محمد(ص) ستوده خدای عالمیان
در سوگ ارتحال رسول مهربانی
قرآن کریم، تجلیگاه شخصیت عظیم رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله است و اوصاف بینظیر آن سفیر الهی را میتوان از لابلای آیات نورانی کتاب وحی جست. آن درّ شاهوار و گل سرسبد آفرینش، در همه صفات، بیبدیل و در مراتب عرشی خود یگانه و منحصر به فرد است و خداوند خود به معرفی او پرداخته و به گونهای بیسابقه از او تمجید فرموده است.
خداوند با رسالت او همه شریعتها را نسخ فرمود و سیطره دین او را در گستره گیتی وعده داد. او را خاتم المرسلین و برتر از تمام انبیا خواند که با نبوتش کتاب انبیا خاتمه مییابد.
- او را به اخلاق والا و عظیم ستود [و إنّک لعلى خلقٍ عظيمٍ؛ يقينا تو بر اخلاق عظیمی قرار داری «قلم /۴»]
- و بهانه رحمت برای عالمیان قرار داد [ و ما أرْسلناك إلّا رحمهًْ للعالمين؛ و تو را جز براى رحمت بر جهانيان نفرستاديم «انبيا/ ١٠٧»]
- سینهاش را گشاده و فراخ ساخت [ألم نشرحْ لك صدرك؛ آيا سينهات را گشاده نکردیم؟ «انشراح/۱»]
- و نامش را بلند آوازه گردانید [ و رفعْنا لك ذكْرك «انشراح/ ۴»]
- و والاترین مقام و منزلت یعنی «مقام محمود» را به او عنایت فرمود [ عسى أنْ يبعثك ربك مقاماً محمودا؛ امید است پروردگارت تو را به مقام ستوده برانگیزد «اسرا/ ۷۹»]
- و به جان عزیزش قسم یاد کرد [و لعمرك إنّهم لفى سكرتهم يعمهون؛ به جان تو سوگند آنان در مستی خود فرو رفته و سرگردانند «حجر/ ۷۲»]
- مقام قرب او از همه مقربان و خاصان درگاه الهی بیشتر است که فرمود [ثمّ دنی فتدلّی فکان قاب قوسین أوْ أدنی؛ سپس نزدیک شد و نزدیکتر رفت و فاصلهاش به اندازه دو کمان یا نزدیکتر شد «نجم/ ۸ و ۹»]
- دینش را کاملترین و مایه خوشنودی خود قرار داد [أليوم أكملت لكم دينكم... و رضيت لكم الإسلام دينا؛ امروز دینتان را برای شما کامل کردم... و اسلام را برایتان به عنوان دین پسندیدم «مائده/ ۳»]
- و وعده فرمود جز دین او را هرگز از بندگان نپذیرد [ و من يبتغ غير الإسلام ديناً فلن يقبل منه؛ هر که دینی جز اسلام طلب کند هرگز از او پذیرفته نمیشود «آل عمران/ ۸۵»]
- آنچه انبیای الهی تقاضا کردند، خداوند بیتقاضا به او عطا کرد. به عنوان نمونه:
۱. حضرت آدم از خداوند غفران طلب کرد [و إنْ لم تغفرْ لنا...؛ اگر ما را نیامرزی و به ما رحم نکنی مسلما از زیانکاران خواهیم بود «اعراف/ ۲۳»] ولی خداوند به رسول مکرم اسلام، وعده غفران داد [لیغفر لک الله ما تقدّم من ذنبك و ما تأخّر؛ تا خداوند گناه گذشته و آینده تو را - به زعم مشرکان- بیامرزد «فتح/ ۲»]
۲. نوح نبی از خداوند خواست کافران را ریشهکن کند [ ربّ لاتذرْ علی الأرض من الکافرین دیّاراً؛ پروردگارا! هیچ یک از کافران را بر روی زمین باقی مگذار «نوح/ ۲۶»] ولی به حبیب خود وعده حفاظت از مخالفانش را داد [إنّا کفیناک المستهزئین؛ ما شر استهزا کنندگان را از تو بازداشتهایم «حجر/ ۹۵»]
۳. موسای کلیم از خداوند تقاضای شرح صدر نمود [ربّاشْرحْ لی صدری؛ پروردگارا! سینهام را گشاده فرما «طه/ ۲۵»] اما رسول خود را چنانکه گذشت شرح صدر عطا فرمود [ ألم نشرح لک صدرک]
۴. حضرت ابراهیم درخواست نمود خداوند او و فرزندانش را از پرستش بتها دور بدارد [و اجْنبنى و بنیّ أنْ نعْبد الأصنام؛ و من و فرزندانم را از پرستش بتها دور بدار «ابراهیم/ ۳۵»] اما خاندان مکرم رسول خود را به زیباترین وجه ستود و از همه ناپاکیها دور ساخت و منزلتی بینظیر بخشید [إنّما يريد الله ليذهب عنكم الرّجس أهل البيت و يطهّركم تطهيرا؛ جز این نیست که خداوند میخواهد هر گونه پلیدی را از شما اهل بیت برطرف کند و شما را چنانکه شایسته است پاک و پاکیزه گرداند «احزاب/ ۳۳»]
- تنها یادگار او فاطمه(س) را کوثر نامید و به او وعده ازدیاد نسل پاکش را داد.
- در سوره دهر طی هجده آیه (از آیه ۵ تا ۲۲) ایثار خاندان رسالت (علی، فاطمه و حسنین علیهمالسلام) و اطعامشان به مسکین، یتیم و اسیر را بیان کرد و از انواع نعمتهای بهشتی سخن گفت اما به احترام دخت والامقام رسولش ذکری از بانوان بهشتی به میان نیاورد.
- صدها آیه در تمجید على عليه السلام آن وصی و جانشین رسولش نازل فرمود و او را به منزله جان پیامبر خود معرفی فرمود.
- او را بیهیچ قید مکانی و زمانی الگوی تمام بشریت معرفی فرمود [لقد كان لكم فى رسول الله اسوهًْ حسنهًٌْ؛ یقینا برای شما در روش پیامبر خدا، الگوی نیکویی است «احزاب/ ۲۱»]
- خلق نیک و رفتار کریمانهاش را از رحمت خداوند دانسته است که به وسیله آن دلها را به سوی خود جذب میکند [فبما رحمهًْ من الله لنت لهم؛ پس به مهر و رحمت خداوندی با آنان نرم خوی شدی «آل عمران/ ۱۵۹»]
- او را به معراج برده و به مقام عبودیت رسانیده است [سبحان الّذی أسرى بعبده ليلاً...؛ منزه است خداوندی که شبی بندهاش را سیر داد... «اسرا/ ۱»]
- گاه او را نبی خطاب فرموده و گاه رسول [یا أیّها النّبی - یا أیّها الرّسول] و مسلمانان را از اینکه او را به نام بخوانند نهی کرده [لاتجعلوا دعاء الرّسول بينكم کدعاء بعضكم بعضاً؛ صدا زدن پیامبر را (بدون حفظ ادب رسالت) مانند صدا زدن بین خودتان قرار ندهید «نور/ ۶۳»]
- و اينكه صدای خود را نزد او بلند نکنند [لا ترفعوا أصواتكم فوق صوت النّبىّ؛ صدایتان را بلندتر از صدای پیامبر نکنید «حجرات/ ۲»]
- گاه از سر شفقت و محبت شدیدی که به حبیب خود دارد او را از عملی بازداشته است به عنوان نمونه:
۱. [يا أيّها النّبى لم تحرّم ما أحلّ الله لک؛ ای پیامبر! چرا آنچه که خداوند بر تو حلال کرده بر خود حرام میکنی؟ «تحریم/ ۱»]
۲. [ فلعلّک باخعٌ نفسک...؛ شاید تو میخواهی اگر (کافران) به این سخن ایمان نیاورند خود را از شدت اندوه هلاک کنی؛ کهف/ ۶]
۳. [طه ما أنزلنا عليك هذا القرآن لتشقی؛ ما این قرآن را بر تو نازل نکردیم تا به مشقت افتی «طه/ ۲»]
- و آنگاه که نگرانی او را از تمسخر یهود در قبله نخستین(بیت المقدس) دید، قبله را برای خوشنودی او تغییر داد [ فلنولینّک قبلهًْ ترضاها؛ یقینا تو را به سوی قبلهای که میپسندی برمیگردانیم «بقره/ ۱۴۴»]
- و چون سوز هدایتش را برای گمراهان و گناهکاران امت یافت به او وعده شفاعت کبرا داد [و لسوف یعطیک ربّک فترضى؛ پروردگارت آنچنان عطایی به تو خواهد کرد که خوشنود شوی «ضحی/ ۵»]
- و نامش را بارها در کلام وحی، در کنار نام خود قرار داد: [و لله العزهًْ و لرسوله «منافقون/ ٨»] [أطيعوا الله و الرّسول «أل عمران/ ٣٢»] [إستجيبوا الله و للرسول «انفال/ ٢٤»] [آمنوا بالله و رسوله «نساء/ ١٣٦»]
- او خود را به وصف «رؤوف و رحيم» به خلايق شناساند [إنّ الله بالناس لرؤوفٌ رحيم «بقره/ ١٤٣»] و حبیب خود را نیز با این دو صفت معرفى فرمود [ بالمؤمنين رؤوفٌ رحيم «توبه/ ١٢٨»]
- او را از هر کلام بیهودهای مبرا نمود و تمام سخنش را برای مسلمانان حجت دانست [و ما ینطق عن الهوی إن هو وحىٌ يوحى؛ و از روی هوا و هوس سخن نمیگوید و گفتار او چیزی جز وحی که بر او نازل میشود نیست «نجم/ ۳و۴»]
- و امتش را بهترین امتها شمرد [کنتم خیر امّةٍ؛ شما بهترين امت هستيد
«أل عمران/ ١١٠»]
- او را به چراغی فروزان برای امت تعبیر فرمود [و سراجاً منیراً «احزاب/ ٤٦»]
- تصريح نمود كه او را هرگز رها نكرده و بر او خشم نخواهد گرفت [ما ودّعک ربّک و ما قلی «ضحى/ ٣»]
- وجود مقدسش را مانع نزول عذاب شمرد [و ما کان الله لیعذّبهم و أنت فیهم؛ خداوند هرگز آنان را عذاب نخواهد کرد مادامی که تو در میانشان به سر بری «انفال/ ۳۳»]
- و سرانجام خود و ملایکش به طور پیوسته و مستمر بر او درود میفرستند و به مؤمنان نیز امر میکند که بر او درود بفرستند [إنّ الله و ملائكته يصلّون على النّبىّ يا أيّها الّذين آمنوا صلّوا عليه و سلّموا تسليما؛ همانا خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود و رحمت میفرستند ای اهل ایمان! بر او درود فرستید و به طور کامل تسلیم امر او باشید.
منبع: روزنامه کیهان