ٖ تنظیمات قالب
امروز : شنبه 30 فروردین 1404
  • 1397/01/21 - 16:56

تروریسم آلکس پ.اشمید

اشمیدمعتقد است که هدف اصلی تروریسم، افرادی نیستند که در جریان یک عملیات تروریستی مورد هدف قرار می گیرند بلکه هدف اصلی، شاهدان این واقعه هستند.


ترور به معنی ترس و وحشت زياد است،وحشت فوق العاده ای که در اثر اقدام خشونت آميز و قتل وخونريزی برای رسيدن به اهداف سياسی از سوی فرد يا حزب وگروه خاصی صورت مي پذيرد وهدف آن ايجاد رعب و وحشت،نشان دادن شهامت واعتبار وپايداری اقدام کنندگان وتضعيف روحيه طرف مقابل است.1ترور معمولا از سوی فرد يا گروهی صورت مي گيرد که از توان وامکانات برابر برای درگيری رويارو برخوردار نيست وهم از اين جهت که پنهانی وغافلگيرانه صورت مي گيرد،خلاف عرف انسانی ارزيابی مي شود.



الکس اشمید یکی از شناخته شده ترین کارشناسان حوزه تروریسم معتقد است که هدف اصلی تروریسم، افرادی نیستند که در جریان یک عملیات تروریستی مورد هدف قرار می گیرند بلکه هدف اصلی، شاهدان این واقعه هستند. به این ترتیب می توان ادعا کرد که کشتن دیگران و به طور خاص غیرنظامیان، هدف اصلی تروریسم به شمار نمی رود و تنها وسیله و ابزاری است که گروه های تروریستی از آن بهره می برند تا شاهدان این وقایع را بترسانند و از این طریق به خواسته های خود دست یابند.


 


در حال حاضر، منطقه خاورمیانه صحنه زورآزمایی گروه های متعدد و مختلف تروریستی است. داعش و اسراییل، به عنوان دو نمونه از گروه های مذکور با وجود شباهت ها، تفاوت های بسیاری دارند. مهم ترین این تفاوت ها را می توان در نوع تروریسم این دو جست وجو کرد: اسراییل مصداق تروریسم دولتی (State Terrorism) یا تروریسم از بالاو داعش مصداق تروریسم غیردولتی یا تروریسم از پایین است.



از نظر سازمان ملل تروریسم همان تعریفی را دارد که «الکس پی اشمیت» ارائه داده است: تروریسم روشی از مبارزه است که در آن از قربانیان نمادین یا اتفاقی به عنوان هدف ابزاری خشونت استفاده می شود. این قربانیان ابزاری، غالبا دارای ویژگی های گروهی یا طبقاتی مشترکی هستند که معیار انتخاب آنان به عنوان قربانی است. به خاطر سابقه استفاده از خشونت در مقابل یک گروه یا طبقه مشخص، سایر اعضای گروه نیز همواره در ترس به سر می برند.این گروه یا طبقه که امنیتشان از سر عمد مورد تهدید قرار گرفته است، در معرض ترور قرار دارند. قربانیان خشونت از طرف اغلب ناظرین که شاهد موضوع هستند به دلیل شقاوت و بی رحمی موجود در ترور و به دلیل زمان آن(مثلا این که در زمان صلح اتفاق می افتد)یا مکان آن(این که در میدان جنگ واقع نمی شود)کاملا غیر قابل قبول و نامعقول تلقی می گردد.این اعمال تروریستی مخاطبینی فراسوی اهداف تروریسمی پیدا می کنند. هدف این روش غیر مستقیم مبارزه، تغییر روش ها و ایده های مخاطبین است که درصدد است تغییری مثلا در دولت یا در افکار عمومی ایجاد کند و نهایتا تروریست ها بتوانند به اهداف کوتاه مدت یا بلندمدت خود برسند»



اشمید نتیجه می گیرد که: تروریسم شیوه اقدامات تکراری به منظور ایجاد دلهره و رعب و وحشت است که به دلایل سلیقه ورزی، جنایی و یا سیاسی توسط گروههای مختلف به کار گرفته می شود. البته تعریف اشمیت به همین جا ختم نمی شود و در ادامه بین نوع اهداف موردنظر، تأثیر موردنظر، تصادفی یا انتخابی بودن عمل و تفکیک قایل میشود.
یکی از جامع ترین تعاریف آکادمیک از تروریسم که مکررا نقل شده، تعریف آلکس پ. اشمید میباشد.



آلکس پ.اشمید " ، از نظریه پردازان تروریسم ، تروریسم را به سه دسته ی کلی : " تروریسم سیاسی " ، " جرم سازمان یافته مرتبط با تروریسم " و " تروریسم پاتولوژیک یا بیمارگونه و روانی " تقسیم کرده و در این میان به تروریسم سیاسی به عنوان نوع اصلی تروریسم توجه داشته است . او تروریسم سیاسی را به چهار دسته ی کلی تقسیم کرده است که شامل : " تروریسم شورشی " ، " تروریسم خود گمارنده ی قانون " ، " تروریسم دولتی " و " تروریسم تحت حمایت حکومت ها " می شود .



اشمید از میان چهارگونه تروریستی منشعب از نوع سیاسی ، تروریسم شورشی را به عنوان نوع اصلی انتخاب کرده و آن را به ۵ دسته ی کلی تقسیم کرده است که عبارتند از : " تروریسم انقلابی اجتماعی " (چپ گرا) ، " تروریسم نژاد پرست " (راست گرا) ، " تروریسم مذهبی - قومی " (یا ملی گرای جدایی طلب) و " تروریسم تک موضوع " .



اشمید تروریسم شورشی را تروریسم غیر دولتی علیه دولت می داند . در حالی که در تروریسم خود گمارنده ی قانون ، سازمان تروریستی یک سازمان یا جریان غیر دولتی است که هدف آن هم یک بازیگر غیر دولتی است . این نوع تروریسم در نقاطی رشد می کند که دولت به شدت ضعیف است و گروه ها و سازمان ها به صورت مستقل به ایفای نقش می پردازند .



به هر حال هیچ کدام از نظریه های تروریسم نمی تواند تمام پدیده های تروریستی را تبیین کند و هنوز نظریه ای فراگیر که بتواند تمام انواع تروریسم را یکجا تحلیل و تبیین کند ، تولید نشده است .



همان طور که آلکس اشمید ، یکی از انواع تروریسم را " تروریسم نژاد پرستانه " نام می برد ، برخی نویسندگان دیگر نیز در تحلیل ریشه های تروریسم و بازشناسی نوع خاصی از تروریسم ، آن را به روحیات نژاد پرستانه نسبت می دهند . این پژوهشگران با نام بردن از ایدئولوژی های نژاد پرست مانند فاشیسم ، نازیسم و صهیونیسم ، گرچه از ریشه های اعتقادی ، تحولات شوونیستی و ملی گرایانه قرن ۱۹ اروپا و عواملی دیگر به عنوان علل رفتارهای تروریستی غافل نمی شوند ، اما در موارد فوق نقش عوامل نژاد پرستانه را مهمتر ارزیابی می کنند .



به طور مثال آنها در تبیین رفتار تروریستی صهیونیسم معتقدند : " تروریسم در رأس اندیشه سیاسی صهیونیسم قرار دارد که با مقوله های نژاد پرستی و استعماری تقویت می شود ." بر این اساس گرچه در آغاز شهرک سازی صهیونیستی در فلسطین ، موضوع تروریسم مورد توجه صهیونیسم بود ، اما نخستین رهبران سیاسی صهیونیست با دمیدن بر ابعاد نژاد پرستانه بعد جدیدی به آن دادند . آنها پیشگام این رهبران صهیونیستی را تئودور هرتزل می دانند اشمید معتقدند : " هم تروریسم و هم جنگ بخشی از رفتار جنگی خصمانه به حساب می آیند و اقدامات تروریست دارای اهدافی مشابه جنگ می باشند . یک تروریست اگر چه یک سرباز نیست ، اما همانند او خود را به خطر می اندازد . از سوی دیگر انگیزه های یک سرباز در جنگ عموماً خودآگاهانه نیست و این درباره انگیزه های یک تروریست نیز صدق می کند .


 

عبارت خود را درج و جهت جستجو "Enter" را بفشارید

تغییر اندازه فونت:

تغییر فاصله بین کلمات:

تغییر فاصله بین خطوط:

تغییر نوع موس:

تغییر نوع موس:

تغییر رنگ ها:

رنگ اصلی:

رنگ دوم:

رنگ سوم: