به مناسبت روز دانشجو
16 آذر؛ نماد استکبارستیزی دانشجویان ایران
۱۶ آذر به مناسبت شهادت سه دانشجو به نامهای مصطفی بزرگنیا، احمد قندچی و آذر شریعترضوی که هنگام اعتراض به دیدار رسمی ریچارد نیکسون معاون رئیسجمهور وقت آمریکا و همچنین از سرگیری روابط ایران با انگلیس در دانشگاه تهران به شهادت رسیدند، روز دانشجو نامگذاری شده است.
۱۶ آذر روز دانشجو بهانهای برای بررسی و یادآوری هویت حقیقی جنبش دانشجویی و موانع و چالشهای ظهور و بروز آن است، ضرورتی که هرازگاهی، مثل امروز شایسته توجه است. رهبر معظم انقلاب درباره اهمیت و فلسفه جنبش دانشجویی میفرمایند: «نظام جمهوری اسلامی، ساخت و ویژگیها و مختصاتی دارد که حتماً جنبش دانشجویی در کنارش بایستی حضور داشته باشد. این جنبش دانشجویی در کشور ما در تاریخ ثبت شده و شناخته شده خود، همیشه ضد استکبار، ضدسلطه، ضد استبداد، ضد اختناق و به شدت عدالتخواه بوده است... شروع این حرکت یا مقطع شناخته شده این حرکت، همین ۱۶ آذر است. جالب است توجه کنید که ۱۶ آذر در سال ۳۲ که در آن سه نفر دانشجو به خاک و خون غلتیدند، تقریباً چهار ماه بعد از ۲۸ مرداد اتفاق افتاده است؛ یعنی بعد از کودتای ۲۸ مرداد و آن اختناق عجیب - سرکوب عجیب همه نیروها و سکوت همه - ناگهان به وسیله دانشجویان در دانشگاه تهران یک انفجار در فضا و در محیط به وجود میآید. چرا؟ چون نیکسون که آن وقت معاون رئیسجمهور آمریکا بود، آمد ایران. به عنوان اعتراض به آمریکا، به عنوان اعتراض به نیکسون که عامل کودتای ۲۸ مرداد بودند، این دانشجوها در محیط دانشگاه اعتصاب و تظاهرات میکنند، که البته با سرکوب مواجه میشوند و سه نفرشان هم کشته میشوند. حالا ۱۶ آذر در همه سالها، با این مختصات باید شناخته شود. ۱۶ آذر برای دانشجوی ضد نیکسون است، دانشجوی ضدآمریکاست، دانشجوی ضدسلطه است. (حضرت آیت الله خامنهای ۲۴/۹/۸۷)»
* اولین و مهمترین موضوعی که درخصوص جنبش دانشجویی قابل پیگیری است، تعریف هویت این جریان است.
فعالان دانشجویی معتقدند؛ هویت حقیقی جنبش دانشجویی آرمانخواهی است و، چون آرمانخواه است از وضع موجود ناراضی است و از طرفی بی تعلقی به دنیا و جوانگرایی این جنبش، ظرفیت فوقالعادهای برای حرکت دادن جامعه به سمت آرمانهای انقلاب اسلامی را به آن میدهد. جنبش دانشجویی امروز در راستای هویت خود به خوبی فعالیت دارد هرچند گاهی فهمها از آرمانها و ارزشها کاریکاتوری و سطحی شده و بیم آن میرود که از عدالتخواهی تنها هایوهوی آن و از استکبارستیزی تنها دعواهای سیاسی آن برای جنبش باقی بماند.
به عقیده این افراد؛ جنبش دانشجویی نه تنها از ابتدای انقلاب بلکه از بدو تاسیس خود با هویت استکبارستیزی و آزادیخواهی و عدالتطلبی عجین شده است. آرمانهای جنبش دانشجویی با آرمانهای انقلاب اسلامی گرهخورده و کاملاً بر یکدیگر منطبق هستند. البته این موضوع منافاتی با روحیه مطالبهگری جنبش دانشجویی ندارد و دانشجو همواره باید آرمانهای خود را از مسئولان مطالبه کند.
از طرفی عدهای از فعالان دانشجویی معتقدند؛ علیرغم شناخت شخصیت حقیقی جریان دانشجویی به شاخصهایی که از سوی برخی نمایندگان این جریان بدان اشاره شد، در طول تاریخ مبارزاتی این جنبش دیده شده که برخی مجموعهها با فاصله گرفتن از هویت خود، راه دیگری را در پیش گرفتهاند.
به گفته صاحبنظران دانشجویی؛ علت فاصله گرفتن برخی تشکلهای دانشجویی غیر انقلابی از هویت اصلی این جریان فاصله گرفتن از مردم و شناخت نداشتن درست از فضای کشور و صحنه است. این تشکلها به جای دنبال کردن مطالبات اصلی مردم و انقلاب، با اشتباه گرفتن دوست و دشمن در پازلهای دیگری غیر از پازل آرمانهای دانشجویی بازی میکنند.
تشکلهای دانشجویی باید ناظر به فضای حال و آینده جمهوری اسلامی، واقعیتها، مصلحتها، مشکلات و چالشها را ببینند و آرمانهایشان را متناسب با این مولفهها تعریف کنند. به اعتقاد فعالان دانشجویی؛ مهمترین مسئله برای جنبش دانشجویی، فهم درست از جمهوری اسلامی و اساس انقلاب است که گاهی اوقات مشاهده میشود این شناخت به طور کامل در میان تشکلهای دانشجویی وجود ندارد.
نکته مهم در این خصوص این است که مختصات فهم انقلاب و جمهوری اسلامی را نیز نمیتوان از رسانهها بویژه رسانههای معاند دنبال کرد بلکه باید از طریق مطالعات عمیقتر، ارتباط بیشتر با مردم و همچنین مطالبهگری مستقیم از مسئولان به این مهم دست پیدا کرد و در این میان مهمترین مسئله برای جنبش دانشجویی، حفظ روحیه آرمانخواهی آن است.