ٖ تنظیمات قالب
امروز : جمعه 05 اردیبهشت 1404
  • 1395/10/26 - 09:01

نفس های آخر حکومت پهلوی

در حقیقت فکر تشکیل «شورای سلطنت» ناشی از نگرانی جدی شاه از انقراض سلسله شاهنشاهی بود. شورای سلطنت در آخرین روزهای حکومت پهلوی ، با پیشنهاد علی امینی و به دستور محمدرضا پهلوی با هدف ادارهٔ موقت کشور روز ۲۳ دی ۱۳۵۷ تشکیل شد اما ...

محمدرضاپهلوی یک دیکتاتور مدرن

محمدرضا شاه پهلوی به عنوان یکی از دیکتاتورهای مدرن در سده اخیر و مانند بسیاری از آنها، پس از مشاهده مخالفتهای گسترده علیه حکومت خود دست به اقدامات متناقضی زد. دامن این اقدامات را می‌توان از فضای باز سیاسی تا سرکوب مخالفین متغیر دانست. با این حال با گسترش اعتراضات در دی‌ماه 57، او امکان استقرار نظام پهلوی را بسیار ناچیز دید و آخرین تلاش خود را پیش از فرار از ایران در تأسیس شورای سلطنت به کار گماشت تا بدین وسیله امکان ماندگاری حکومت پهلوی را افزایش دهد. هرچند این تلاش روند انقلاب را بیش از پیش تسریع کرد.



تشکیل شورای سلطنت

با این حال، محمدرضا شاه در آن برهه به شدت با طرح امینی مخالفت کرد و عملا این طرح را خطر جدی در مقابل قدرت تامه خود می‌دانست. مقاومت شاه در مقابل تشکیل شورای سلطنت فقط چندماه به طول انجامید و در نیمه اول دی‌ماه سال 57 و درست چند روز قبل از فرار از ایران، وی با تشکیل این شورا موافقت کرد و اداره کشور را به این شورا واگذار نمود.



اگرچه شورای سلطنت در روز 23 دی‌ماه سال 57 تشکیل شد ولی به نظر می‌رسد زمزمه‌های تأسیس آن به دوران نخست وزیری شریف امامی یعنی شهریور همان سال برمی‌گردد. علی امینی به عنوان نخستین کسی که به ادامه حکومت پهلوی با شک می‌نگریست و حفظ این ساختار را نیازمند تغییرات در بنیادی‌ترین قسمت این حکومت یعنی دربار پهلوی به عنوان مرکز فرماندهی و حکمرانی می‌دانست، پیشنهاد تشکیل شورای سلطنت و توجّه به نظر شورا را برای استمرار حکومت پهلوی بسیار ضروری می‌دانست. علی امینی در آن برهه بر این باور بود که با استفاده از افراد خوشنام در شورای سلطنت، می‌توان تا اندازه زیادی موجب کاهش اعتراضات شد و هم اینکه بدین ترتیب به تدریج شرایط برای تقسیم قدرت در ساختار سیاسی حکومت پهلوی به وجود آید.



شاه امیدوار بود با انتخاب افرادی در شورای سلطنت که تمایلات بیشتری به مردم دارند، موجبات استمرار حکومت خود را فراهم سازد و به وسیله این افراد امکان مذاکره با معترضین به شیوه مناسبتری فراهم آید تا با اعطای امتیازات مناسب به مخالفان، ادامه حکومت پهلوی میسر شود، از این رو تأسیس این شورا درست دو روز پس از تأسیس شورای انقلاب با دستور حضرت امام خمینی  و با ریاست شهید مطهّری رخ داد تا بدین‌وسیله امکان مذاکره سریع با مخالفین تحقق یابد. وظایفی که شاه در اختیار شورا قرار داده بود تنها در مذاکره با معترضین خلاصه نمی‌شد، وی با اعطای اختیارات کامل به شورای سلطنت و تأکید بر آرام کردن شرایط از شورا خواست تا در کنار اداره کشور، با دادن امتیازات مناسبی به مردم، اینچنین وانمود کنند که دربار و در رأس آن شاه قصد دارد روند حکومت خود را تغییر داده و در این راستا با تأسیس شورای سلطنت، موجبات انتقال قدرت به نخست وزیر و هیأت دولت را فراهم آورد.



اعضای شورای سلطنت به قرار ذیل بودند:

شاهپور بختیار(نخست وزیر)، دکتر محمد سجادی(رییس مجلس سنا )، دکتر جواد سعید(رییس مجلس شورای ملی)، علیقلی اردلان (وزیر دربار شاهنشاهی )، عبدالله انتظام (رییس هیأت مدیره و مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران )، ارتشبد قره‌باغی(رییس ستاد ارتش )، دکتر علی آبادی (دادستان سابق )، محمد علی وارسته(وزیر دارایی اسبق) و سید جلال‌الدین تهرانی(سناتور سابق).



شاه که تلاش کرد در انتخاب اعضای شورای سلطنت نهایت دقت را انجام دهد تا حمایت و رضایت مردم را به دست آورد، در انتخاب رئیس و دیگر سمتهای شورا نیز همین مسیر را طی نمود. وی پس از بررسیها بر آن شد تا ریاست شورای سلطنت را به سید جلال‌الدین تهرانی واگذار نماید. در ۲۶ دی۱۳۵۷ در جلسه شورای سلطنت که در حضور شاه تشکیل شد تهرانی به ریاست این شورا انتخاب شد. این انتخاب از آن رو صورت گرفت که وی علاوه بر فعالیّت گسترده در سطوح مختلف سیاسی کشور، رابطه بسیار عمیقی با روحانیون و علما نیز داشت تا جایی که در سال ۱۳۰۷ در جریان دستگیری سیدحسن مدرس، همراه او بود. این انتخاب می‌توانست فرصت مناسبی در اختیار محمدرضا شاه قرار دهد تا به واسطه خوشنامی نسبی تهرانی در میان علما و مردم، تفکر نابودی و سقوط حکومت پهلوی در میان معترضین از بین رود.



یکی از مهمترین مشکلات شورای سلطنت ناهماهنگی دولتمردان پهلوی با آن بود. من جمله شخص بختیار با شاه هماهنگ نبود و از همان ابتدا علاقه‌ای به برقراری جلسات منظم شورای سلطنت نداشت. وی در تلاش بود از فرصت استفاده کرده و با جلب نظر مخالفان خود را به عنوان حکمران جدید ایران معرفی کند.



در کنار نیروهای داخلی، قدرتهای تأثیرگذار جهانی نیز برای شورای سلطنت وظایفی‌ در چارچوب منافع خود در نظر گرفته بودند. کارتر به عنوان رئیس جمهور آمریکا به دنبال این بود در صورتی که شورا در آشتی دادن شاه و امام خمینی (ره) شکست بخورد، زمینه را برای انتقال آرام قدرت از نظام سلطنتی به حاکمیت جدید آنگونه که مدنظر آنها باشد، فراهم نماید.



دلایل شکست شورای سلطنت

یکی از مهمترین دلایل شکست این شورا عدم هماهنگی و اهداف یکجانبه گرایانه اعضای آن بود. به زبانی گویاتر تشکیل این شورا بر پایه هیچگونه برداشت درستی از شرایط صورت نگرفت؛ همچنین اقدامات مقدماتی نیز در خصوص تأسیس آن انجام نشد و به نظر می‌رسد شخص محمدرضا شاه این شورا را در مقابل شورای انقلاب تشکیل داده تا فقط مقابله به مثل کند. با توجّه به اختلافات موجود در میان اعضای شورا با خود و با شاه، پر واضح است که تشکیل این شورا بر پایه هیچگونه خرد و عمل از پیش تعیین شده‌ای صورت نگرفته و بیشتر بازیچه‌ای در هنگامه فرار محمدرضاشاه از ایران بوده است.



ملاقات سید جلال الدین تهرانی با امام خمینی

سید جلال الدین تهرانی رییس شورای سلطنت، دو روز پس از خروج شاه از ایران به توصیه اعضای شورای سلطنت به ویژه شاپور بختیار، برای ملاقات و مذاکره با امام خمینی عازم پاریس شد. ولی پیام امام مبنی بر غیرقانونی بودن شورای سلطنت، این ملاقات را غیرممکن ساخت. همچنین امام، شرط ملاقات را استعفای کتبی با اعلام این نکته که شورای سلطنت غیرقانونی است، عنوان نمود. سیدجلال الدین تهرانی در این شرایط، در روز اول بهمن ماه 1357 استعفای خود را از ریاست و عضویت این شورا اعلام کرد و آن را غیرقانونی خواند. با استعفای تهرانی، عمر یک هفته‌‏ای این شورا به پایان رسید و به دنبال آن جمع کثیری از نمایندگان مجلس نیز استعفا کردند.



نکته جالب توجه این است که خود بختیار به عنوان نخست وزیر وقت، پس از استعفای تهرانی از مقام ریاست شورا هیچگونه اعتراضی بدان نمی‌کند و با استعفای وی همراه می‌شود. این مسأله نیز علاوه بر عدم انسجام در ساختار شورای سلطنت، قدرت‌طلبی هریک از این افراد را نیز نشان می‌دهد. پس از استعفای سید تهرانی از مقام ریاست، شورا با اصرار قره‌باغی دو جلسه دیگر برگزار کرد ولی با توجه به اینکه هیچ برنامه مشخصی از سوی اعضای شورا ارائه نشد، اعضای آن همچون بسیاری از مقامات مانند گذشته به کشورهای خارجی پناه بردند و منتظر دستوری از جانب انگلیس و آمریکا ماندند و بدین‌گونه این شورا که نتوانست مشروعیّتی از جانب مردم کسب کند پس از یک هفته منحل شد. در مقابل، شورایی که از درون انقلابیون شکل گرفته بود(شورای انقلاب) و اعضای آن را مبارزین مورد اعتماد حضرت امام و مردم تشکیل می‌دادند به نحوی که با فراخوان صورت گرفته از سوی اعضای شورای انقلاب به مردم نسبت به حضور گسترده در روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی مصادف با 26 و 27 دی‌ماه، مشروعیت و مقبولیت شورای انقلاب نسبت به شورای سلطنت نزد همه آشکار شد و پس از این روز شورای سلطنت عملا منحل شد.

منابع:موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، خبرگزاری فارس








عبارت خود را درج و جهت جستجو "Enter" را بفشارید

تغییر اندازه فونت:

تغییر فاصله بین کلمات:

تغییر فاصله بین خطوط:

تغییر نوع موس:

تغییر نوع موس:

تغییر رنگ ها:

رنگ اصلی:

رنگ دوم:

رنگ سوم: