زندگی نامه و معرفی آثار شهید آیت الله دستغیب
بیستم آذر روز شهادت استاد اخلاق آيت اللّه 'سيد عبدالحسين دستغيب' سومين شهيد محراب در سال 1360ش است و به همین مناسبت در این نوشته به معرفی برخی آثار ایشان پرداخته ایم.
شهید آیت الله سید عبدالحسین دستغیب در شب عاشورای 1292 شمسی در شهر شیراز، در یک خانواده روحانی پای به عرصه وجود گذاشت. این تولد مبارک در خانه ای محقر در یکی از کوچه های قدیمی شیراز، کنار بازار مرغ که امروز «خیابان احمدی » نامیده می شود ، صورت گرفت. ولادت او در شب عاشورا ، سبب گردید که به « عبدالحسین» مسمی شود و حیاتش مصداق بارزی از نام شریفش گردد.
کسانی که آثار ایشان را خوانده اند می دانند که بیان ایشان بیان روانی است و ایشان در سخنرانی های خود میکوشیدند تا هرچه بیشتر حقیقت مفاهیم دینی را به شنوندگان منتقل سازند.
معرفی آثار:
1- صلوه الخاشعین
این کتاب پرارج نخستین اثر شهید محراب آیتالله دستغیب است که اولین چاپ آن به صورت چاپ سنگی در 45 سال قبل انجام گرفته است.
این کتاب از مقدمه و چهار مطلب و خاتمه، تشکیل و در مقدمه آن به طور مختصر درباره اصول عقاید و بخشی از روایاتی که درباره فضیلت نماز رسیده سخن گفته شده است.
2- داستانهای شگفت
شهید محراب حضرت آیتالله دستغیب بخشی از عمر پر برکت خود را به ثبت و نوشتن خاطراتی که از بزرگان دین و صاحبان تقوی و یقین داشتند صرف کردند و حاصل این رنج، کتاب پرارج «داستانهای شگفت» است که در 148 داستان تنظیم شده است.
3- گناهان کبیره
بزرگمرد عالم اسلام و افتخار جامعه روحانیت شهید محراب حضرت آیتالله دستغیب چندین سال به تألیف و تدوین این کتاب ارزنده همت گماشت و به حق شاهکار آثار خودش را تقدیم اجتماع نمود و راستی اثری بینظیر و جامع را که عالم میتواند از آن استفاده نماید، از خود به جا گذاشت. به فرموده خودش کتاب «گناهان کبیره و قلب سلیم» حاصل عمر من است.
4- قلب سلیم
شهید محراب پس از کتاب گناهان کبیره به فکر تکمیل آن در مرتبه دوم تقوا افتاد و به تعبیر خودش «قلب سلیم» کلاس دوم این راه است.
این کتاب را در دو بخش عمده تنظیم کرده است: بخش اول در عقائد و بخش دوم در اخلاق.
5- قیام حسینی (ع(
6- سیدالشهداء
مطالب کتاب بحثهائی است که در ایام عاشورا آیتالله شهید دستغیب در سالیان پیش انجام داده که قسمتهائی از آن ثبت شده و بیست مجلس از این سخنرانیها به نام کتاب «سیدالشهداء» به چاپ رسیده است.
7- خطبه شعبانیه
8- استعاذه
شهید محراب آیتالله دستغیب با آن احاطه کم نظیری که به آیات و اخبار و کتابهای روائی داشت درباره این موضوع سی مجلس سخنرانی فرمود و درباره حقیقت استعاذه، معنی و اهمیت آن، شرائط و ارکان آن صدها مطلب جدید و خواندنی آموخت.
9- معاد
بحثهای این کتاب از نخستین منزل که مرگ و حالت اختضار است، شروع میشود و نویسنده از کیفیت فیض روح و آسانی و سختی جان دادن، حضور اهل بیت هنگام نزع و از پرسشهای قبر و فشار آن صحبت میکند. در فصل دوم از برزخ و عالم مثالی و وادیالسلام و وادی برهوت، مظهر بهشت و دوزخ برزخی و از حوض کوثر سخن می گوید و به پارهای شبهات پاسخ میدهد.
در فصل سوم قیامت را مطرح میسازد و برپائی آن را لازمه عدل خدا میداند و نمونههائی از زنده کردن مردهها را در این عالم، شاهد توانائی خدا میداند.
10- توحید
ایشان در آخرین ماه شعبان از عمر پر برکت خود به دعوت صدا و سیمای جمهوری اسلامی مرکز شیراز سلسله بحثهای عامالمنفعه را شروع کردند و 34 جلسه آن به نام کتاب «توحید» چاپ و در اختیار علاقه مندان گذاشته شد.
11- بهشت جاودان؛ شرح و تفسیر سوره شریفه الرحمن
وقتی بحث تفسیر شهید آیتالله دستغیب به سوره الرحمن رسید ایشان چندین ماه سخنان جالبی در شرح این سوره مبارک بیان فرمود که به صورت کتاب زیبندهای به نام یادشده منتشر شد.
12- مظالم
13- نفس مطمئنه
14- بندگی: راز آفرینش؛ شرح خطبه فدکیه حضرت زهرا (س).
15- ایمان
16- عدل
17- اخلاق اسلامی
بحثهای این کتاب از خودشناسی و هدف از آفرینش شروع میشود و ایشان به معرفی اخلاق انسانی و حیوانی میپردازد تا بتوان از خویهای زشت پرهیز کرد و به خویهای انسانی روی آورد. سپس درباره کبر و حرص و بخل و حب دنیا بحثها میکند و خشم رحمانی و شیطانی را آشکار میسازد و حد وسط میان افراط و تفریط با بیانی رسا و شیوا پیاده میکند.
18- آدابی از قرآن؛ شرح و تفسیر سوره شریفه حجرات
18- سرای دیگر؛ شرح و تفسیر سوره شریفه واقعه.
این کتاب شریف که چون دیگر آثار شهید آیتالله دستغیب همراه به امثالهای و داستانها، اخبار و احادیث است به مضمون «سخن که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند» به یقین برای افراد جویای حقیقت نافع است و جوانان سرخورده از مکتبهای منحرف و کتابهای گمراه کننده را چراغ راه است.
19- هشتاد و دو پرسش
در سال 1334 شمسی عبد صالح مرحوم محمد خالص که مردی وارسته و اهل مطالعه بود اشکالات متعددی که در اصول عقائد و مسائل فقهی و متفرقه داشت به صورت جزوهای خدمت شهید آیتالله دستغیب تقدیم کرد و از ایشان در خواست نمود پاسخ سؤالات را بنویسد.
هر چند پاسخهای ایشان مختصر و فشرده بود ولی چون برای آن مرحوم جالب توجه بود اجازه طبع آن را از آیتالله شهید گرفت و این جزوه به نام کتاب 82 پرسش به چاپ رسید.
20- معارفی از قرآن؛ شرح و تفسیر و سوره شریفه حدید
21- رازگوئی و قرآن؛ شرح و تفسیر سوره شریفه مجادله
22- قلب قرآن؛ شرح و تفسیر سوره شریفه یس
نام این کتاب از روایتی اقتباس شده که میفرماید برای هر چیزی قلبی است و قلب قرآن سوره یس است. در دو ماه مبارک رمضان آیتالله شهید دستغیب در شرح و تفسیر این سوره مطالب جالبی بیان داشتند که خلاصه آن به این عنوان منتشر گردید.
23- حقایقی از قرآن؛ شرح و تفسیر سوره شریفه قمر
در این کتاب بسیار شیرین صدها مطلب متنوع و جالب آمده است که معلومات دینی هر کس را زیاد میکند.
24- معراج؛ شرح و تفسیر سوره شریفه و النجم
25- قیامت و قرآن؛ شرح و تفسیر سوره شریفه طور
26- نبوت
27- امامت
28- فاطمه زهرا (ع)
در ایام فاطمیه (ع) حضرت آیتالله شهید دستغیب به مناسبت آن ایام درباره حضرت زهرا (ع) سخنرانیهائی نمودند که حاصل آنها به صورت کتاب یادشده چاپ شد.
29- زینب کبری (س)
شهید محراب آیتالله دستغیب درباره خطبه حضرت زینب (ع) در مجلس یزید سخنرانی فرموده و آن را شرح و توضیح داده که آن مطالب در این کتاب آمده است.
30- خطبههای جمعه
کتاب خطبههای جمعه علاوه بر مجموعهای از معارف و مواعظ و اخلاقیات، تاریخچهای از خاطرات و حوادث تاریخی دو سه ساله اول انقلاب را دربردارد.
وی در سالهای کودکی، از برکت هوش سرشار و استعداد شکوفایی که خداوند در ذاتش به ودیعه نهاده بود ، دروس مقدماتی را خواند و پس از اتمام دروس سطح ، امامت جماعت مسجد باقرخان را عهده دار گردید و پس از گذراندن سالها رنج و مشقت و فقر شدید مادی ، در سال 1314 به منظور ادامه تحصیل راهی نجف اشرف شد . ایشان خود در این باره می گوید : « در زمان رضا خان قلدر ملعون ما را چند بار زندانی کردند و یک دفعه بناشان تبلیغ بود. بعد فشار آوردند که اصلاً باید از روحانیت بیرون بروی و 24 ساعت مهلت دادند که بنده اصلاً خلع لباس کنم و از روحانیت بیرون روم و مسجد و منبری نباشم. بناچار فرار کردم و رفتم نجف و این هم خواست خدا وسیله خیری شد برای استفاده از محضر بزرگان . » در آنجا از محضر اساتیدی چون مرحوم آیت ا... حاج شیخ کاظم شیرازی ، آیت ا... حاج سید ابوالحسن موسوی اصفهانی ، آیت ا... العظمی حاج سید میرزا آقا اصطهباناتی و آیت ا... حاج میرزا علی آقا قاضی طباطبایی که یکی از اعاظم اهل معرفت بود ، کسب فیض نمود. در سن 24 سالگی موفق به کسب درجه اجتهاد از مراجعی چون آیات عظام آقا ضیاء عراقی ، شیخ کاظم شیرازی و سید ابوالحسن اصفهانی گردید . شهید دستغیب صاحب 8 اجازه اجتهاد بود .
پس از مراجعت از نجف اشرف ، ضمن اقامه نماز جماعت در مسجد جامع عتیق و تنویر افکار عموم ، تحصیل و فراگیری علم و دانش را ادامه داد و خدمت فقیه و عارف نام مرحوم آیت ا... حاج شیخ محمد جواد انصاری همدانی ( قدس سره ) رسید و با بهره گیری از مراحم آن بزرگوار ، مدارج عالیه ای را در عرفان طی کرد و بالاخره همنشینی و رفاقت با حضرت آیت ا... نجابت جملگی موجب آزادی از قیود عالم طبع گردید و آرزویی جز تقرب به ذات مقدس پروردگار و وصال او باقی نگذاشت.
بزرگ منشی و ساده زیستی ، شیوه اولیاء
شهید دستغیب در خانه ای محقر و ساده که بی شباهت به خانه اجداد طاهرینش نبود ، زندگی را بسر می برد و از هرگونه تجملات و مظاهر فریبنده دنیا پرهیز می نمود. ارادت به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام ، تقوی ، زهد ، صبر ، اخلاق حسنه ، قدرت بیان و قلم از صفات بارز وی بشمار می رفت. خوراکش کمتر از یک چهارم نان جوین بود که آن را با مقداری پیاز ، نمک و گاه مختصری پنیر می خورد و از خوردن گوشت پرهیز می نمود ؛ چنانکه ریاضتهای شرعی مداوم ، مجاهدات و ترک شهوات او را ضعیف و رنجور ساخته بود . شبها را با عبادت و تهجد به صبح می رسانید و بسیار روزه می گرفت . عشق به روضه حضرت ابی عبدا... علیه السلام ریشه در جانش داشت و شبهای عاشورا لباس سیاه عزا به تن می کرد. غالباً اول وقت به نماز می ایستاد و در آن هنگام گویی که دیگر در این دنیا نبود. اوقات ایشان یا به عبادت و تلاوت قرآن و ذکر می گذشت و یا به نگارش و یا به کمک و همدردی با نیازمندان .
به مردم علاقه زیادی داشت و سروکار ایشان با افراد طبقه 3 جامعه بود که همواره به یاری و حل مشکلات آنها می شتافت. معمولاً خاموش بود و با دقت به سخنان افراد گوش می داد و سخنان درست آنها را می پذیرفت . با دشمنانش نیز رفتاری شایسته داشت و به هیچکس اجازه نمی داد که از مخالفین ایشان بدگویی کند. حتی گاهی با تعریف از مخالفین خود ، آنها را به شگفت می انداخت.
وی در محیط خانه منشاء خیر و برکت بود. همسر ایشان در این باره می گوید : « در امور زندگی به من اختیار تام داده بودند . هر کاری که انجام می دادیم ، هیچ ایرادی نمی گرفتند چون می دانستند که راه ما راه خودشان و هدف ما یکی است. با بچه ها خیلی مهربان بودند. در اوقات فراغت در حیاط با بچه ها قدم می زدند و آنگونه که بچه ها و نوه ها دلشان می خواست ، با آنها رفتار می نمودند. ایشان در کارهای خانه هم علاوه بر کارهای شخصی خود به ما کمک می کردند به کرات می گفتند : من اجازه امر کردن را به خودم نمی دهم . ایشان بسیار کم خوراک ، دائم الوضو و اهل تهجد و ذکر و دعا بودند . » فرزند شهید نیز در مورد نقش ارزنده پدرش در منزل چنین اظهار می دارد : « در ایام مریضی مرحوم والده ، از بچه ها نگهداری می کردند. فراموش نمی کنم که حتی در نظافت بچه ها ابایی نداشتند یا حتی خودشان خانه را جارو می کردند. او مانند جدش رسول خدا بود ؛ اداکان فی بیته کان فی محنه اهله یعنی آن هنگام که در خانه بود ، غمخوار اهل خانه بود.»
او دریای فضیلت و کرامت بود
فضائل اخلاقی آن شهید سعید زبانزد خاص و عام بود. حضرت آیت ا... نجابت از همسنگران قدیمی وی می فرماید : « ملاقاتی با آیت ا... دستغیب نداشتم مگر آنکه ایشان در آن صحبت از خدا و معارف اهل بیت داشته باشند . » عالم ربانی و فقیه عالیقدر مرحوم حاج آقا شیخ محمد کاظم شیرازی به هنگام اعطای اجتهاد به ایشان ، در مورد وی می نویسد : «او از هر اخلاق ناشایستی پاک است و به هر اخلاق شایسته ای آراسته است.» حضرت امام امت، خمینی کبیر (سلام ا... علیه) نیز با بیاناتی روشن ، اخلاق و خلقیات شهید محراب را به تصویر می کشد و او را « مربی محرومان» ، «هدایت کننده مردم » ، «معلمی بزرگ» ، «عالمی عامل» و بالاتر از همه «همه متعهد به اسلام» و «شخصیتی ارزشمند» می نامد.
شهید دستغیب به درجات والایی از معنویات دست یافته بود که در سیر وحدانیت رب العالمین، کمتر کسی به این مراحل می رسد و پی به این عوالم می برد. از وی که در تمام عمر ، دارای نفسی مطمئن بود ، کرامات زیادی نقل شده است. گاهی خبر از هنگام مرگ فردی می داد ، گاه کودک محتضری را به اذن خدا زنده نگاه می داشت و گاه با عملی که حاکی از اشراف خود نسبت به واقعه ناگفته ای بود ، موجب شگفتی می گردید : روزی شخصی دست دو فرزندش را گرفته و از شهرستان بوشهر جهت زیارت آقا رفته و در بیان علت این ملاقات چنین اظهار داشته بود : « چند روزی است یکی از فرزندانم سخت مریض شده است و پزشکان گفته اند باید در شیراز بچه ات را معالجه کنی. من هم از لحاظ مالی تنگدست بودم. به حضرت ولی عصر ( عج ) متوسل شدم و پس از گریه و زاری فراوان در حال خواب و بیداری به من گفتند ناراحت نباش . به شیراز برو ، نماینده ما آقای دستغیب در انجاست . حاجت تو را برآورده می کند. بعد آن شخص خدمت آقا رسید و ایشان بدون هیچ مقدمه ای فرموده بود : « ناراحت نباش که خودم وجه بیمارستان فرزندت را فراهم می کنم . »
داستانی شگفت تر از داستانهای شگفت
اما شگفت تر از همه کراماتی که در کتاب « داستانهای شگفت » در مورد اولیاء خدا نقل شده ، حکایت زیر است که توسط یکی از دوستان نزدیک ایشان ، آقای سودبخش مشاهده گردیده است :
« شهید بزرگوار حضرت آیت ا... دستغیب بسیار مقید بودند نماز را اول وقت بخوانند . حتی در مسافرتها و سالیان دراز که خدمت آن بزرگوار بودم بندرت به یاد دارم که سر وقت نماز نخوانده باشند . در یکی از مسافرتهای عمره که خدمت ایشان بودیم ، بلیط هواپیما یکسره برای جده فراهم نشد. بلیط هواپیما از تهران به بیروت و از بیروت به جده تهیه شد. در فرودگاه بیروت بطور ترانزیت چند ساعت ما را نگاه داشتند و نزدیکهای مغرب بود که هواپیما برای پرواز به جده آماده شد. حضرت آیت ا... شهید دستغیب خیلی سعی می کردند اگر میسر باشد هواپیما تأخیر کند تا بشود نماز را سر وقت خواند ، ولی میسر نشد. وارد هواپیما شدیم. در داخل هواپیما زیاد معطل شدیم. ایشان خیلی ناراحت بودند که نماز نخوانده اند . چند مرتبه خواستند پیاده شوند ، گفتند مسافرین همه سوارند ، الان حرکت می کنیم. بالاخره تأخیر هواپیما به قدری شد که حساب کردیم وقتی به جده می رسیم ممکن است وقت نماز گذشته باشد و نماز قضا گردد . حضرت آیت ا... دستغیب با حالت پریشان و ناراحت گفتند : پیاده شویم هر چند هواپیما برود و ما جا بمانیم ، اما درب هواپیما بسته بود. ایشان با حالت توجه مخصوص و سکوت چند دقیقه ای سراپا ایستاده بودند که هواپیما برای حرکت روشن شد. به مجرد روشن شدن هواپیما شعله های آتش از موتور آن نمایان گردید. با عجله هواپیما را خاموش کردند و درب آن را باز کردند و از مسافرین خواستند که هرچه زودتر پیاده شوند. ایت ا... دستغیب با خوشحالی زائدالوصفی با دوستان پیاده شدند و مرتب می فرمودند : « نماز ، نماز » کارکنان هواپیما می گفتند : حداقل 4 ساعت تأخیر داریم تا هواپیما آماده حرکت شود . به مجرد رسیدن به سالن فرودگاه ایشان به نماز ایستادند. نماز مغرب و عشاء را با توجه و شکر گزاری خاص انجام دادند. سلام نماز را که دادند . مأمورین گفتند : آقا سوار شوید که نقص هواپیما برطرف شده و می خواهیم حرکت کنیم ! »
وصیف شهید دستغیب در باره آیت الله خامنه ای :
كسی كه امام جمعه تهران باشد، آن وقت در جبههها برود، در سنگرها از اسلام دفاع كند. این مرد بزرگ مقامی برای خودش قائل نیست، به عین مثل رهبر عظیم الشأن. امام فرموده به من خدمتگزار بگویید بهتر است از اینكه رهبر بگویید. آقای خامنهای هم این جوری است، مقام نمیخواهد، مقام بر روی او اثر نمیگذارد .