به مناسبت سالروز وفات حضرت عبدالعظیم؛
کرامات و فضیلت زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)
حضرت عبدالعظیم(ع) در زندگی خود دچار ناراحتی ها و گرفتاریهای زیادی شده است، او به خاطر ترویج و طرفداری از مذهب شیعه و انتساب به ائمه معصومین مخصوصاً امام هادی علیهم السّلام دچار مخاطرات گردیده و حکومت وقت و عمّال ظالم خلیفه عبّاسی در صدد آزار و اذیّت او بودند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی به نقل از خبرگزاری مهر، حضرت عبدالعظيم بن عبداللّه بن علي بن الحسن بن زيد بن الحسن بن علي بن ابي طالب، از بزرگان روات و علما و صاحب ورع و تقوا است و از اصحاب امام جواد(ع) و امام هادي (ع) و احاديث بسيار از ايشان روايت كرد. در منزلت و مقام وي آمده است كه مردي از اهل ري به خدمت حضرت علي بن محمد النقي امام هادي (ع) رفت. حضرت پرسيد: كجا بودي؟ او گفت: به زيارت امام حسين(ع) رفته بودم. امام فرمود: اگر قبر عبدالعظيم را كه نزد شما است زيارت مي كردي مانند كسي بودي كه امام حسين (ع) را زيارت كرده باشد. (۱)
احمد بن خالد برقي مي گويد: عبدالعظيم حسني از دست حاكم و سلطان زمان خودش فراري شد و در خانه مردي از شيعيان در ري پنهان شد. در آن خانه عبادت مي كرد و روزها روزه مي گرفت و شب ها به عبادت مي پرداخت و مخفيانه از خانه براي زيارت قبري كه نزديك محلّ سكونت وي بود، بيرون مي رفت و مي گفت : اين قبرمردي از فرزندان موسي بن جعفر است. كم كم خبر ايشان در بين شيعيان پخش شد و گروه گروه به ديدار حضرت عبدالعظيم مي آمدند. شخصي از شيعيان پيامبر را در خواب ديد كه فرمود: مردي از فرزندان من نزد درخت سيب درباغ عبدالجبار بن عبدالوهاب دفن خواهد شد. حضرت عبدالعظيم مريض شد و بعد از مدتي فوت كرد و در جيب لباسش نوشته اي يافتند كه در آن نوشته بود: من ابوالقاسم عبدالعظيم بن عبداللّه بن علي بن الحسن بن زيد بن الحسن بن علي بن ابي طالب (ع) هستم. (۲)
حضرت عبدالعظيم از نوادگان حضرت امام حسن(ع) مي باشد و از اصحاب امام جواد و امام هادي (ع) بود و عقايد خود را بر امام هادي (ع) عرضه داشت و امام او را تأييد كرد. مناسب است ما اين روايت را نقل كنيم. شيخ صدوق (ره) و غير ايشان از جناب عبدالعظيم روايت كرده اند كه فرمود: بر آقاي خودم، حضرت امام هادي (ع) وارد شدم. چون مرا ديد فرمود: مرحبا به تو اي ابوالقاسم! تو وليّ ما هستي. عرض كردم : اي فرزند رسول خدا! مي خواهم دين خود را بر شما عرضه كنم. اگر مورد پسند شما است تأييد بفرماييد و اگر ناپسنداست راهنماييم كنيد.
من عقيده دارم خدا، واحد و يگانه است و مثل و مانندي ندارد و جسم و صورت و عرض و جوهر نيست، بلكه پديدآورنده اجسام و صورتهاست. پروردگار و مالك هر چيزي است. او مالك و صاحب هر چيزي است.
عقيده دارم محمد(ص) پيامبر و رسول و آخرين آنان است و بعد از او پيامبري نخواهد بود و تا روز قيامت دين آن حضرت اسلام خواهد بود و شريعت ديگري نخواهد بود.
عقيده دارم امام و خليفه و وليّ امر بعد از پيامبر(ص) اميرالمؤمنين (ع) و بعد از آن حسن (ع) و بعد حسين (ع) و علي بن الحسين و بعد محمد بن علي و سپس جعفر بن محمد و بعد موسي بن جعفر و بعد علي بن موسي و سپس محمد بن علي است و بعد شما را امام مي دانم.
حضرت فرمود: بعد از من پسرم حسن و بعد از او مهدي (ع) خواهد بود كه كسي او را نمي بيند و از نظرها غائب خواهد بود و زمين را پر از عدل و داد خواهد كرد پس از اين كه پر از ظلم و جور شده باشد.
گفتم : عقيده دارم دوست ايشان دوست خداست و دشمن ايشان دشمن خدااست و اطاعت ايشان واجب ومعصيت اينان معصيت خدا است.
عقيده دارم معراج و سؤال در قبر و بهشت و جهنم و صراط و ميزان حق است و قيامت خواهد آمد و همه زنده خواهيم شد.
پس امام هادي (ع) فرمود: اي ابوالقاسم! به خدا اين است دين پسنديده ثابت. بر همين اعتقاد بمان. خداوند تو را براين اعتقاد محافظت كند. (۳)
حضرت عبدالعظيم (ع) در حدود سال ۲۵۰يا ۲۵۲از دنيا رفت. (۴)
پي نوشت ها:
۱.شيخ عباس قمي، منتهي الآمال، ج ۱ ص ۲۴۶.
۲.الخوئي، معجم رجال الحديث، ج ۱۰ ص ۴۶.
۳.منتهي الآمال، ج ۲ ص ۳۹۲.
۴.محمد جواد نجفي، ستارگان درخشان، ج ۴ ۲۱۹.
پرسش: در مورد حضرت عبدالعظيم حسني و زندگاني او توضيح دهيد؟
ابوالقاسم عبدالعظيم بن عبدالله بن علي بن حسن بن زيد بن حسن بن علي بن ابيطالب ـ عليهما السّلام ـ از سادات حسني و از بزرگان اين خاندان و مورد احترام امامان عصر خود و از راويان موثق بوده است. زندگي امامزاده عبدالعظيم حسني از حيث تولّد، تعداد اماماني كه وي آنان را درك كرده و نيز تاريخ وفاتش به طور مشخص و معين در منابع ذكر نشده است و هر آنچه هست مورد اختلاف است. برخي تولد ايشان را در سال ۱۷۳ هجري قمري در زمان امام موسي بن جعفر ـ عليه السّلام ـ در مدينه دانسته اند و بنابراين نقل، آن جناب ده ساله بوده اند كه امام موسي بن جعفر ـ عليه السّلام ـ از دنيا رفته است. [۱]
برخي ديگر از منابع تولد وي را در سال ۲۰۲ هجري دانسته اند وليكن مأخذ آن را ذكر نكرده اند و اين گفته مدرك درستي ندارد، زيرا حضرت عبدالعظيم راوي هشام بن حكم است و او در سال ۱۹۸ هجري در گذشته است و به گفته برخی منابع حضرت عبدالعظيم محضر مبارك حضرت رضا ـ عليه السّلام ـ را نيز درك نموده و حال اين كه آن جناب در سال ۲۰۳ هجري به شهادت رسيدند. [۲] در مقابل چنين منابعي كه ذكر نموده اند ايشان ايام زندگاني حضرت امام موسي بن جعفر و امام رضا ـ عليهما السّلام ـ را درك نموده است.
مؤلف كتاب روح و ريحان مي نويسد كه حضرت عبدالعظيم حسني خدمت سه امام از ائمه ـ عليهم السّلام ـ يعني امام جواد، امام هادي و امام حسن عسكري ـ عليهم السّلام ـ را درك كرده و هرگز و به طور تحقيق خدمت حضرت علي بن موسي الرضا ـ عليه السّلام ـ شرفياب نشده است و بعضي از رواياتي كه آن جناب از حضرت رضا ـ عليه السّلام ـ نقل كرده است به واسطه اصحاب است. [۳]
شيخ طوسي عبدالعظيم حسني را در رجال خويش در زمرة اصحاب امام هادي و امام حسن عسكري ـ عليهما السّلام ـ ذكر كرده است [۴] و آنچه از منابع در رابطه با آن جناب به دست مي آيد اين است كه: وي فرزند عبدالله بن علي از نوادگان امام حسن مجتبي ـ عليه السّلام ـ و نام مادرش فاطمه بنت عقبة بن قيس بود. حضرت عبدالعظيم از همسرش به نام خديجه بنت قاسم بن حسن بن زيد كه دختر عموي خويش بود. [۵] پسري داشت به نام محمد كه وي نيز همانند پدر بزرگوارش فردي زاهد و شريف بود [۶] و دختري داشت به نام «ام سلمه» كه همسر محمد بن ابراهيم بن ابراهيم بن حسن گرديد. [۷] و به طور قطع زندگاني وي مصادف بود با ايام زندگاني دو امام معصوم يعني امام جواد و امام هادي ـ عليهما السّلام ـ. و از طرف آن بزرگواران شديداً مورد احترام و محل اعتماد و اطمينان بوده است، وي نيز در تعظيم و اكرام آن حضرات اهتمام فراوان داشت. او دين خود را به محضر امام هادي ـ عليه السّلام ـ عرضه داشت كه حضرت فرمودند: به خدا قسم اين همان ديني است كه خداوند نسبت به بندگانش به آن رضايت داده است. [۸]
بنابر آنچه از مطالب تذكره نويسان اسلامي بر مي آيد حضرت عبدالعظيم حسني ـ عليه الرحمه ـ در حدود سال ۲۵۰ ه ق بر حسب امر مبارك امام علي النقي الهادي ـ عليه السّلام ـ براي ترويج و تبليغ احكام دين مبين اسلام و پيشوائي جماعت شيعيان از عراق وارد شهر ري گرديد [۹] نجاشي در رجال خويش از احمد بن محمد بن خالد برقي روايت كرده است كه:
عبدالعظيم حسني از ترس سلاطين جور وارد ري شد و به طور مخفيانه در خانه مردي از شيعيان در منطقه 'سكة الموالي' اقامت گزيد و در آنجا روزها را روزه و شب ها را به نماز مي گذرانيد و مخفيانه از آن خانه خارج شده و قبري كه متعلق به يكي از اولاد حضرت موسي بن جعفر ـ عليه السّلام ـ بود را زيارت مي كرد تا اين كه شيعيان يكي پس از ديگري وي را شناختند و در نهايت يكي از شيعيان در خواب حضرت رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ را ديد كه فرمود: از فرزندان من مردي از ' سكة الموالي' به باغ عبدالجبار بن عبدالوهاب حمل شده و در زير درخت سيبي دفن خواهد شد و اشاره به مكاني كرد كه آن جانب در آنجا دفن گرديده است.
آن مرد شيعي براي خريد آن درخت و اطراف آن از صاحبش به آنجا رفت. صاحب باغ گفت به چه منظور مي خواهي آنجا را بخري مرد رؤياي خود را تعريف كرد صاحب باغ گفت من نيز همانند آن رؤيا را ديده ام و بدين جهت اين درخت را با باغ به آن مرد بزرگوار (يعني عبدالعظيم حسني) و جميع شيعيان وقف نمودم كه در آنجا دفن شوند.
چون حضرت عبدالعظيم وفات يافت در جيبش نوشته اي يافتند كه خود در آن چنين نوشته بود 'أنا ابوالقاسم عبدالعظيم بن عبدالله بن علي بن الحسن بن زيد بن الحسن بن علي بن ابي طالب ـ عليهم السّلام ـ'.[۱۰]
در مورد تاريخ وفات حضرت عبدالعظيم حسني، برخي منابع ذكر كرده اند كه وي به دست عمّال سلطان عباسي به شهادت رسيده است. به طور دقيق مشخص نيست ولي چون از اخبار به دست مي آيد كه وي در زمان المعتز بالله عباسي (متوفي ۲۵۵ هجري) هجرت كرده و حضرت امام هادي در سال ۲۵۴ هجري به شهادت رسيده اند و توقف آن بزرگوار در ري زياد طولاني نبوده است لذا مي توان نتيجه گرفت كه وفات حضرت عبدالعظيم ـ عليه السّلام ـ در حدود سال هاي ۲۵۴ و ۲۵۵ هجري واقع شده باشد. [۱۱]
عبدالعظيم حسني در ايام زندگي خود تأليفاتي هم داشته كه نام دو كتاب او براي ما حفظ شده است يكي از آنها كتابي است به نام 'خطب امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ' كه نجاشي در رجال خود آن را ذكر كرده [۱۲] و دوم كتابي به نام 'يوم و ليله' مي باشد كه در رساله صاحب بن عباد ذكر شده است. [۱۳]
براي حسن ختام، روايت معتبري كه در رابطه با زيارت قبر حضرت عبدالعظيم حسني از امام علي النقي ـ عليه السّلام ـ وارد شده را ذكر مي كنيم:
به سند معتبر منقول است كه شخصي از اهل ري خدمت حضرت امام علي النقي ـ عليه السّلام ـ، مشرف شد حضرت فرمود: كجا بودي. وي عرض كرد: به زيارت امام حسين ـ عليه السّلام ـ رفته بودم. حضرت فرمودند:
اما انك لو زرت قبر عبدالعظيم لكنت كمن زار قبر الحسين ـ عليه السّلام ـ.
اگر زيارت مي كردي عبدالعظيم را، هر آينه مانند كسي بودي كه زيارت كرده باشد امام حسين ـ عليه السّلام ـ. را. [۱۴]
پي نوشتها:
[۱] . رباني، هادي و زماني نژاد، شناخت نامة حضرت عبدالعظيم حسني -عليه السلام- و شهر ري، سازمان چاپ و نشر دارالحديث، چاپ اول، بهار ۱۳۸۲، ص۱۰۸.
[۲] . عطاري قوچاني، عزيزالله، زندگي نامه حضرت عبدالعظيم ـ عليه السّلام ـ، چاپخانه حيدري، چاپ اول، ص ۶۴.
[۳] . واعظ تهراني كجوري، محمدباقر، روح و ريحان، سازمان چاپ و نشر دارالحديث، چاپ اول، بهار ۱۳۸۲. مجموعه آثار كنگره حضرت عبدالعظيم ـ عليه السّلام ـ، ج ۳، ص ۳۹۷.
[۴] . طوسي، محمدبن حسن، رجال طوسي، چاپ حيدريه نجف اشرف، ۱۳۸۰ هجري، ص ۴۱۷ و ۴۳۳.
[۵] . صحفي، سيدمجتبي و زماني نژاد، علي اكبر، شناخت نامه حضرت عبدالعظيم حسني، سازمان چاپ و نشر دارالحديث، چاپ اول، بهار ۱۳۸۲، ج ۹. ص۲۰۶.
[۶] . حسيني، جمال الدين احمد بن علي ابن عقبه، عمدة الطالب في انساب آل ابي طالب، بيروت، منشورات دارمكتبة الحياة، ص ۱۱۲.
[۷] . عطاري، عزيز الله، 'پيشين'، ص ۶۵.
[۸] . موسوي خوانساري، محمدباقر، روضات الجناب، بيروت، دارالمعرفة، ج ۴، ص ۲۰۷ و ۲۰۸.
[۹] . زماني نژاد، علي اكبر و حافظيان، ابوالفضل شناخت نامة حضرت عبدالعظيم حسني ـ عليه السّلام ـ و شهر ري، سازمان چاپ و نشر دارالحديث، چاپ اول، بهار ۱۳۸۲، ج ۱۳، ص ۱۸۸.
[۱۰] . نجاشي، ابوالعباس احمد بن علي، رجال نجاشي، مؤسسه النشر الاسلامي لجماعه المدرسين بقم، سال ۱۴۰۷ هجري، ص ۲۴۷ و ۲۴۸، شماره ۶۵۳.
[۱۱] . زماني نژاد، علي اكبر و حافظيان، ابوالفضل، شناخت نامة حضرت عبدالعظيم حسني ـ عليه السّلام ـ و شهر ري. همان، ج ۱۳، ص ۱۸۹.
[۱۲] . رجال نجاشي، همان، ص ۲۴۷.
[۱۳] . زماني نژاد، شناخت نامه، همان، ج ۱۳، ص ۳۱۹.
[۱۴] . موسوي خوانساري، محمدباقر، روضات الجنات، همان، ج ۴. ص ۲۱۱.
چرا ثواب حضرت عبدالعظیم برابر با زیارت امام حسین علیه السلام است؟حضرت عبدالعظیم چه مقام رفیعی دارد که درباره زیارت هیچ معصومی این ثواب نیامده است؟
در ابتدا باید گفت: باید توجه داشت که آن ثواب ها که برای زیارت عبد العظیم ذکر شده در مقایسه با زیارت ائمه (ع) نیست، زیرا هیچ کسی با آنان قابل مقایسه نیست از این رو امیرمومنان(ع) فرمود: «لا یقاس بال محمد (ص) من هذه الامه احد، و لا یسوی بهم من جرت نعمتهم علیه ابدا؛ (۱) هیچ کس از این امت را با آل محمد نمیتوان مقایسه کرد. آنان که ریزه خوار خوان نعمت آل محمد اند با آن ها برابری نمیتوانند».
از این کلام حضرت به روشنی به دست میآید که مردم و همه بشر نه تنها نمیتوانند به مقام ائمه (ع) دست یابند و به جا و مقامی معنوی برسند که آن ها دارند، بلکه همگان ریزه خوار نعمت معنوی آن ها و با آنان قابل مقایسه نخواهد بود. با توجه به این نکته حال باید گفت:
اولا : در مورد دلیل اینکه چرا ثواب زیارت عبدالعظیم حسنی(ع) به مثابه زیارت سیدالشهدا(ع) در کربلا عنوان شده است، باید گفت: حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) حلقه وصل شیعیان در شهرهای مختلف بودند و می توان از ایشان به عنوان سفیر سیار ائمه(ع) یاد کرد.
ایشان از جمله محدثین و علمای برجسته شیعه است که به دلیل مجاهدتهای علمی و تلاش برای رساندن معارف اهل بیت به شیعیان مورد توجه و تأیید ائمه معصوم قرار گرفته است.
امامزاده عبدالعظیم حسنی در بین علما به عنوان محدث مطرح هستند. محدث کسانی هستند که فن جمع آوری احادیث و طبقه بندی روایات را می داند، آن را جمع می کند و یا می نویسد و یا شاگرد تربیت می کند. اما راوی کسی است که در سند حدیث نامش قرار می گیرد ضمن اینکه در محدث اصطلاح ویژه ای است و آن اینکه حدیث را مستقیم می شنود و دیگرانی که از او نقل می کنند راوی می شوند. لذا حضرت عبدالعظیم از محدثین است.
در مورد دلیل اینکه چرا ثواب زیارت حرم عبدالعظیم به مثابه زیارت سیدالشهدا(ع) در کربلاست این نکته نیز قابل توجه است که : ممکن است در مورد سایر امامزادگان بزرگوار نیز روایاتی بوده، اما به دست ما نرسیده است چون ما هر یک از این امامزادگان را به نیت ائمه زیارت می کنیم و ثواب آن محفوظ است. اما روایت ثواب زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) به ما رسیده است.
برخی شیعیان نزد امام هادی(ع) رفته و گفتند ما از زیارت کربلا آمدیم - در آن زمان که حاکمیت بنی عباس بود این سفر و زیارت بسیار برای شیعیان مشقت داشت- و حضرت در جواب فرمود که شما در ری زیارت عبدالعظیم را بکنید مثل این است که امام حسین(ع) را زیارت کرده اید.
البته با اینکه حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) از نظر علمی در میان علمای شیعه برجسته است اما جنبه امامزاده بودن ایشان در بین مردم غلبه دارد. برعکس، سید مرتضی و سید رضی که از امامزادگان هستند جنبه علمی آنها در بین مردم غلبه دارد.
جنبه دیگر در حق حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) می تواند بحث مأموریتهای ایشان باشد. چرا که حضرت بین شیعیان که در جای جای خطه اسلامی نمی توانستند با هم ارتباط داشته باشند، حلقه اتصال بود. چون ائمه ایشان را قبول داشتند و ممکن است این ثواب ناظر به همین مجاهدتهایی باشد که در راه ارتباط بین شیعیان و رساندن پیام ائمه باشد که از ایشان می توان به عنوان سفیر سیار ائمه یاد کرد.
ثانیا _ ممکن است شرائط خاص زمانى و مکانى، سبب گردیده باشد، که آن همه فضیلت برای زیارت حضرت عبدالعظیم (ع) ذکر شده آن را مانند فضیلت زیارت سیدالشهداء (ع) محسوب داشته و این درک فضیلت را مخصوص آن زمان قرار داده باشد؛ زیرا متوکل عباسى و برخى دیگر از حکام جور، پس از تخریب بارگاه امام حسین (ع)، براى جلوگیرى از زیارت آن بزرگوار، مأموران دژخیم و جلادى را، به مراقبت و نگهبانى گماشته بودند، که به صغیر و کبیر رحم نمى کردند و جان افراد در خطر کشته شدن قرار می گرفت و حتى زائرین زیادى را، بی رحمانه به خاک و خون کشیده بودند.
چه این که مسئله لزوم پایگاه سازى و تشکیل مراکز تجمع نیروها و اجتماعات، موضوعى است، که به طور کلى از اخبار و احادیث به دست مى آید، روشن مى شود که ائمه اطهار (ع) دوست میداشتند، شیعیان با هم باشند، گرد هم جمع شوند، مذاکره کنند، و براى حفظ کیان تشیع و نشر معارف و گسترش مکتب، فعالیت هاى دینى و تبلیغى و اجتماعى داشته باشند.
پی نوشتها:
۱. نهج البلاغه، نشر موسسه امیر المومنین قم ۱۳۷۵ ش، خطبه ۲