کربلایی دیگر در ایران به پا شد/ جاماندگی به وسعت قرنها و دلدادگی به وقت عشق
جاماندههای قافله عشق، در کربلای ایران، رسم و رسوم عاشقی را به زیباترین وجه ممکن بجا آوردند و به یاد چهل روز غربت و اسیری بازماندگان دشت نینوا، همقدم با قدمهای جابر، با زینب کبری همنوا شدند.
اگر فرصت رفتن روزی نشد، اگر پای جاده نبود، اگر جسمها مهیای سفر نبود، اما دلها بیقرار است. قلبها برای حسین میتپد و تا بین الحرمین پرواز میکند. اشک از دیدهها جاری میشود و دلدادگان با پای دل راهی کربلا میشوند.
همیشه آنهایی که نرفتهاند، دلتنگ و بیقرارند و غمی بر جانهایشان سنگینی میکند، اما همیشه آنهایی که نرفتهاند کم سعادت نیستند، جاماندهها دلشان را راهی کردند تا با پای دل از نجف تا کربلا طی طریق کرده و همقدم با قدمهای جابر از تل زینبیه تا کهفالعباس گرداگرد حرم سطان عشق طواف کند.
قافله «جاماندهها» به وسعت تمام دلهای عاشقان ثارالله، قصه آشنایی در کربلای ایران است که مردم پایتخت و اهالی دیار سیدالکریم سالهاست آن را تکرار میکنند و پس از گذشت قرنها دلهای عاشقان در منزلگاه اربعین، بیقرار یار شده و از کربلای ایران به دشت نینوا پر میکشد.
اینجا شهرری کربلای ایران است، جاماندههای قافله عشق، امسال هم رسم و رسوم عاشقی را به زیباترین وجه ممکن بجا آوردند و به یاد چهل روز غربت و اسیری بازماندگان کربلا، شبیه رباب و سکینه سوگواری کردند، دلدادگان حسینی در کربلای ایران با زمزمه «لبیک یا حسین» غبار از جانشان شستند و همقدم با جابر، با زینب کبری همنوا شدند.
چهل روز از واقعه غمبار شهادت سرور و سالار شهیدان دشت کربلا میگذرد و دلدادگان حسینی از نخستین ساعات صبح امروز، دلهایشان را با قرائت زیارت اربعین معطر کرده و از میدان امام حسین(ع) تهران راهی کربلای ایران و صحن و سرای حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) شدند.
شهرری سراسر غرق در عزا و ماتم شده و میزبان خیل عظیم عاشقان آلالله از تهران و شهرستانهای اطراف است و جاماندههای قافله مسیر عشق پس از دوسال فراق، با دلی شکسته و قلبی گرفته از زمین و زمان، آمدهاند تا در حرم سیدالکریم که ثواب زیارتش برابر با ثواب زیارت سیدالشهدا است بگویند؛ «به تو از دور سلام».
در گوشهای ایستادهام و به نگاههایی که هر کدام مملو از التماس هستند، مینگرم. مرد و زن، پیر و جوان، کوچک و بزرگ همه پا در این مسیر نهاده تا اندوه جاماندن از قافله عشق را التیام بخشند و حسرت قدم زدن در بین الحرمین را تاب بیاورند.
«باز هم دعوت نشدم» این سخن را یکی از جاماندگان بر زبان میآورد و اضافه میکند: امسال با خودم عهد بسته بودم که اربعین به پابوس امام حسین(ع) بروم اما اربعین فرا رسید و من همچنان در راه ماندهام.
با انبوه جمعیت پیش میروم و نجوای «یا حسین» جاماند گان را میشنوم که دوست داشتند در دشت کربلا زیارت اربعین را بخوانند؛ «سلام بر ولىّ خدا و حبیبش، سلام بر دوست خدا و نجیبش، سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیدهاش، سلام بر حسین مظلوم شهید، سلام بر آن دچار گرفتاریها و کشته اشکها».
از بانویی که زیارتنامه به دست دارد میپرسم از کجا آمدهای که پاسخ میدهد از اسلامشهر به همراه چهار نفر از دوستانم آمدهایم تا عشق و علاقه خود به سید و سالار شهیدان را ابراز کنیم و نوای «هل من ناصر ینصرنی» اباعبدالله را پاسخ دهیم.
خانوادهای که به همراه دو فرزند خردسال خویش در پیاده روی اربعین شرکت کردهاند، درباره دلیل حضور خود میگویند: فرزندان خود در این مراسم آوردهایم تا از کودکی با مکتب عاشورا آشنا شوند و در مسیر امام حسین(ع) حرکت کنند.
دسته عزاداری «یا حسین» گویان با علمهای سرخ منقش به نام اباعبدالله و یا زینب در مسیر پیاده روی توجه همه را جلب میکنند. عدهای در کنار مسیر ایستاده و حرکت دستهها را تماشا کرده و به یاد غربت بانوی صبر و استقامت دشت کربلا مروارید اشک بر روی گونههایشان جاری میشود.
خیابان فدائیان اسلام مملو از جمعیت است به هرسو مینگرم دریایی از دلدادگانی را میبینم که هر چند قدمهایشان به قرارگاه عشق نرسید اما در عاشقی کم از زوار دشت نینوا ندارند و قدم به قدم دلدادگی در مکتب حسین بن علی(ع) را مشق میکنند تا بگویند چرخ زمان چرخیده و به دورانی رسیده که دیگر از حضور غریبانه آلالله در اربعین ۶۱ خبری نیست.
در ادامه مسیر پسران نوجوانی را میبینم که کفشهای خود را به دست گرفته و بدون کفش راه میروند خودم را به این دهه هشتادیها میرسانم و علت کارشان را میپرسم که میگویند: نذر کردهایم بدون کفش بیاییم تا سال بعد به کربلا دعوت شویم.
مرد میانسالی که پدر پیر خود را با ویلچر به این مراسم آورده است و با زحمت از میان جمعیت عبور می کند، می گوید: پدرم به علت ناتوانی نمیتوانست به کربلا برود به همین خاطر به شهرری آوردهام تا در آیین کاروان جاماندگان شرکت کند.
سرتاسر خیابان فدائیان اسلام موکبهای پذیرایی دایر است و خادمان حسین(ع) با انواع غذاها و خوراکیها از زائران حرم سیدالکریم پذیرایی میکنند. عدسی، آش رشته، آش اسیری، کباب ترکی، قیمه، سیب زمینی سرخ کرده، چای عراقی، شربت، خرما، آب معدنی، الویه، جوجه کباب، کیک، شیر و هندوانه بخشی از چیزهایی بود که در مسیر ۱۷ کیلومتری توزیع میشد.
زائرانی که صبح از میدان امام حسین راه افتاده بودند نزدیک ظهر به شهرری رسیدند، لحظه به لحظه بر انبوه جمعیت اضافه میشد و حدود ساعت ۱۳ بیشترین حضور حس میشد، در این ساعات زائران بر سرعت خود اضافه میکردند تا به نماز جماعت حرم برسند اما کسانی هم که به حرم نرسیدند، در مقابل موکبهایی که با پهن کردن موکت و زیرانداز، شرایط نماز جماعت را فراهم کرده بودند، به نماز ایستادند.
کودکان خردسال که امروز پا به پای بزرگترها در آئین پیاده روی جاماندگان اربعین شرکت کرده و با سربندهای «یا زینب» و پرچمهای «یاحسین» زینت بخش مراسم بودند، با حضور در غرفههای کودک در طول مسیر، تصاویری از کربلای معلی و صحنههایی از عاشورا را نقاشی و رنگ آمیزی کرده و هدایای متبرکی دریافت میکردند.
بسیاری از مسؤولان کشوری و لشکری نیز امروز به دور از تشریفات در مراسم دلدادگان حسینی شرکت کردند و همپای اقشار مختلف مردم پیاده روی کرده و همراه با زائران و عزادارن به سوگواری و عزاداری پرداختند.
اربعین امسال نیز به پایان رسید و دلدادگان حسینی ثابت کردند گرچه پای جسمشان به وعده گاه عشق نرسید اما در هر شرایط و وضعیتی میتوانند راه و رسم امام خویش را زنده نگه دارند زیرا هیچ مانع و سدی در برابر دلهای عاشق برای رسیدن به حضرت عشق وجود ندارد.
منبع: فارس