ٖ تنظیمات قالب
امروز : پنجشنبه 04 اردیبهشت 1404
  • 1397/04/02 - 10:14

بيانات امام و رهبري پيرامون فاجعه تروریستی هفتم تير 1360

حضرت امام خميني(ره) درباره شهيد آيت الله بهشتي فرمودند: بهشتي يك فرد نبود بهشتي يك ملت بود يراي ملت ما. همچنين مقام معظم رهبري در خصوص اين شهيد بزرگوار فرموده اند: شهيد بهشتي يك شخصيت ممتاز بود و هيچكس را نمي شود با او مقايسه كرد."

در آستانه سی و هفتمین سالگرد شهادت شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی و 72 تن از یاران باوفای  امام و انقلاب در هفتم تیرماه سال 1360، بیانات حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) در خصوص این شهدای بزگوار و این حادثه دردناک جمع آوری و منتشر می شود . همچنین فرمایشات مقام معظم رهبری و پیام حضرت امام خمینی(ره) پیرامون این جادثه از نظر مخاطبان می کذرد.

بيانات حضرت امام خميني (ره) در خصوص فاجعه هفتم تير

* ملت ايران در اين فاجعه بزرگ 72 تن بي گناه به عدد شهداي كربلا از دست داد.

* دست آمريكا از آستين اين خائن ها بيرون آمد و يك همچو جنايتي به مسلمين وارد كردند و كساني كه جز به مصلحت مسلمين انديشه نمي كردند از وكلاي مجلس و از دولت؛ وزرايي كه بسيار انديشمند بودند، وكلايي كه انديشمند بودند و از قوه ي قضاييه هم مثل آقاي بهشتي كه از اول شكل گرفتن جمهوري اسلامي مورد هدف بود

* اين آقاي بهشتي مسلمان، متعهد، اين چه كرده بود كه توي تاكسي مي نشيني مي بيني كه دو نفر به هم مي رسند، يك حرفشان فحش به اوست، توي اجتماعات يك دسته مرگ بر كي، طالقاني را توكشتي، شما ببينيد چه ظلمي به همچنين موجود فعالي كه يك ملت بود براي ملت ما، با چه حيله هايي مي خواستند او را بيرون كنند.

* يك جرياني بود كه اين روحانيون شاخص را پيش ملت رسوا كنند، با دروغ و حيله آقاي بهشتي(قدس سره) كه يك نفر آدمي بود كه مجاهد براي اسلام بود، به درد مي خورد، فعال بود، دانشمند بود، مدبّر بود، ديديد كه در صحنه كشور چه فضاحت ها درآوردند، اشرار، مردم را منحرف كردند، مردم يك وقت بيدار شدند كه بهشتي در كار نبود

* من شهيد بهشتي را يك فرد مجتهد, متدين, علاقمند به ملت, علاقمند به اسلام و بدرد بخور براي جامعه خودمان مي دانستم."

* بهشتي يك فرد نبود بهشتي يك ملت بود يراي ملت ما." 

* آنچه من راجع به ايشان متأثر هستم، شهادت ايشان در مقابل آن ناچيز است و آن مظلوميت ايشان در اين كشور است."

* من بيشتر از بيست سال است آقاي بهشتي را مي شناسم و در اين مدت حتي نديدم يك كلمه از كسي غيبت كند."

* بهشتي مظلوم زيست و مظلوم مرد و خار چشم دشمنان اسلام بود." 

* آنقدري كه من آنها را مي شناسم از ابرار بودند و در رأس آنها مرحوم شهيد بهشتي (ره) است."

* شهيد بهشتي حقيقتاً مثل سنگ آسياي گراني بود كه با گردش خود، دهها كار انجام مي داد؛ توليد انرژي مي كرد، كار راه مي انداخت، پيش مي رفت و فكر توليد مي كرد." 

* امروز، هم حادثه هفتم تير زنده است، هم بهشتي زنده است." 

* شهيد بهشتي پايه گذار ومعمار نوين قضايي كشور است." 

* شخصيت عظيم القدري مثل شهيد بهشتي را از يك انقلاب گرفتن، شوخي نيست." 

* اين مرد، مردي شديداً معتقد و متعبد بود يعني دين و شريعت را به درستي از بن دندان قبول داشت.... از تظاهر و رياكاري و از كارهايي كه خلاف صميميت و خلوص است شديداً روي گردان بود." 

* بهشتي مظلوم زيست و مظلوم مرد و خار چشم دشمنان اسلام بود.

* آنقدري كه من آنها را مي شناسم از ابرار بودند و در رأس آنها مرحوم شهيد بهشتي (ره) است.

* من شهيد بهشتي را يك فرد مجتهد, متدين, علاقمند به ملت, علاقمند به اسلام و بدرد بخور براي جامعه خودمان مي دانستم.

* بهشتي يك فرد نبود بهشتي يك ملت بود يراي ملت ما.

* آنچه من راجع به ايشان متأثر هستم، شهادت ايشان در مقابل آن ناچيز است و آن مظلوميت ايشان در اين كشور است.

* من بيشتر از بيست سال است آقاي بهشتي را مي شناسم و در اين مدت حتي نديدم يك كلمه از كسي غيبت كند.



'گزیده بيانات مقام معظم رهبري در خصوص فاجعه هفتم تير

* شخصيت و حيثيت آقاي بهشتي در پيشگاه الهي براي انقلاب ما ذخيره شد و ما مي توانيم براي هميشه بگوييم كه چنين فردي داشتيم و انقلاب ما با وجود چنين انسان هايي شكل گرفته است.

* آقاي بهشتي به معناي حقيقي كلمه حليم بود. معادل اين واژه را مي توان جنبه داشتن و ظرفيت نفساني داشتن ذكر كرد. مرحوم بهشتي جنبه داشت و از ظرفيت روحي فوق العاده اي برخوردار بود و خيلي دير بر مي آشفت

* ظرفيت نفساني شهيد بهشتي فقط در مقابل اهانت ها نبود، بلكه ايشان در مقابل ستايش و تمجيد هم حليم بود و خود را گم نمي كرد

* ويژگي خاص ايشان به كارگيري عقل، سرعت و دقت جمع بندي مسايل بود

* آقاي بهشتي فردي اعجاب انگيز بود و توانايي هاي وافري داشت

* كساني كه در حادثه هفتم تير به شهادت رسيدند و خونشان ريخته شد، نفوس زكيه اي از افراد بشر و انسانهاي ممتاز جامعه بودند." 

* در فاجعه هفتم تير، حقيقتاً شهادت آنها مظلومانه بود."

* وقتي به حادثه هفتم تير نگاه مي كنيم، معناي بزرگي در اين واقعة تلخ وجود دارد، كه با همة تلخي، آن معنا شيرين است؛ و آن عبارت است از زنده بودن، پويا بودن، بالنده بودن انقلاب اسلامي و نظام جمهوري اسلامي" 

* شهداي هفتم تير در موقعيت بسيار حساس هدف تهاجم كينه ورزانه دشمنان انقلاب قرار گرفتند."

* فاجعة هفتم تير حقيقتاً سند مظلوميت ملت ايران و جمهوري اسلامي بود." 

* فاجعة هفتم تير نشانه اقتدار و استحكام اين نظام بود." 

* فاجعه 7تير ادامه جريان پانزدهم خرداد است." 

* ما هرچه به اهداف انقلاب نزديك مي شويم به آرمانهاي شهيد بهشتي (ره) نيز دست مي يابيم." 

* حادثة هفتم تير مانند حادثة كربلا عكس العمل، عاطفي وسيع و عميقي بوجود آورد." 

* شهيد بهشتي يك شخصيت ممتاز بود و هيچكس را نمي شود با او مقايسه كرد." 

* حادثة هفتم تير باعث شناساندن هر چه بيشتر حقانيت مطلق جريان خط امام(ره) شد."

* حادثه هفتم تير ثابت كرد كه شعله انقلاب خاموش شدني نيست." 

* ريشة حادثة هفتم تير را به بن بست رسيدن خط نفاق و التقاط مي بينيم." 

* شهيد بهشتي پيشتاز انقلاب و معمار دستگاه قضاء اسلامي در كشور بود.

* شهيد بهشتي مظهر و نشانه خصوصيات 72 تن بود." 

 
فرمایشات مقام معظم رهبری پس از حادثه هفتم تیر سال 1360

«اولین بار شاید روز دوم، سوم بود که من دقیقاً یادم نیست، چون در حال عادی نبودم. جراحی که من را معالجه می کرد، گفت که حزب جمهوری منفجر شده و عده ای شهید شده اند. اما اسم مرحوم بهشتی را نبرد. من چون در حال طبیعی نبودم آن قدر به این حساس نشدم و چیزی نفهمیدم. و بعد هم یادم رفت. در حدود روز دوازده، سیزدهم بود که من اصرار می کردم که روزنامه و رادیو به من بدهند، که از اخبار مطلع شوم. برادرانی که با من بودند، پاسداران و نزدیکان مقاومت می کردند و نمی گذاشتند.
حضرت آیت الله سید علی خامنه ای، یک روز قبل از فاجعه هفت تیر در تاریخ ۶/۴/۱۳۶۰ در مسجد اباذر ـ در جنوب غربی تهران ـ در حال سخنرانی مورد سوء قصد قرار گرفت و در یک انفجار ناگهانی زخمی شد. از طراحان این انفجار جواد قدیری بود که به هنگام فرار از کشور به بعضی از متهمین که مجدداً دستگیر شده بودند، گفته بود که فردا یعنی روز ۷/۴/۱۳۶۰ کار نظام اسلامی تمام است و این تاریخ همان روزی بود که فاجعه هفتم تیر اتفاق افتاد.
حجت الاسلام علی اکبر ناطق نوری درباره واقعه ترور آیت الله خامنه ای می گوید: « آقا که در مسجد ابوذر ترور شد، در مجلس بودم. وقتی که خبردار شدم بلافاصله خودم را به بیمارستان بهارلو در میدان راه آهن رساندم. وقتی به بیمارستان رفتم، آقا را برده بودند اتاق عمل، خانمشان هم تشریف آورده بودند. محافظین هم حضور داشتند. آقای جباری راننده آقا بود… او در سرعت عمل و رساندن آقا به بیمارستان خیلی نقش اساسی داشت. ایشان نقل می کرد که اول آقا را آوردم درمانگاه عباسی، آنجا امکانات نداشتند و نپذیرفتند. سریع به بیمارستان بهارلو آمدیم. پزشکان معتقد بودند اگر آقا پنج دقیقه دیرتر به بیمارستان می رسید کار تمام بود و همچنین انفجار اگر سمت ایشان را گرفته بود قطعاً به قلب ایشان آسیب جدی می رسید. اما خداوند خواست این قلب تپنده نظام از کار نیفتد و خداوند ایشان را به عنوان ذخیره انقلاب نگه داشت و حضرت امام هم پیامی درباره ترور آقا دادند که بسیار از ایشان تجلیل کردند.»
حضرت آیت الله خامنه ای که در زمان انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیر ۱۳۶۰ در بیمارستان بستری بود، خاطرات خود را از این فاجعه این گونه بیان می کنند: « اولین بار شاید روز دوم، سوم بود که من دقیقاً یادم نیست، چون در حال عادی نبودم. جراحی که من را معالجه می کرد، گفت که حزب جمهوری منفجر شده و عده ای شهید شده اند. اما اسم مرحوم بهشتی را نبرد. من چون در حال طبیعی نبودم آن قدر به این حساس نشدم و چیزی نفهمیدم. و بعد هم یادم رفت. در حدود روز دوازده، سیزدهم بود که من اصرار می کردم که روزنامه و رادیو به من بدهند، که از اخبار مطلع شوم. برادرانی که با من بودند، پاسداران و نزدیکان مقاومت می کردند و نمی گذاشتند. من بر اصرار خود اضافه می کردم. آن ها می گفتند نمی شود رادیو به اینجا بیاوری، چون دستگاه هایی که به قلب و نبض من وصل بود، می گفتند که این ها خراب می شود. گفتم خوب روزنامه بیاورید ، روزنامه که دستگاه ها را خراب نمی کند. روزنامه هم نمی آوردند و من هم خیلی عصبانی شده بودم که چطور من چیزی می گویم و اطرافیان و دوستان من حاضر نیستند حتی یک روزنامه بخرند و بیاورند.
یک روز آقای هاشمی رفسنجانی و حاج احمدآقا به عیادت من آمدند .طبق معمول که غالباً می آمدند. نمی دانستم که آمدن این ها را طبیب من خواسته که آن ها بیایند و به من بگویند . طبیب من رو به من کرد و به آقای هاشمی گفت: که ایشان خیلی اصرار دارند که بهشان رادیو بدهیم. به نظر شما مصلحت است؟ آقای هاشمی گفت: نه. من گفتم : چرا مصلحت نیست؟ ایشان گفتند رادیو اخبار تلخ دارد. جریانات ناراحت کننده دارد. بعد من همین طور فکر کردم یعنی چه؟ رادیو اخبار تلخ دارد . آقای هاشمی گفتند: که ادامه دارد. و می خواستند جریان را به یک شکلی به من بفهمانند. بعداً گفتند: مثلاً دفتر مرکزی حزب منفجر شده عده ای مجروح شدند. آقای بهشتی هم مجروح شده. در ضمن صحبت اسم آقای بهشتی را هم بردند. من بسیار ناراحت شدم. وقتی اسم آقای بهشتی را بردند. شاید هم گریه ام گرفت. یادم نیست. آن روزها هم حال من عادی نبود. یک عمل جراحی سومی هم داشتم. وقتی شنیدم آقای بهشتی مجروح شده از روزنامه و رادیو یادم رفت سؤال کنم. از آقای بهشتی پرسیدم . گفتم که وضعشان چطور است؟ حالشان چطور است؟ گفتند که آقای بهشتی حال خوبی نداشتند. من خیلی ناراحت شدم و گفتم که باید همه امکانات مملکت را بسیج کنیم تا آقای بهشتی را نجات دهیم. بعد من باز آرام نگرفتم. گفتم وضعشان بهتر از من یا بدتر از من است؟ گفتند: چه فرقی می کند، همین طوری است. بالاخره خبرهای بیرون تلخ است و رفتند. بعد از رفتنشان قدری فکر کردم. به ذهنم رسید که باید مسئله ای باشد. بچه های دور و برم را گفتم و از زیر زبانشان مطلب را کشیدم و حدس زدم که او شهید شده. و بچه ها گفتند همان اول شهید شدند. گفتند که وضع من آن موقع چطور بود، تقریباً خیلی بد بود. و من چون نسبت به آقای بهشتی احساسات برادرانه داشتم و یک اعتقاد همه جانبه داشتم. با ایشان سال های درازی مانوس بودیم. در ایام انقلاب حدود یک سال و نیم تقریباً شب و روز با هم بودیم. مرتب همه کارهایمان و تلاش هایمان با هم مشترک بود. همین برای من خیلی سخت بود.»
آیت الله خامنه ای همچنین در تحلیل فاجعه هفت تیر و تأثیرات این فاجعه در داخل و خارج از کشور می گویند: « حادثه دفتر مرکزی حزب در داخل تأثیرش خیلی زیاد بود. علت هم این بود که مردم به حزب و به این مسئولانی که شهید شدند، علاقه مند بودند. به خصوص بعد از افشاگری مجلس در مورد بنی صدر و اقدام قاطع امام نسبت به بنی صدر از این جریان رو برگردانده بودند و تقریباً به طور یکسره بطلان جریان لیبرال ها را فهمیده بودند. وقتی که این حادثه پیش آمد، میزان وحشیگری جریان مخالف را هم فهمیدند. البته جریان دست اندر کار حادثه ۷ تیر، جریان آمیخته ای از لیبرال ها و منافقین بود. یکسره از لیبرال ها نبود. لکن نشان می داد که چقدر آن ها مردم ناجوانمردی هستند که حاضرند به خاطر مسائل سیاسی، شخصیت هایی مثل شهید بهشتی و بقیه شهدای ۷۲ تن را در یک حادثه نابود و شهید کنند. این چیزی است که به طور طبیعی هر کس را تکان می دهد. و متوجه بطلان آن جرانی می کند که دست اندر کار این مسئله بود. بنابراین حادثه در داخل ایران جریان انقلاب را یکسره و یکپارچه کرد. اگر مردم تا آن زمان بطلان جریان مخالف را فهمیده بودند در حادثه هفت تیر حقانیت مطلق جریان مخالف لیبرال ها و منافقین را که خط امام باشد، احساس می کردند. انعکاس همین در خارج خیلی زیاد بود. سراغ داشت که از حادثه ۷ تیر چیزی علیه نظام جمهوری اسلامی احساس کرده باشند. لابد آن روزهای اول که من روزنامه را نمی دیدم و از خبرها کامل مطلع نبودم، حتماً افرادی بودند که آن حادثه را به عنوان زوال و نابودی جمهوری اسلامی تفسیر کرده باشند. لکن از این که بگذریم ، در دنیا انعکاس آن حادثه، انعکاس مفیدی بود.»
 

فرمایشات امام خمینی (ره) در خصوص فاجعه هفتم تیر 1360

«ملت ایران در این فاجعه بزرگ ۷۲ تن بیگناه به عدد شهدای کربلا از دست داد . ملت ایران سرفراز است که مردانی را به جامعه تقدیم می کند که خود را وقف خدمت به اسلام و مسلمین کرده بودند و دشمنان خلق گروهی را شهید نمودند که برای مشورت در مصالح کشور گرد هم آمده بودند ، ملت عزیز، این کوردلان مدعی مجاهدت برای خلق ، گروهی را از خلق گرفتند که از خدمتگزاران فعال و صدیق خلق بودند، گیرم که شما با شهید بهشتی که مظلوم زیست و مظلوم مرد و خار در چشم دشمنان اسلام و خصوص شما بود دشمنی سرسختانه داشتید، با بیش از ۷۰ نفر بی گناه که بسیاری شان از بهترین خدمتگزاران خلق و مخالف سرسخت با دشمنان کشور و ملت بودند چه دشمنی داشتید؟» اینها گوشه ای از سخنان رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی بود در روزهای حساس هفتم تیر ماه ۶۰ بعد از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی.
همه منتظر واکنش امام بودند. آنچه در ادامه می خوانید پیام امام خمینی است به مناسبت واقعه هفتم تیر…

بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
ملتی که برای اقامه عدل اسلامی و اجرای احکام قرآن مجید و کوتاه کردن دست جنایتکاران ابرقدرت و زیستن با استقلال و آزادی قیام نموده است ، خود را برای شهادت و شهید دادن آماده نموده است و به خود باکی راه نمی دهد که دست جنایت ابرقدرت ها از آستین مشتی جنایتکار حرفه ای بیرون آید و بهترین فرزندان راستین او را به شهادت رساند. مگر شهادت ارثی نیست که از موالیان ما که حیات را عقیده و جهاد می دانستند و در راه مکتب پر افتخار اسلام با خون خود و جوانان عزیز خود از آن پاسداری می کردند به ملت شهید پرور ما رسیده است؟ مگر عزت و شرف و ارزش های انسانی گوهرهای گرانبهایی نیستند که اسلام صالح این مکتب عمر خود و یاران خود را در راه حراست و نگهبانی از آن وقف نمودند؟
مگر ما پیروان پاکان سرباخته در راه هدف نیستیم که از شهادت عزیزان خود به دل تردیدی راه دهیم ؟ مگر دشمن قدرت آن دارد که با خیانت خود مکارم و ارزش های انسانی شهیدان عزیز ما را از آن سلب کند ؟ مگر دشمن های فضیلت می توانند جز این خرقه خاکی را از دوستان خدا و عاشقان حقیقت بگیرند ؟
بگذار این ددمنشان که جز به من و ماهای خود نمی اندیشند، عاشقان راه حق را از بند طبیعت رهانده و به فضای آزاد جوار معشوق برسانند . ننگتان باد ای تفاله های شیطان و عارتان باد از خود فروختگان به جنایتکاران بین المللی که در سوراخ ها خزیده و در مقابل ملتی که در برابر ابرقدرت ها برخاسته است به خرابکاری های جاهلانه پرداخته اید. عیب بزرگ شما و هوادارانتان آن است که نه از اسلام و قدرت معنوی آن و نه از ملت مسلمان و انگیزه فداکاری اطلاعی ندارید . شما ملتی را که برای سقوط رژیم پلید پهلوی و رها شدن از اسارت شیطان بزرگ ده ها جوان عزیز خود را فدا کرد و با شجاعت بی مانند ایستاد و خم به ابرو نیاورد ، نشناخته اید . شما ملتی را که معلولانشان در تخت های بیمارستان ها آرزوی شهادت می کنند و یاران را به شهادت دعوت می کنند ، نشناخته اید . شما کوردلان با آنکه دیده اید با شهادت رساندن شخصیت های بزرگ صفوف فداکاران در راه اسلام فشرده تر و عزم آنان مصمم تر می شود ، می خواهید با به شهادت رساندن عزیزان ما این ملت فداکار را از صحنه بیرون کنید . شما تا توانستید به فرزندان اسلام چون شهید بهشتی و شهدای عزیز مجلس و کابینه با حربه ناسزا و تهمت های ناجوانمردانه حمله کردید که آن ها را از ملت جدا کنید و اکنون که آن حربه از کار افتاده و کوس رسوائی همه تان بر سر بازارها زده شده در سوراخها خزیده و دست به جنایاتی ابلهانه زده اید که به خیال خام خود ملت شهیدپرور و فداکار را با این اعمال وحشیانه بترسانید و نمی دانید که در قاموس شهادت واژه وحشت نیست . اکنون اسلام به این شهیدان و شهید پروران افتخار می‌کند و با سرافرازی همه مردم را دعوت به پایداری می‌نماید و ما مصمم هستیم که روزی رُخش ببینیم و این جان که از اوست تسلیم وی کنیم.
ملت ایران در این فاجعه بزرگ ۷۲ تن بیگناه به عدد شهدای کربلا از دست داد. ملت ایران سرفراز است که مردانی را به جامعه تقدیم می‌کند که خود را وقف خدمت به اسلام و مسلمین کرده بودند و دشمنان خلق گروهی را شهید نمودند که برای مشورت در مصالح کشور گرد هم آمده بودند، ملت عزیز، این کوردلان مدعی مجاهدت برای خلق ، گروهی را از خلق گرفتند که از خدمتگزاران فعال و صدیق خلق بودند ، گیرم که شما با شهید بهشتی که مظلوم زیست و مظلوم مرد و خار در چشم دشمنان اسلام و خصوص شما بود دشمنی سرسختانه داشتید ، با بیش از ۷۰ نفر بیگناه که بسیاری شان از بهترین خدمتگزاران خلق و مخالف سرسخت با دشمنان کشور و ملت بودند چه دشمنی داشتید ؟ جز آنکه شما با اسم خلق از دشمنان خلق و راه صاف کنان چپاولگران شرق و غرب می باشید. ما گرچه دوستان و عزیزان وفاداری را از دست دادیم که هر یک برای ملت ستمدیده استوانه بسیار قوی و پشتوانه ارزشمند بودند . ما گرچه برادران بسیار متعهدی را از دست دادیم که بودند و برای ملت مظلوم و نهادهای انقلابی سدی استوار و شجره ای ثمر بخش به شمار می رفتند ، لیکن سیل خروشان خلق و امواج شکننده ملت با اتحاد و اتکال به خدای بزرگ هر کمبودی را جبران خواهد کرد . ملت ایران با اعتماد به قدرت لایزال قادر متعال همچون دریایی عاجز را که در سوراخ ها خزیده اید و نفس های آخر را می کشید به جهنم می فرستد و خداوند بزرگ پشت و پناه این کشور و ملت است . این جانب بار دیگر این ضایعه عظیم را به حضور بقیه الله ارواحنا له الفداه و ملت های مظلوم جهان و ملت رزمنده ایران تبریک و تسلیت عرض می کنم . من با بازماندگان شریف و عزیز این شهدا در غم و سوگ شریک و رحمت واسعه خداوند رحمان را برای این مظلومان و صبر و شکیبایی را برای بازماندگان محترم آنان از درگاه خداوند متعال خواستارم. رحمت خدا و درود بی پایان ملت بر شهدای انقلاب از پانزده خرداد ۴۲ تا هفت تیر ماه ۶۰ و سلام و تحیت بر مظلومان جهان و مظلومان ایران در طول تاریخ.


 
 
عبارت خود را درج و جهت جستجو "Enter" را بفشارید

تغییر اندازه فونت:

تغییر فاصله بین کلمات:

تغییر فاصله بین خطوط:

تغییر نوع موس:

تغییر نوع موس:

تغییر رنگ ها:

رنگ اصلی:

رنگ دوم:

رنگ سوم: