لایحه ننگین کاپیتالاسیون؛ یکی از عوامل شتاب دهنده پیروزی انقلاب اسلامی در ایران
کاپیتولاسیون (capitulation) از کلمه capitulate به معنای «شرط گذاشتن» و در لغت به معنای سازش و تسلیم است و در ادبیات سیاسی به قراردادهایی اطلاق می شود که به موجب آن اتباع یک دولت در قلمرو دولت دیگر مشمول قوانین کشور خود می شوند.
قانونی علیه انسانیت
کاپیتولاسیون به لحاظ تاریخی، سابقه ای طولانی دارد. این قراردادها اغلب میان دولت های اروپایی با دولت های آسیایی و آفریقایی بسته می شدند؛ چرا که از نظر اروپائیان، دادگاهها و دستگاه های قضایی این کشورها قادر به حمایت کافی از اتباع خود نبودند. در صورتی که قدرتی اروپایی بر یک کشور تسلط پیدا می کرد، اتباع آن از تمامی حقوق و امتیازات برخوردار بودند؛ به این معنا که حتی اگر در آن کشور یک فردی را به قتل میرساندند، دستگاه قضایی آن کشور نمی توانست فرد خاطی را طبق قوانین کشور خودش محاکمه کند و تنها کنسولگری یا سفارت خانه آن کشور مسلط، حق داشت که به این پرونده رسیدگی کند.
این قانون در نوع خود از ضدانسانی ترین قوانینی است که داعیه داران حقوق بشر، مرتکب آن شدهاند و با روح قوانین ادیان الهی، به ویژه، شریعت اسلام، ناسازگاری و ضدیت دارد.
لایحه ننگین
در تاریخ معاصر ایران، قضاوت کنسولی یا کاپیتولاسیون، مسئله ای اساسی است. دخالت و نفوذ بیگانگان، بیشتر از همین راه بوده است. به موجب این قرارداد، اتباع خارجی اگر در ایران مرتکب جرم و جنایتی می شدند، دادگاهها و محاکم قضایی کشور حق محاکمه آنان را نداشتند. بلکه حکم قضایی آنان تابع محاکم و قوانین دولت متبوعشان بود. با تصویب لایحه کاپیتولاسیون در دهه 40 شمسی در مجلس شورای ملی و مجلس سنا، تحت فشار امریکا و شاه، ایران در عمل، استقلال و حیثیت سیاسی خود را از دست داد و به منزله مستعمره امریکا در آمد.
امام خمینی(ره) تنها شخصیتی بود که با آگاهی یی که از عمق فاجعه به خطر افتادن استقلال کشور داشت، در تاریخ 4 آبان 1343 با سخنرانی شجاعانه، افشاگرانه و آتشین خود و پیام روشنگرانه اش، این لایحه ننگین را محکوم کرد. او در سخنرانی خود مردم و علما را به قیام دعوت کرد و به شاه و اربابانش دلیرانه تاخت. مأموران نظام ستم شاهی شبانه به منزل امام در قم حمله و او را به ترکیه تبعید کردند.
تصویب و اجرای کاپیتولاسیون، آسیب ها و صدمات سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بسیاری بر ایران وارد کرد؛ ولی قیام قهرمانانه امام، عامل تسریع در واژگونی نظام استبدادی و پوشالی شاهنشاهی شد. سرانجام پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تاریخ 23 اردیبهشت 1358، با تصویب شورای انقلاب، لایحه کاپیتولاسیون لغو شد.
سابقه کاپیتولاسیون در ایران
در ایران، به سبب ضعف پادشاهان و حکام، همواره امتیازاتی یک طرفه در ارتباط با کشورهای اروپایی به آنان داده شده است. نفوذ بیگانگان و دخالت آنان در مصالح کشور و نیز غارت سرمایههای آن، بیشتر از همین راه، یعنی کاپیتولاسیون بوده است.
کاپیتولاسیون، به مفهوم کامل آن در زمان قاجاریه و با امضای قرارداد تجاری ترکمن چای در ایران برقرار شد که به وسیله روسها به ایران تحمیل شد. این قرارداد موجب شد تا دیگر دولت های خارجی هم، کاپیتولاسیون را به نفع اتباع خود در ایران به دست آورند. برخی از دولت ها در ضمن قراردادهای خود، صریحاً از کاپیتولاسیون نام میبردند و به این امتیاز دست مییافتند و برخی نیز با عناوین دیگری مثل قرارداد صلح، دوستی و تجارت از این امتیاز بهره میبردند.
پس از روی کار آمدن رضاشاه و انقراض قاجاریه که خیال انگلیسی ها از یک حکومت قوی ضدکمونیست در ایران راحت شده بود، انگلیسیها مانعی ندیدند که رضاشاه برخی از امتیازات را که دیگر بی فایده شده بود، لغو کند تا به این وسیله به وجهه و اعتبار خود بیفزاید. یکی از این امتیازات که لغو شد، کاپیتولاسیون بود که به دست رضاشاه و با نظر موافق انگلیس در سال 1306 لغو شد
کاپیتولاسیون در قرن بیستم رفته رفته برافتاد. نخستین کشوری که آن را لغو کرد ژاپن و پس از آن ترکیه، تایلند، ایران، مصر و چین بودند؛ ولی با کمال تأسف، این قانون ننگین در سال 1343 دوباره به نفع اتباع امریکا به تصویب رسید. تصویب این لایحه در روزگار سیاه دولت اسدالله علم و حسنعلی منصور بود.
تقابل عزت با ذلت
پس از تصویب فرمایشی لایحه کاپیتولاسیون در مجلس سنا و مجلس شورای ملی که در فضایی آکنده از سانسور و خفقان صورت گرفت، امام خمینی، فرزند برومند ایران در دفاع از عزت، ملیت و اسلامیت، با این لایحه ننگین به مخالفت برخاست. امام خمینی(ره)، مردم و علما را به قیام دعوت کرد. او با پیام و سخنرانی افشاگرانه خود، خواب خوش دستگاه ستم شاهی و اربابان امریکایی اش را آشفته کرد. امام با اعلام عزای عمومی، شاه و مجلس و دولت و امریکا را به شدت مورد انتقاد قرار داد.
فریادی در سکوت
امام خمینی(ره)، در فضایی لب به اعتراض علیه شاه و آمریکا گشود و بر آنان نهیب زد و خروشید که کسی توان و جرئت و جسارت این کار را نداشت. اما او با پشتوانه الهی و اعتقاد به توکل بر خداوند، در برابر قانونی که استقلال و عزت ایران را به خطر میانداخت، مردانه ایستاد و پس از آن سخنرانی، رنج های تبعید چند ساله از وطن را به جان خرید. بخشی از پیام و سخنرانی روشنگرانه و افشاگرانه امام خمینی علیه لایحه ننگین کاپیتولاسیون چنین است: «مجلس به پیشنهاد دولت، سند بردگی ملت ایران را امضا کرد... بدون اطلاع ملت با چند ساعت صحبت های سرّی، ملت ایران را در تحت اسارت امریکایی ها قرار داد... اکنون من اعلام میکنم که این رأی ننگین مجلسین، مخالف اسلام و قرآن است.»
«ما را فروختند، استقلال ما را فروختند و باز هم چراغانی کردند و پایکوبی کردند. اگر من به جای اینها بودم... میگفتم بیرق سیاه بالای سر بازارها بزنند... به حسب این رأی ننگین، اگر یک مستشار امریکایی یا یک خادم مستشار امریکایی به یکی از مراجع تقلید ایران، به یکی از افراد محترم ملت، به یکی از صاحب منصبان عالی رتبه ایران هر جسارتی بکند، هر جنایتی بنماید، پلیس حق بازداشت او را ندارد؛ محاکم ایران حق رسیدگی ندارند؛ ولی اگر به یک سگ آنها تعرض بشود، پلیس باید دخالت کند، دادگاه باید رسیدگی نماید!»
امام یک هفته پس از سخنرانی علیه کاپیتولاسیون بازداشت و به ترکیه تبعید شد اما این پایان پیامدهای تصویب لایحه نبود و مخالفت با قانون تبعیضآمیز کاپیتولاسیون به یکی از محورهای اصلی مبارزات و مطالبات انقلابیون تبدیل شد و به روند پیروزی انقلاب اسلامی شتاب داد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در حالی که چند ماه از پیروزی انقلاب میگذشت، در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۵۸ بر اساس مصوبه شورای انقلاب به صورت رسمی و برای همیشه لغو شد.
قانونی علیه انسانیت
کاپیتولاسیون به لحاظ تاریخی، سابقه ای طولانی دارد. این قراردادها اغلب میان دولت های اروپایی با دولت های آسیایی و آفریقایی بسته می شدند؛ چرا که از نظر اروپائیان، دادگاهها و دستگاه های قضایی این کشورها قادر به حمایت کافی از اتباع خود نبودند. در صورتی که قدرتی اروپایی بر یک کشور تسلط پیدا می کرد، اتباع آن از تمامی حقوق و امتیازات برخوردار بودند؛ به این معنا که حتی اگر در آن کشور یک فردی را به قتل میرساندند، دستگاه قضایی آن کشور نمی توانست فرد خاطی را طبق قوانین کشور خودش محاکمه کند و تنها کنسولگری یا سفارت خانه آن کشور مسلط، حق داشت که به این پرونده رسیدگی کند.
این قانون در نوع خود از ضدانسانی ترین قوانینی است که داعیه داران حقوق بشر، مرتکب آن شدهاند و با روح قوانین ادیان الهی، به ویژه، شریعت اسلام، ناسازگاری و ضدیت دارد.
لایحه ننگین
در تاریخ معاصر ایران، قضاوت کنسولی یا کاپیتولاسیون، مسئله ای اساسی است. دخالت و نفوذ بیگانگان، بیشتر از همین راه بوده است. به موجب این قرارداد، اتباع خارجی اگر در ایران مرتکب جرم و جنایتی می شدند، دادگاهها و محاکم قضایی کشور حق محاکمه آنان را نداشتند. بلکه حکم قضایی آنان تابع محاکم و قوانین دولت متبوعشان بود. با تصویب لایحه کاپیتولاسیون در دهه 40 شمسی در مجلس شورای ملی و مجلس سنا، تحت فشار امریکا و شاه، ایران در عمل، استقلال و حیثیت سیاسی خود را از دست داد و به منزله مستعمره امریکا در آمد.
امام خمینی(ره) تنها شخصیتی بود که با آگاهی یی که از عمق فاجعه به خطر افتادن استقلال کشور داشت، در تاریخ 4 آبان 1343 با سخنرانی شجاعانه، افشاگرانه و آتشین خود و پیام روشنگرانه اش، این لایحه ننگین را محکوم کرد. او در سخنرانی خود مردم و علما را به قیام دعوت کرد و به شاه و اربابانش دلیرانه تاخت. مأموران نظام ستم شاهی شبانه به منزل امام در قم حمله و او را به ترکیه تبعید کردند.
تصویب و اجرای کاپیتولاسیون، آسیب ها و صدمات سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بسیاری بر ایران وارد کرد؛ ولی قیام قهرمانانه امام، عامل تسریع در واژگونی نظام استبدادی و پوشالی شاهنشاهی شد. سرانجام پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تاریخ 23 اردیبهشت 1358، با تصویب شورای انقلاب، لایحه کاپیتولاسیون لغو شد.
سابقه کاپیتولاسیون در ایران
در ایران، به سبب ضعف پادشاهان و حکام، همواره امتیازاتی یک طرفه در ارتباط با کشورهای اروپایی به آنان داده شده است. نفوذ بیگانگان و دخالت آنان در مصالح کشور و نیز غارت سرمایههای آن، بیشتر از همین راه، یعنی کاپیتولاسیون بوده است.
کاپیتولاسیون، به مفهوم کامل آن در زمان قاجاریه و با امضای قرارداد تجاری ترکمن چای در ایران برقرار شد که به وسیله روسها به ایران تحمیل شد. این قرارداد موجب شد تا دیگر دولت های خارجی هم، کاپیتولاسیون را به نفع اتباع خود در ایران به دست آورند. برخی از دولت ها در ضمن قراردادهای خود، صریحاً از کاپیتولاسیون نام میبردند و به این امتیاز دست مییافتند و برخی نیز با عناوین دیگری مثل قرارداد صلح، دوستی و تجارت از این امتیاز بهره میبردند.
پس از روی کار آمدن رضاشاه و انقراض قاجاریه که خیال انگلیسی ها از یک حکومت قوی ضدکمونیست در ایران راحت شده بود، انگلیسیها مانعی ندیدند که رضاشاه برخی از امتیازات را که دیگر بی فایده شده بود، لغو کند تا به این وسیله به وجهه و اعتبار خود بیفزاید. یکی از این امتیازات که لغو شد، کاپیتولاسیون بود که به دست رضاشاه و با نظر موافق انگلیس در سال 1306 لغو شد
کاپیتولاسیون در قرن بیستم رفته رفته برافتاد. نخستین کشوری که آن را لغو کرد ژاپن و پس از آن ترکیه، تایلند، ایران، مصر و چین بودند؛ ولی با کمال تأسف، این قانون ننگین در سال 1343 دوباره به نفع اتباع امریکا به تصویب رسید. تصویب این لایحه در روزگار سیاه دولت اسدالله علم و حسنعلی منصور بود.
تقابل عزت با ذلت
پس از تصویب فرمایشی لایحه کاپیتولاسیون در مجلس سنا و مجلس شورای ملی که در فضایی آکنده از سانسور و خفقان صورت گرفت، امام خمینی، فرزند برومند ایران در دفاع از عزت، ملیت و اسلامیت، با این لایحه ننگین به مخالفت برخاست. امام خمینی(ره)، مردم و علما را به قیام دعوت کرد. او با پیام و سخنرانی افشاگرانه خود، خواب خوش دستگاه ستم شاهی و اربابان امریکایی اش را آشفته کرد. امام با اعلام عزای عمومی، شاه و مجلس و دولت و امریکا را به شدت مورد انتقاد قرار داد.
فریادی در سکوت
امام خمینی(ره)، در فضایی لب به اعتراض علیه شاه و آمریکا گشود و بر آنان نهیب زد و خروشید که کسی توان و جرئت و جسارت این کار را نداشت. اما او با پشتوانه الهی و اعتقاد به توکل بر خداوند، در برابر قانونی که استقلال و عزت ایران را به خطر میانداخت، مردانه ایستاد و پس از آن سخنرانی، رنج های تبعید چند ساله از وطن را به جان خرید. بخشی از پیام و سخنرانی روشنگرانه و افشاگرانه امام خمینی علیه لایحه ننگین کاپیتولاسیون چنین است: «مجلس به پیشنهاد دولت، سند بردگی ملت ایران را امضا کرد... بدون اطلاع ملت با چند ساعت صحبت های سرّی، ملت ایران را در تحت اسارت امریکایی ها قرار داد... اکنون من اعلام میکنم که این رأی ننگین مجلسین، مخالف اسلام و قرآن است.»
«ما را فروختند، استقلال ما را فروختند و باز هم چراغانی کردند و پایکوبی کردند. اگر من به جای اینها بودم... میگفتم بیرق سیاه بالای سر بازارها بزنند... به حسب این رأی ننگین، اگر یک مستشار امریکایی یا یک خادم مستشار امریکایی به یکی از مراجع تقلید ایران، به یکی از افراد محترم ملت، به یکی از صاحب منصبان عالی رتبه ایران هر جسارتی بکند، هر جنایتی بنماید، پلیس حق بازداشت او را ندارد؛ محاکم ایران حق رسیدگی ندارند؛ ولی اگر به یک سگ آنها تعرض بشود، پلیس باید دخالت کند، دادگاه باید رسیدگی نماید!»
امام یک هفته پس از سخنرانی علیه کاپیتولاسیون بازداشت و به ترکیه تبعید شد اما این پایان پیامدهای تصویب لایحه نبود و مخالفت با قانون تبعیضآمیز کاپیتولاسیون به یکی از محورهای اصلی مبارزات و مطالبات انقلابیون تبدیل شد و به روند پیروزی انقلاب اسلامی شتاب داد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در حالی که چند ماه از پیروزی انقلاب میگذشت، در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۵۸ بر اساس مصوبه شورای انقلاب به صورت رسمی و برای همیشه لغو شد.