از حادثه 18 تیر تا حماسه 23 تیر
23 تیر 78؛ بازخوانی حماسه بیعت مجدد ملت با رهبری
23 تیرماه یادآور حضور حماسی و انقلابی مردم ایران در سال 78 در دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی و ولایت فقیه و همچنین محکومیت غائله کوی دانشگاه تهران که توسط عناصر ضدانقلاب طراحی و برنامه ریزی شده بود، است.
حماسه ماندگاری که آحاد ملت ایران در بیست و سوم تیر 1378 خلق کردند،بازیگران داخلی و بین المللی را که چشم امید به حوادث 18 تیر و سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران دوخته بودند آنچنان کور کرد که سکوتی مرگبار آنان را فراگرفت. به گزارش خبرگزاری فارس، در تیرماه 1378، کمیسیون فرهنگی مجلس پنجم ، طرحی را با عنوان «اصلاحیه قانون مطبوعات » در چهار بند به تصویب رساند که مواد آن عبارت بودند از:
الف ) ممنوعیت فعالیت مطبوعاتی برای عوامل بیگانه ، اعضای گروهک های تروریستی و ضدانقلاب ، جاسوسان، وابستگان و سردمداران رژیم طاغوت و...
ب ) منع شدن مطبوعات کشور از دریافت کمک مالی از کشورهای بیگانه
ج ) ضمانت اجرایی برای مقابله با افراد دولتی یا غیردولتی که نشریات را برای چاپ مطلب یا مقاله ای زیر فشار قرار داده یا آنها را وادار به سانسور نمایند. (در قانون مطبوعات با تأکید بر آزادی بیان و قلم و برای پیشگیری از اعمال قدرت مسئولان بر مطبوعات ، تصریح شده بود که اگر مطبوعات دولتی یا غیردولتی از این ماده تخلف کنند به حکم دادگاه از خدمات دولتی منفصل و یا تعزیز خواهند شد.»
د) لزوم التزام عملی مدیران مسئول و صاحبان امتیاز نشریات به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران .
¤ بازی خطرناک چگونه کلید خورد
همزمان با ارسال اصلاحیه قانون مطبوعات به هیأت رئیسه مجلس ، مجمع روحانیون مبارز با صدور اطلاعیه ای که در روزنامه ایران 12 تیر 78 به چاپ رسید، اعلام کرد: «طرحی توسط تعدادی از نمایندگان مجلس در دستور کار مجلس قرار گرفته که فقط تهدید کننده مطبوعات است و سایه استبداد را بر فضای مطبوعات کشور می گستراند. اعمال محدودیت و ممنوعیت همان طور که در گذشته نتیجه ای مطلوب در پی نداشته ، اینک نیز چنین دستاوردی نخواهد داشت .»
همچنین روزنامه نشاط در تاریخ 13 تیر با انتشار بیانیه شورای شهر تهران و سردبیر 10 نشریه دوم خردادی نسبت به طرح این اصلاحیه در مجلس هشدار داد.
روزنامه سلام هم در 15 تیر یعنی یک روز مانده به مطرح شدن اصلاحیه در صحن علنی مجلس ، اقدام به انتشار سند محرمانه منتسب به وزارت اطلاعات نمود و با تیتر درشت نوشت : «سعید اسلامی پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است .»
انتشار این نامه توسط روزنامه سلام ، تعجب همگان را برانگیخت . روزنامه نشاط ـ ارگان غیررسمی نهضت آزادی ـ در واکنش به انتشار این نامه نوشت : «خطر ریسک (انتشار نامه محرمانه وزارت اطلاعات ) به اندازه ای بود که حتی سعید حجاریان نیز صلاح را در آن دانست که چنین بازی خطرناکی را به موسوی خوئینی ها بسپارد. سعید حجاریان به سردبیرانش توصیه کرده بود که فتیله را پایین بکشند و اگر خبری یا نامه ای افشاگرانه در دست دارند، آن را به همکاران دیگری که احتمالاً حاشیه امنیتی قوی تری دارند، بسپارند.»
به صحنه آوردن مدیر مسئول روزنامه سلام ـ آقای موسوی خوئینی ها ـ با هدف ایجاد هزینه ای غیرقابل پرداخت و در نتیجه عدم تصویب اصلاحیه قانون مطبوعات صورت پذیرفت اما با شکایت وزارت اطلاعات و تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی ، پرونده اتهامی وی به دادگاه ویژه روحانیت ارجاع داده شد و با احتساب حکم تعلیقی سال 1372، روزنامه سلام تا تعیین تکلیف نهایی تعطیل شد.
تجدیدنظرطلبان که با اعلام حکم توقیف روزنامه سلام دچار غافلگیری شده بودند، به هشدار و تهدید روی آوردند.
روزنامه های زنجیره ای در اقدامی هماهنگ ، تعطیلی روزنامه سلام را مهمترین سوژه خبری خود قرار دادند و ازآن به عنوان «اقدامی غیرقانونی »، «مقابله با دولت » و «مخالفت با توسعه سیاسی » یاد کردند. روزنامه نشاط با عبارت معناداری در زیر تصویر مدیر مسئول روزنامه سلام نوشت : «آیا محافظه کاران هزینه به صحنه آوردن آقای موسوی خوئینی ها را محاسبه کرده اند؟» و روزنامه صبح امروز با مدیر مسئولی سعید حجاریان ، در نخستین روز توقیف روزنامه سلام تصریح کرد: «باید به یاد داشته باشیم که بازی دموکراسی ، اگرچه بازی نامیده می شود، ولی اگر قواعد آن را پذیرفتیم ، دیگر بازی نیست . رأی مردم به جمهوری اسلامی ، رأی به دموکراسی است و اگر این قاعده چه در مطبوعات و چه در انتخابات در هم شکسته شود، آنگاه سیاست ورزی به پایان می رسد.»
نویسنده مذکور سپس با تهدید تلویحی مبنی بر افشای اسناد دیگری ، نوشت : «آیا اگر کسی توانست اسناد دیگری از طرح های سعید اسلامی به دست آورد، آیا باید به مجازات هشدار دادن به مردم ، به خاطر آن از ادامه فعالیت سیاسی باز ماند. به سهم خود از مردم می خواهیم هر اطلاعاتی که از سعید امامی و محافل سراغ دارند به روزنامه بفرستند.»
هماهنگی روزنامه های پنجشنبه 17 تیر در اختصاص تیترها و سرمقاله های خود به عواقب غیرقابل پیش بینی و کنترل توقیف روزنامه سلام ، نشان از آن داشت که یک تیم پشت پرده، هدایت این جریان را برعهده دارد؛ چرا که خبر توقیف روزنامه سلام ساعت 10 شب اعلام گردید و آن زمانی بود که اکثر روزنامه می بایست با انجام مراحل نهایی ، صفحات روزنامه ها را به چاپخانه می فرستادند تا در توزیع فردا صبح خود دچار مشکل نشوند. روز پنجشنبه 17 تیر، 10 روزنامه زنجیره ای با تیترهایی چون «محدودیت مطبوعات خشم مردم را شعله ور خواهد کرد»، «زمان حامل حوادث خشونت بار است »، «نظام باید هزینه های سنگینی بپردازد»، «دانشجویان ساکت نخواهند نشست »، «ورود به قلعه چپ گرایان یک ریسک خطرناک برای محافظه کاران است »، «مقابله با دولت و مخالفت با توسعه سیاسی » و «پایان سیاست ورزی »، درصدد القای فضای بحرانی و ناآرامی به جامعه برآمدند تا در همان شب علیرضا نوری زاده ، مفسر رادیو بی بی سی در تقدیر از عملکرد مطبوعات اصلاح طلب بگوید: «ما باید سرافراز باشیم که پرچمداران جامعه مدنی در ایران یعنی نشریات نشاط ، صبح امروز، خرداد، همشهری و ایران ، مراکز قدرت را نشانه رفته اند و با زیر سؤال بردن مشروعیت و مقبولیت نظام اسلامی ، چالشی جدی فراروی حاکمان اسلامی گشوده اند.»
¤ آتش تهیه مقامات و رسانه های غربی
حادثه 18 تیر در حالی رقم خورد که رسانه های غربی از هفته ها قبل آتش تهیه خود را ریخته بودند. نشریه آمریکایی «میدل ایست اکونومیک دایجست » در هفتم تیر نوشته بود: «بیشتر ناظران در تهران بر این اعتقادند که تابستان امسال شاهد یک آزمون حیاتی قدرت و حتی شاید دور نهایی رویارویی جدی بین جناح محافظه کار و اصلاح گرایان خواهد بود. اصلاح طلبان یک تابستان سیاسی داغ را در پیش روی دارند تا جناح محافظه کار را از میدان مبارزه خارج نمایند.»
و «گری سیک »، مشاور امنیت ملی در دولت های کارتر و ریگان و از مسئولان سازماندگی عناصر ضدانقلاب و تجدیدنظرطلب ایرانی ، در اظهاراتی اعلام کرد: «برای آنها که خواستار توسعه سیاسی هستند زمان بسیار خطرناک است . در طی دو سال گذشته علی رغم وجود حمایت تبلیغاتی و فیزیکی ، این افراد در نگاه داشتن خود، شجاعت به خرج داده اند و شجاعت آنها در روزهای آینده به نمایش گذاشته خواهد شد.»
و «ایلینا روزلهتین »، عضو جمهوری خواه مجلس نمایندگان آمریکا در جمع مراسم راهپیمایی منافقین در 31 خرداد اعلام کرده بود: «تنها راه حل باقیمانده برای تغییر در ایران ، تغییر حکومت مذهبی است . شما هدفی درست ، یعنی سرنگونی حکومت اسلامی را دنبال می کنید.» و «گری هاکرمن » سخنران دیگر این مراسم خاطرنشان کرد: «زمان آن فرا رسیده که وزارت خارجه آمریکا با حمایت مستقیم از نهضت ملی ایران ، سرنگونی حکومت اسلامی را پیگیری کند.»
¤ پرده اول سناریو
اولین تجمع در اعتراض به توقیف روزنامه سلام ساعت 21 در برابر خوابگاه دانشجویان دانشگاه تهران شکل گرفت .
برپاکنندگان این تجمع دو فرد غیر دانشجو یعنی منوچهر محمدی و اکبر محمدی بودند که پس از دستگیری ، درباره چگونگی دریافت کمک مالی و ارتباط با عناصر خارجی و طراحی تجمعات اعتراض آمیز اعترافات قابل تأملی داشته اند. این دو نفر با ورود به خوابگاه دانشجویان ، جلسه ای را با تنی چند از اعضای دفتر تحکیم برگزار می کنند و سپس با فراخوان تعدادی از دانشجویان در محوطه خوابگاه با شعار «طرح سعید امامی ملغی باید گردد» دست به تظاهرات می زنند.
در گوشه دیگر خوابگاه یعنی جلوی سینمای کوی دانشگاه ، فردی به نام فرح شفیعی که از افراد مرتبط و نزدیک به مدیریت وقت کوی دانشگاه بود، در حالی که به همراه چند نفر دیگر، تراکت ها و پلاکاردهایی از قبل آماده شده در اختیار داشتند، به بهانه توقیف روزنامه سلام و محکومیت طرح اصلاح قانون مطبوعات در محوطه کوی دانشگاه تجمع می کنند و با سردادن شعارهایی تحریک آمیز خواستار اجتماع دانشجویان در محوطه خوابگاه ها می شوند. در همین حال عناصری از انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی تهران با حضور در خوابگاه گلستان ، دانشجویان را به شرکت در تجمع ترغیب می نمایند. ساعت 22 تجمع فرح شفیعی با منوچهر محمدی در هم ادغام می شود و آماده حرکت و خروج از محوطه خوابگاه می شوند.
در این هنگام خبر بازپس گیری شکایت وزارت اطلاعات علیه روزنامه سلام در جمع دانشجویان اعلام می شود و در حالی که انتظار می رفت تا حدودی موج اعتراضات فروکش نماید، اما تعدادی از اعضای دفتر تحکیم ، این خبر را به منزله عقب نشینی محافظه کاران مطرح کرده و خواستار خروج جمعیت 300 نفره دانشجویان از محوطه خوابگاه شدند. با گذشت دقایقی و در حالی که ممانعتی برای خروج تجمع کنندگان از کوی صورت نمی گیرد، اجتماع کنندگان از کوی خارج شده ، به سمت خیابان کارگر حرکت می کنند و در این میان افرادی مشکوک با شعارهای تحریک کننده و ضدارزش های الهی نظام و پرتاب سنگ ، جو را ملتهب می نمایند. تماس فرماندهان نیروی انتظامی با مسئولان وزارت کشور جهت کسب تکلیف بی نتیجه می ماند و هیچ یک از مدیران ارشد وزارت کشور در دسترس نمی باشند.
پرتاب سنگ به همراه شعارهای توهین آمیز و ساختارشکنی که از سوی برخی افراد نفوذ کرده در جمع دانشجویان در برابر نیروهای انتظامی داده شد، باعث تحریک عوامل انتظامی و وادار کردن آنان به اشتباه و قرار گرفتن در مسیر سناریویی می شود که از پیش طراحی شده بود و آن تعقیب و درگیری با تظاهرات کنندگان و کشیده شدن به داخل خوابگاه دانشجویان بود. در زمانی کوتاه ، تجمع و راهپیمایی به شورش ضدامنیتی تبدیل می شود و در حالی که مدت زمان حضور نیروی انتظامی در محوطه کوی دانشگاه براساس گزارش های وزارت کشور، اطلاعات و نهاد ریاست جمهوری بین 12 تا 20 دقیقه بیشتر نبوده است ، اما معاونت دانشجویی وزارت علوم میزان تخریب را 800 اطاق و 2400 تخت اعلام می نماید و این در حالی بود که قبل از ورود نیروی انتظامی به محوطه خوابگاه دانشجویان، صدای شکستن شیشه و پرتاب اشیا و وسایل دانشجویان از پنجره خوابگاه ها به بیرون شنیده می شد که این حرکت سازمان یافته پس از خروج نیروهای انتظامی هم تا صبح ادامه یافت به گونه ای که بسیاری از اتاق ها، میزها و وسایل مطالعه دانشجویان ، تخت خواب ها، یخچال ها، کیوسک های مطبوعاتی و تلفن و درب و پنجره خوابگاه ها تخریب و دچار آسیب های جدی شدند.
¤ شعله های خشم کور
درگیری های پراکنده که از نیمه شب آغاز شده بود، تا صبح روز جمعه ادامه یافت و افراد نقابدار مستقر در کوی و پشت بام های مشرف به خیابان کارگر با پرتاب سنگ و اشیای سخت و سردادن شعارهایی علیه ارکان نظام ، درصدد تهییج دانشجویان از یک سو و شدت عمل نیروهای انتظامی و امنیتی در برخورد با دانشجویان در سوی دیگر بودند.
حدود ساعت 11 صبح ، بالاخره جلسه شورای تأمین استان در استانداری تشکیل می شود و حادثه شب گذشته را بررسی می نماید. حوالی ظهر روز جمعه به نیروهای انتظامی دستور داده می شود که از صحنه خارج شوند. در این میان برخی چهره های سیاسی جهت ابراز همدردی با دانشجویان وارد کوی دانشگاه می شوند.
فضای دانشگاه همچنان متشنج است و سخنان برخی از این چهره های سیاسی که به ظاهر برای آرام کردن دانشجویان به داخل کوی رفته بودند، شعله های خشم آنان را شعله ورتر می سازد به گونه ای که بار دیگر گروه هایی سازمان یافته از محوطه کوی خارج شده و در خیابان کارگر ضمن ضرب و شتم مردم و ایراد خسارت به اموال عمومی ، درگیری های پراکنده ای را با نیروهای انتظامی مستقر در اطراف کوی دانشگاه شکل می دهند.
روزنامه های شنبه 19 تیر کار هدایت آشوب ها را بر عهده گرفتند. روزنامه خرداد در تیتر درشت صفحه اول خود نوشت : «کوی دانشگاه به خون کشیده شد» و روزنامه نشاط هم افزود: «دفتر تحکیم وحدت یک هفته عزای عمومی اعلام کرد.» و سپس پلاکاردهایی با مضمون پنج شهید به نام های ذاکری ، سهرابی ، امامی ، رهبری و نادری ، در میان دانشجویان توزیع گردید. در دانشگاه های امیرکبیر، علم و صنعت ، صنعتی شریف و شهید بهشتی تجمع هایی صورت گرفته و عوامل بر پا کننده این تجمعات خواستار حرکت دانشجویان به سمت کوی دانشگاه شدند. افراد حاضر در این تجمعات ، در مسیر حرکت خود به سمت میدان انقلاب و دانشگاه تهران اقدام به سردادن شعارهایی چون «می کشم می کشم آن که برادرم کشت »، «توپ تانک مسلسل دیگر اثر ندارد»، «عزاعزاست امروز، دانشجوی آزاده صاحب عزاست امروز»، «خاتمی ـ خاتمی واکنش واکنش » و «دانشجوی مبارزه حمایتت می کنیم » کردند که در این میان سینما ملت ، بانک های تجارت و سپه ، چند اتوبوس واحد، پمپ بنزین ، محل برگزاری نماز جمعه ، یک بیمارستان و چند دستگاه خودرو سواری و موتور سیکلت تخریب و یا دچار آتش سوزی شدند.
در این میان پیاده نظام هایی از عناصر نهضت آزادی ، حزب ملت ، نیروهای ملی ـ مذهبی ، سلطنت طلبان و افراد وابسته به کانون نویسندگی خود را به تظاهر کنندگان رساندند و با توزیع اعلامیه ها و بیانیه هایی سعی در تهییج و گسترش دامنه آشوب ها در سطح شهر داشتند. در این روز تعدادی از نیروهای حزب اللهی ، بسیجی و زنان محجبه توسط اوباش با چاقو و سنگ و پنجه بکس مورد هجوم قرار گرفتند. در میدان انقلاب ، چهار راه مخبرالدوله و بلوار کشاورز، چادر تعدادی از خانم ها توسط اوباش برداشته شد و سه تن از این بانوان که مقاومت از خود نشان داده بودند توسط تیغ موکت بری بشدت مجروح شدند.
در دیگر سو، رسانه های بیگانه و اپوزیسیون خارج کشور که در رؤیای «ختم انقلاب » دست افشانی و پایکوبی می کردند، با ارسال اخبار و گزارش های کذب ، سعی در کشانیدن دامنه آشوب ها به شهرهای دیگر داشتند. خبرنگاران و عکاسان روزنامه های دیلی تلگراف ، ال موندو، کیودو، ال پائیس ، لیبراسیون ، فیگارو، پروفیل ، ایشن ایج ، نیویورک تایمز، واشنگتن پست ، کوریره دلاسرا به همراه شبکه های تلویزیونی سی .ان .ان ، ان .بی .سی ، فاکس نیوز، سی .بی .اس ، بی .بی .سی ، الجزیره و خبرگزاری های رویترز، فرانسه ، آسوشیتد پرس ، یونایتدپرس ، فرانس پرس ، در روزهای 20،21و22 تیر بالاترین حجم اخبار، گزارش ها و تصاویر خود را به سراسر دنیا ارسال کردند، به گونه ای که بسیاری از سران کشورهای دنیا خود را آماده فرستادن پیام تبریک برای پادشاه و یا رئیس جمهور آینده ایران نموده بودند. در این میان ، تعدادی از فریب خوردگان اپوزیسیون خارج کشور هم با بستن چمدان هایشان برای ورود به ایران لحظه شماری می کردند.
* درس ها وعبرتها
با گذشت بیست سال از غائله 18 تیر، هنوز بسیاری از ابعاد پنهان این حادثه برای عبرت گیری، به خوبی موشکافی نشده است. برای موشکافی و بازخوانی فتنه 18 تیر سال 78 در حد حوصله این نوشتار به موارد زیر بعنوان عبرتها و پندهای این حادثه، برای قشر دانشجو، جناحهای سیاسی و مسئولین اشاره می نمائیم:
الف: جدی گرفتن خطر تجدید نظرطلبان داخلی: در غائله 18 تیر، نقش سازمان یافته عناصر سیاسی تندرو و ورشکستگان سیاسی تجدیدنظرطلب و ارتباط مستقیم آنها با گروهای ضدانقلاب خارج از کشور و آمریکا به وضوح معلوم شد، این عناصر که مانند میکروبهای پنهانی هستند که در صورت وجود آلودگی و فراهم شدن شرایط آشکار می شوند و سلامت جامعه را به خطر می اندازند، در حادثه کوی دانشگاه هم همین نقش را ایفا نمودند، بنابراین بر جناحهای سیاسی دلسوز کشور و دانشجویان آگاه، لازم است که در حرکتها، اعتراضات و فعالیتهای سیاسی خود، مواظب فرصت طلبی این عناصر باشند تا ناخواسته زمینه ساز و جاده صاف کن مقاصد آنها نشوند.
تجربه «انقلابهاى مخملین» نشان مىدهد، سرمایهگذارى بر روى جوانان - بهویژه جنبشهاىدانشجویى - یکى از مهمترین مؤلفههاى پیش برنده طرحهایى چون براندازى نرم است. اولینتجربه انقلاب رنگى در دوران پس از جنگ سرد، در یک دوره زمانى 6 هفتهاى یعنى از 17 نوامبرتا 29 دسامبر 1989 در کشور چکسلواکى به ثمر نشست. حلقه دوم این انقلاب که در واژگانعلوم سیاسى به کودتاى فرامدرن (post modern coup)شناخته مىشود، در صربستان(1997) و به وسیله جنبش دانشجویى اتپور (به معناى مقاومت) تکمیل گردید و سپس در سال2003، حلقه سوم آن در گرجستان با حرکت دانشجویى کمارا (به معناى «بس است») تدارک دیدهشد. در اکراین نیز گروهى از جوانان و دانشجویان آموزش دیده، حرکتى به نام پورا (به معناى«لحظه موعود فرا رسیده») را در سال 2004 طراحى و به مرحله اجرا گذاشتند که به عناوینىهمچون انقلاب نارنجى، سرخ و شاهبلوطى ملقب گردید. این سناریو در بلاروس با نام جنبشزوبر و در انقلاب لالهاى 2005 قرقیزستان که دانشجویان در صفوف مقدم آن قرار داشتند، با ناماتپور (مقاومت)ادامه یافت.
این پروژه در جمهورى اسلامى ایران نیز از اوایل دهه 70 خورشیدى، به صورت جدى کلید خوردتا گروهى از عناصر خودفروخته و وابسته، اقدام به سربازگیرى از دانشگاههاى کشور نمایند.در پروژهاى که «حلقه کیان» طراحى نموده بودند، مأموریت عبور از میدان مین و خطوط قرمز بهعهده جنبش به اصطلاح دانشجویى گذاشته شد تا جنبشى که خاستگاه و فلسفه وجودى آن باعدالتخواهى، استکبارستیزى و استقلالمحورى تعریف شده است، به ابزارى در جهت تحقق واجراى سناریوى دشمن تبدیل گردد. ثمره این سرمایهگذارى در شبه کودتاى 18 تیر سال 78،خود را به خوبى نشان داد و عناصر فریبخوردهاى چون على افشارى، رضا دلبرى، اکبر عطرى،عبدالله مومنى، موسوى خوئینى، رضوى فقیه و... به عنوان پیشقراولان جنبش دانشجویىمعرفى گردیدند.
ب: تکیه بر توده مردم در حل مشکلات: حماسه عظیم و بی نظیر 23 تیر 78 تمامی معادلات و محاسبات غائله آفرینان را خنثی نمود، این حضور در حالی بود که بسیاری از گروهها و دسته های سیاسی در مورد حضور مردم در 23 تیر در شک و تردید بسر می بردند و حتی روز قبل از آن، جرأت دادن یک اطلاعیه برای حمایت و دعوت به حضور در راهپیمایی فردا را از طرف گروه متبوع خود نداشتند اما با مشاهدة موج میلیونی مردم مثل قطره ای خود را به دریای خروشان مردمی رساندند و این مسئله مؤید دیگری است که در بحرانها و غائله ها رمز موفقیت تکیه بر آحاد مردم و نیروی عظیم آنها است لذا بر مسئولین و قشر تحصیلکرده است بجای تکیه بر گروههای خاص و احزاب سیاسی، نیروی قدرتمند مردم را صادقانه تکیه گاه خود قرار دهند.
ج: عدم اعتماد به سیاسیون بی تقوا: در ایجاد و گسترش حادثه 18 تیر، برخی از سیاسیون ظاهر صلاح که بعضاً هم دارای مسئولیتی در دولت بودند، نقش داشتند، این افراد چنان حریص بر کسب قدرت و حفظ منافع گروهی و فردی خود بودند که برای رسیدن به مقاصدشان، که از جمله آنها فتح قوه مقننه بود، حاضر شدند هزینه های سنگینی را بر نظام اسلامی و کشور وارد کنند و اقتدار نیروی انتظامی، سلامت جسمی و روحی دانشجویان را فدای مطامع خود کنند، بنابراین به نظر می رسد شناسایی و طرد افراد بی تقوا و سیاسی کار بر قشر جوان دانشجو، مسئولین دلسوز نظام و افراد صادق در گروههای سیاسی لازم است تا ناخواسته آتش بیار معرکه هوا و هوسهای آنها نشوند.
د: نقش بی بدیل ولایت فقیه در حل معضلات و بحرانها: در غائله 18 تیر در حالیکه برخی از مسئولین در فکر استعفا و شانه خالی کردن از مسئولیت بودند و برخی دیگر با ساده اندیشی برخوردهای سستی را از خود بروز می دادند، رهبر انقلاب با برخوردهای حکیمانه ضمن دلجویی از دانشجویان و جدا نمودن صف آنها از صف ضدانقلاب با یک پیام بسیجیان و مردم را به صحنه آورد و فتنه را خاموش و دشمنان را که در تدارک جشن پیروزی بودند، برای بار دیگر مأیوس کرد. لذا حفظ و تقویت ولایت فقیه برای جناحهای سیاسی، دانشجویان و همه مردم و مسئولین، اگر خواستار حففظ دین، انقلاب و کشور هستند یک امر ضروری و غیر قابل انکار است.
¤ خلق حماسه 23 تیر با دعوت شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و حضور پرشور مردم
حوادث تلخ و عبرت آموز 18،19،20،21و22 تیر به کندی و تلخی می گذشت . روزهایی که فرزندان انقلاب خون دل های فراوانی خوردند و به دستور مقتدایشان سیاست صبر و سکوت و تحمل را پیشی گرفته بودند. در روز 22 تیر، پیام هشدار دهنده و آرامش بخش رهبر معظم انقلاب التیامی بر زخم های ناسوری بود که از حرامیان بر پیکره دوستداران و پیروان خمینی کبیر(ره ) رسیده بود. مقتدای دل مردم ایران در آن روز فرمود: «ملت رشید و غیور ایران ، مردم عزیز تهران . در دو روز گذشته که جمعی از اشرار با کمک و همراهی برخی از گروهک های سیاسی ورشکسته و با تشویق و پشتیبانی دشمنان خارجی در سطح تهران ، به فساد و تخریب اموال و ارعاب و عربده جویی پرداخته و موجب سلب امنیت و آسایش مردم شده اند، دشمنان زبون و حقیر اسلام و انقلاب گمان کرده اند انقلاب و مردم مؤمن و انقلابی به آنان اجازه خواهند داد که با فتنه انگیزی خود راه سلطه آمریکای جنایتکار را بر میهن عزیز ما هموار کنند. گروهک های وابسته و معاند، طبق تحلیل اربابان و معلمان خود، گمان کرده اند مردم ایران از اسلام و انقلاب دست برداشته اند و به خیال باطل خود می خواهند از انقلاب اسلامی انتقام بگیرند ولی غافل از اینکه ملت مؤمن و شجاع و هوشیار به آنان و اربابان و پشتیبانان آنان اجازه ادامه شرارت را نخواهند داد و نظام مقتدر اسلامی ، آنان را بشدت منکوب خواهد کرد... فرزندان بسیجی ام باید آمادگی های لازم را در خود حفظ کنند و با حضور خود در هر صحنه ای که حضور آنان لازم است ، دشمنان زبون را سرکوب و منکوب سازند.»
و سپس در آوردگاه 23 تیر سال 1378، با دعوت شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی اقیانوسی از یک ملت بیدار دل ، روانه کوچه و خیابان های کشوری به نام ایران شد تا بار دیگر اثبات نمایند که رهبری انقلاب و مردم هوشیار و هوشمند این نظام ، از چه ظرفیت های بی بدیل و شگفت آوری در تبدیل تهدیدها به فرصت ها برخوردارند.به واقع در روزهای منتهی به 23 تیر , یعنی از روز آغاز فتنه 18 تیر , افرادی که در مطبوعات زنجیره ای و برخی پست های دولتی , کارنامه سیاهی از خود بر جای گذاشته بودند با قرار گرفتن در یک حرکت براندازانه و حمایت از آشوب و هرج و مرج به اصطلاح دانشجویی و ارائه مطالب تحریک آمیز , آتش فتنه ای را روشن کردند که دیری نپائید . در روز 23 تیر مردم با یک اشاره رهبری آنچنان به صحنه آمدند که دیگر کسی نتوانست بازی رسوای 18 تیر را ادامه دهد و صحنه معادله به نفع مردم و انقلاب بهم خورد و خیابانها از لوث وجود اراذل پاکسازی شد و در نهایت , آتش این فتنه به دامن خود آنها افتاد.
در واقع , حماسه 23 تیر که روز تجسم نفوذ کلام رهبر و تجلی اراده راسخ ملت در دفاع از انقلاب بود , یک درس بزرگ برای همگان داشت و آن اینکه این ملت از انقلابی که خود , آگاهانه براه انداخته , در هر شرایطی پاسداری می کند و به هیچکس اجازه نمی دهد که با ثمره خون شهیدان و خون دلهای ملت بازی کند. مردم هوشیار و انقلابی ایران در آن حضور حماسی به همگان نشان دادند هرگز اجازه نخواهند داد آتش کینه دشمن در خرمن انقلاب بیفتد و هر دست متجاوز و اندیشه تبهکاری را در آتش خشم انقلابی ملت خواهند سوزاند.
چنین حوادثی نشان می دهد که اگر هوشیاری به خرج ندهیم ممکن است تاریخ دوباره تکرار شود: 'حوادث این چند روزه درس بزرگی برای همه جناحها و گروهها بود. حوادث چند روز اخیر به ما نشان داد و روشن نمود که در جهان سیاست، اول باید قواعد بازی را بیاموزیم. بدون آشنایی به قواعد بازی ورود به صحنه رقابتها و مجادلههای سیاسی ممکن است خطرات جبران ناپذیری را برای کشور به بار آورد. در تمام کشورهای جهانی حتی آنهایی که مدعی هستند که مهد دموکراسی هستند، قواعد بازی را به عنوان محور اصلی حرکت سیاسی، همواره مورد توجه و مراعات قرار میدهند. مصالح ملی، امنیت ملی و منافع ملی باید خطوط قرمز همه گروهها و جناحها باشد. امیدوارم این حوادث درس خوبی برای همه ما باشد. حتی در لحن سخن گفتن و مکالمه با یکدیگر و نوع گفتمان بایداز لحن متناسب با فضای سیاسی سالم استفاده کنیم. لحن درشت و تحریککننده، دشمن را امیدوار میکند. لحن ناصحیح، فضای مناسب را برای فعالیت دشمن ایجاد میکند. همه جناحها و همه گروهها باید این درس و سرمشق را مد نظر داشته باشند.
حوادث چند روزه اخیر، در کنار حوادثی که در این 20 سال گذشته داشتیم که یک پالایش دیگر برای انقلاب ما بود. انقلاب ما در هر مقطعی نیاز به یک پالایش دارد و این حوادث چند روزه زمینهای را برای پالایش جدید در انقلاب ما و نظام ما بوجود آورده است. در مجموع، خسارتهایی در این چند روز دیدیم، اما در کل و در نتیجه نهایی شاید این حادثه مایه تکامل انقلاب و سالمسازی حرکتهای انقلابی و فضای سیاسی کشور باشد. حوادث چند روزه به همه گروهها آموخت که باید واقعیتهای نظام، جامعه، جهان و شرایط سیاسی منطقه و جهان را به خوبی درک کنیم و با درک این واقعیت همبستگی و وحدت یک ضرورت برای همه ما است.
حوادث چند روزه به ما گفت خشونت و خشونتگرایی تحت هر عنوانی محکوم است و همه باید به سمت قانون و قانونگرایی حرکت کنیم. با عناصر خشونت طلب در این چند روز و با این اشرار برخورد قاطع خواهد شد تا برای دیگران درس عبرت باشد. خوشبختانه همه ارکان نظام، مسئولین همه قوا بدون هیچگونه اختلافنظر نسبت به برخورد قاطع و انقلابی نسبت به این عناصر فرصتطلب اتفاق نظر دارند و قوه قضائیه در روزهای آینده به وظیفه قانونی، شرعی، ملی و انقلابی خود به خوبی عمل خواهد کرد.(تکبیر حضار)
در روزهای آینده مردم ما با هیجان هوشیاری خودشان را در صحنه حفظ کنند. بدون اینکه دست به عملی بزنند، در زمینه اطلاعات به دست آمده به وزارت اطلاعات کمک کنند. در زمینه عمل هم پشتیبان نیروهای رسمی و مسئولین امنیت باشند، یعنی کمک نیروی انتظامی، بسیج و سایر نیروهای امنیتی در صحنه عمل باشند. باید بدانیم که اتکاء اصلی نظام و مسئولین ما به مردمان عزیز و قهرمان حاضر در صحنه است.
گرچه چند روز گذشته، شاهد حوادث تلخی بودیم، اما حضور امروز مردم شیرینی و شهد را در کام تلخ مردم ریخت. حضور میلیونی امروز مردم در سراسر کشور حماسه دیگری بود. اطلاعاتی که من یک ساعت پیش از همه استانها گرفتم این بود که در سراسر ایران، موج خروشان مردم، تکبیرگویان به مراکز اجتماعی که به آنها اعلام شده است، زن و مرد در حال حرکت هستند. همه جا شعار و فریاد در حمایت از نظام و علیه استکبار و مزدوران داخلی آنهاست. مردم ما امروز یکبار دیگر دشمنان خارجی و مزدورانشان را مأیوس کردند و مشت رد به سینه آنها زدند. مردم ما به خوبی توجه دارند برای توسعه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی اولین شرط ضروری و لازم ،امنیت و ثبات است و برای این امنیت و ثبات همه ما باید در صحنه باشیم و هوشیاری و بیداریمان را حفظ کنیم و دولت و نیروهای امنیتی را برای این اهداف مهم یاری دهیم. '
و بالاخره راهپیمایی میلیونی و حماسی ملت ایران در 23 تیر نشان داد که از حادثه تا حماسه راهی نیست به شرط آنکه گوش و دل را به امیر کاروان سپرده باشی و برای چنین ملتی سرافراز، هماره چنین بوده و هست و خواهد بود. ان شاالله