آغاز امامت حضرت مهدی (عج) مبارک باد
مهدویت و اهمیت خاص آن در جهان
۱۱۸۳ سال پیش، در روز نهم ربیع الاول سال ۲۶۰ هجری قمری در پی شهادت امام حسن عسکری (ع)، اولین روز امامت حضرت مهدی (عج) آغاز شد.
حضرت مهدی (عج) به فرمان خداوند، از دیدگان مردم پنهان شد و تا سال ۳۲۸ هجری قمری از طریق نایبان خاص خویش با مردم در ارتباط بود که به این دوره «غیبت صغری» میگویند، اما از آن پس دوره «غیبت کبری» آغاز شده که در آن، امام زمان هیچ جانشین خاصی برای خود تعیین نکرده است و بنابر توصیه ایشان، فقههای اسلام شناس، باتقوا و آگاه به زمان، جانشینان عام امام زمان (عج) محسوب میشوند. براساس احادیث متعدد و معتبر، آن حضرت با کمک یاران خاص خود، در زمانی که ظلم و بی عدالتی به بالاترین حد خود برسد، برای برقراری حکومت جهانی اسلام قیام خواهد کرد و عدل و داد را در سراسر زمین برقرار خواهد کرد.
جریان امامت و رهبری ائمهی معصومین (علیهمالسلام) در تمام جنبهها و شئون زندگی مسلمانان که با تصریح پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآله) در زمانهای مختلف از حیات مبارک ایشان از جمله در غدیر خم صورت گرفت، اگر چه در روز عاشورای سال 61 هجری ظاهراً به نقطهی پایان خود رسید و بنیامیه تلاش کرد تا هم از منظر نظامی و هم از جنبهی رسانهای و روانی، اوضاع را کاملا به نفع خود تغییر دهد اما جرقههایی که با سخنان مستدل و حماسی پیامآوران کربلا در کوفه و شام زده شد، تبدیل به آتش فروزان و بصیرتبخشی شد و نگذاشت این چراغ هدایت خاموش شود که اتفاقاً در همان زمان، خود بنیامیه هم فهمید که برخلاف تصور قبلی، جریان امامت همچنان ریشهدار و پرطرفدار است. همین موضوع سبب شد تا بعد از فاجعهی بینظیر عاشورا که بنیامیه میخواست آن را نقطهی پایان جریان امامت و طرفداران آن در جامعه قرار دهد، شاهد بودیم که حملات فاجعهآمیز دیگری از جمله هجوم به مدینه در دستور کار لشکریان یزید قرار گرفت و او جان و مال و ناموس ساکنان شهر پیامبر(ص) را بر سربازان خود مباح اعلام کرد تا یک تجاوز وحشیانه و یک نسلکشی تمام عیار به وقوع بپیوندد که نشان از آن داشت که محاسبات قبلی بنیامیه در نتیجهگیری از واقعهی عاشورا با شکست سختی مواجه شده است.
مطالعه در زندگی سیاسی امامان معصوم (علیهمالسلام) نشان میدهد که بعد از حادثهی عاشورا تا زمان امام حسن عسکری (علیهالسلام) یک مبارزهی دقیق و تشکیلاتی با حاکمان زمانه در دستور کار قرار گرفت که هم در جهت روشنگری جامعه نسبت به عدم مشروعیت قدرتهای حاکم فعالیت میکرد و هم اسلام واقعی و ناب -برخلاف اسلام اموی و عباسی- را به مردم معرفی میکرد. این مبارزه و این جهاد در راه خدا در زمان امام یازدهم به اوج خود رسید و استیصال و درماندگی دشمن از مواجهه با این حرکت حسابشده، سبب شد تا آن بزرگوار را در 28 سالگی به شهادت برسانند.
امام حسن عسکری (علیهالسلام) که متولد شهر مدینه بودند، به دلیل احضار پدر بزرگوارشان توسط حکومت وقت در شهر سامرا ساکن شدند و در 22 سالگی و پس از شهادت امام هادی (علیهالسلام) به امامت رسیدند. آن بزرگوار که مانند پدران پاک خود در نهایت حسن خلق، علم و تقوا بود، با وجود جوانی و سن و سال کمی که داشت همواره مورد توجه دوست و دشمن بود به طوری که حتی شخصی مانند عبید الله بن خاقان که وزیر حاکم وقت یعنی معتمد عباسی بود نیز به عظمت، پاکدامنی، وقار، محبوبیت و خوشرفتاری امام اذعان داشت و به آن اعتراف میکرد.[1]
با این وجود، سختگیری علیه ایشان در اوج خود قرار داشت و دستگاه حاکم، امام را در منطقهی «عسکر» در محاصره و تحت کنترل شدید قرار داده بود. البته شبکهی گستردهای از بزرگان شیعه در گوشه و کنار جهان اسلام حضور داشتند که این راه ارتباطی در طول قرنهای گذشته و با درایت دیگر امامان معصوم (علیهمالسلام) تشکیل شده بود و خبرها و مطالب لازم از این طریق، مبادله میشد.
از جمله وکلای بزرگوار در این عصر که بعداً به مقام نیابت خاص در عصر غیبت صغری هم نائل شد، جناب عثمان بن سعید بود که در ظاهر به تجارت روغن مشغول بود ولی از این شغل به عنوان سرپوشی برای فعالیتهای خود استفاده میکرد؛ از جمله اینکه مکاتبات و مبادلات خود را دور از چشم مأموران حکومت و با جاسازی در ظرفهای روغن به خدمت امام حسن عسکری (علیهالسلام) ارسال میکرد.[2]
اگر چه تمام حضرات معصومین (علیهمالسلام) بعد از فاجعهی عاشورا تحت نظر حکومتهای وقت قرار داشتند و تمام رفت و آمدهای آنان کنترل میشد اما این سختگیری و فشار برای امام یازدهم به دلایلی بیشتر شده بود. یک دلیل این بود که با مجاهدتهای صورتگرفته در طول سالیان و قرنهای گذشته، تشیع به قدرتی قابل توجه در عراق دست یافته بود و همه میدانستند که شیعه فقط امامان خود را لایق حکومت و خلافت میداند و با دستگاه حاکم، به شدت مخالف است.
علت دیگر که به صورت استثنایی، فقط برای امام عسکری (علیهالسلام) وجود داشت این بود که منجی آخرالزمان و قائم علیه خودکامگان و زورگویان یعنی حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) از نسل ایشان به وجود خواهد آمد و این حقیقتی بود که به دلیل وجود روایات متواتر و متقن، مورد قبول و باور جامعهی آن روز و از جمله دستگاه خلافت عباسی بود.
بر همین اساس، ترس و وحشت دشمنان حقیقت از روشنگریها و بصیرتبخشیهای آن بزرگوار سبب شد تا تنها پس از گذشت 28 سال از عمر مبارک آن پیشوای الهی، تحمل دستگاه نامشروع و ظالم عباسی به سر برسد و در هشتم ربیعالاول سال 260 قمری در سامرا ایشان را به شهادت برسانند.
حضرت امام موسی كاظم (ع) فرمود: خوشا به حال آن دسته از شیعیان ما كه در غیبت قائم ما به دوستی ما چنگ می زنند و بر محبت ما ثابت می مانند و از دشمنان ما بیزاری می جویند. آنها از ما و ما از آنها هستیم. آنها به ما به عنوان امامانشان د لبسته اند و ما نیز از آنها خشنود می باشیم. خوشا به حال آنان! به خدا قسم، آنان روز قیامت در درجه ما خواهند بود. از حضرت عبدالعظیم حسنی نقل شده است كه گفت:حضرت امام جواد (ع) فرمود: بهترین كارهای شیعیان ما، انتظار فرج امام زمان است. اللهم عرفنی نفسك فانك ان لم تعرفنی نفسك لم اعرف نبیك اللهم عرفنی رسولك فانك ان لم تعرفنی رسولك لم اعرف حجتك اللهم عرفنی حجتك فانك ان لم تعرفنی حجتك ضللت عن دینی.
آغاز امامت امام زمان (عج)، شروع وحدت بیشتر مسلمانان
روز آغاز امامت امام زمان (عج) در مناسبتهای رسمی کشور، در سالهای اخیر مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. نگاه اهلبیت (ع) همانند نگاه قرآن بر مساوات میان مسلمانان متمرکز بوده، بنابراین آغاز امامت، ولی عصر (عج) روزی است که با تاکید بر برادری و برابری و همچنین «ید واحده» بودن مسلمانها در برابر کفار، مشرکان و دشمنان، انگیزهای بر تحکیم بیش از پیش اتحاد و همدلی به شمار میرود.
پاسداشت چنین روزی در برههای از زمان که کشوری مانند عربستان سعودی به جای آن که با ایران و دیگر کشورهای اسلامی ارتباط بهتری داشته باشد، با یهودیان و صهیونیستها رفاقت میکند، بسیار حساس و ضروری است، چرا که رفاقت با دشمنان اسلام سبب مخدوش شدن اتحاد و دامن زدن به اختلافات فرقهای میان مسلمانان و گرامیداشت چنین مراسم باشکوهی، فراهم آورنده زمینههای حفظ ارزشهای میان مسلمانان محسوب میشود.
تفاوت مهدی موعود (عج) با دیگر ائمه پیشین در این است که ایشان امام زمان، زنده و حاضر هستند و به نوعی اختصاص به همه افرادی دارند که در این عصر زندگی میکنند؛ پس لازم است از وجود مقدس ایشان به عنوان واسطه فیض الهی و رابط میان زمین و آسمان بهرهها برد و مناسبتهای مربوط به ایشان به بهترین شیوه، ارج نهاد شود.
مهدویت و اهمیت خاص آن در جهان
از دیدگاه دشمنان اسلام شیعه دو بال مهم دارد که یکی عاشورا و دیگری مهدویت محسوب میشود. عاشورا به اندازه کافی از اهمیت در میان اجتماع برخوردار است، اما مهدویت گاهی با غفلتهایی همراه شد که درج این مناسبت نشان از اهمیت ویژه این روز دارد.
عدهای در فضای مجازی مسایلی را مطرح میکنند مبنی بر این که عزاداری برای از دنیا رفتن یک امام نباید همزمان با جشن برای امامت امام دیگری باشد. این مطلب هرچند درست و مورد قبول است و در تاریخ هم چنین سابقهای وجود ندارد، اما باید گفت که اهمیت این روز موجب پاسداشت آن خواهد بود و نه جشن به آن معنا که بهانه جویان مد نظر دارند.
شیعیان باید با هوشیاری در گرامیداشت این روز پر اهمیت، شادمانی خود را سمت و سویی سوق دهند که از هرگونه تفرقه و اهانت به مقدسات جلوگیری شود و توجه نکردن به این مساله سوء استفاده دشمن را در پی دارد.
مهدویت مسالهای است که حتی غیر مسلمانان نیز آن را قبول دارند، این که منجی برای نجات بشر خواهد آمد. حضرت مهدی (عج) مورد قبول همه مسلمانان اعم از شیعه و سنی هستند، هرچند در جزییات این پذیرش اختلافهایی به چشم میخورد، اما در کلیات، حضرت مهدی موعود (عج) مورد پذیرش عمومی هستند که باید سعی شود با برادران اهل سنت تعارضی ایجاد نشود.
آغاز امامت امام دوازدهم (عج)، ولایت امامی است که همه جهان در انتظار ایشان به سر میبرند. انتظار نیز باید به شیوه صحیح باشد یعنی با علم و عمل به آنچه از ما خواسته شده که همان دستورات الهی است. انتظار مهمترین وظیفه در دوران غیبت امام عصر (عج) به شمار میرود و منتظر واقعی فردی است که اعمال، عبادتها و آنچه واجب به شمار میرود، ترک نکند تا بهانه به دست سود جویان در این مسیر ندهد.
پینوشت:
[1] ارشاد شیخ مفید، ص 318
[2] شیخ طوسی (رحمةاللهعلیه)، الغیبه، ص۳۵۴