ٖ تنظیمات قالب
امروز : یکشنبه 02 دی 1403
  • 1403/06/13 - 08:23

فضائل اخلاقی امام رضا (علیه السلام)/صفات خاص امام رضا (ع) از دیدگاه اهل سنت

حضرت علی بن موسی الرضا (ع) مانند دیگر پیشوایان معصوم علیهم السلام به زیور فضایل اخلاقی و کمالات نفسانی آراسته و از هر گونه زشتی و پلیدی و رذایل اخلاقی منزه بود.

پیشوای هشتم (ع) پس از شهادت پدر بزرگوارش امام کاظم (ع) عهده دار مقام امامت شد. امامت آن بزرگوار همچون امامت دیگر پیشوایان علیهم السلام، از جانب خدا و به تعیین و تصریح پیامبر (ص) و معرفی پدر گرامی اش صورت پذیرفت. «داوود رقی» می گوید: به امام کاظم (ع) عرض کردم: پدرم فدایت باد، پیرمرد شده ام و می ترسم حادثه ای برایم پیش آید که شما را دیگر ملاقات نکنم، بفرمایید که پیشوای پس از شما کیست؟ فرمود: فرزندم علی.[۱]

سلیمان بن حفص مروزی می گوید:

به حضور امام کاظم (ع) رسیدم تا از حجت خدا بر مردم پس از آن حضرت سؤال کنم. امام (ع) خود آغاز به سخن کرد و فرمود: ای سلیمان! همانا «علی» فرزند و وصی من و حجت خدا بر مردم پس از من است، و او برترین فرزندان من می باشد. اگر پس از من زنده ماندی نزد شیعیان و دوستان من به امامت او گواهی ده.[۲]

مکارم اخلاق

حضرت علی بن موسی الرضا (ع) مانند دیگر پیشوایان معصوم علیهم السلام به زیور فضایل اخلاقی و کمالات نفسانی آراسته و از هر گونه زشتی و پلیدی و رذایل اخلاقی منزه بود و در این راه گفتار و رفتارش الگو سرمشق دیگران بود. اینک بخشی از خصوصیات فردی و مکارم اخلاقی آن حضرت:

الف) زهد و عبادت

پیشوای هشتم (ع) در زهد و پارسایی و پرستش پروردگار، یگانۀ عصر خود بود و زر و سیم دنیا و مناصب اجتماعی و حکومتی در برابر مقام عبودیت و پارسایی او هیچ گونه ارزشی نداشت. «محمد بن عباد» دربارۀ زهد و ساده زیستی امام (ع) می گوید: حضرت رضا (ع) در تابستان بر روی حصیر می نشست و در زمستان بر روی گلیم، و لباسهایش زبر و خشن بود؛ و لی هنگامی که در میان مردم می رفت از لباس های عادی مردم استفاده می کرد.[۳]

علی بن موسی الرضا (ع) با قرآن انس خاصی داشت و هر سه روز یک بار ختم قرآن می کرد و می فرمود: اگر بخواهم در کمتر از سه روز هم می توانم یک قرآن ختم کنم؛ لیکن هیچ آیه ای را تلاوت نمی کنم مگر آنکه دربارۀ آن آیه و موضوعی که فرود آمده و زمانی که نازل شده است، اندیشه می کنم.[۴]

امام (ع) کم می خوابید و شبها را بیشتربه شب زنده داری می گذرانید و گاهی اوقات تمام شب را تا صبح بیدار بود و بسیار روزه می گرفت و روزه اول، وسط و آخر ماه از او ترک نمی شد و می فرمود: «روزه داشتن در این سه روز مثل این است که انسان همیشه روزه است».[۵]

رجاء بن ابی ضحاک ـ مأمور مأمون برای بردن امام رضا (ع) از مدینه به خراسان ـ می گوید:

من از مدینه تا مرو همراه و مراقب امام (ع) بودم؛ سوگند به خدا، کسی را در پرهیزگاری و افزونی ذکر خدا در تمامی اوقات، و شدت خوف از حق تعالی مانند او ندیدم. سپس به طور تفصیل برنامۀ عبادی آن حضرت را در طول شب و روز بیان می کند.[۶]

مأمون وقتی گزارش «رجاء» را شنید گفت: ای پسر ابی ضحاک، آنچه که گفتی درست است، او (اشاره به امام رضا (ع)) از بهترین، داناترین و عابدترین مردم روی زمین است. سپس به وی توصیه کرد که مشاهدات خود را برای دیگران نقل نکند.[۷]

ب) تواضع و فروتنی

پیشوای هشتم (ع) با آنکه مقام رفیع امامت را داشت و برگزیدۀ خدا بود، در عین حال نه تنها برای خود هیچ گونه حریمی قائل نبود، بلکه در زندگی خویش با طبقات مختلف مردم حتی خدمتکاران و زیردستان با نهایت صمیمیت و فروتنی رفتار می کرد. کلینی از مردی بلخی روایت کرده است: من در سفر خراسان همراه امام (ع) بودم، روزی هنگامی که سفره گسترده شد، امام (ع) از همۀ خدمتکاران خواست تا در کنار او بر سر سفره بنشینند. عرض کردم، فدایت شوم، بهتر بود سفرۀ آنان را جدا می کردی؟ فرمود: ساکت باش! همانا پروردگار و پدر و مادر همه ما یکی است و پاداش هم به اعمال است.[۸]

روزی امام (ع) در حمام پس از تقاضای فردی که آن حضرت را نمی شناخت، تن او را کیسه کشید. هنگامی که دیگران امام (ع) را به او معرفی کردند، شرمنده شد و به عذرخواهی از آن حضرت پرداخت. امام (ع) در حالی که او را کیسه می کشید، دلداری اش داد و فرمود: عیبی ندارد.[۹]

«یاسر» غلام امام رضا (ع) نقل می کند:

امام (ع) به ما توصیه کرده بود که هر گاه بر شما وارد شدم و شما مشغول غذا خوردن بودید (به احترام من) بر نخیزید تا از غذا خوردن فارغ شوید. گاهی اوقات بعضی از ما را برای انجام کاری می خواند. به آن حضرت اطلاع می دادند که مشغول غذا خوردنند. می فرمود: بگذارید تا از غذا خوردن فارغ شوند.[۱۰]

ج) جود و بخشش

پیشوای هشتم (ع) در جود و بخشش نیز سرآمد مردم زمان خود بود. ابن شهر آشوب می نویسد: امام رضا (ع) در روز عرفه در خراسان، تمام اموال خود را در راه خدا بخشید «فضل بن سهل» گفت: این گونه بخشش زیان آور است. فرمود: نه، بلکه سودآور است. هرگز آنچه را که موجب اجر و پاداش اخروی است غرامت مشمار.[۱۱]

مردی خدمت امام رضا (ع) رسید و عرض کرد: به اندازۀ مروتت به من عطا فرما. فرمود: این مقدار برای من مقدور نیست. عرض کرد: پس به قدر جوانمردی من. فرمود: این ممکن است آنگاه به خدمتکار خود دستور داد دویست دینار به او بپردازد.[۱۲]

مرد دیگری به حضور آن گرامی رسید و عرض کرد: «من از دوستان شما خاندان هستم هم اکنون از سفر مکه باز می گردم و پولم را گم کرده ام. در صورتی که شما کمکی به من بفرمایید پس از بازگشت به وطنم آن مبلغ را از جانب شما صدقه خواهم داد.»

امام (ع) به اندرون رفت و پس از لحظاتی بازگشت و از بالای در، بدون آنکه در را بگشاید مبلغ دویست دینار به او داد و فرمود: این مبلغ را بگیرد و برای خود مبارک بدان و از طرف من هم صدقه مده و فورا بیرون رو که نه من تو را ببینم و نه تو مرا.

پس از آنکه سائل بیرون رفت، یکی از حاضران که از سخنان و رفتار امام (ع) به شگفت آمده بود پرسید: با آنکه مبلغ زیادی به وی دادید چرا خودتان را به او نشان ندادید؟ فرمود: برای آنکه نمی خواستم ذلت سؤال را در چهرۀ او مشاهده کنم؛ مگر نشنیده ای که پیغمبر (ص) فرمود: کسی که پنهانی انفاق کند معادل با آن است که هفتاد حج انجام داده باشد؟…[۱۳]

د) بردباری

امام رضا (ع) خوی نیکوی حلم و بردباری را از پدر بزرگوار خود امام کاظم (ع) به ارث برده بود و در برابر افراد جاهل و گستاخ با بردباری مواجه می شد.

روزی یکی از خوارج که مقام ولایت عهدی را منافی با شؤون و حیثیت امام (ع) می دانست خنجری زهرآلود در استین خود پنهان کرد و گفت: می روم با او بحث کنم اگر بر پذیرش ولایت عهدی حجتی داشت چه بهتر وگرنه با این خنجر او را خواهم کشت.

چون به حضور امام (ع) رسید، بدون آنکه صحبتی کند حضرت از نیت پلید او آگاه شد و با بردباری با وی برخورد کرد و فرمود: اگر در برابر شبهۀ خود پاسخ قانع کننده ای شنیدی آن خنجری را که در آستین پنهان کرده ای بشکن و به دور انداز.

فرد خارجی پس از شنیدن سخنان منطقی امام (ع) از کردۀ خود پشیمان شد. خنجر را شکست و دور انداخت و توبه کرد و گفت: شهادت می دهم که تو فرزند پیامبری و در گفتارت راستگو هستی.[۱۴]

هـ) عزت نفس

یکی از اهداف شوم مأمون از مسألۀ ولایت عهدی امام رضا (ع) این بود که آن حضرت را با نزدیک کردن به دستگاه پر زرق و برق و برخوردار از لذائذ و نعمتهای مادی خود، به دنیاپرستی و جاه طلبی متهم کند؛[۱۵] ولی مناعت طبع و عزت نفس پیشوای هشتم (ع) نقشه مأمون را نقش بر آب ساخت.

امام (ع) پس از پذیرش ولایت عهدی نیز با بی اعتنایی تمام به تشکیلات سلطنتی مأمون، به زندگی ساده و بی آلایش دوران پیش از ولایت عهدی خود ادامه داد و حتی در برابر سیاست مأمون که سعی می کرد آن حضرت را وارد کارهای حکمتی بکند، فرمود: این امر هرگز نعمتی برایم نیفزوده است، هنگامی که در مدینه بودم دست خطم در شرق و غرب نفوذ داشت. در آن زمان بر استرم سوار می شدم و (با اآرامی و آزادی) کوچه های مدینه را می پیمودم و این حالت از همه چیز برایم عزیزتر و مطلوبتر بود.[۱۶]

و ) امر به معروف و نهی از منکر

پیشوای هشتم (ع) رفتار اطرافیان، زیردستان و یاران خود را زیر نظر داشت و در مواقع لازم، آنان را امر به معروف و نهی از منکر می کرد؛ حتی مأمون نیز بارها از نصایح و رهنمودهای آن حضرت بهره مند شد.

روزی امام (ع) دید مأمون وضو می گیرد ولی غلامش آب را بر دست وی می ریزد. حضرت فرمود: «کسی را در عبادت پروردگارت شریک قرار مده» مأمون آب را از دست غلام گرفت و خود مشغول وضو گرفتن شد.[۱۷]

یکی از خدمتکاران امام (ع) میوه ای را نیم خورده دور افکند. امام (ع) متوجه شد و با ناراحتی فرمود: سبحان الله! اگر شما بدان نیاز ندارید، مردمی هستند که به خوردن آن نیازمندند.[۱۸]

اظهار نظر «ابراهیم بن عباس»

«ابراهیم بن عباس» یکی از یاران آن حضرت دربارۀ رفتار و اخلاق اجتماعی آن حضرت می گوید: هیچگاه ندیدم که امام رضا (ع) با سخنش کسی را بیازارد، و سخن کسی را پیش از تمام شدن قطع کند و نیازمندی را ـ که می توانست نیازش را برآورد ـ رد نماید و در حضور دیگران پاهایش را دراز کند و به کسی از غلامانش ناسزا بگوید، و به صورت قهقهه خنده کند. خنده او تبسم بود. چون سفرۀ غذا گسترده می شد همه افراد خانه حتی دربان و خدمتگزار را نیز بر سر آن می نشاند…[۱۹]

پی نوشت ها:

[۱] . عیون اخبارالرضا، ج۱، ص ۱۹٫

[۲] . عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۱ ـ ۲۲٫

[۳] . مناقب، ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۳۶۰٫

[۴] . مناقب، ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۳۶۰٫

[۵] . بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۹۱٫

[۶] . بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۹۱ ـ ۹۵٫

[۷] . همان مدرک، ص ۹۵٫

[۸] . کافی، ج ۸، ص ۲۳۰٫

[۹] . مناقب، ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۳۶۲٫

[۱۰] . بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۱۰۲٫

[۱۱] . مناقب، ج ۴، ص ۳۶۰٫

[۱۲] . بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۱۰۰٫

[۱۳] . بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۱۰۱٫

[۱۴] . بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۵۵ ـ ۵۶ با اختصار.

[۱۵] . امام رضا (ع) در یکی از گفتگوهای خود با مأمون به این هدف شوم خلیفه اشاره می کند و می فرماید: «تو می خواهی مردم بگویند علی بن موسی الرضا از دنیا روی گردان نیست. این دنیاست که بر او اقبال نکرده است. مگر نمی بینید چگونه به طمع خلافت، ولایتعهدی را پذیرفته است» (ر.ک. مناقب ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۳۶۳).

[۱۶] . بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۱۵۵٫

[۱۷] . الارشاد، شیخ مفید، ص ۳۱۵٫

[۱۸] .  بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۱۰۲٫

[۱۹] . عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۲، ص ۱۸۲ ـ ۱۸۳٫

 

صفات خاص امام رضا (ع) از دیدگاه اهل سنت

پیشوایان معصوم به گونه ای می زیستند که هر کس آنان را می دید، بی اختیار به یاد رسول اکرم صلی الله علیه و آله می افتاد. امام رضا(ع) نیز چنین بود. ازاین رو، درباره همانندی آن حضرت با رسول خدا صلی الله علیه و آله گفته اند: «در اخلاق او پیامبر جلوه گر بود؛ چراکه او برخاسته از ریشه های نبوی است. او از نشانه هایی اعجازآمیز و ارزش هایی در اوراق تاریخ و بستر روزگاران، متجلی است و گواهانی راستین بر بزرگی او گواهند، گویا او آینه تمام نمای اخلاق و صفات پیامبر است».

بنابراین، از دریچه نگاه شیعه، هر یک از امامان بزرگوار الگوها و اسوه های فکری، اعتقادی، عملی و اخلاقی هستند و گفتار، رفتار، کردار، و تقریر آن بزرگواران دلیل و برهان شرعی است. بدین جهت نجات فقط در پیروی کردن از آن بزرگواران منحصر شده است.

به گزارش شفقنا، امام رضا(ع) از نظر روحی و معنوی، معجزه ها و کرامت ها، دانش و فضائل، مناظره با پیروان دیگر ادیان، شیوه برخورد با سیاست مداران و دولت مردان عباسی، موضوع ولایت عهدی، ارتباط با علویان، برخورد با گروه های گوناگون اجتماعی و دیگر موارد، شایسته بررسی و تحقیق گسترده است.

آنچه در این میان درخشش ویژه ای دارد، برخوردهای اخلاقی آن امام رئوف و مهربان است؛ چرا که زبان عمل و شیوه برخورد، تأثیری افزون تر از سخن و کلام دارد.

رفتارهای اخلاقی و اجتماعی امام رضا(ع) در مدارک شیعیان بیش از اندازه است که بتوان همه آنها را گردآوری کرد، ولی از آنجا که در این نوشتار به مدارک اهل سنت بسنده می شود، برخی از آنها را برای نمونه یادآور می شویم.

اخلاق امام از دیدگاه بزرگان اهل سنت

احمد بلاذری (در گذشته ۲۷۹ ه .ق) می نویسد: «تو والاتر از وصف ما هستی، و ما از پند دادن به تو ناتوانیم».(۱)

ابراهیم بن عباس می گوید:

علی بن موسی اندک می خوابید و بسیار روزه می گرفت. هیچ گاه سه روز روزه ماهیانه اش ترک نمی شد و می فرمود: این سه روز روزه، برابر با روزه یک سال است. کارهای خیر فراوانی انجام می داد. پنهانی صدقه می داد و بیشتر این صدقات در تاریکی شب انجام می گرفت. در تابستان بر حصیر و در زمستان بر پوستین می نشست.(۲)

ابن جوزی (در گذشته ۵۹۷ ه .ق) می نویسد: «علی بن موسی الرضا(ع) از تبار بنی هاشم، ملقب به رضاست، او بسیار راستگو بود».(۳)

ابن اثیر (در گذشته ۶۰۶ ه .ق) می نویسد: «امامت شیعه در زمان علی بن موسی به آن حضرت منتهی گشت. فضائل وی بی شمار است، رحمت و رضوان خدا بر او باد».(۴)

ابن طلحه (در گذشته ۶۵۲ ه .ق) می نویسد:

علی بن موسی، بزرگوارترین، شریف ترین و کامل ترین فرزندان موسی الکاظم(ع) است.(۵) وی مناقب و ویژگی هایی والا و صفاتی برجسته دارد. منش او پیامبرگونه و خلق و خوی پسندیده آن حضرت خلق و خوی انسان های اصیل بوده و این ویژگی ها را از پدرانش به ارث برده است. روحیاتش هاشمی و خاندان ارجمندش نبوی است. هر ویژگی از او شمرده شود، اندک، و هر چه در وصفش بیان گردد، والاتر و بالاتر از آن است.(۶)

سبط بن جوزی (در گذشته ۶۵۴ ه .ق) می نویسد: «[امام رضا] از اهل فضیلت و پرهیزکاری و کرم و بخشندگی بود».(۷)

ابن ابی الحدید (در گذشته ۶۵۶ ه .ق) می نویسد: «(امام رضا) داناترین، بخشنده ترین، و خوش خوترین مردمان بود».(۸)

موصلی شافعی (در گذشته ۶۶۰ ه .ق) می نویسد: «آن حضرت [امام رضا] از حیث ادب و بردباری و بینش بسیار پرمایه بود. در نهایت بردباری قرار داشت، در پرهیزکاری و ترس از خداوند و شهامت و جوانمردی سر آمد بود».(۹)

قلقشندی شافعی (در گذشته ۸۲۱ ه .ق) می نویسد: «زمانی که مأمون، فضل گسترده و دانش تابان، و ورع آشکار و زهد خالص و دوری اش از دنیا، و دلدادگی مردم را نسبت به او دید، او را به ولایت عهدی خویش برگزید».(۱۰)

ابن حجر عسقلانی (در گذشته ۸۵۲ ه .ق) می نویسد: «علی بن موسی فردی راستگو بود».

ابن صباغ مالکی (در گذشته ۸۵۵ ه .ق) می گوید:

مناقب علی بن موسی الرضا(ع) از والاترین مناقب و ویژگی هاست، همان گونه که نیروهای لشکر پشت سر یکدیگر و پی در پی حرکت می کنند، فضائل و مناقب وی نیز پی در پی قرار دارد. ولایت او از همان آغاز، بجا و ویژگی ها و اوصاف وی بسیار شگفت انگیز بود. جایگاه، رتبه و شرافت او در اوج عظمت است. خوش به حال پیروان او و شوم باد حال دشمنانش! بزرگی و شرافت پدران آن حضرت، از روز آشکارتر و از خورشید فروزنده تر است.

۱- نویری، نهایه الارب فی فنون الادب، ج۵، ص۱۶۸.
۲- فصول المهمه، ص۳۸۴؛ نور الابصار، ص۳۱۲.

۳- ابن جوزی، فنون الافنان فی عجایب علوم القرآن، ص۵۹.

۴- ابن اثیر، تتمه جامع الاصول، ج۲، ص۷۱۵.
۵- الاتحاف بحب الاشراف، ص۱۵۵.
۶- مطالب السؤول، ص۲۹۵.
۷- تذکره الخواص، ص۳۲۱.
۸- ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۲، ص۲۵۴.
۹- موصلی، النعیم المقیم لعتره النبأ العظیم، ص۳۷۷.

۱۰- قلقشندی، صبح الاعشی فی صناعه الانشاء، ج۹، ص۳۸۳؛ مآثر الانافه فی معالم الخلافه، ص۳۰۴.

انتخاب شفقنا از کتاب  کتاب امام رضا علیه السلام از دیدگاه اهل سنت

 

 

عبارت خود را درج و جهت جستجو "Enter" را بفشارید

تغییر اندازه فونت:

تغییر فاصله بین کلمات:

تغییر فاصله بین خطوط:

تغییر نوع موس:

تغییر نوع موس:

تغییر رنگ ها:

رنگ اصلی:

رنگ دوم:

رنگ سوم: