ٖ تنظیمات قالب
امروز : یکشنبه 31 فروردین 1404
  • 1397/03/28 - 10:30

آرنولد توین بی و مهدویت

او هم معتقد است که در آينده ي تاريخ حکومتي جهاني پديد مي آيد. توين بي پيدايش حکومت جهاني را نه در يک امپراطوري دنيوي بلکه در خداسالاري مي داند و دنيا را عرصه ي ملکوت آسماني قلمداد مي کند و بدين سان تمامي انديشه ي توين بي در مورد هدف، غايت و انجام تاريخ به خداشناسي ختم مي شود. وي بر اين باور است که معجزه اي که باعث وحدت و رستگاري بشر شود اين است که مسيحيا و منجي ديگري ظهور کند که پايه گذار ديني نو باشد و من ميان اين انديشه ي توين بي و اعتقاد به «مهدويت» هيچ تفاوتي نمي بينم. مسيحيان اين منجي را حضرت عيسي (عليه السلام) و شيعيان حضرت مهدي (عج) تعبير مي کنند ولي نوع باور و تفکر يکي است.

مهدوی1.png

 مهدویت یعنى اعتقاد به نهضت حتمى یك رهبر آسمانى از دودمان نبوى كه پیش از پایان جهان، براى نجات آدمیان و تجدید حیات مادى و معنوى آنان بپا مى‌خیزد و بر پهنه زمین چیره مى‌گردد. او كه مهدى (عج) لقب دارد، با ایجاد حكومت واحد جهانى، سراسر جهان را در پرتو تعالیم عدل‌گستر اسلام اداره مى‌كند و تباهى‌ها، نابرابرى‌ها، بى‌دادگرى‌ها و نابسامانى‌ها را از ریشه مى‌كند.


آرنولد توین ‌بی، استاد برجسته‌ی فلسفه‌ی تاریخ، با انتشار دوره‌ی دوازده جلدی بررسی تاریخ در سال‌های پیش و پس از جنگ جهانی دوم ولوله‌ای در جهان به پا کرد ، چرا که مردم کنجکاو بودند که بدانند چرا انسان چنین بلای بزرگ و گسترده‌ای بر سر خود آورده و ریشه‌ی رویدادهایی از این دست در کجاست. به‌زودی توین‌بی به شهرت جهانی رسید و در کانون بحث‌های داغ تحلیلگران قرار گرفت و گروهی به تحسین او و گروهی به انتقاد شدید از او برخاستند که هم‌چنان ادامه دارد. آرنولد جوزف توین‌بی (Arnold J. Toynbee) در سال 1889 در لندن در خانواده‌ای با فرهنگ چشم به جهان گشود.


دیدگاه


اگر ما بخواهیم بخوبی سیر تحولات تاریخ بشریت را نگاه بکنیم بجای این که به قومیتها، دولتها و مناطق جغرافیایی نگاه بکنیم، باید به تمدنها نظر بیفکنیم، و رشد تمدنها را مورد بررسی قرار بدهیم. او می‏گوید دو تمدن بزرگی که بخش اصلی - و کلیدی را در رشد و تحولات تاریخ بشریت، برعهده داشته‏ اند، عبارت از تمدن غرب و تمدن شرق بوده‏ اند که رقابت، تعارض و چالش و درگیری میان این دو تمدن زمینه اصلی رشد بشریت را فراهم آورده است.
در دورانی که، افلاطون و ارسطو، سقراط و سایر اندیشمندان یونانی در اوج تفکرات و اندیشه جهانی بودند، شرق در حالت خفته بود، چیزی برای ارائه کردن نداشت. ولی زمانی رسید که با ظهور اسلام در سال ۶۵۰ میلادی به تدریج آن تمدن یونانی نزول کرد و تمدن شرق یا تمدن اسلام اوج گرفت.


انديشه ي توين بي با اعتقاد به «مهدويت» در تشيع و حکومت آرماني حضرت حجت (عليه السلام) شباهت فراوان دارد. شيعيان هم معتقدند امام مهدي (عج) با پيراستن خرافه ها و زنگارها از چهره ي اسلام، آن را به طريقي ارائه خواهد نمود که اعتراض برخي از مسلمانان را بر خواهد انگيخت. توين بي نيز راه نجات بشر را در مذهبي جديد جستجو مي کند. توين بي درمان درد تمدن غرب را فقط رنسانس ديني و اخلاقي مي داند و در ميان خوف و رجا، نهايتاً اميد را بر مي تابد و تفسيري خوش بينانه از تاريخ بدست مي دهد. او هم معتقد است که در آينده ي تاريخ حکومتي جهاني پديد مي آيد. توين بي پيدايش حکومت جهاني را نه در يک امپراطوري دنيوي بلکه در خداسالاري مي داند و دنيا را عرصه ي ملکوت آسماني قلمداد مي کند و بدين سان تمامي انديشه ي توين بي در مورد هدف، غايت و انجام تاريخ به خداشناسي ختم مي شود. وي بر اين باور است که معجزه اي که باعث وحدت و رستگاري بشر شود اين است که مسيحيا و منجي ديگري ظهور کند که پايه گذار ديني نو باشد و من ميان اين انديشه ي توين بي و اعتقاد به «مهدويت» هيچ تفاوتي نمي بينم. مسيحيان اين منجي را حضرت عيسي (عليه السلام) و شيعيان حضرت مهدي (عج) تعبير مي کنند ولي نوع باور و تفکر يکي است.


آرنولد توین‌بی در کتاب رویکردی تاریخی به دین (1956) می‌گوید سه دین وحیانی اسلام، مسیحیت و یهودیت که از یک منشأ تاریخی واحد سرچشمه گرفته‌اند، به انحصارگرایی و عدم‌تساهل میل دارند. آنها هر کدام برای خود، اعتباری مطلق قائل اند. در حالی که دینداران هر یک از ادیان هندی، سایر ادیان را به صرف آنکه نمودی از اصول دین خود را در آنها بیابند، به رسمیت می شناسند، آن سه دین مذکور (به‌خصوص مسیحیت) تا بدان پایه انحصارگرا هستند که پیروانشان غالباً، سایر ادیان را محصول خطا، گناه و بدجنسی می دانند.


آرنولد توین بی، مورّخ و تمدّن‌شناس نیز از كسانی است كه در مورد حكومت جهانی اندیشیده و جهت تبیین و علل ظهور حكومت‌های جهانی كوشیده است. وی جهانی شدن حكومت‌ها را از منظر سیاست قدرت توضیح مي‌دهد و این نكته را یادآور مي‌شود كه داعیة جهانی بودن از یك سو به ادامة تسلّط مركز مشروعیت مي‌بخشد و از سوی دیگر امكان مي‌دهد كه حكومت‌های جهانی شده موضعی مستقل از دیگران داشته باشند. در این‌جا آموزه‌های دینی همانند جهانی شدن، دستاویزی است كه امپراتوری جهت توجیه قدرت و سلطة خویش از آن استفاده مي‌كند.

 

عبارت خود را درج و جهت جستجو "Enter" را بفشارید

تغییر اندازه فونت:

تغییر فاصله بین کلمات:

تغییر فاصله بین خطوط:

تغییر نوع موس:

تغییر نوع موس:

تغییر رنگ ها:

رنگ اصلی:

رنگ دوم:

رنگ سوم: