مروری بر فضایل امیر المومنین (ع) در بیانات حضرت آیت الله خامنهای
یکی از اساسیترین ویژگیهای حکومت ایشان «مسئلهی «هدایت جامعه به تقوا» است «در این خطبههای امیرالمؤمنین، کمتر خطبهای است که امر به تقوا در آن نباشد: اتّقواالله؛ چون تقوا همهچیز است؛ وقتی تقوا در یک جامعهای بود، همهی مشکلات مادّی و معنوی جامعه حل خواهد شد... امیرالمؤمنین دائماً مردم را به تقوا دعوت میکرد.» ۱۳۹۵/۰۶/۳۰
برجستهترین الگو
«[ماه رمضان بهخصوص شبهای قدر] بهانه و مناسبتی است برای اینکه دلهایمان را با مقام والای امیر مؤمنان و سرور متقیان عالم قدری آشنا کنیم و درس بگیریم. هر چه که در فضائل ماه رمضان و وظایف بندگان صالح در این ماه بر زبان جاری شود و بتوان گفت، امیرالمؤمنین (ع) نمونهی کامل آن و برجستهترین الگو برای آن خصوصیت است.» ۱۳۸۷/۰۶/۲۹ در واقع «تمام ارزشها و صفاتی که انسان به آنها احترام میگذارد و تکریم میکند، در علیّبنابیطالب جمع است؛ یعنی علیّبنابیطالب شخصیّتی است که اگر شما شیعه باشید احترامش میکنید، اگر سنّی باشید احترامش میکنید، اگر اصلاً مسلمان نباشید و او را بشناسید و بروید دنبال احوالش احترام میکنید.» ۱۳۹۵/۰۶/۳۰ بهطوری که «شخصیت امیرالمؤمنین (ع) ترکیبی از عناصری است که هرکدام به تنهایی یک انسان عالیمقام را اگر بخواهد به اوج آن برسد، به زانو در میآورد.» ۱۳۷۰/۰۱/۱۶
زهد همراه با رشد و سازندگی
در توجه به این شخصیت عظیمالشأن باید دانست که «در امیرالمؤمنین عدالت شخصی در حدّ اعلی بود؛ همان چیزی که از آن به تقوا تعبیر میکنیم.» ۱۳۷۹/۱۲/۲۶ که «در واقع در هر انسانی، عدالت شخصی و نفسانی او، پشتوانهی عدالت جمعی و منطقهی تأثیر عدالت در زندگی اجتماعی است.» ۱۳۷۹/۱۲/۲۶
خصوصیّت دیگر ایشان «زهد و بیاعتنایی به دنیا برای شخص خود» ۱۴۰۰/۰۲/۱۲ است، البتّه «بیاعتنایی به دنیا به معنی بیاعتنایی به تلاش دنیا نیست. چه کسی از امیرالمؤمنین (ع) در دنیا پرتلاشتر بود؟... بیرغبتی به دنیا، به معنای پشت کردن به تلاش، سازندگی، مبارزه و ساختن جهان به شکل مطلوب نیست.» ۱۳۷۱/۱۰/۱۷ منتها «این بزرگوار دنیا را آباد میکرد، مردم را به رشد و ترقّی مادّی و معنوی میرساند امّا برای خودش هیچ چیزی نمیخواست که آنچه از ایشان نقل شده واقعاً حیرتآور است.» ۱۴۰۰/۰۲/۱۲
اوج قلّه فداکاری و شجاعت
«فداکاری در راه حق» یکی دیگر از دیگر از ابعاد شخصیّتی ایشان است: «فداکاری آن بزرگوار در میدانهای مختلف، چه میدانهای نظامی، و چه میدانهای اخلاقی و سیاسی» ۱۳۷۰/۰۱/۱۶ در حقیقت «این مجاهدتها و فداکاریها، اوج قلّهی فداکاری است. آنچه امیرالمؤمنین از فداکاری برای اسلام، برای دین، برای حفظ جان پیغمبر، برای حفظ دین پیغمبر، برای شرف و عظمت امّت اسلامی انجامداد، واقعاً جهادهای فوق طاقت بشری است.» ۱۳۹۳/۰۲/۲۳ و از سوی دیگر «امیرالمؤمنین (ع) بزرگترین شجاعان بود... شما ماجرای سبقت در اسلامآوردن آن حضرت را نگاه کنید! علی هنگامی قبول دعوت کرد که همه به دعوت پشت کرده بودند و کسی جرأت اسلام آوردن نداشت. این یک نمونه شجاعت است.» ۱۳۷۴/۱۱/۲۰
عطوفت همیشگی نسبت به ضعفا
خصوصیّت مهم دیگر این امام «دل رحیم آن بزرگوار نسبت به ضعیفان» ۱۴۰۰/۰۲/۱۲ است. تا جایی که «در امیرالمؤمنین عطوفت و ترحّم و رقّت قلب در حدّ اعلاست که واقعاً برای انسانهای معمولی، چنین حالتی کمتر پیش میآید... اما آن کسی که اولاً این کار را در دوران حکومت و قدرت خود انجام دهد، ثانیاً کار همیشهی او باشد ثالثاً به کمک کردن مادّی اکتفا نکند، برود با این خانواده، با آن پیرمرد، با این آدم کور و نابینا، با آن بچههای صغیر بنشیند، مأنوس شود و البته کمک هم بکند و بلند شود، فقط امیرالمؤمنین است.» ۱۳۷۵/۱۱/۱۲
حکمت بیکران
همچنین از فضائل ایشان این است که «در گفتار و رفتار، دریای حکمت است.» ۱۴۰۰/۰۲/۱۲ «علی یک حکیم است، از آن کسانی که «یؤْتی الْحکْمة منْ یشاء». یعنی حکمت الهی به او داده شده، جهان را و انسان و حقایق آفرینش را و دقایق هستی را میشناسد.» ۱۳۶۴/۰۱/۱۹
نماد همیشگی عدالت
اما سرفصل مهم دیگر در توجه به خصوصیّات امیرالمؤمنین، «خصوصیّات حکومتی است که نتیجهی همان مسئلهی امامت است.» ۱۳۹۵/۰۶/۳۰ «یکی از بخشهای زیبای شخصیّت امیرالمؤمنین (ع)، عدل است. آنقدر ماجرای عدالت در زندگی و بیان او برجسته است که میشود گفت کلّ حکومت امیرالمؤمنین (ع) را تحت تأثیر خود قرار داده است.» ۱۳۷۱/۱۰/۱۷ «معنای عدل اجتماعی این است که قانون، مقرّرات و رفتارها نسبت به همهی افراد جامعه یکسان باشد و کسی امتیاز ویژهای بدون دلیل نداشته باشد. امیر المؤمنین این کار را کرد.» ۱۳۷۵/۰۹/۵
در هم آمیختن سلوک سیاسی با سلوک معنوی
نکتهی مهم اینکه «سلوک سیاسی امیرالمومنین از سلوک معنوی و اخلاقی او جدا نیست؛ سیاست امیرالمومنین هم، آمیختهی با معنویت است، آمیختهی با اخلاق است، اصلاً منشأ گرفتهی از معنویت علی و اخلاق اوست.» ۱۳۸۸/۰۶/۲۰ «امیرالمؤمنین میفرماید: من سیاست را با تقوا انتخاب کردم، با تقوا اختیار کردم؛ این است که در روش امیرالمؤمنین، مکاری و حیلهگری و کارهای کثیف و این چیزها وجود ندارد؛ پاکیزه است.» ۱۳۸۸/۰۶/۲۰ «برای پیروز شدن، به ظلم و به دروغ و به کارهای ظالمانه متوسل نمیشد.» ۱۳۸۸/۰۶/۲۰
لذا یکی از اساسیترین ویژگیهای حکومت ایشان «مسئلهی «هدایت جامعه به تقوا» است «در این خطبههای امیرالمؤمنین، کمتر خطبهای است که امر به تقوا در آن نباشد: اتّقواالله؛ چون تقوا همهچیز است؛ وقتی تقوا در یک جامعهای بود، همهی مشکلات مادّی و معنوی جامعه حل خواهد شد... امیرالمؤمنین دائماً مردم را به تقوا دعوت میکرد.» ۱۳۹۵/۰۶/۳۰
«[ماه رمضان بهخصوص شبهای قدر] بهانه و مناسبتی است برای اینکه دلهایمان را با مقام والای امیر مؤمنان و سرور متقیان عالم قدری آشنا کنیم و درس بگیریم. هر چه که در فضائل ماه رمضان و وظایف بندگان صالح در این ماه بر زبان جاری شود و بتوان گفت، امیرالمؤمنین (ع) نمونهی کامل آن و برجستهترین الگو برای آن خصوصیت است.» ۱۳۸۷/۰۶/۲۹ در واقع «تمام ارزشها و صفاتی که انسان به آنها احترام میگذارد و تکریم میکند، در علیّبنابیطالب جمع است؛ یعنی علیّبنابیطالب شخصیّتی است که اگر شما شیعه باشید احترامش میکنید، اگر سنّی باشید احترامش میکنید، اگر اصلاً مسلمان نباشید و او را بشناسید و بروید دنبال احوالش احترام میکنید.» ۱۳۹۵/۰۶/۳۰ بهطوری که «شخصیت امیرالمؤمنین (ع) ترکیبی از عناصری است که هرکدام به تنهایی یک انسان عالیمقام را اگر بخواهد به اوج آن برسد، به زانو در میآورد.» ۱۳۷۰/۰۱/۱۶
زهد همراه با رشد و سازندگی
در توجه به این شخصیت عظیمالشأن باید دانست که «در امیرالمؤمنین عدالت شخصی در حدّ اعلی بود؛ همان چیزی که از آن به تقوا تعبیر میکنیم.» ۱۳۷۹/۱۲/۲۶ که «در واقع در هر انسانی، عدالت شخصی و نفسانی او، پشتوانهی عدالت جمعی و منطقهی تأثیر عدالت در زندگی اجتماعی است.» ۱۳۷۹/۱۲/۲۶
خصوصیّت دیگر ایشان «زهد و بیاعتنایی به دنیا برای شخص خود» ۱۴۰۰/۰۲/۱۲ است، البتّه «بیاعتنایی به دنیا به معنی بیاعتنایی به تلاش دنیا نیست. چه کسی از امیرالمؤمنین (ع) در دنیا پرتلاشتر بود؟... بیرغبتی به دنیا، به معنای پشت کردن به تلاش، سازندگی، مبارزه و ساختن جهان به شکل مطلوب نیست.» ۱۳۷۱/۱۰/۱۷ منتها «این بزرگوار دنیا را آباد میکرد، مردم را به رشد و ترقّی مادّی و معنوی میرساند امّا برای خودش هیچ چیزی نمیخواست که آنچه از ایشان نقل شده واقعاً حیرتآور است.» ۱۴۰۰/۰۲/۱۲
اوج قلّه فداکاری و شجاعت
«فداکاری در راه حق» یکی دیگر از دیگر از ابعاد شخصیّتی ایشان است: «فداکاری آن بزرگوار در میدانهای مختلف، چه میدانهای نظامی، و چه میدانهای اخلاقی و سیاسی» ۱۳۷۰/۰۱/۱۶ در حقیقت «این مجاهدتها و فداکاریها، اوج قلّهی فداکاری است. آنچه امیرالمؤمنین از فداکاری برای اسلام، برای دین، برای حفظ جان پیغمبر، برای حفظ دین پیغمبر، برای شرف و عظمت امّت اسلامی انجامداد، واقعاً جهادهای فوق طاقت بشری است.» ۱۳۹۳/۰۲/۲۳ و از سوی دیگر «امیرالمؤمنین (ع) بزرگترین شجاعان بود... شما ماجرای سبقت در اسلامآوردن آن حضرت را نگاه کنید! علی هنگامی قبول دعوت کرد که همه به دعوت پشت کرده بودند و کسی جرأت اسلام آوردن نداشت. این یک نمونه شجاعت است.» ۱۳۷۴/۱۱/۲۰
عطوفت همیشگی نسبت به ضعفا
خصوصیّت مهم دیگر این امام «دل رحیم آن بزرگوار نسبت به ضعیفان» ۱۴۰۰/۰۲/۱۲ است. تا جایی که «در امیرالمؤمنین عطوفت و ترحّم و رقّت قلب در حدّ اعلاست که واقعاً برای انسانهای معمولی، چنین حالتی کمتر پیش میآید... اما آن کسی که اولاً این کار را در دوران حکومت و قدرت خود انجام دهد، ثانیاً کار همیشهی او باشد ثالثاً به کمک کردن مادّی اکتفا نکند، برود با این خانواده، با آن پیرمرد، با این آدم کور و نابینا، با آن بچههای صغیر بنشیند، مأنوس شود و البته کمک هم بکند و بلند شود، فقط امیرالمؤمنین است.» ۱۳۷۵/۱۱/۱۲
حکمت بیکران
همچنین از فضائل ایشان این است که «در گفتار و رفتار، دریای حکمت است.» ۱۴۰۰/۰۲/۱۲ «علی یک حکیم است، از آن کسانی که «یؤْتی الْحکْمة منْ یشاء». یعنی حکمت الهی به او داده شده، جهان را و انسان و حقایق آفرینش را و دقایق هستی را میشناسد.» ۱۳۶۴/۰۱/۱۹
نماد همیشگی عدالت
اما سرفصل مهم دیگر در توجه به خصوصیّات امیرالمؤمنین، «خصوصیّات حکومتی است که نتیجهی همان مسئلهی امامت است.» ۱۳۹۵/۰۶/۳۰ «یکی از بخشهای زیبای شخصیّت امیرالمؤمنین (ع)، عدل است. آنقدر ماجرای عدالت در زندگی و بیان او برجسته است که میشود گفت کلّ حکومت امیرالمؤمنین (ع) را تحت تأثیر خود قرار داده است.» ۱۳۷۱/۱۰/۱۷ «معنای عدل اجتماعی این است که قانون، مقرّرات و رفتارها نسبت به همهی افراد جامعه یکسان باشد و کسی امتیاز ویژهای بدون دلیل نداشته باشد. امیر المؤمنین این کار را کرد.» ۱۳۷۵/۰۹/۵
در هم آمیختن سلوک سیاسی با سلوک معنوی
نکتهی مهم اینکه «سلوک سیاسی امیرالمومنین از سلوک معنوی و اخلاقی او جدا نیست؛ سیاست امیرالمومنین هم، آمیختهی با معنویت است، آمیختهی با اخلاق است، اصلاً منشأ گرفتهی از معنویت علی و اخلاق اوست.» ۱۳۸۸/۰۶/۲۰ «امیرالمؤمنین میفرماید: من سیاست را با تقوا انتخاب کردم، با تقوا اختیار کردم؛ این است که در روش امیرالمؤمنین، مکاری و حیلهگری و کارهای کثیف و این چیزها وجود ندارد؛ پاکیزه است.» ۱۳۸۸/۰۶/۲۰ «برای پیروز شدن، به ظلم و به دروغ و به کارهای ظالمانه متوسل نمیشد.» ۱۳۸۸/۰۶/۲۰
لذا یکی از اساسیترین ویژگیهای حکومت ایشان «مسئلهی «هدایت جامعه به تقوا» است «در این خطبههای امیرالمؤمنین، کمتر خطبهای است که امر به تقوا در آن نباشد: اتّقواالله؛ چون تقوا همهچیز است؛ وقتی تقوا در یک جامعهای بود، همهی مشکلات مادّی و معنوی جامعه حل خواهد شد... امیرالمؤمنین دائماً مردم را به تقوا دعوت میکرد.» ۱۳۹۵/۰۶/۳۰
تبیین حقایق و بصیرتافزایی
ویژگی دیگر سیرهی حکومتی ایشان «مسئلهی بصیرتبخشی و بصیرتدهی به کسانی است که نیاز به بصیرت دارند؛ یعنی روشن کردن فضا.» ۱۳۸۹/۰۴/۵ و لازمهی این بصیرتافزایی هم «تبیین» است: «تبیین؛ حقایق را برای مردم بیان میکرد؛ شما خطبههای نهجالبلاغه را نگاه کنید، بسیاری از آنها تبیین واقعیّاتی است که در جامعهی آن روز وجود داشته.» ۱۳۹۵/۰۶/۳۰
تدبیر توأم با سرعت عمل
یکی از خصوصیّات حکومتی امیرالمؤمنین «تدبیر» بود: «برای جامعهی اسلامی تدبیر اندیشیدن؛ دشمن را جدا کردن، دوست را جدا کردن، دشمن را به چند طبقه تقسیم کردن.» ۱۳۹۵/۰۶/۳۰ و البته همراه تدبیر، «سرعت عمل» داشتند: «معطّل نمیکرد، بمجرّد اینکه تشخیص میداد که باید این اقدام را کرد، حرکت میکرد.» ۱۳۹۵/۰۶/۳۰
کار زیاد و بهرهمندی کم
بهرهمندی کم از منابع اموال عمومی خصوصیّت دیگر امیرالمؤمنین است: «هر کس که بیتالمال مسلمین را ملک خود به حساب میآورد - یا به زبان بگوید، و یا اگر نمیگوید، در عمل اینطور وانمود کند که ما اینقدرها حق داریم - و با بیتالمال مثل اموال شخصی خود رفتار کند - یا بخورد یا ببخشد یا در راه اغراض شخصی از آن استفاده کند - نمیتواند دنبالهرو علی به حساب آید. رفتار علوی در همه این ابعاد، وظیفه ماست؛ کار زیاد، بهرهمندی کم.» ۱۳۸۰/۰۱/۱
اسوه همیشگی
کلام پایانی اینکه «امیرالمؤمنین مظهر عدل الهی هم هست. عدل به آن معنایی که ما جزو اصول دین میدانیم، اقتضاء میکرد که خداوند متعال شخصیتی مثل امیرالمؤمنین را برای رهبری و هدایت مردم انتخاب کند.» ۱۳۷۹/۱۲/۲۶ امیرالمؤمنین نهتنها برای افراد «در همهی دورانهای زندگی، اسوه است.» ۱۳۸۶/۰۵/۶ بلکه «اگر حکومتی خیر و صلاح مردم را میطلبد، باید علیبنابیطالب علیهالسّلام را اسوه و الگوی خود قرار دهد.» ۱۳۷۹/۱۲/۲۶ و لذا «بزرگترین خطر برای نظام و حکومتی مثل نظام و حکومت ما که با نام اسلام به وجود آمده، این است که ما فراموش کنیم الگوی حکومت ما، امیرالمؤمنین است؛ به الگوهای رایج دنیا و تاریخ نگاه کنیم و خود را با آنها مقایسه کنیم. همّت جمهوری اسلامی باید این باشد که خود را به آن الگویی که در غدیر معرفی شد و در دوران پنجساله حکومت امیرالمؤمنین، نمونه آن نشان داده شد، نزدیک کند.» ۱۳۸۰/۱۲/۱۲ پس «باید رفتار علوی در میان ما مسؤولان نظام جمهوری اسلامی نهادینه شود. آن روز است که هیچگونه آسیب و خطری این نظام را تهدید نخواهد کرد.» ۱۳۸۰/۰۱/۱
ویژگی دیگر سیرهی حکومتی ایشان «مسئلهی بصیرتبخشی و بصیرتدهی به کسانی است که نیاز به بصیرت دارند؛ یعنی روشن کردن فضا.» ۱۳۸۹/۰۴/۵ و لازمهی این بصیرتافزایی هم «تبیین» است: «تبیین؛ حقایق را برای مردم بیان میکرد؛ شما خطبههای نهجالبلاغه را نگاه کنید، بسیاری از آنها تبیین واقعیّاتی است که در جامعهی آن روز وجود داشته.» ۱۳۹۵/۰۶/۳۰
تدبیر توأم با سرعت عمل
یکی از خصوصیّات حکومتی امیرالمؤمنین «تدبیر» بود: «برای جامعهی اسلامی تدبیر اندیشیدن؛ دشمن را جدا کردن، دوست را جدا کردن، دشمن را به چند طبقه تقسیم کردن.» ۱۳۹۵/۰۶/۳۰ و البته همراه تدبیر، «سرعت عمل» داشتند: «معطّل نمیکرد، بمجرّد اینکه تشخیص میداد که باید این اقدام را کرد، حرکت میکرد.» ۱۳۹۵/۰۶/۳۰
کار زیاد و بهرهمندی کم
بهرهمندی کم از منابع اموال عمومی خصوصیّت دیگر امیرالمؤمنین است: «هر کس که بیتالمال مسلمین را ملک خود به حساب میآورد - یا به زبان بگوید، و یا اگر نمیگوید، در عمل اینطور وانمود کند که ما اینقدرها حق داریم - و با بیتالمال مثل اموال شخصی خود رفتار کند - یا بخورد یا ببخشد یا در راه اغراض شخصی از آن استفاده کند - نمیتواند دنبالهرو علی به حساب آید. رفتار علوی در همه این ابعاد، وظیفه ماست؛ کار زیاد، بهرهمندی کم.» ۱۳۸۰/۰۱/۱
اسوه همیشگی
کلام پایانی اینکه «امیرالمؤمنین مظهر عدل الهی هم هست. عدل به آن معنایی که ما جزو اصول دین میدانیم، اقتضاء میکرد که خداوند متعال شخصیتی مثل امیرالمؤمنین را برای رهبری و هدایت مردم انتخاب کند.» ۱۳۷۹/۱۲/۲۶ امیرالمؤمنین نهتنها برای افراد «در همهی دورانهای زندگی، اسوه است.» ۱۳۸۶/۰۵/۶ بلکه «اگر حکومتی خیر و صلاح مردم را میطلبد، باید علیبنابیطالب علیهالسّلام را اسوه و الگوی خود قرار دهد.» ۱۳۷۹/۱۲/۲۶ و لذا «بزرگترین خطر برای نظام و حکومتی مثل نظام و حکومت ما که با نام اسلام به وجود آمده، این است که ما فراموش کنیم الگوی حکومت ما، امیرالمؤمنین است؛ به الگوهای رایج دنیا و تاریخ نگاه کنیم و خود را با آنها مقایسه کنیم. همّت جمهوری اسلامی باید این باشد که خود را به آن الگویی که در غدیر معرفی شد و در دوران پنجساله حکومت امیرالمؤمنین، نمونه آن نشان داده شد، نزدیک کند.» ۱۳۸۰/۱۲/۱۲ پس «باید رفتار علوی در میان ما مسؤولان نظام جمهوری اسلامی نهادینه شود. آن روز است که هیچگونه آسیب و خطری این نظام را تهدید نخواهد کرد.» ۱۳۸۰/۰۱/۱