ٖ تنظیمات قالب
امروز : شنبه 03 آذر 1403
  • 1400/06/15 - 12:55

۱۷ شهریور، روزی که کمر طاغوت شکست

مردم ایران در ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ با حضور در میدان ژاله تهران خواستار تغییر حکومت شدند. این حرکت را می توان نخستین و موثر ترین عامل پیروزی انقلاب دانست.

 

حماسه ۱۷ شهریور ۵۷ که توسط مردم غیور ایران اسلامی در میدان ژاله و شهرهای مختلف ایران انجام گرفت، حادثه‌ای بسیار عظیم بود که نقش به سزایی در سرنگونی حکومت پهلوی داشت.

در ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ چه گذشت؟

۲۱ روز پس از واقعه آتش سوزی سینما رکس آبادان، دولت شریف امامی با اعلام ممنوعیت راهپیمایی، اعتراض مردم را برانگیخت به طوری که آنها توسط روحانی ای به نام یحیی نوری در روز ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ به خیابان‌ها آمدند و راهپیمایی گسترده‌ای را علیه دولت پهلوی برگزار کردند. با وجود اینکه از ساعت ۶ صبح روز جمعه توسط فرماندار تهران، ارتشبد غلامعلی اویسی حکومت نظامی اعلام شده بود اما مردم به این موضوع اعتنایی نکردند و به میدان ژاله تهران رفتند. دستگاه امنیتی رژیم پهلوی بدون حضور در بین مردم و از طریق هلیکوپترهای نظامی شرایط را تحت کنترل خود درآوردند و نظامیان شروع به کشتار مردم معترض کردند. پس از آن، درگیری‌های خیابانی گسترده‌ای در شهرهای مختلف کشور درگرفت.

تعداد کشته شدگان تظاهرات ۱۷ شهریور ۵۷

درخصوص تعداد کشته شدگان تظاهرات ۱۷ شهریور آمار مختلفی وجود دارد. فرمانداری نظامی تهران معتقد بود ۸۷ کشته و ۲۰۵ مجروح از این تظاهرات به جا مانده است. اما مخالفان حکومت اعلام کردند که در این روز بیش از ۴۰۰۰ نفر کشته شده‌اند. میشل فوکو فیلسوف فرانسوی که برای پوشش دادن رویدادهای انقلاب در یک روزنامه ایتالیایی به محل حوادث رفته بود مدعی شد که ۴۰۰۰ تن در این روز هدف گلوله قرار گرفته‌اند.

نام‌های تظاهرات ۱۷ شهریور ۵۷

هفدهم شهریور در ادبیات انقلاب اسلامی ایران با نام‌های جمعه سیاه و جمعه خونین شناخته می‌شود.

 

از اولین ساعات صبح روز جمعه، مردم برای شرکت در راهپیمایی و نماز جمعه راهی میدان ژاله شدند. غافل از آنکه از ساعت ۶ صبح، حکومت نظامی توسط فرماندار تهران ارتشبد غلامعلی اویسی اعلام و درحال اجرا بود و اجتماع بیش از سه نفر هم  ممنوع بود. اعلام دیرهنگام حکومت نظامی (ساعت ۶ صبح همان‌ روز) یکی از ابهامات رژیم در این واقعه بود.

فرماندهان نظامی ابتدا چندبار با بلندگو از مردم خواستند که متفرق شوند و وقتی با اصرار مردم روبه‌رو شدند، به سوی آنان آتش گشودند. گلوله‌باران توسط نظامیان شاه، برای چند دقیقه بیشتر به طول نینجامید و به شهادت افراد زیادی از مردم منجر شد.

روایت عباس ملکی تنها عکاس واقعه ۱۷ شهریور ه

عباس ملکی عکاس انقلاب و دفاع مقدس که در سال ۵۷ به عنوان عکاس روزنامه کیهان در روز ۱۷ شهریور در میدان ژاله حضور داشت از روز ۱۷ شهریور و حضور خود در میان مردم این گونه توضیح می دهد: آن روز چون اولین روز حکومت نظامی بود به من ماموریت داده شد تا از وضعیت موجود در سطح تهران گزارش بگیرم. ساعت هفت صبح به سطح شهر رفتم اما خبری نبود. زمانی که به اداره برگشتم به من اطلاع دادند که در میدان ژاله مردم تجمع کرده اند و باید به آنجا بروم.

وی ادامه داد: میدان بهارستان به سمت ژاله شلوغ بود، به طرف میدان حرکت کردم. در گوشه و کنار خیابان صحنه های مختلفی از حضور مردم دیده می شد. عدهای از مردم می گفتند حکومت نظامی است و ممکن است کشته شویم. عده ای دیگر پلاکارد گرفته بودند که روی آن نوشته شده بود: «به میدان می رویم».

وقتی به میدان رسیدم چیزی دیدم که تا به حال در هیچ یک از حکومت نظامی هایی که در اصفهان و یا در ماه مبارک رمضان در قم اجرا شده بود، ندیدم.

دو گروه از مردم و نظامیان روبروی هم سنگر گرفته بودند. نیروهای نظامی روبروی مردم زانو زده و به سمت آنها اسلحه گرفته بودند. مردی را دیدم که پیراهن خود را شکافته بود و به نظامیان می گفت تیراندازی کنید. از میدان ژاله تا میدان خراسان مملو از جمعیت بود.

ملکی به شعارهای مردم در آن روز نیز اشاره کرد و ادامه داد: مردم شعار «مرگ بر شاه» و «استقلال آزادی» سر می دادند. ساعت ۱۰ صبح جمعیت حدود ۱۰۰ هزار نفری از سمت پیروزی به سمت ژاله نزدیک شدند و شعارهای زیادی سر می دادند. سرگردی با حدود ۶۰ نیرو با بی سیم صحبت می کرد. چند دقیقه ای نگذشته بود که چند هلی کوپتر در ساختمان اداره برق نشستند. بالای درختی رفته تا عمق جمعیت را عکس بگیرم. پاسبانی به من اطلاع داد که ممکن است تیراندازی شود برای همین از بالای درخت به وسط جمعیت رفتم که تیراندازی شروع شد.

وی به صحنه تیراندازی نظامیان به مردم اشاره کرد و افزود: مثل کسی که در رودخانه قرار می گیرد نمی فهمیدم که به کدام سو می روم ولی سعی داشتم وظیفه ام را به خوبی انجام دهم و سه گوشه میدان را کنترل کردم و عکسهای آن روز از ماندگارترین عکسها شد.

ملکی به احساس خود از عکاسی در آن روز اشاره و تصریح کرد: بین نظامی هایی که با خشم و خشونت به مردم تیراندازی می کردند عکس گرفتن سخت بود. جز من پنج عکاس دیگر از کیهان آمده بودند ولی در جمعیت نماندند. در ابتدا کسی از نظامیان متوجه عکاسی من نبود اما بعد از تیراندازی، سرگردی من را دید و به سربازش دستور داد تا من را بگیرند. سرباز که آدم خوبی بود ایستادن را طولانی کرد تا فرار کنم تا این که با یک تاکسی به کیهان رفتم و عکسها را رساندم.

این عکاس انقلاب گفت: ساعت ۹ و نیم وارد میدان شدم، سرگردی با بی سیم تقاضای کمک می کرد و می گفت ما اینجا ۶۰ نفر بیشتر نیستیم اگر این هزار نفر به میدان بیایند ما را محاصره می کنند. ساعت ۱۰ تیراندازی شروع شد و بیشتر از سه دقیقه طول نکشید. مدت کمی بود، عده ای شهید و عده ای پراکنده شدند. عکسی از سه جنازه از آن لحظه دارم که از همان اولین تیراندازی گرفته شد. همت مردم بود که طوری شهدا و مجروحان را خارج کردند تا به دست ساواک نیافتند. من هم بخاطر کاری که انجام می دادم مجبور شدم میدان را ترک کنم. آنچه از شهدا و مجروحان دیدم آمارها را مشخص نمی کرد چون مردم سریعاً مجروحان را خارج می کردند.

وی درباره حضور عکاس یکی از نشریات رژیم ظاغوت افزود: معمولا خبرنگاران در همه برنامه ها حضور داشتند. همان روز وقتی عکسها را به کیهان بردم کسانی که در تحریریه حضور داشتند عکسها را دیده و متاثر شدند حتی تعدادی هم گریه کردند ولی عکس ها اجازه انتشار نداشت و بایگانی شد تا اوایل ۵۸ که رسما منتشر شد و در اختیار نشریات قرار گرفت.

 

 

 

عبارت خود را درج و جهت جستجو "Enter" را بفشارید

تغییر اندازه فونت:

تغییر فاصله بین کلمات:

تغییر فاصله بین خطوط:

تغییر نوع موس:

تغییر نوع موس:

تغییر رنگ ها:

رنگ اصلی:

رنگ دوم:

رنگ سوم: