنان اطاعت پیروی کنند. (بحارالانوار، ج۲، ص ۸۸، باب۱۴)
خداوند به حکم ولایت خود، کسانی را که شایسته رهبری جامعه اسلامی جهت هدایت امت بهسوی خدایی و ربانی شدن هستند، معرفی میکند و برای مردم وظیفه و تکلیف است تا آن را پذیرفته و با او بیعت کنند و تحتفرمان او قرار گیرند. بیعت در حقیقت پیمان و میثاق با رهبری منصوب از سوی خداوند جهت اطاعت و فرمانبرداری است. (مجمع البیان، ج۲-۱ ص ۶۲۴)
بیعت حقیقی از سوی خدا و منصوبان او و تکلیفی بر مردم است. انسانها همانگونه که میتوانند کفر و ایمان را برگزیند میتوانند ولایت را بپذیرند و یا آن را انکار کنند؛ ولی میبایست تبعات این انتخاب خود را در دنیا و آخرت بپذیرند و مانند ابلیس آماده لعن و نفرین و رجم الهی باشند. همانگونه که ابلیس معیارهای الهی را در انتخاب خلیفه نپذیرفت و عصیان کرد. ابلیسیان و شیاطین انسی نیز خلافت ولی الله را نمیپذیرند و اینگونه از دایره ایمان به دایره کفر وارد میشوند.
۶. قرآن و نقش و جایگاه انتخاب
انسان تنها موجودی است که از اراده و اختیار کامل برخوردار است و حتی دیگر موجوداتی که اهل تکلیف و دارای اراده و اختیار هستند نیز در این حد از کمال اختیار و اراده و در نهایت انتخاب برخوردار نیستند. حضور در انتخابات بهمعنای انتخاب سرنوشت جمعی و گذراندن مسئولیتهای سیاسی و اجتماعی فرهنگی و اقتصادی کلان در اختیار شخص یا اشخاصی است و این یعنی واگذاری سرنوشت خود به دیگری؛ بنابراین هر انتخابی میتواند تأثیرات شگرف و بزرگی در زندگی فردی و اجتماعی و نیز مادی و معنوی و همچنین دنیوی و اخروی به جا گذارد.
۷. انتخابات حق و تکلیف
از آنجایی که در تحلیل قرآنی و اسلامی حق و تکلیف ناظر به یکدیگر است و هر جایی حقی ثابت شده تکلیف و مسئولیت نیز در کنار آن اثبات شده و هرجایی تکلیف و مسئولیتی را بهعنوان وظیفه بیان کرد، حقی را در آن دیده است، میتوان گفت که انتخابات یک حق طبیعی و عقلانی و عقلایی است، همچنین یک تکلیف و مسئولیت انسانی نیز میباشد و کسی نمیتواند از آن شانه خالی کند؛ زیرا اگرچه میتواند از برخی حقوق طبیعی و قانونی و یا شرعی خود گذشت؛ ولی نمیتوان از حقوق اجتماعی گذشت و آن را نادیده گرفت؛ از جمله حقوق انسانی که تکلیف و مسئولیت اجتماعی وی نیز هست، حضور در صحنههای سرنوشتساز اجتماعی است. انتخابات بهمعنای انتخاب کسی که مدیریت امور اجتماعی را بهعهده گیرد و یا نمایندگی و وکالت در منصب اجتماعی داشته و اعمالی را انجام و یا مدیریت نماید، مسئولیتی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت و یا واگذار کرد؛ از این رو بر تکتک شهروندان و امت است تا در انتخابات بهعنوان حق و مسئولیت حضور پیدا کنند و در تعیین سرنوشت خویش دخالت مستقیم داشته باشند.
۸. انتخابات و مسئله اختیار و خلافت انسانی
ریشه انتخابات همانند دیگر امور اختیاری که در آن اراده و اختیار شخص نقش کلیدی و اساسی دارد، مسئولیتی در حوزه خلافت الهی میباشد؛ به این معنا که انسان بهعنوان موجودی مختار و صاحب اراده، هرگز در جایگاهی قرار گرفته که میبایست میان دو امر یکی را برگزیند و پاسخگوی انتخاب خود باشد و پیامدهای آن را بپذیرد. به این مسئله نیز باید توجه کنند که این انتخابات همانند دیگر انتخابهای وی بر اساس اهداف و فلسفه آفرینش انسان انجام میگیرد و باید شخص این عمل را با توجه به چنین اهداف و مقاصد انجام دهد و بر این اساس میتوان گفت که انتخابات وی ریشههایی از ربوبیت و پروردگاری وی نیز با خاستگاه ولایت الهی دارد. شخصی که در مقام انتخاب شخصی دیگر است، در حقیقت میکوشد تا به حکم ولایت الهی و خلافت الهی که به وی به شکل جعل تکوینی واگذار شده است، اعمال ولایت و خلافت نماید؛ از این رو میبایست در هر کاری از جمله انتخاب اشخاصی برای مسئولیتهای اجتماعی و امور امامت امت و ملت به مسئله ولایت و خلافت خود توجه داشت و از این بابت اعمال نفوذ نماید.
۹. نقش انتخاب در زندگی فردی و اجتماعی
اگر بپذیریم که اراده و اختیار آدمی ریشه و خاستگاه انتخاب است. باید بپذیریم که انسان با هر انتخابی در حقیقت خود را میسازد و تکلیف و مسئولیت خود را در قبال خود و خدا در آفرینش انجام میدهد؛ زیرا خداوند انسان را با اراده و اختیار آفریده است تا بتواند بهعنوان خلیفه دارای اراده، در هستی اعمال خلافت نماید و در مقام ربوبیت عبودی هستی را به کمال لایق برساند. البته رسیدن به مقام خلافت کلی و مطلق چنانکه گفته شد، بسیار سخت و دشوار است؛ زیرا شخص میبایست هم اسمای الهی را که به وی به ودیعت سرشته شده به فعلیت رساند و آنگاه است که میتواند بهعنوان یک متاله یعنی انسان خدایی در زمین خلاقیت کند و مدیریت و پروردگاری همهچیز را به عهده گیرد.
انسان با هر کاری که با انتخاب خویش انجام میدهد، خود را میسازد و اسمی از اسماء جلالی و جمالی خدا را در خود تحقق و فعلیت میبخشد.
اگر انسان بر اساس آموزههای وحیانی قرآن بهعنوان راهنمای بیرونی و عقل بهعنوان راهنمای درونی عمل کند، میتواند امید داشته باشد که همه اسماء سرشته را به شکل درست فعلیت بخشیده و خدایی شده است. این حالت است که در مقام ربوبیت عبودی میتواند در نقش خلافت ظاهر شده و دیگران از انسان و غیر انسان را به کمال لایق و شایسته خودشان برساند.
از سوی دیگر همانگونه که انتخاب برای انسانی که حق است، یک مسئولیت و تکلیف است که بازخواست و پاداش و کیفر در آن یکامر طبیعی است؛ بنابراین کسانی که بهعنوان یک انسان دست به انتخاب میزنند، هم به حق خویش دست یافتهاند و هم آنکه به مسئولیت انسانی خود بهعنوان خلیفه الهی عمل کردند؛ بنابراین میتوان هر انتخاب از جمله انتخابات سرنوشتسازی را که انسانها در آن آینده جمعی خود و دیگران را در دست کس و یا کسانی قرار میدهند، بهعنوان امری مهم ارزیابی و تحلیل کرد، هر انتخابی را میتوان گامی به سوی متاله شدن و رنگ خدایی گرفتن و یا سقوط و هبوط دانست، کسی که به انتخاب درستی دست زده است، برای حق خود را به درستیساخته و بستر و فضای مناسبی نیز برای رشد اجتماعی برای دیگران فراهم آورده است، و اگر در این میان انتخاب شایسته و درستی نداشته باشد، گام در سقوط فردی و جمعی گذاشته است.
در این مجال مباحث قرآنی انتخابات بیان شده است؛ البته در روایت هم راجع به حضور اجتماعی و تکلیف اجتماعی تاکیدات زیادی شده که بیان آن از حوصله این بحث خارج است؛ انشاءلله در مبحث دیگر راجع به مشارکت حداکثری که مورد تاکید ولی امر مسلمین امام خامنهای (مدظلهالعالی) میباشد و همچنین شاخصههای انتخاب اصلح را بیان خواهیم کرد.
به امید اینکه همه خواص جامعه، نخبگان و فرهیختگان از فرصت موجود جهت شورآفرینی و نشاط همگانی برای بسیج عمومی جهت حضور حداکثری در پای صندوق رای که مایه خشم و عقبنشینی دشمنان ما خواهد بود، بتوانند و بتوانیم فریضه بزرگ الهی را آنچنان که مرضی رضای خداوند متعال و امام زمانمان و شهدای عزیز امامین انقلاب میباشد، به سرانجام برسانیم.
منابع:
قرآن کریم
تفسیر آیتالله مکارم شیراز
تفسیر المیزان علامه طباطبایی
تفسیر موضوعی استاد قرائت
مجمع البیان علامه طبرسی
بحارالانوار علامه مجلسی