تاریخ نگاری فتنه های ۱۰ ساله در انقلاب
۲۰ سال پیش در ۱۸ تیر سال ۱۳۷۸ حادثه کوی دانشگاه در تهران اتفاق افتاد. جمعی از دانشجویان در اعتراض به توقیف روزنامه سلام که جزئیانی از قتلهای زنجیرهای را افشا کرده بود، مقابل دانشگاه تحصن کردند، اما این اعتراض به خشونت کشیده شد.
خرداد و تیر یادآور روزهای تلاطم در تاریخ سیاسی معاصر ایران است. تیرماه ۷۸ بود که جریان براندازه دوم خرداد به بهانه اصلاح قانون مطبوعات و جلوگیری رهبری از اقدامات خلاف قانون این جریان دست به آشوب سراسری در کشور زد و استارت فتنه های ۱۰ ساله در انقلاب را رقم زد.
جریان دوم خرداد در دانشگاهها با تحریک بخشی از قشر دانشجو و سوار شدن بر موج احساسات جوانان، آنها را به میدان تقابل با نظام وارد کرد و به مدت چند روز کشور را درگیر آشوب کرد. جنبش دانشجویی ایران، فراز و نشیب فراوانی را تجربه کرده است.
با این حال مهمترین فراز اعتراضات دانشجویی به تیرماه سال ۷۸ باز میگردد. اگر چه دانشجویان در اعتراضات و کنشهایی مثل انقلاب اسلامی یا اعتراضات سال ۸۸ نیز حضور داشتند، اما اعتراضات سال ۷۸ از دو منظر در تاریخ ایران بی سابقه بود؛ یکی اینکه خااستگاه اعتراض فقط دانشگاه بود و جامعه از دانشگاه متاثر شد و اعتراضات به داخل دانشگاه محدود شد. دوم اینکه کوی دانشگاه نقطه عطفی در تاریخ مناسبات سیاسی ایران شد. امروز بیست سال از آن روز میگذرد. به همین بهانه در این گزارش، فتنه های ۱۰ ساله در انقلاب و ضرورت آگاهی نسبت به تهدیدات پیش رو و شناخت و تبیین عمیق ریشه های این تهدیدات احتمالی به اختصار مورد بررسی قرار گرفته است.
در سال 78 با توجه به ولنگاری زیادی که در فضای مطبوعات کشور به وجود آمده بود و ثمره آن نیز تأسیس روزنامههای زنجیرهای و آن هم با کمک کشورهای خارجی بود، مجلس پنجم در آخرین سال فعالیت خود طرح اصلاح قانون مطبوعات را ارائه کرد تا سامانی به این وضع آشفته داده شود. طبق این قانون فعالیت مطبوعاتی برای عوامل بیگانه، اعضای گروهک های تروریستی و ضدانقلاب، جاسوسان، وابستگان و سردمداران رژیم طاغوت ممنوع اعلام میشد. مطبوعات کشور از دریافت کمک مالی از کشورهای بیگانه منع میشدند.
برای مقابله با افراد دولتی یا غیردولتی که نشریات را برای چاپ مطلب یا مقاله ای زیر فشار قرار داده یا آنها را وادار به سانسور نمایند، ضمان اجرایی داده میشد. همچنین التزام عملی مدیران مسئول و صاحبان امتیاز نشریات به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به اولویتهای قانون مطبوعات اضافه میشد. در وانفسای ارائه و بررسی طرح اصلاح قانون مطبوعات برخی از همین رسانههای برانداز و زنجیرهای با تأکید بر موارد خلاف واقع همچون برنامه نظام برای محدود کردن رسانهها جو جامعه را دچار التهام میکنند. روزهای گرم تهران سپری میشد و غربیها نیز از اواخر خرداد با کلید واژه آشنای تابستان داغ و سرنوشت ساز در حال فراهم کردن افکار عمومی بودند.
نشریه میدل ایست اکونومیک دایجست در هفتم تیر ماه در مورد اتفاقات ایران مینویسد: بیشتر ناظران در تهران بر این اعتقادند که تابستان امسال شاهد یک آزمون حیاتی قدرت و حتی شاید دور نهایی رویارویی جدی بین جناح محافظه کار و اصلاح گرایان خواهد بود. اصلاح طلبان یک تابستان سیاسی داغ را در پیش روی دارند تا جناح محافظه کار را از میدان مبارزه خارج نمایند. بعد از این جریانات بود که دفتر تحکیم وحدت و برخی از عناصر معلوم الحال آن با تحریک دانشجویان در کوی دانشگاه تهران نیمه شب سختی را به وجود میآورند که اتفاقات مشکوکی را رقم میزند. فردای آن روز، روزنامههای زنجیرهای بر آتش این حوادث میدمند و پایتخت را تا ۲۲ تیر به آشوب میکشند.
در این زمان است که رهبر انقلاب با صدور پیامی آرامش بخش آتش فتنه را خاموش میکند و مردم انقلابی تهران نیز با استعانت به پیام رهبر انقلاب در حمایت از انقلاب به خیابانها میآیند.
در پیام حکیمانه رهبر انقلاب آمده بود:
«ملت رشید و غیور ایران ، مردم عزیز تهران . در دو روز گذشته که جمعی از اشرار با کمک و همراهی برخی از گروهک های سیاسی ورشکسته و با تشویق و پشتیبانی دشمنان خارجی در سطح تهران، به فساد و تخریب اموال و ارعاب و عربده جویی پرداخته و موجب سلب امنیت و آسایش مردم شده اند، دشمنان زبون و حقیر اسلام و انقلاب گمان کرده اند انقلاب و مردم مؤمن و انقلابی به آنان اجازه خواهند داد که با فتنه انگیزی خود راه سلطه آمریکای جنایتکار را بر میهن عزیز ما هموار کنند.گروهک های وابسته و معاند، طبق تحلیل اربابان و معلمان خود، گمان کرده اند مردم ایران از اسلام و انقلاب دست برداشته اند و به خیال باطل خود می خواهند از انقلاب اسلامی انتقام بگیرند ولی غافل از اینکه ملت مؤمن و شجاع و هوشیار به آنان و اربابان و پشتیبانان آنان اجازه ادامه شرارت را نخواهند داد و نظام مقتدر اسلامی، آنان را بشدت منکوب خواهد کرد. فرزندان بسیجی ام باید آمادگی های لازم را در خود حفظ کنند و با حضور خود در هر صحنه ای که حضور آنان لازم است، دشمنان زبون را سرکوب و منکوب سازند». رهبر انقلاب پیش از این بیانیه نیز در ۱۹ تیر ماه و در جمع دانشجویان دست فتنه گران را رو کرده بود. ایشان در این دیدار خطاب به دانشجویان اظهار داشت «برادران و خواهران عزیز؛ خیلى خوش آمدید. حرف هاى گفتنى زیاد است؛ اما مطلبى که از نظر من مهمتر از همه است و ذهن مرا مشغول کرده، حمله به خوابگاه جوانان و دانشجویان است. این حادثه تلخ، قلب مرا جریحه دار کرد؛ حادثه غیرقابل قبولى در جمهورى اسلامى بود. حمله به منزل و مأوا و مسکن جمعى – بخصوص در شب یا در هنگام نماز جماعت – به هیچ وجه در نظام اسلامى قابل قبول نیست. جوانان این کشور – چه دانشجویان و چه غیر دانشجویان – فرزندان من هستند و هرگونه چیزى که براى این مجموعه ها مایه اضطراب و ناراحتى و اشتباه در فهم باشد، براى من بسیار سخت و سنگین است. هرکسى بوده، فرق نمى کند؛ چه در لباس نیروى انتظامى، چه در غیر آن. مسلماً با کسانى که در نظام جمهورى اسلامى تخلّف مى کنند، باید برخورد شود؛ اما با کسى که تخلّفى نکرده است؛ کسى که در خانه خود در حال استراحت است، آن هم در محیط جوان دانشجویى، کار بسیار خطا و ناروایى است اگر برخورد شود. این که صد نفر یا دویست نفر از کوى دانشگاه خارج شدند و حرفهایى زدند و شعارهایى دادند، بهانه و مجوّزى نمى شود براى این که کسانى، در هر لباس و با هر نامى، وارد آن محیط شوند و کارهاى ناروایى انجام دهند؛ بخصوص وقتى که نام مقدّس نیروى انتظامى در میان مى آید، عملى که موجب شود نیروى انتظامى بدنام گردد، قضیه را سخت تر مى کند. شما مى دانید که امروز نیروى انتظامى در اطراف کشور، در جاده ها، در مرزها، در برخورد با اشرار، چه جانفشانیهایى مى کند و چه زحماتى مى کشد. چقدر از اینها براى حفظ امنیت ما، جان خود را از دست مى دهند. با این حال، به وسیله چند نفر عملى انجام شود که چهره این خدمتگزاران در نظر بعضى تیره گردد؛ آیا این انصاف است؟! یا آن طورى که نقل کرده اند، بعضى با آوردن نام مقدّس «یا حسین» و «یا زهرا» وارد اتاق دانشجوى بسیجى یا دانشجوى جانباز شوند و او را از خواب بپرانند، یا آن طور حوادثى را به وجود آورند؛ آیا این درست است؟! اینها قلب را مى فشارد. این همه جوان مؤمن، عاشقان امام حسین، عاشقان فاطمه زهرا، در همه جاى کشور، در خدمت اسلام، در خدمت کشور، در طول دوران دفاع مقدّس، در هر خطرى که این کشور را تهدید کند، سینه سپر مى کنند و وارد مى شوند؛ اما بعد کسانى با استفاده از این نام ها حوادثى را به وجود آورند. براى من، حادثه خیلى تلخى بود. البته من تأکید کردم که اطراف این حادثه تحقیق شود و بروند حادثه را درست بسنجند. قرار شد رئیس جمهور محترم و مسئولان، هیئت تحقیقى را تعیین کنند؛ من هم ممکن است خودم کسى را در این هیئت بگذارم. من چند حرف دارم؛ یک حرف با دانشجویان، یک حرف با عموم ملت ایران، یک حرف، بخصوص با شما جوانان، یک حرف هم با دشمن. حرف من به دانشجویان این است که مراقب دشمن باشید؛ دشمن را خوب بشناسید؛ مبادا از شناسایى دشمن غفلت کنید. غریبه هایى را که در لباس خودى خودشان را در همه جا داخل مى کنند بشناسید؛ دستهاى پنهان را ببینید. هیچ کس به خاطر غفلت ستایش نمى شود. هیچ کس به خاطر چشمها را بر هم گذاشتن، مدح نمى شود. اگر بر آدم غافل ضربه اى وارد شد، اوّل کسى که مسؤول و مذموم است، خود اوست؛ مراقب باشید. دانشجو، قشر فاخر و با ارزشى است. دشمن، دانشجو را هدف گرفته است. چند سال است سعى مى کنند بلکه بتوانند دانشجویان را در مقابل نظام قرار دهند؛ اما موفّق نشدند؛ بعد از این هم موفّق نخواهند شد. اگر یک عدّه نفوذى خواستند از فرصتى استفاده کنند و از آب گل آلودى ماهى بگیرند – وارد اجتماع دانشجویان شدند و شعارهایى درست کردند و حرفهایى زدند – خیال نکنند که ما اشتباه خواهیم کرد؛ نه، ما اشتباه نخواهیم کرد. ما مخاطب و طرف خودمان را مى شناسیم. دانشجو، فرزند ماست؛ متعلّق به ماست؛ متعلّق به این کشور است. دشمن است که مى خواهد با نام دانشجو یا با نام نفوذ در میان دانشجویان، فساد و تباهى کند؛ خود دانشجویان بایستى هوشیارانه متوجّه باشند. در یک چنین موقعیّت و فصل حسّاسى مثل این فصل سال – فصل امتحانات دانشجویى، فصل کنکور؛ که همه خانواده هایى که جوانى دارند، این فصل که مى شود، همه همّت خودشان را مى گذارند که جوانشان حواسش جمع باشد و بتواند در امتحان یا در کنکور موفّق شود – آن کدام دستى است، آن کدام دشمن آینده این مملکت و دانشگاه این مملکت است که این طور جوانان را به یک سمت انحرافى مى کشاند، سرگرمى درست مى کند و تشویق مى نماید به این که سراغ درس و سراغ امتحان نروید؛ اجتماع کنید؟! اوّل کسى که این جا باید هوشیارانه چشم خود را باز کند و تصمیم بگیرد، خود دانشجوست. به ملت ایران هم عرض مى کنم: اى ملت بزرگ و شجاع که بیست سال است دشمنى را که انقلاب از این کشور بیرون راند، با قدرت پشت در نگه داشتید و نگذاشتید که این دشمن از هیچ منفذى وارد شود؛ به هوش باشید. این معناى حرف هاى مکرّرى است که من در این چند سال به ملت ایران و به مسئولان عرض کرده ام که دشمن درصدد نفوذ است. هر پنجره اى پیدا کند، وارد خواهد شد؛ هوشیاریتان را بیشتر کنید. دشمن، امنیت ملى ما را هدف گرفته است. امنیت ملى براى یک ملت، از همه چیز واجبتر است. اگر امنیت ملى نباشد هیچ دولتى نمى تواند کار کند؛ براى سازندگى، هیچ سنگى روى سنگ گذاشته نخواهد شد. وقتى که هرج و مرج و ناامنى باشد، هیچ مشکلى از مشکلات مملکت حل نخواهد شد؛ نه اقتصاد مردم، نه فرهنگ مردم، نه مسائل اجتماعى مردم، نه مسائل سیاسى مردم. وقتى امنیت نبود، همه اینها از بین خواهد رفت. دشمن این را هدف گرفته است. این را ملت ایران در همه جاى کشور باید بفهمد؛ که البته مى فهمد و مى داند. بحمداللّه ملت هوشیار است. یک حرف هم به شما جوانان عرض مى کنم. جوانان عزیز! شما امیدهاى انقلاب و اسلامید. رفتار شما مى تواند این مملکت را در جهت شکوفایى، با سرعت به پیش ببرد. وقتى جوان مملکت هوشیارانه، با تدبیر، با حلم و با توجه به موقعیّتها، حرف بزند و تصمیم بگیرد و عمل کند، کشور گلستان خواهد شد. وقتى هیجانات کور، پا وسط بگذارند، دشمن فوراً استفاده خواهد کرد. بارها گفته ام، باز هم تکرار مى کنم؛ من معتقدم که جوان مملکت بایستى در همه میدانها حضور و آمادگى داشته باشد؛ منتها با انضباط. این گونه حرکاتى که ملاحظه شد کسانى به دانشگاه حمله کنند، ناشى از بى انضباطى است؛ با هر نامى انجام گیرد، غلط و محکوم است. اگر با نام دفاع از دین هم انجام گیرد، غلط است؛ اگر با نام دفاع از ولایت هم انجام گیرد، غلط است. مگر من بارها نگفته ام در اجتماعات کسانى که مخالفند، هیچ کس نباید رفتار خشونت آمیز داشته باشد؛ چون این، دشمن را خوشحال مى کند. بارها ما این حرف را گفتیم، چرا گوش نکردند؟! چرا گوش نمى کنند؟! حتّى اگر یک حرفى که خون شما را به جوش مى آورد به زبان آورند – مثلاً فرض کنید اهانت به رهبرى کردند – باز هم باید صبر و سکوت کنید. اگر عکس مرا هم آتش زدند و یا پاره کردند، باید سکوت کنید. نیرویتان را براى آن روزى که کشور به آن نیازمند است، براى آن روزى که نیروى جوان و مؤمن و حزب الّلهى باید در مقابله با دشمن بایستد، حفظ کنید، والاّ حالا فرض کنیم یک جوان، یا یک دانشجوى فریب خورده اى هم حرفى زد و کارى کرد؛ چه اشکالى دارد؟ من از او صرف نظر مى کنم. و اما یک مطلب به دشمن مى گویم؛ هر که هست و هرجا هست. دشمنان اصلى ما در سازمانهاى جاسوسى، طرّاحان این قضایا هستند. این پولى که مجلس امریکا تصویب کرد که باید براى مبارزه با نظام ایران صرف شود، این پول و چندین برابر این پولها کجا مصرف شد؟! معلوم است؛ براى همین طور طرّاحیهایى مصرف مى شود؛ شکّى نیست. این دشمنان بدانند که خواب برگشتن امریکا به این مملکت، یک خواب پریشان و غیرقابل تعبیر است. این عناصر داخلى حقیر، این عناصر سیاسى مطرود و منفور، که ملت اینها را مثل دندان فاسدى بیرون آورد و به یک طرف پرتاب کرد، هجده، نوزده سال است که کمین گرفته اند تا از ملت و از امام و از نام امام و از راه امام انتقام بکشند. اینها هم بدانند که اشتباه کردند؛ در همین قضیه هم اشتباه کردند، خودشان را لو دادند و چهره خودشان را مشخص کردند. درست است که به دستگاه اطّلاعاتى ما آن ضربه ناجوانمردانه را وارد کردند؛ به دستگاه انتظامى ما هم در این جا این ضربه را وارد کردند، اما عناصر خدمتگزار و سربازان مخلص و بدون نام و نشان جمهورى اسلامى، اطّلاعات را کسب مى کنند و مى فهمند که چه کسى در کجاست و چه کار مى کند. نمى توانند این ملت را با این روشها از صحنه مبارزه در راه استقلالشان، در راه اسلام عزیزشان و در راه مبارزه با دشمنانشان عقب برانند. یک نکته هم به این خطّ و خطوط سیاسى عرض کنیم. آقایانى که سردمداران خطوط سیاسى و گرایش هاى سیاسى هستید، حالا برسید به این حرفى که ما مى گوییم شما خودیها وقتى سر قضایاى بیهوده این طور با هم درگیر مى شوید، دشمن سوء استفاده مى کند؛ بفرمایید، این یک نمونه؛ دیدید دشمن چطور استفاده کرد؟! دیدید دشمن چگونه نیش خود را زد؟! این مسائل را کنار بگذارید. البته ما اصرار نداریم که همه یک طور فکر کنند؛ اما براى کار سیاسى و درگیرى سیاسى، حدّى قائل شوید و خطّ قرمزى بگذارید. بى حساب و کتاب با هم مبارزه نکنید که آن قدر مشغول شوید که به دشمن اجازه دهید این طور بیاید و داخل این میدانها بشود. سر این قضیه قانون مطبوعات و سر قضایاى گوناگون دیگر، چه جنجال و چه دعوایى به راه افتاد! همه اش مسائل خطّ و خطوط! براى چه؟ براى این که قانونى در مجلس تصویب مى شود! من به یک جریان سیاسى خاص اشاره نمى کنم؛ خطاب من به همه است. براى من، آن خطّ و این خط و هر خطّ سیاسى و سلیقه سیاسى دیگر، تفاوت نمى کند. براى من، مناط و ملاک، راه خدا و راه امام و راه اسلام و حفظ کشور و رعایت مصالح مردم و حفظ آینده کشور مطرح است. براى من فرقى نمى کند که فلان کس متعلق به خطّ «الف» است، فلان کس متعلّق به خط «ب» است. من به همه عرض مى کنم؛ شما هم هشیار باشید. آخرین جمله را هم به امام و مقتداى خودمان ولىّ عصر ارواحنافداه عرض کنیم: اى سیّد و مولاى ما! پیش خداى متعال گواهى بده که ما در راه خدا تا آخرین نفس ایستاده ایم. بزرگترین آرزو و افتخار بنده این است که در این راه پرافتخار و پرفیض و پربهجت، جان خودم را تقدیم کنم. ان شاءاللّه خداوند متعال شما را موفّق و مؤیّد بدارد.
والسّلام علیکم و رحمهاللّه و برکاته».
فتنه ۷۸ خیلی زود به پایان رسید اما آتش کینه توزی این جریان در زیر خاکستر باقیماند تا ۱۰ سال بعد و این بار با کلید واژهای دیگر اصل نظام اسلامی را هدف قرار بدهند. این جریان برانداز و تجدیدنظرطلب از سال ۸۴ و شکست از جریان انقلابی در انتخابات ریاست جمهوری فضای منفی زیادی را علیه دولت انقلابی ایجاد کردند زیرا از ادامه این دولت واهمه داشتند.
انتخابات سال ۸۸ فرصتی طلایی برای این جریان بود تا باز هم کشور را در آستانه آشوبی دیگر قرار بدهد. کارزارهای انتخاباتی بین رقبا خود گواه حوادثی عجیب در کشور بود و رهبر انقلاب نیز از ماهها قبل و سخنرانی عیدانه خود در حرم مطهر رضوی نسبت به تحرکات دشمن برای به آشوب کشیدن انتخابات هشدار دادند و تمام مسئولین را به بصیرت دعوت کردند. ۲۲ خرداد سال ۸۸ نقطه عطفی در تاریخ انقلاب بود و بیش از ۴۰ میلیون نفر در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کردند که این میزان مشرکت نزدیک به ۸۵ درصد بود و نشان از بلوغ دمکراسی در ایران داشت اما دشمنان این پیروزی را برنتافتند. هنوز رأی گیری انتخاباتی به صورت کامل به پایان نرسیده بود که میرحسین موسوی به عنوان جدیترین رقیب رییس جمهور وقت با حضور در ستاد انتخاباتی از پیروزی خود سخن گفت و همه را در شوک فرو برد. موسوی هر نتیجهای جز پیروزی در انتخابات را تقلب خطاب کرد و عملاً بخشی از جامعه را رو در روی حاکمیت قرار داد. این جریان این بار به تهران بسنده نکرد و تقریباً تمام شهرهای ایران را درگیر آشوب خیابانی کرد.
۲۵ خرداد ۸۸ اولین تجمع غیرقانونی فتنه گران بود که با مماشات نظام همراه بود اما رفتارهای ساختار شکنانه در اعتراضات خیابانی توسط سران فتنه کار را به جاهای باریک کشاند. بالا گرفتن آتش آشوبها باعث شد تا رهبر انقلاب باز هم دست به روشنگری بزنند و این بار نماز جمعه ۲۹ خرداد ۸۸ را برای انتقال پیام خود انتخاب کردند. رهبر انقلاب در این خطبه ابتدا به عظمت این انتخابات و بی نظیر بودن آن در طول تاریخ اشاره داشتند که برای دشمن بسیار تلخ بوده است. ایاشن در ادامه میگویند: نکته دوم در باب این انتخابات این است که انتخابات ۲۲ خرداد نشان داد که مردم، با اعتماد و با امید و با شادابی ملی در این کشور زندگی میکنند. این جواب خیلی از حرف هایی است که دشمنان شما در تبلیغات مغرضانه خودشان بر زبان می آورند. اگر مردم در کشور به آینده امیدوار نباشند، در انتخابات شرکت نمی کنند؛ اگر به نظام خودشان اعتماد نداشته باشند، در انتخابات شرکت نمی کنند؛ اگر احساس آزادی نکنند، به انتخابات روی خوش نشان نمیدهند.
اعتماد به نظام جمهوری اسلامی در این انتخابات آشکار شد. و من بعد عرض خواهم کرد که دشمنان همین اعتماد مردم را هدف گرفته اند؛ دشمنان ملت ایران میخواهند همین اعتماد را در هم بشکنند. این اعتماد بزرگترین سرمایه جمهوری اسلامی است، میخواهند این را از جمهوری اسلامی بگیرند؛ می خواهند ایجاد شک کنند، ایجاد تردید کنند درباره این انتخابات و این اعتمادی را که مردم کردند، تا این اعتماد را متزلزل کنند. رهبر انقلاب در محور سوم سخنرانی تاریخی خود به موضوع رقابتهای انتخاباتی اشاره میکنند که طی این مدت محل اختلافات زیادی شده بود و ضمن عدم تأیید بسیاری از مباحث مطرح شده در این مناظرات و کارزارها آن را نشان از پویایی میدانند و یک رقابت در درون نظام بیان میکنند. رهبر انقلاب با روشنگری بسیار دقیقی دو قطبی فرضی دشمن در اپوزوسیون نشان دادن رأی دهندگان به سایر نامزدها را خنثی میکند و تمام کسانی که در انتخابات شرکت کردند را معتقد به نظام معرفی میکنند تا آتش افروزی فتنه گران خاموش شود. رهبری در نماز جمعه تاریخی خود به سازوکارهای دمکراتیک اعتراض در جمهوری اسلامی تأکید کردند و از معترضان خواستند تا از این طریق موضوع را پیگیری کنند تا دشمن فضاسازی نکند و شیرینی حضور حماسی را به تلخی بدل نکند.
رهبر معظم انقلاب با صراحت ویژه خود اختلاف نظر با برخی از مسئولین را دلیلی بر ضد نظام بودن افراد ندانستند بلکه آن را طبیعی و مثبت بیان کردند تا از این طریق چتر انقلاب وسعت خود را برای همگان نشان دهد. رهبر انقلاب در این نماز جمعه سعی کردند تا تمام نظرات را زیر خیمه انقلاب جمع کنند و از گسترش اختلاف جلوگیری کنند که همین هم شد اما فتنه گران که نقشههای خود را نقش بر آب میدیدند دیگربحث انتخابات را کنار گذاشتند و به خیمه انقلاب حمله کردند. آتش فتنه گری و کینه توزی براندازان داخلی تا ۹ دی ماه ۸۸ و به بهانههای گوناگون ادامه داشت تا اینکه خط قرمز انقلاب و تشیع نسخه آنها را پیچاند. فتنه گران با به راه اندازی کارناوال شادی در روز عاشورای همان سال ماهیت خود را بر ملاکردند تا مردم بار دیگر با بصیرت خود کشور را از یک پیچ تاریخی عبور بدهند. اردوکشیهای خیابانی پس از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ابتدا با تحمیل خسارت به اموال عمومی و خصوصی آغاز شد.
با استناد به گزارش شهرداری تهران، در فتنه ۸۸، بیش از ۶۳ میلیارد تومان به اموال عمومی تهران خسارت وارد شد و علاوه بر این تعداد ۱۱ بانک دولتی و خصوصی و موسسه اعتباری در حوادث اغتشاشات آن سال مورد تخریب و آتشسوزی واقع شدند.آتش زدن اتوبوسهای شهری، بانکها، مساجد، سطلهای زباله، اماکن دولتی و عمومی و… بخشی از خسارات میدانی فتنهگران در آشوبهای فتنه ۸۸ بود.
دیگر خسارات مالی، آثار زیانبار ناشی از تشدید تحریمهای بعد از فتنه بود که آن هم به بهانه مسائل حقوق بشری و هستهای بود که به درخواست همین جریان از آمریکا و سایر کشورهای غربی صورت گرفت.
این تحریمها و فشارهای بین المللی که سیگنال های آن از داخل بود فشار زیادی را به دولت وارد کرد و تجارت بین المللی ایران را با مشکل مواجه کرد. طبق برآوردهای صورت گرفته ایران در خلال اتفاقات سال ۸۸، بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار فقط در زمینه تجارت بین الملل ضرر کرد که رقم بسیار درشت محسوب میشود.
تحریمها تولید و معیشت مردم را هم هدف قرار داد و به موازات کاهش درآمدهای دولت وضعیت رفاه عمومی نیز افت کرد که عواقب آن تا اواخر دولت دهم نیز پا برجا بود. کاهش ارزش پول ملی دیگر خسارت این اتفاقات بود به طوری که نشریه وال استریت ژورنال نیز برآیند بررسیهای خود را در مورد فتنه ۸۸ این چنین مطرح کرد که تحریمهای جدید آمریکا علیه بانک مرکزی ایران در آن سال، موجب کاهش ارزش ریال شد و تنزل ۵۵ درصدی ارزش ریال در برابر دلار همزمان با افزایش ارزش لیره در ترکیه موجب شد که قیمت بسیاری از اجناس برای صادرات به ایران بیش از دو برابر افزایش یابد. تحریمهای نفتی ایران را هم به این مسئله اضافه کنید. دومینوی تحریم ایران از سال ۸۸ شروع شده بود و در سال ۹۱ به اوج خود رسید و این دومینو با ضربهی همین جریان بود که به حرکت افتاده بود.
سازمان بینالمللی انرژی پیش بینی کرده بود بر اساس شواهد موجود در اواسط سال ۲۰۱۲ میلادی، صادرات نفت ایران ۴۰ درصد کاهش خواهد یافت. همچنین نتایج بررسیهای تحلیلگران والاستریت بیانگر آن است که تحریمها باعث کاهش۵۰ تا ۶۰ میلیارد دلاری فقط در بخش سرمایهگذاری در بخش انرژی ایران خواهد شد. به طور کلی مجموعه خسارتهای اقتصادی که در خلال فتنه ۸۸ به ایران وارد شد ۳۲۴ هزار میلیارد برآورد میشود که با احتساب قیمت دلار به رقم نجومی قابل تبدیل است.
این موضوع فارغ از خسارتهای سیاسی و بین المللی است که هنوز هم در جریان است. این جریانات هنوز خاموش نشدند و با توجه به صحبت های چند ماه قبل رهبر معظم انقلاب این بار هم سناریو آشوب را در سر دارند تا هر ۱۰ سال یک بحران را برای جمهوری اسلامی تکرار کنند. نقطه عطف بحران آفرینی این جریان که اکنون و با میدان گرفتن در سیستم اجرایی حاکم بر کشور احتمالاً از دریچه معیشت و اقتصاد عبور کند تا ضلع سوم مثلث فتنه با رمز اقتصاد و معیشت تکمیل شود.
منبع: تهران نیوز